صحيفه نور جلد ۲۰

امام خميني رحمه الله عليه

- ۱۱ -


در اجراى آن مى ديدم ولى به واسطه حوادث و عواملى كه از ذكر آن فعلا خوددارى مى كنم و بـه امـيـد خـداونـد در آيـنـده روشـن خـواهـد شـد و با توجه به نظر تمامى كارشناسان سياسى و نظامى سطح بالاى كشور كه من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم بـا قـبـول قـطـعـنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع كنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مى دانم ، و خدا مى داند كه اگر نبود انگيزه اى كه همه ما و عزت و اعتبار ما بايد در مـسـيـر مـصـلحـت اسـلام و مـسـلمـيـن قـربـانـى شـود، هـرگـز راضـى بـه ايـن عـمـل نـمـى بـودم و مـرگ و شهادت برايم گواراتر بود، اما چاره چيست كه همه بايد به رضـايـت حـق تـعالى گردن نهيم ، و مسلم ملت قهرمان و دلاور ايران نيز چنين بوده و خواهد بود.
مـن در ايـن جـا از هـمـه فـرزنـدان عـزيـزم در جـبـهـه هـاى آتـش و خـون كـه از اول جـنـگ تـا امـروز بـه نـحـوى در ارتـبـاط بـا جـنگ تلاش و كوشش ‍ نموده اند، تشكر و قـدردانـى مـى كـنم و همه ملت ايران را به هشيارى و صبر و مقاومت دعوت مى كنم . در آينده مـمكن است افرادى آگاهانه يا از روى ناآگاهى در ميان مردم اين مساءله را مطرح نمايند كه ثـمـره خـون هـا و شـهـادت ها و ايثارها چه شد! اينها يقينا از عوالم غيب و از فلسفه شهادت بـى خبرند و نمى دانند كسى كه فقط براى رضاى خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگى نهاده است ، حوادث زمان به جاودانگى و بقا و جايگاه رفيع آن لطمه اى وارد نـمـى سـازد. و مـا بـراى درك كـامـل ارزش و راه شـهـيـدانمان فاصله طولانى را بايد بـپـيـمـايـيـم و در گـذر زمـان و تـاريخ انقلاب و آيندگان آن را جستجو نماييم . مسلم خون شـهـيـدان ، انـقـلاب و اسـلام را بـيـمـه كـرده است ! خون شهيدان براى ابد درس مقاومت به جـهـانـيـان داده اسـت و خـدا مـى دانـد كـه راه و رسـم شـهادت كورشدنى نيست و اين ملت ها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود. و همين تربت پاك شهيدان است كه تا قـيـامـت مـزار عـاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفاى آزادگان خواهد بود. خوشا به حـال آنـان كـه بـا شـهـادت رفـتـند! خوشا به حال آنان كه در اين قافله نور، جان و سر باختند! خوشا به حال آنهايى كه اين گوهرها را در دامن خود پروراندند!
خـداونـدا! ايـن دفـتـر و كـتـاب شـهـادت را هـمـچـنـان بـه روى مـشـتـاقـان بـاز و ما را هم از وصـول بـه آن مـحـروم مكن . خداوندا! كشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه اند و نيازمند بـه مـشـعـل شـهـادت ، تـو خـود ايـن چـراغ پـرفروغ را حافظ و نگهبان باش . خوشا به حـال شـمـا مـلت ! خـوشـا بـه حـال شـمـا زنـان و مـردان ! خـوشـا بـه حـال جـانـبـازان و اسـرا و مـفـقـوديـن و خـانـواده هـاى مـعـظـم شـهـدا و بـعـدا بـه حـال مـن كـه هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر كشيده ام و در برابر عظمت و فـداكـارى ايـن مـلت بـزرگ احـسـاس شـرمـسـارى مـى كـنـم . و بـدا بـه حـال آنـانـى كـه در ايـن قافله نبودند، بدا به حال آنهايى كه از كنار اين معركه بزرگ جـنـگ و شـهـادت و امـتـحـان عـظـيـم الهـى تا به حال ساكت و بى تفاوت و يا انتقاد كننده و پرخاشگر گذشتند.
آرى ! ديروز روز امتحان الهى بود كه گذشت و فردا امتحان ديگرى است كه پيش مى آيد و هـمـه مـا نـيـز روز مـحـاسـبـه بـزرگـتـرى را در پـيـش رو داريـم ، آنـهـايى كه در اين چند سال مبارزه و جنگ به هر دليلى از
اداى ايـن تـكـليـف بـزرگ طـفـره رفـتـنـد و خـودشـان و جـان و مال و فرزندانشان و ديگران را از آتش حادثه دور كرده اند، مطمئن باشند كه از معامله با خـدا طـفـره رفته اند و خسارت و زيان و ضرر بزرگى كرده اند كه حسرت آن را در روز واپـسـيـن و در مـحاسبه حق خواهند كشيد، كه من مجددا به همه مردم و مسؤ ولين عرض مى كنم كه حساب اين گونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند و نگذارند اين مدعيان بى هنر امروز و قاعدين كوته نظر ديروز به صحنه ها برگردند.
من در ميان شما باشم و يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مى كنم كه نگذاريد انقلاب بـه دسـت نـااهـلان و نـامـحرمان بيفتد، نگذاريد پيش كسوتان شهادت و خون در پيچ و خم زنـدگـى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند. اكيدا به ملت عزيز ايران سفارش مى كـنـم كـه هـشـيـار و مراقب باشيد. قبول قطعنامه از طرف جمهورى اسلامى ايران به معناى حـل مـسـاءله جـنـگ نيست ، با اعلام اين تصميم حربه تبليغات جهانخواران عليه ما كند شده اسـت . ولى دورنـمـاى حـوادث را نـمـى توان به طور قطع و جدى پيش بينى نمود و هنوز دشمن از شرارت ها دست بر نداشته است و چه بسا با بهانه جويى ها به همان شيوه هاى تجاوزگرانه خود ادامه دهد. ما بايد براى دفع تجاوز احتمالى دشمن آماده و مهيا باشيم و مـلت مـا هم نبايد فعلا مساءله را تمام شده بداند. البته ما رسما اعلام مى كنيم كه هدف ما تـاكـتيك جديد در ادامه جنگ نيست ، چه بسا دشمنان بخواهند با همين بهانه ها حملات خود را دنـبـال كـنـنـد، نـيـروهـاى نـظـامـى مـا هـرگـز نـبـايـد از كـيـد و مـكـر دشـمـنـان غـافل بمانند، در هر شرايطى بايد بنيه دفاعى كشور در بهترين وضعيت باشد. مردم ما كـه در طـول سـال هاى جنگ و مبارزه ابعاد كينه و قساوت و عداوت دشمنان خدا و خود را لمس كـرده انـد، بـايـد خـطـر تـهـاجـم جـهـانـخـواران در شـيـوه هـا و شـكـل هـاى مـختلف را جدى تر بدانند، و فعلا چون گذشته تمامى نظاميان اعم از ارتش و سـپـاه و بسيج در جبهه ها براى دفاع در برابر شيطنت استكبار و عراق به ماءموريت هاى خـود ادامـه دهـنـد. در صـورتـى كـه ايـن مـرحـله از حـادثـه انـقـلاب را بـا هـمـان شـكـل خـاص و مـقـررات مربوط به خود پشت سر گذارديم براى بعد از آن و سازندگى كـشـور و سـيـاسـت كل نظام و انقلاب تذكراتى دارم كه در وقت مناسب خواهم گفت . ولى در مقطع كنونى به طور جد از همه گويندگان و دست اندركاران و مسؤ ولين كشور و مديران رسانه ها و مطبوعات مى خواهم كه خود را از معركه ها و معركه آفرينى ها دور كنند و مواظب باشند كه ناخودآگاه آلت دست افكار و انديشه هاى تند نگردند و با سعه صدر در كنار يكديگر مترصد اوضاع دشمنان باشند.
درايـن روزهـا ممكن است بسيارى از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بايدها و نبايدها كنند !!! كه هر چند اين مساءله به خودى خود يك ارزش بسيار زيباست !!! امـا اكـنـون وقـت پـرداختن به آن نيست . چه بسا آنهايى كه تا ديروز در برابر اين نظام جـبـهه گيرى كرده بودند و فقط به خاطر سقوط نظام و حكومت جمهورى اسلامى ايران از صلح و صلح طلبى به ظاهر دم مى زدند، امروز نيز با همان هدف سخنان فريبنده ديگرى را مـطـرح نـمـايـند و جيره خواران استكبار همان ها كه تا ديروز در زير نقاب دروغين صلح خـنـجـرشـان را از پـشـت بـه قلب ملت فرو كرده بودند، امروز طرفدار جنگ شوند. و ملى گراهاى بى فرهنگ براى از بين بردن خون شهداى عزيز و نابودى
عـزت و افـتـخـار مردم تبليغات مسموم خويش را آغاز نمايند كه انشاءالله ملت عزيز ما با بصيرت و هشيارى جواب همه فتنه ها را خواهد داد.
مـن بـاز مـى گـويـم كـه قبول اين مساءله براى من از زهر كشنده تر است ولى راضى به رضـاى خـدايـم و براى رضايت او اين جرعه را نوشيدم . و نكته اى كه تذكر آن لازم است ايـن اسـت كـه در قـبـول ايـن قـطـعـنـامه فقط مسؤ ولين كشور ايران به اتكاء خود تصميم گرفته اند و كسى و كشورى در اين امر مداخله نداشته است .
مـردم عـزيـز و شريف ايران ! من فرد فرد شما را چون فرزندان خويش مى دانم و شما مى دانـيـد كـه مـن بـه شـمـا عـشـق مـى ورزم و شـمـا را مى شناسم ، شما هم مرا مى شناسيد، در شرايط كنونى آنچه موجب امر شد، تكليف الهى ام بود. شما مى دانيد كه من با شما پيمان بـسـته بودم كه تا آخرين قطره خون و آخرين نفس بجنگيم ، اما تصميم امروز فقط براى تشخيص مصلحت بود و تنها به اميد رحمت و رضاى او از هر آنچه گذشتم و اگر آبرويى داشته ام با خدا معامله كرده ام .
عـزيزانم ! شما مى دانيد كه تلاش كرده ام كه راحتى خود را بر رضايت حق و راحتى شما مـقـدم نـدارم . خـداوندا! تو مى دانى كه ما سر سازش با كفر را نداريم . خداوندا! تو مى دانى كه استكبار و آمريكاى جهانخوار گل هاى باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا! در جهان ظلم و ستم و بيداد، همه تكيه گاه ما تويى و ما تنهاى تنهاييم و غير از تو كسى را نـمـى شناسيم و غير از تو نخواسته ايم كه كسى را بشناسيم ، ما را يارى كن كه تو بـهـترين يارى كنندگانى . خداوندا! تلخى اين روزها را به شيرينى فرج حضرت بقيه الله !!! ارواحنا لتراب مقدمه الفداء !!! و رسيدن به خودت جبران فرما.
فـرزنـدان انـقـلابى ام ! اى كسانى كه لحظه اى حاضر نيستيد كه از غرور مقدستان دست برداريد! شما بدانيد كه لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما مى گذرد. مى دانـم كـه بـه شما سخت گذرد ولى مگر به پدر پير شما سخت نمى گذرد؟ مى دانم كه شـهـات شيرين تر از عسل در پيش شماست ، مگر براى اين خادمتان اين گونه نيست ؟ ولى تـحـمـل كـنـيـد كـه خـدا بـا صـابران است ، بغض و كينه انقلابى تان را در سينه ها نگه داريـد، بـا غـضـب و خـشـم بـر دشـمنانتان بنگريد و بدانيد كه پيروزى از آن شماست . و تـاءكـيـد مى كنم كه گمان نكنيد كه من در جريان كار جنگ و مسؤ ولان آن نيستم . مسؤ ولين مـورد اعـتماد من مى باشند، آنها را از اين تصميمى كه گرفته اند شماتت نكنيد كه براى آنـان نـيـز چنين پيشنهادى سخت و ناگوار بوده است ، كه انشاءالله خداوند همه ما را موفق به خدمت و رضايت خود فرمايد.
من در اين جا به جوانان عزيز كشورمان ، به اين سرمايه ها و ذخيره هاى عظيم الهى و به ايـن گـل هـاى مـعطر و نوشكفته جهان اسلام سفارش مى كنم كه قدر و قيمت لحظات شيرين زنـدگـى خود را بدانيد و خودتان را براى يك مبارزه علمى و عملى بزرگ تا رسيدن به اهـداف عالى انقلاب اسلامى آماده كنيد. و من به همه مسؤ ولين و دست اندركاران سفارش مى كـنـم كه به هر شكل ممكن وسايل ارتقاء اخلاقى و اعتقادى و علمى و هنرى جوانان را فراهم سازيد و آنان را تا مرز رسيدن به بهترين
ارزش هـا و نوآورى ها همراهى كنيد و روح استقلال و خودكفايى را در آنان زنده نگه داريد. مبادا اساتيد و معلمينى كه به وسيله معاشرت ها و مسافرت به جهان به اصطلاح متمدن ، جـوانـان مـا را كـه تـازه از اسـارت و اسـتـعمار رهيده اند، تحقير و سرزنش نمايند و خداى ناكرده از پيشرفت و استعداد خارجى ها بت بتراشند و روحيه پيروى و تقليد و گداصفتى را در ضمير جوانان تزريق نمايند، و به جاى اين كه گفته شود كه ديگران كجا رفتند و مـا كـجـا هـسـتـيـم ، بـه هـويـت انـسـانـى خـود تـوجـه كـنـنـد و روح تـوانـايى و راه و رسم اسـتقلال را زنده نگه دارند. ما در شرايط جنگ و محاصره توانسته ايم آن همه هنرآفرينى و اخـتـراعـات و پيشرفت ها داشته باشيم ، انشاءالله در شرايط بهتر زمينه كافى براى رشـد اسـتـعـداد و تـحـقيقات را در همه امور فراهم مى سازيم . مبارزه علمى براى جوانان ، زنـده كـردن روح جـسـتـجـو و كشف واقعيت ها و حقيقت هاست ، و اما مبارزه علمى آنان در بهترين صحنه هاى زندگى و جهاد و شهادت شكل گرفته است .
و نكته ديگرى كه از باب نهايت ارادت و علاقه ام به جوانان عرض مى كنم ، اين است كه در مـسـيـر ارزش ها و معنويات از وجود روحانيت و علماء متعهد اسلام استفاده كنيد و هيچ گاه و تـحت هيچ شرايطى خود را بى نياز از هدايت و همكارى آنان ندانيد. روحانيون مبارز و متعهد بـه اسـلام در طـول تـاريـخ و در سـخت ترين شرايط همواره با دلى پر از اميد و قلبى سـرشـار از عـشـق و مـحـبـت بـه تـعـليـم و تـربـيـت و هـدايـت نـسـل ها همت گماشته اند و هميشه پيشتاز و سپر بلاى مردم بوده اند. بر بالاى دار رفته انـد و محروميت ها چشيده اند، زندان ها رفته اند و اسارت ها و تبعيدها ديده اند و بالاتر از همه آماج طعن ها و تهمت ها بوده اند، و در شرايطى كه بسيارى از روشنفكران در مبارزه با طاغوت به ياءس و نااميدى رسيده بودند، روح اميد و حيات را به مردم برگرداندند و از حيثيت و اعتبار واقعى مردم دفاع نموده اند. و هم اكنون نيز در هر سنگرى از خطوط مقدم جبهه گـرفـتـه تـا مـواضع ديگر در كنار مردمند، و در هر حادثه غمبار و مصيبت آفرينى شهداء بزرگوارى را تقديم نموده اند.
در هيچ كشور و انقلابى جز انقلاب بعثت و رسالت و زندگى ائمه هدى !!! عليهم السلام !!! و انـقـلاب اسـلامى ايران سراغ نداريم كه رهبران انقلاب آن قدر آماج حملات و كينه ها گـردنـد، و ايـن بـه خـاطر صداقت و امانتدارى اى است كه در وجود علماء متعهد اسلام متبلور اسـت . مـسـؤ وليـت پـذيـرى در كـشورى كه با محاصره ها و مشكلات اقتصادى و سياسى و نظامى مواجه است كار مشكلى است . البته روحانيون متعهد كشور ما بايد خودشان را براى فـداكـارى هـاى بـيـشتر آماده كنند و در مواقع لزوم و ضرورت از آبرو و اعتبار خود براى حـفـظ آبـروى اسـلام و خـدمت به محرومان و پابرهنگان استفاده كنند، و جاى بسى سپاس و امتنان است كه ملت رشيد و دلاور ايران قدر خادمان واقعى خود را مى شناسند و فلسفه عشق و ارادت خـود را به اين نهاد مقدس در يك كلمه خلاصه مى كند علما و روحانيون متعهد اسلام هـرگـز بـه آرمـان و اصـالت و عـقـيده و هدف اسلامى ملت خيانت نكرده و نمى كنند، البته تـذكر اين نكته لازم است كه در تمام نوشته ها و صحبت ها هر وقت نام روحانيت را به ميان آورده ام و از آنان قدردانى نموده ام ، مقصودم علماء پاك و متعهد و مبارز است ، كه
در هـر قـشـرى نـاپـاك و غـيـر مـتـعـهد وجود دارد و روحانيون وابسته ضررشان از هر فرد نـاپـاك ديـگـر بـيـشـتـر اسـت ، و هـمـيـشـه ايـن دسته از روحانيون مورد لعن و نفرين خدا و رسـول و مـردم بـوده انـد و ضربات اصلى را به اين انقلاب ، روحانيون وابسته و مقدس ماب و دين فروش زده اند و مى زنند و روحانيون متعهد ما همواره از اين بى فرهنگ ها متنفر و گريزان بوده اند.
مـن بـه صـراحـت مـى گـويـم مـلى گـراهـا اگر بودند به راحتى در مشكلات و سختى ها و تـنـگـنـاهـا دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز مى كردند. و براى اين كه خود را از فشارهاى روزمره سياسى برهانند، همه كاسه هاى صبر و مقاومت را يكجا مى شكستند و به هـمـه ميثاق ها و تعهدات ملى و ميهنى ادعايى خود پشت پا مى زدند. كسى تصور نكند كه ما راه سـازش بـا جـهـانـخـواران را نمى دانيم ولى هيهات كه خادمان اسلام به ملت خود خيانت كـنـنـد! البـتـه مـا مـطـمـئنـيـم كـه در هـمـيـن شـرايـط نـيـز آنـهـا كـه بـا روحـانـيـت اصيل كينه ديرينه دارند و عقده ها و حسادت هاى خود را نمى توانند پنهان سازند، آنان را بـه بـاد نـاسزا گيرند. ولى در هر حال آن چيزى كه در سرنوشت روحانيت واقعى نيست ، سازش و تسليم شدن در برابر كفر و شرك است كه اگر بندبند استخوان هايمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستى مان را در جلوى ديدگانمان به اسارت و غارت برند، هرگز امان نامه كفر و شرك را امضا نمى كنيم .
عـلمـا و روحـانيون انشاءالله به همه ابعاد و جوانب مسؤ وليت خود آشنا هستند ولى از باب تـذكـر و تـاءكيد عرض مى كنم امروز كه بسيارى از جوانان و انديشمندان در فضاى آزاد كـشـور اسـلامـى مـان احـسـاس مـى كـنـند كه مى توانند انديشه هاى خود را در موضوعات و مـسائل مختلف اسلامى بيان دارند، با روى گشاده و آغوش باز حرف هاى آنان را بشنوند، و اگـر بـيـراهـه مى روند با بيانى آكنده از محبت و دوستى راه راست اسلامى را نشان آنها دهـيـد. و بـايد به اين نكته توجه كنيد كه نمى شود عواطف و احساسات معنوى و عرفانى آنان را ناديده گرفت و فورا انگ التقاط و انحراف بر نوشته هاشان زد و همه را يكباره بـه وادى تـرديـد و شـك انـداخـت . ايـنـهـا كـه امـروز ايـن گـونـه مـسـائل را عـنـوان مـى كـنـنـد، مـسـلمـا دلشان براى اسلام و هدايت مسلمانان مى طپد و الا داعى ندارند كه خود را با طرح اين مسائل به دردسر بيندازند. اينها معتقدند كه مواضع اسلام در مـوارد گـونـاگـون همان گونه اى است كه خود فكر مى كنند، به جاى پرخاش و كنار زدن آنـهـا بـا پـدرى و الفـت بـا آنـان بـرخـورد كـنـيـد. اگـر قـبـول هـم نـكـردنـد مـاءيـوس نـشـويـد، در غـيـر ايـن صـورت خـداى نـاكـرده بـه دام ليبرال ها و ملى گراها و يا چپ و منافقين مى افتند و گناه اين كمتر از التقاط نيست . وقتى مـا مـى تـوانـيـم بـه آيـنـده كـشـور و آيـنـده سـازان امـيـدوار شـويـم كـه بـه آنـان در مسائل گوناگون بها دهيم و از اشتباهات و خطاهاى كوچك آنان بگذريم و به همه شيوه ها و اصـولى كـه مـنـتـهـى به تعليم و تربيت صحيح آنان مى شود، احاطه داشته باشيم . فرهنگ دانشگاه ها و مراكز غيرحوزه اى به صورتى است كه با تجربه و لمس ‍ واقعيت ها بـيـشـتر عادت كرده است تا فرهنگ نظرى و فلسفى ، بايد با تلفيق اين دو فرهنگ و كم كردن فاصله ها، حوزه و دانشگاه در هم ذوب شوند تا ميدان براى گسترش و بسط معارف اسلام وسيع تر گردد.
نـكـتـه ديـگر اين كه من اكثر موفقيت هاى روحانيت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامى در ارزش عـمـلى و زهـد آنان مى دانم و امروز هم اين ارزش نه تنها نبايد به فراموشى سپرده شود كـه بـايـد بـيـشتر از گذشته به آن پرداخت . هيچ چيزى به زشتى دنياگرايى روحانيت نـيـسـت ، و هـيـچ وسـيله اى هم نمى تواند بدتر از دنياگرايى ، روحانيت را آلوده كند، چه بـسـا دوسـتـان نـادان يا دشمنان دانا بخواهند با دلسوزى هاى بى مورد مسير زهدگرايى آنان را منحرف سازند و گروهى نيز مغرضانه يا ناآگاهانه روحانيت را به طرفدارى از سـرمـايـه دارى و سـرمايه داران متهم نمايند. در اين شرايط حساس و سرنوشت سازى كه روحـانيت در مصدر امور كشور است و خطر سوء استفاده ديگران از منزلت روحانيون متصور اسـت ، بـايـد به شدت مواظب حركات خود بود، چه بسا افرادى از سازمان ها و انجمن ها و تشكيلات سياسى و غير آنها با ظاهرى صددرصد اسلامى بخواهند به حيثيت و اعتبار آنان لطمه وارد سازند و حتى علاوه بر تاءمين منافع خود روحانيت را رو در روى يكديگر قرار دهـنـد. البـتـه آن چـيـزى كـه روحـانـيـون هـرگـز نـبـايـد از آن عدول كنند و نبايد با تبليغات ديگران از ميدان به در روند، حمايت از محرومين و پابرهنه هـاسـت ، چـرا كـه هـر كـسـى از آن عـدول كـنـد از عـدالت اجـتـمـاعـى اسـلام عدول كرده است . ما بايد تحت هر شرايطى خود را عهده دار اين مسؤ وليت بزرگ بدانيم و در تحقق آن اگر كوتاهى بنماييم ، خيانت به اسلام و مسلمين كرده ايم .
در خـاتـمـه از پـيـشـگـاه مـقدس پروردگار كه الطاف بيكران خود را بر اين ملت ارزانى داشـتـه اسـت تـشـكـر و قـدردانـى مـى كـنم و از محضر مقدس بقيه الله !!! ارواحنا فداه !!! عاجزانه مى خواهيم كه ما را در مسير و هدفمان مدد و رهبرى فرمايد.
خداوند متعال به خانواده هاى شهدا صبر و اجر و به مجروحين و معلولين شفا عنايت فرمايد و اسـرا و مـفـقـودين را به وطن خويش ‍ بازگرداند، خداوندا! از تو مى خواهيم آنچه مصلحت اسلام و مسلمين است را براى ما مقدر فرمايى . انك قريب مجيب .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 30/4/67
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در ديـــدار بـــا مـــحـــســـن رضـــايـــى فـرمـانـدهكل سپاه پاسداران
بسم الله الرحمن الرحيم
مـسـائل سـيـاسـى مـربـوط بـه جـنـگ را وزارت خـارجـه بـه عـهـده دارد، ولى مـسـائل جـبـهـه هـا را بـايـد نـيـروهاى نظامى و انتظامى و مردمى زير نظر ستاد فرماندهى كل قوا به عهده بگيرند.
هـمـان طـور كـه قـبـلا گـفـتـيـم مـا بـا مردم خود با صداقت صحبت مى كنيم . ما در چهارچوب قـطـعـنـامـه 598 بـه صلحى پايدار فكر مى كنيم و اين به هيچ وجه تاكتيك نيست ، ولى سـلحـشوران ارتش اسلام بايد خود را آماده كنند كه اگر دشمن دست به حملاتى زد، جواب مناسبى به آن بدهند.
فـرزنـدان انـقـلابـى ام ! تـوجـه كنيد كه امروز روز حضور گسترده در جبهه هاست ، فكر نـكـنـيـد كـه ديگر جنگ تمام شده است ، خود را مسلح به سلاح ايمان و جهاد كنيد، بر دشمن غـدار رحـم جايز نيست و اينها تمام حرف هايشان يك فريب است . ما خواستيم به دنيا ثابت كـنـيـم كـه صـدام مـعـتـقـد بـه مـجـامـع بـيـن المـللى نـيـسـت و مـا تـا قبول قطعنامه از سوى عراق جواب دشمنان اسلام را در جبهه ها خواهيم داد.
تاريخ : 6/5/67
لوح دسـتـخـط امـام خـمـيـنـى بـه فـرمـانـدهـان و خـلبـانـان شـجـاع نـيـروى هـوايـى و هوانيروز
بسم الله الرحمن الرحيم
توسط تيمسار سرتيپ ستارى فرمانده محترم نيروى هوايى ارتش جمهورى اسلامى ايران و تيمسار سرتيپ دوم انصارى فرمانده هوانيروز ارتش جمهورى اسلامى ايران
خـلبـانان عزيز و قهرمان نيروى هوايى جمهورى اسلامى ايران و خلبانان دلير و شجاع هوانيروز
ايـنـجـانـب از زحـمات طاقت فرساى شما و تمامى افراد متعهد و دلسوزى كه به نحوى از انـحـاء در آمـادگـى هـاى پـروازهـا دسـت دارنـد، تـشـكـر مـى نـمـايـم . شـمـا در طـول جنگ تحميلى بخصوص در شرايط حساس امروز از رزمندگان صحنه هاى نبرد و ميهن اسلامى مان با تمام توان دفاع نموده و مى نماييد.
شـجـاعت شما دل تمامى ميهن دوستان و اسلام باوران را شاد كرده است . شما در صحنه هاى سـخـت كـارزار بـه دشـمـنـان مـيـهـن عـزيـزمـان آمـوخـتـيـد كـه ديـگـر خيال تعرض به كشورمان و مكتب حيات بخش هم ميهنانمان را ننمايند.
ايـنـجـانـب دسـت يـكـايـك شما را مى فشارم و از صميم جان به شما دعا مى كنم . خدا يار و نگهدارتان باد. به اميد پيروزى رزمندگان اسلام بر كفر جهانى .
و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 23/5/67
پاسخ امام خمينى به نامه يكى از خواهران طلبه و مادر يك شهيد
بسمه تعالى
فرزند عزيزم خانم حاجيه شمسى نورانى
نـامـه پـراحـسـاس شـمـا را خـوانـدم . از شـمـا و افرادى مانند شما نمى دانم چگونه بايد قـدردانـى كـرد. مـن كـه در مـقابل اين همه محبت و صفا غير از تشكر و دعا كارى نمى توانم انجام بدهم .
دسـتـبـنـدت را بـرايـت مـى فـرسـتـم تـا از جـانـب مـن هـديـه اى بـاشـد بـراى تـو و معادل آن را با نذر حقوق ششماهه ات را من خود به جبهه مى فرستم .
از قول من به فرزندان عزيزت ، اين عزيزان ملت شريف ايران سلام گرمم را برسان . خدا يار و نگهدارت باد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 8/6/67
بـــيـــانـــات امـام خـمـيـنـى در جمع رئيس جمهور، نخست وزير و اعضاى هياءت دولت به مناسبتهفته دولت
ما نبايد حساب كنيم كه جنگ تمام شده است
بسم الله الرحمن الرحيم
ما اولا تشكر مى كنيم از هياءت دولت و ملت ايران كه در اين ايام جنگ با اين كه خيلى تحت فـشار بودند، با قدرت و با حفظ عظمت اسلام كارها را به خوبى انجام دادند تا اين خار سـر راه شـكـسـته شد. و ما امروز بايد بعض مسائل را عرض كنيم ؛ من جمله اين كه ما نبايد حـسـاب كـنـيـم كـه جـنـگ تـمـام شـده اسـت ، مـا بـايـد حـسـاب كـنـيـم كـه در حـال جـنـگـيـم ، بـراى ايـن كـه دشـمـن مـا !!! چـه دشـمـن هـاى بـزرگ از قـبـيـل آمـريـكـا و شـوروى و چـه آنـهـايـى كـه اذنـاب آنـهـا هـسـتـنـد از قـبـيـل صـدام و امـثال اينها !!! اينها چون با اسلام مخالف هستند و ديدند كه اسلام امروز در دنـيـا يـك قـدرت بـزرگـى شـده اسـت در مـقـابـل آنـهـا، از ايـن جـهـت آنـهـا دائمـا مـشـغـول نـقـشـه كـشى هستند و ما نبايد از اين مساءله غفلت كنيم . هم بايد مردم مهيا باشند، قـواى مـسـلحـه مـهيا باشند، مردمى كه بايد به جبهه بروند و جبهه ها را پر كنند، تعقيب كنند اين مطلب را و سستى نكنند. دشمن ما دشمنى است كه رو نقشه ، با نقشه كار مى كند.
قواى مسلحه ما و ملت ما بايد مهيا باشند
الان مـمـكن است كه در ايران منتشر كند كه خوب ! ديگر مساءله تمام شد و چه شد و مردم را سـسـت كـنـنـد. و حـال ايـن كـه ايـن مـسـاءله تـمـام نـشـده اسـت ، ايـنـهـا هـمـيـشـه دنـبـال ايـن هـسـتـند كه كارهاى خودشان را انجام بدهند ولو به دست ملت ها يا دولت ها. در ايران چون نمى توانند اين كار را بكنند، نه ملت با آنهاست نه دولت ، از اين جهت يك راه هـاى ديـگرى كه دارند دنبال مى كنند، از اين جهت ما بايد بيدار باشيم ، جبهه ها بايد پر بـاشـد، مـا خـودمـان را در حـال جنگ بدانيم . مى بينيد كه به هيچ چيز از امور اعتنا ندارند، امـروز مى گويند جنگ ، فردا همان جنگ را صلح مى كنند؛ باز فردا جنگ شروع مى كنند، از اين جهت قواى مسلحه ما و ملت ما بايد مهيا باشند براى اين امر، اين يك مساءله است .
هياءت تشخيص مصلت بايد نظارت كنند در امور لكن مردم را هم شركت بدهند
مـسـاءله ديـگـر ايـن مساءله بازسازى است كه بسيار مهم است . در بازسازى اگر بخواهد مـلت سـر خـود كـار بـكـنـد، فـسـاد ايـجـاد مـى شـود؛ اگـر بـخـواهـد دولت مستقل اجرا كند، قدرت ندارد. بايد مردم همراهى كنند و هر چه قدرت دارند براى اين امر مهم بـه مـيـدان بياورند، لكن با نظارت دولت . و راجع به اين كه كجا مقدم ، كجا مؤ خر، اين بـالاخـره صحبت پيش مى آيد و آن طورى كه صلاح است اين است كه هياءت تشخيص مصلحت باشد مركب از سران كشور و نخست وزير و تشخيص بدهند، تشخيص مصلحت بدهند كه كجا بـايـد اول بـاشـد، كـجـا بـايـد بـعـد بـاشد، وضعش بايد چه جور باشد، مردم خودشان داخـل بـاشـنـد لكـن مـسـتـقـل نـبـاشـنـد و دولت بـايـد بـه مـردم مـجـال بـدهـد بـه ايـن كـه در كـارهـا داخـل بـشـونـد، و مـردم هـم بـايـد بـه دولت مجال بدهند كه با تاءنى و نقشه كشى اين كار مهم را انجام بدهند، ممكن است دست هايى در كـار بـاشند كه بخواهند در همين مقوله هم راجع به بازسازى هم شلوغ كنند و فساد ايجاد كـنـنـد، اين را بايد خيلى متوجه باشند و اين همان هياءت تشخيص مصلحت كه مركب از سران كـشـور اسـت ، آنها بايد نظارت كنند در امور لكن مردم را هم شركت بدهند. چنانچه حالا كه بعد از جنگ است مردم بايد در كارهاى تجارى آزاد باشند لكن با نظارت دولت كه يك وقت خـداى نـخـواسته دوباره از آن چيزهايى كه از خارج مى آورند و آن چيزهاى فاسدى كه مى آورنـد دوبـاره شـروع نـكـنـند. دولت اجازه بدهد مردم از خارج چيز بياورند، تجارت كنند، لكن نظارت داشته باشد كه فساد ايجاد نشود. اين هم يك مطلبى است كه مهم است و بايد خيلى در آن چيز كرد.
نبايد توهم كنيم كه بايد همه كارها زودى درست بشود
و بـاز مـسـائلى هـسـت كه تمامش مربوط به آن است كه ما بايد بيدار باشيم در اين امور، نبايد كه توهم كنيم كه بايد همه آن كارها زودى درست بشود. الان ممكن است كه يك عده اى بيفتند توى مردم ... اشخاصى كه مخالف با ما هستند، هستند، زيادند الان هم هستند كه خوب ! جـنـگ تـمام شد، يا الله زود تمام كنيد! مطلب يك مطلبى نيست كه به زودى تمام بشود، مطلبى است كه هشت سال كوبيدند، شهرهاى ما را از بين بردند، اين بايد اقلا همان قدرى كـه آنـهـا كـردنـد مـا دنـبـال كـنـيـم كـه انـشـاءالله تـا چـنـد سـال بتوانيم اين كار را انجام بدهيم . مردم ننشينند گوش كنند به حرف اشخاص كه زود بايد درست بشود، فورا بايد همه چيز درست بشود. نه ، نمى توانند، مساءله اى است كه نمى شود اين را، هم در اين امر بايد خيلى دقيق باشند و هم در مهيا بودن راجع به جنگ .
و من اميدوارم كه خداوند تاءييد كند شما را، همان طور كه تا حالا تاءييد كرده است . ما تا حـالا بـا تـاءيـيـدات الهـى پـيـش رفـتـيـم ، بـنـابـرايـن كـار مـهـم اتكال به خداى تبارك و تعالى است ، تا حالا هر چه شده به دست او بوده ، از حالا هم تا آخـر بـه دسـت اوسـت و مـا هـم تـابـع هـسـتـيـم كـه كـارهـايـى كـه ايـشـان مـى گـويـد عـمل كنيم . و شما هم متوجه به اين معنا باشيم كه اتكالتان را به خدا زياد كنيد و توجه تـان را بـه خـدا زياد كنيد. و ما چيزى نيستيم ، ما هيچ هستيم ، آن كه هست اوست و آن كه كار مـى كـنـد اوسـت . و مـن هـم كـه وظـيفه ام دعاست ، من دعا مى كنم راجع به همه شما و از خداى تـبـارك و تـعـالى مى خواهم كه به همه شما توفيق بدهد، به همه شما سلامت بدهد، به ملت ايران توفيق و سلامت بدهد. خداوند دشمنان اسلام را نابود كند.
والسلام عليكم و رحمة الله

fehrest page

back page