صحيفه نور جلد ۵

امام خميني رحمه الله عليه

- ۵ -


خرابكارى عمال اجانب تحت پوشش ملى گرائى
شـمـا آقـايـان كـه در دانـشـگـاه هـسـتيد، الان هم يك دسته اى كه اينها هم از اجانبند يعنى از عـمـال اجـانـبـنـد، الانـى كـه مـا مـى خـواهـيـم يـك ايـران آزاد مستقل درست بكنيم ، اينها نمى توانند ببينند. يك دسته اى كه الان شلوغ دارند مى كند اينها نـمى توانند ايران را مستقل ببينند، ايران را بايد حتما يا پيوسته به شوروى ببينند يا پـيوسته به امريكا و اينها بيشتر به نظر من مى رسد كه اينها وابسته به امريكا هستند بـه اسـم ديـگـرى كـه نـزديـك بـه شـوروى اسـت . اينها را شما هدايت كنيد، اگر چنانچه قـابـل هـدايتند، هدايت كنيد و جوانهاى ما را هدايت كنيد كه اين آشوبى كه الان دارد مى شود مـقـابـل انقلاب ، يك انقلاب اسلامى كه همه مردم را با هم متحد كرده است ، الان يك دسته اى افـتـاده انـد تـوى كـار و ايـن انـقـلاب را مى خواهند آلوده بكنند و اينها را معرفى كنيد به شـاگـردان خـودتـان ، بـه جـوانـهـاى مـا كـه ايـنـهـا بـراى عـمـال غـيـر هـسـتـند. اينها آمده اند با يك صورت ملى ، عمله اى هستند براى غير و مى خواهند وضع ايران را باز به همان حال اول برگردانند منتها با يك صورت ديگرى . اين وظيفه اى اسـت كـه الان بـراى شـماها هست و نگذاريد در دانشگاه اين آلودگى ها پيدا بشود و اين تظاهراتى كه ، شنيدم ديروز
تظاهراتى بوده است اينها، پيدا بشود. شما بدانيد كه اين تظاهر كنندگان از تتمه همان رژيم فاسد هستند، با اين صورت الان در آمده اند چنانچه آن آدمى كه نخست وزير بود، از تـتـمـه هـمان رژيم فاسد بود به صورت ملى و سر قبر مرحوم دكتر مصدق برو و از آن كـارهـا، حـالا يـك صـورت ديـگـرى پـيـدا كـرده انـد بـصـورت مـثـلا روشـنـفـكـرى و امـثـال ذلك . شـمـا بـايـد آقـايـان هـمـه تـان بـا هـم دست به دست هم بدهيد و نگذاريد اين آشوبگران آشوب بكنند در محيط شما وباز شما را ناراحت كنند وباز دست هاى شما را عقب بزنند نگذارند شما مستقلا كار بكنيد. خداوند انشاءالله همه شما را نصرت بدهد و همه ما را به وظيفه خودمان آشنا كند و سلام من بر همه شما.
نـمـاينده استادان : ما مى دانيم كه وقت شما را نبايد بگيريم ولى اتفاقا در همين جائى كه فـرمـائيـد، يـك نـقـطه نظرهايى ما داريم . همين هائى كه حضرتعالى فرمائيد، صحبت آن كـسـى اسـت كـه شـكل مار را كشيد و بعد به مردم گفت كه خوب حالا اين مار است ، يا اينكه نـوشـتـه . مـى آيند عقايد مردم را با يك عينيت هاى مسلمى كه بسيار بهتر از آن را در اسلام گـفته اند، به مردم مى گويند منتها به آن طريق و مردم را به آن سمت كشند و الان شديدا دارنـد فـعاليت مى كنند. به نظر بنده الان در تلويزيون و در راديو، اگر كه كسانى از آن هـا ما بخواهيم اعلام بكنيم ، آقايان كمونيست ها، آن تئوريسين ها يشان ، آن دانشمندانشان ، آن نخبه ترين آنها بيايند، ما توى تلويزيون جلوى مردم مى نشينيم با آنها بحث كنيم .
امام : آن ها حاضر به بحث نيستند، آنها همه شلوغ كارى مى كنند.
نماينده : بله حداقل اين است كه مردم قانع مى شوند، اينها الان دارند تحميق كنند و شديدا هـم دارنـد تـحـميق مى كنند. اين را به عرضتان برسانم كه درست به عرضتان برسانم تـو كارخانه ها الان هم رفته متاسفانه ، جاهاى مختلف ، تو دانشگاه ها رفتند. خيلى راحت و واضـح اعـلام مـى كـنيم ، ما توى راديو تلويزيون اعلام مى كنيم ما حاضريم با اينها به بحث بنشينيم مردم خودشان ببينند.
بررسى زندگى سران اسلام و مقايسه با ادعاى كذب سران كمونيست در طرفدارى از توده ها
امـام : مـردم را بـايـد آگاه كرد. ما بايد هر طايفه اى را از روساى آن طايفه بشناسيم مثلا وقـتـى وارد شديم در اسلام ببينيم آن كه اسلام را ايجاد كرد، آن كه اسلام را تقويت كرد، خـودش چـه كـاره بـود. مـطـالعه كنيم در پيغمبر اسلام ، در حضرت امير سلام الله عليه ، بـبـيـنـيـم ايـنـهـا خـودشان چه كاره بودند، اينها خودشان كه دعوت مى كردند به اينطور مـسـائل ، خـودشـان هـم عـامـل بـودنـد يـا نـه . تـاريـخ نـشـان مـيـدهـد كـه خـودشـان عامل
بـودنـد و در درجـه اعـلاء هـم عـامل بودند. حضرت امير در عين حالى كه ممالك كثيره اى كه الان هست از معموره هاى دنيا تحت سيطره اش بود، وقتى كه يك يهودى به او ادعا كرد، ادعا بـه يـك سـلطـان وقـت ، بـه يـك امير وقت كرد كه ايران و عراق و حجاز و مصر و همه اينها تحت سيطره اش بود، رفت پيش همان قاضى كه حضرت امير او را قاضى كرده بود، ادعا كـرد كـه فـلان چيز از من است و پيش حضرت امير است ، قاضى خواست حضرت امير را، آمد نـشـسـت جـلو، جـلوى قـاضـى نـشـسـت ، مـحـاكـمـه كـردنـد و حـكم بر خلاف حضرت امير داد، قبول كرد حضرت امير منتها يهودى مسلم شد به وسيله اين جهت كه ديد وضع اينطورى است . ايـن يـك نـمونه از قضيه دمكراسى بودن اسلام . نمونه ديگر راجع به وضع زندگى خـود او، خـود او هـمـان روزى كـه بـااو بـيـعـت كـردنـد، بـيـل خود را برداشت رفت سراغ كارش ، تيشه اش را برداشت رفت سراغ (يك قناتى مى كـنـد بـا دسـت خـودش ) كارش ، زندگى اش هم از همه افراد رعيتش پائين تر بود، براى ايـنـكـه يـك آرد جـوئى ، يك نان جوئى ، سرش را مى بست كه اولادش نروند يك چيز، مثلا روغـن ،، چـيـزى داخـلش بـكـنـنـد و خـوراكـش ايـن بود در صورتى كه امير اين همه بود. از آنطرف مى آئيم سراغ اين آقايانى كه مى گويند كه ما توده هستيم ، كمونيست هستيم ، مى رويـم سـراغ سـران ايـنـهـا. در جـنگ عمومى من خودم شاهد بودم كه سران سه دولت آمدند، مـتـفـقـيـن ، سـران سـه دولت ، يك چيزى ، مجلسى در ايران داشتند، يك كنفرانسى در ايران داشـتـنـد، آمـدنـد ايـران . شـايـد اكـثـر شـمـا يـادتـان نـبـاشد ولى خوب من يادم هست اينها، چـرچـيـل يـكـى شـان بـود، روزولت يـكـى شـان بـود، اسـتـاليـن يـكـى شـان . چـرچـيل را آنطورى كه نقل كردند چرچيل آمد به فرودگاه و از آنجا با تا كسى آمد و رفت سراغ كارش . آن يكى هم همين طور ساده آمد. اما آقاى استالين گاو هم همراهش آورده بود كه مبادا شير غير اين گاو را بخورد. زندگى اشرافى اى كه او داشت هيچ كس نداشت ، در عين حـال مـى گـفـتند ما با ساير افراد مثل هم هستيم ! وقتى خود من در همان وقتى كه اين با اين وضـع آمـد كه همه چز برايش مهيا بود و چقدر با تشريفات وارد شد، حتى گاو را آوردند كه مبادا از شير گاو مثلا ايران بخورد يا گاو غير تربيت شده بخورد، من خودم مى رفتم بـه مـشـهـد بـا اتـوبـوس و از تـهـران ، از آن طـرف تـا طـرفـهـاى مـشـهـد مـال آنـهـا، مـال لشـكـر روسيه بود، اين افرادى كه نظامى بودند مى آمدند براى سيگار گـدائى مـى كـردنـد، در عـين حال تبليغات اينطور بود كه مى گفتند قارداش ، به هم مى گـفتند قارداش يعنى برادريم ، مثل هم هستيم . بايد به اينها گفت كه شما مى گوئيد كه مـثـلا بـايـد همه يك جور باشند، اسلام را ملاحظه كنيد با آنها، با سران خودتان ، سران مـسـلمـين را ملاحظه كنيد با سران خودتان ببينيد وضع اينها چه جورى بوده است ، آنهائى كـه تـاسـيـس ايـن امـور را كـردنـد خـودشـان چـه وضـعـى داشتند، آنهائى كه چيز بودند، خودشان چه وضعى داشتند. آن كسى كه اصل ماركسيسم را به جا آورده براى خاطر يك زن ايـن كـار را كـرده . شـما بايد ملاحظه كنيد، يك خرده به اينها بفهمانيد و ببينيد چه چيزى ايـنـهـا، چـه تئورى اينها دارند كه در اسلام نيست آن و بهتر از آن نيست . چه چيزى آنها مى خواهند كه در اسلام بيشتر از او نيست و بهتر از او نيست .
بكوشيد در شناسائى چهر ه واقعى خرابكاران و آگاه سازى جوانان
ايـنـهـا يـك مـردمـى هـسـتـنـد كـه اينطور نيست كه منطق سرشان باشد، شمابگوئيد بيائيد بـنـشـيـنـيـم با هم مباحثه بكنيم . منطق ندارند، اينها حمله مى كنند به اين طرف و آن طرف ، مـنـزل هـاى مـردم را دارنـد غـارت مـى كنند. اين براى اين است كه مى خواهند شلوغى به پا كنند. اينها مى خواهند الان وضع را شلوغ كنند و از اين شلوغى استفاده كنند براى ارباب ها و مـن احـتـمـال مـيـدهـم كـه امـريـكـا بـاشـد، نـه شـوروى بـاشـد. مـن احـتـمـال مـيـدهـم چـون ايـنـهـا در دربـار هـم بـودنـد، هـمـيـن كـسـانـى كـه عـرض بـكـنـم طـبل كمونيست را زدند، سران بزرگشان توى دربار خدمتگزار بود. بنابراين بايد شما بر فرض حالا آن ها دارند شلوغى مى كنند، بايد شما جوانها را آگاه كنيد، جوانهايى كه الان پيش ‍ شما هستند برايشان صحبت كنيد، آگاه كنيد، بفهمانيد به ايشان كه احتراز كنند از اين دسته اى كه الان افتاده اند توى ايران و دارند خرابكارى مى كنند و اين خرابكارى حـتـمـا بـدانـيـد كـه بـه نـفـع ديـگـران اسـت و ايـنـهـا از عـمـال غـيـر هـسـتـنـد مـنـتـهـا بـه ايـن صـورت در آمـدنـد، مثل اين آقا كه از عمال غير بود و مى خواست باز شاه را برگرداند به اينجا، با صورت مـليـت و امـثـال ذلك و انـشاءالله خداوند همه را توفيق بدهد، مويد كند و ايران امروز محتاج بـه وجـو د شما هست ، محتاج به همه چيز هست . ما همه با هم بايد دست به دست هم بدهيم و اين احتياج را رفع كنيم . انشاءالله خداوند همه تان را حفظ كند.
نـمـايـنـده حـاضـريـن : ايـن افتخار براى ما امروز و خودمان و فاميلمان و بستگانمان واقعا فـرامـوش نـشـدنـى اسـت وبـراى تـمـام مـلت ايـران و ملل مسلمان جهان عيد بزرگى است .
امام : من خدمتگزار همه شماها هستم .
نماينده : بزرگترين درس را به ماها داديد و ما از اين جهت از شما واقعا تشكر كنيم
امام : خداوند حفظ كند شماها را موفق باشيد و سلامت باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 27/11/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كارمندان دولت  
پيروزى نهضت با وحدت همه جانبه ملت و اراده الهى
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن از آقـايـان تـشكر مى كنم كه در اين موقع حساس همه احساس مسئوليت كرديد. تا اينجا كه مسائل رسيده است ، رمز رسيدنش تا اينجا وحدت همه جانبه ملت بود. اقشار ملت همه با هـم بـسـتـگـى پـيـدا كـردند و از مركز تا دور افتاده ترين قصبات و دهات اينجا تهران و ساير شهرها تا آخرين قصبات ، تا آخرين دهات همصدا بودند. من در پاريس كه بودم يك نـفـرى كـه آشنا بود آمد گفت كه من رفتم به دهات جاپلق و بختيارى و آن حدود كمره ، آن حدود و بعضى از قراء را اسم برد يعنى قلعه اى را اسم برد كه اين قلعه در نزديك يك كـوه واقـع است و هيچ هم اطرافش چيزى نيست و من آنجا را ديده ام ، گفت من در آن قلعه رفتم ديدم كه در آن قلعه حرف ها همان است كه در مركز هست و همان . آن شخص گفت كه در دهات ايـنـجـاهـا كـه رفـتـم صـبـح كـه مـى شـد آن آقـاى ده جـلو مـى افـتـاد و دهـاتـى هـا دنـبال او راهروى مى كردند، پياده روى كردند. رمز اين پيروزى اين وحدت كلمه است و اين وحدت كلمه را خدا ايجاد كرد يعنى من نمى توانم تصور كنم كه بشر بتواند يك ملت سى و چـنـد مـيـليـونى را در مدت كوتاهى اينطور همزبان بكند، هم قلب بكند كه بچه دو سه سـاله زبـان بـاز مـى كـنـد و هـمـين مسائل را مى گويد، آن پيرمرد 80 ساله هم همين را مى گـويـد. زن و مـرد و بـچـه و صـغـيـر و كـبـيـر هـمـه يـك روال حـركـت كـردنـد، ايـن جـز اراده الهـى نـمـى شـود بـاشـد و مـن هـم از اول ايـن مـعـنـا را چون احساس كرده بودم اميدوار شده بودم به اين نهضت . نهضتى كه ملت به خواست خدا وحدت پيدا كرده است پيروز خواهد شد. رمز پيروزى همين وحدت كلمه بود و ما بايد همين را حفظ كنيم يعنى هر كس در هر مقامى كه هست ، من كه يك طلبه هستم آقايان كه از عـلمـاى اعـلام هـسـتند، شما!!! و چيز است !!! كه از روشنفكران و متفكرين هستيد، همه ما الان مسئول هستيم براى آتيه اين كشور.
سلطنت پهلوى مظهر جنايت ، چپاول و وابستگى فرهنگى
تا حالا ما دزدها را يك مقدارشان را بيرون كرديم يعنى آنهائى كه جنايتكار بودند و مملكت مـا را خراب كرده بودند و شايد بدتر از آن جنگند ه هائى بودند كه به ممالك مى زدند، آنها مى آمدند و زود رد مى شدند و مى رفتند اما ايران ما تقريبا بعد از اينكه زير يوغ دو هزار و پانصد سال سلطنت بوده و
همه سلاطين بى استثناء تقريبا، تقريبا بى استثنا، مردم خونخوارى بودند، حتى آنهائى كـه بـه عـدالت مـعـروفـنـد، كـسـانـى كـه اهـل تاريخ هستند، مى دانند كه همان انوشيروان عـادل چـه آدمـى بـوده اسـت و چه آدم ظالمى بوده است تا رسيد نوبت به زمان ديكتاتورى رضـاخـان و بـعـد از او هـم بـدتـر از او: ايـن پـسـر كـه حقيقتا خلف صدق او بود،اينها از مـغـول بـه مـا بـدتـر كـردنـد بـراى ايـنـكـه مـغـول بـه فـرهـنـگ مـا ديـگـر كـار نـداشت . مـغـول آمـد يـك چـپـاولى كـرد و گـذشـت و رفـت ، بـعـد مـردم مشغول شدند به كار خودشان . اينها 50 سال بر ما حكومت كردند، حكومت جابرانه كردند و هـمـه چـيـزمـان را از دسـت داديـم بـه واسـطـه آنـهـا. پـنـجـاه سـال خـرابـكـارى آن هـم بـا فـريـادهـاى تـمـدن بـزرگ ، 50 سـال بـى فـرهـنـگـى ، آن هـم بـا فـريـاد فـرهـنـگ كـذا، 50 سـال جـنـايـت ، آن هـم بـا فـريـاد عـدالت اجـتـمـاعـى ، 50 سال اختناق ، آن هم با فرياد آزادى ، آزاد زنان ! و آزاد مردان ! اينها همه چيز ما را شكستند و از بين بردند، خزانه ما تهى شد از جواهرات ايران ، يك مقدار آن را رضا خان برد، يك مـقـدار آن را ايـن پـسـر برد و اموال اين ملت را برداشتند و بردند در خارجه و يلاها درست كـردنـد !!! عـرض مى كنم !!! الان هم در آنجاها ويلاها دارند، در آن بانك ها خصوصا بانك سوئيس اينها زياد از اموال ملت دارند و ما انشاالله در آتيه نزديكى بررسى در اين امر را خـواهـيـم كـرد و انـشـاالله خـود او را خـواهـيـم ، اگـر تـحـويـل ندادند، محاكمه غيابى مى كنيم و اموالى كه اينجا دارد، مصادره مى كنيم . اموالى كه در بانك هاى خارجى دارد، اموال آنها را هم توقيف مى كنيم انشاالله .
وظيفه همه اقشار ملت شركت در نوسازى ويرانه هاست
در هـر صـورت ايـن مـقـدارى كه تا حالا شده است و به وحدت كلمه شده است ، خيانتكارها و دزدهـا و خـرابكارها را بيرون كرديم . براى ما الان يك مملكتى گذاشتند، وارث يك مملكتى هـسـتـيـم كـه نـه يـك فـرهـنـگ مـسـتـقـل مـتـرقـى دارد، نـه يـك ارتـش مـسـتقل دارد، نه يك كشاورزى دارد. كشاورزى را ديديد كه به چه حالى در آوردند و ايران را بـازار قرار دادند براى جاهاى ديگر و همه چيزهاى اين مملكت تقريبا به هم ريخته است الان از حـالا بـه بـعـد وقـت سـاخـتن اين خرابه است . در وقت ساختن اين خرابه ما همه موظف هـسـتـيـم ، مـن كـه يـك طـلبـه هستم موظفم ، آقايان علماى اعلام در بلاد و مراجع موظفند، شما آقـايـان هـم كـه اهـل عـلم و جـز عـلما هستيد شما هم موظف هستيد، روشنفكرها هم موظف هستند، همه اقـشار ملت ، يعنى يك مساله اى است كه نه روحانيت به تنهائى مى تواند، نه دولت به تـنـهـائى مى تواند، نه وكلاى عدليه مى توانند، نه دادگسترى مى تواند، هيچ كس به تنهائى نمى تواند اين كار را انجام بدهد !!! تا !!! همين طورى كه به تنهائى نمى شد رفـع فـسـاد كـرد و ملت با هم شدند تا رفع فساد را تا حدودى كردند و انشاالله كنند، بـراى سـاخـتـن ايران هم همه ملت بايد شركت كنند، كشاورز در حد كشاورزى ، زارع در حد زارع بودن ، اهل صنعت در حد صانع بودن و همه اقشار ملت از دولت و غير دولت گرفته ، اينها بايد با هم همكارى بكنند و برادرانه دست به هم بدهند و اين خرابه اى كه براى ما گذاشتند، از سر بسازند و آبادش كنند.
تنها موعظه خداوند قيام (لله ) است
من از خداى تبارك و تعالى خواهم كه به همه شما، به همه ما توفيق خدمت بدهد و عمده اين اسـت كـه يك قيام الهى باشد و من احساس كردم كه اين آيه شريفه اى كه دارد: (انمااعظكم بـواحـده ان تـقـومـوا الله مـثـنى فرادى ) قيام بايد لله باشد، خداى تبارك و تعالى مى فـرمـايـد كـه يـك موعظه من فقط دارم ، فقط يك موعظه و آن است كه قيام كنيد، نهضت كنيد بـراى خـدا، قيام وقتى براى خدا باشد و من احساس كردم كه اين قيامى كه ملت ايران كرد قيام براى خدا بود براى اينكه شكوفا شد در آنها يك حالات نفسانى ، يك انسانيت در بين مـردم شـكوفايى پيدا كرد و اين نيست جز اين كه يك نحو ايمان بود، يك نحو خداپرستى بود، خدا نمونه اى بود.
ممانعت از دخالت اجانب با اتكال به خداى متعال
در هـر صـورت بـايـد هـمـه ايـمـانـمـان را راسـخ كـنـيـم و اتكال به خداى تبارك و تعالى بكنيم و با اتكال به خداى تبارك و تعالى نگذاريم از اين به بعد اجانب در اين مملكت دخالت بكنند، منافع ما را مفت و مجان ببرند، همين طورى كه ديـديـد نـفـت مـا را بـردند و اگر چند سال ديگر اين مانده بود، همانطورى كه خودش گفت ديـگـر نـفت تمام مى شد، در ازاء آن به ما چه دادند، در ازاء آن پايگاه درست كردند براى امريكا. يعنى هم نفت ما را بردند، هم به نفع آنها پايگاه درست كردند. وصف مصيبت ما زياد اسـت و بعدها مطلعين ، اشخاصى كه اطلاع از حقايق دارند، بعدها خواهند نوشت ، در تاريخ خـواهـد ثـبـت شـد، مـا هـمـه آن را اطـلاع نـداريـم . آن چـپـاول هـائى كـه ايـنـهـا كـردند، آن خيانت هائى كه اينها كردند ما نمى توانيم الان شرح بدهيم ، اطلاعش را هم نداريم ، مطلعين كم كم خواهند اينها را گفت . در هر صورت از اين به بـعـد مـا احـتـيـاج داريم كه همه با هم باشيم براى خداى تبارك و تعالى با ايمان راسخ همان طورى كه ايمان راسخ ملت ما ابر قدرت ها را زد كنار.
سـرانـجـام شـاه ، مـحـاكـمـه و مـجـازات در مـحـكـمـه عدل الهى
شـمـا ديـديـد كـه اولى كـه ايـن نـهـضـت پـيـش آمـد، آمـريـكـا بـا آن شـدت دنـبـال ايـنـكـه خـيـر، مـن چـه خـواهـم كرد، چه خواهم كرد و ديگران ، انگلستان هم همين طور، شـوروى هـم بـا مـلايـمـت ولى واقـعـش هـم هـمـيـن بـود، چين هم كه همين طور بو د. اينها همه اول آنـطور چيز كردند، بعد كه ملت پافشارى كرد، كم كم اينها يكى يكى عقب زدند، به قـدرى عـقـب زدنـد كـه الان شـاه و ايـن مـحـمـد رضا الان مانده در رباط است ، حالا نمى دانم كـجـاسـت كـسـى راهـش نمى دهد، ممالك يكى يكى مى آيند گويند ما نمى توانيم ترا حفظت كـنـيـم ، بـه ايـنجا رسيد كه راهش نمى دهند. انشاءالله راهش ندهند، ما خودمان راهش مى دهيم (خـنـده حـضـار). بـگـذار بـيـايـد و در يـك مـحـكـمـه عـدلى مـحـاكـمـه بـشـود و امـوال مـردم را بـدهـد. اول هـم كـه آمـد نـبـايـد بـكـشـنـد او را، بـايـد امـوال را از او بـگـيـرنـد ، امـوال مـردم را بـدهـد، بـعـد هـم اگـر مـجـازات قـتل است ، مجازاتش كنيد وهست حتما. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و توفيق همه آقايان راخواهم و اميدوارم كه با هم ، همه با هم اين كشتى غرق شده را نجات بدهند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 29/11/57
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در ديـدار بـا هـياءت فلسطينى به سرپرستى ياسر عرفات
قواى شيطان در برابر نيروى ايمان و وحدت كلمه ملت تاب مقاومت نياورد
بسم الله الرحمن الرحيم
انـقـلاب مـا هـر چـه هـم كه قوه هاى ماديش كم باشد، اين معنويت اسباب پيشرفت مى شود و لهـذا يـك قدرت شيطانى عظيمى كه پشتوانه او و پشتيبان آن ابرقدرت ها بودند و آن ها مـجهز به همه جهازات شيطانى بودند و ملت ما مشت داشت و خون ، اين مشت و اين خون غلبه كـرد بـر تـمـام ايـن قـدرت هـاى شـيـطـانـى و بـرابـرقـدرت هـا كـه قـبـل از ايـن غـلبـه ، بـه شـاه پشتيبانى مى كردند و اظهار وفادارى مى كردند واين قوت ايمان ملت بما باعث شد كه با مشت و خون بر همه اينها غلبه كرد و رمز اين پيروزى بعد از ايـنـكه قوت ايمان در كار بود و همان قوت ايمان باعث شد كه آن رمز حقيقى كه عبارت از وحدت كلمه ملت ما در اين امر بود، موجب غلبه شد. اين ثوره چون اسلامى بود و انسانى ، بـه مثل برق در تمام اقطار ايران از آن دهكده هاى دور افتاده تا مركز سرايت كرد و همه اقشار ايران . و به واسطه همين وحدت كلمه بود كه نتوانست اين قواى شيطانى مقاومت كند و سـنـگر را يكى پس از ديگرى تحويل داد. و البته الان مشكلات ما خيلى زياد است ، مملكت مـا را غـارت كردند و همه آثار تمدن را اينها واژگونه در اين مملكت پياده كردند، با اسم تـمـدن بـزرگ فـرهـنـگ مـا را عـقب زدند و به اسم پيشرفت ، كشاورزى ما را بكلى از بين بـردنـد و بـه اسـم آزادى ، آزادى هـاى تـمـام مـطـبـوعـات مـا و مـحـل تـبـليـغاتى ما را مختنق كردند ويك مملكت آشفته اى الان به ارث به ما رسيده است كه هـمـه جـاى آن خـراب اسـت و بـايـد از سـر از نـو سـاخـت لكـن بـه فـضـل خـدا چـون مـطـلب ، مـطـلب الهى است و آن طور كه من احساس مى كنم خداوند اراده اش تـعـلق گـرفته است كه مستضعفين را غلبه بدهد تمام اقشار ملت همراهند كه با مشكلات ما مبارزه كنند و ما مشكلاتمان را انشاءالله به واسطه همت ملت مان رفع خواهيم كرد.
ما همواره در كنار ملت فلسطين خواهيم بود
و مـن از خـداى تـبـارك و تـعالى مى خواهم كه ملت برادر ما فلسطين را بر مشكلات خودش غـلبـه دهـد. مـا بـا آنـهـا بـرادر هـسـتـيـم و مـن از اولى كـه ايـن نـهـضـت قـبـل از 15 سال كه ابتداى اين نهضت بود، راجع به فلسطين هميشه درنوشته ها و گفته هـا راجـع بـه فـلسـطـيـن و راجـع بـه جـنـايـاتـى كـه اسرائيل در آن حدود كرده است ، هميشه متذكر مى شدم و الان هم انشاءالله بعد از اينكه ما از اين غائله فارغ بشويم
هـمانطورى كه آن وقت در كنار شما بوديم و حالا هم در كنار شما هستيم و اميدواريم كه همه با هم مثل برادر با مشكلات مقابله كنيم . من از خداى تبارك و تعالى عزت اسلام و مسلمين و رجوع قدس به برادران خودمان را مى خواهم .
يـاسـر عرفات خطاب به امام : من از بدبختى آنجا متولد شدم يا از خوشبختى آنجا متولد شدم و آنجا وطن من است ، اين جزء تقدير بوده كه در آنجا متولد شدم . اين معنايش اين نيست كه بيت المقدس من مسئولش هستم ، مسئول آزاد كردنش ، همه شما هستيد. مسئوليت شما بعد از ايـن پيروزى بزرگ در ايران بيشتر از مسئوليت من است كه در بيت المقدس متولد شدم . من غـيـر از خـونـى كه دارم چيزى ندارم كه در راه آزادى قدس بدهم ولى شما با اين پيروزى بـزرگ ، هـمـچون امكانات ، سيل عظيمى را در اختيار داريد و شما بايد كار كنيد تا همه در قـدس نـمـاز بـخـوانـيـد. (انـشـاءالله )پرچم فلسطين چنانكه در ايران بر افراشته شد، هـرگز نخواهيم گذاشت كه در فلسطين بر افراشته نگردد. از پيروزى شما مطلب مهمى گفت بگين كه : (دوران تاريكى در اسرائيل پيش آمده .)
امام :انشاءالله
ياسر عرفات :اينك زلزله در گرفته و زلزله به ما نزديك شده و يا رسيده و (مارميت اذرمـيـت ولكـن الله رمـى ) مـن در جـواب دايـان و بـگـيـن به آنها گفتم كه تو مى توانى بروى يك پشتيبانى انتخاب بكنى و تكيه به آمريكا بدهى ولى من هم مى توانم پشتيبان پيدا كنم و اين پشتيبان را پيدا كرده ام و تكيه به ملت ايران به رهبرى حضرت آيت الله العظمى موسوى الخمينى دادم .
خدا تكيه گاه است
امـام :شـاه هـم تـكـيـه كـرده بـود بـه آمـريـكـا و انـگـليـس و چـيـن و اسرائيل و همه اينها. لكن تكيه گاه ها سست است . آن تكيه گاهى غير سست و سنگين است و مـسـتـحـكـم است كه خدا باشد. خدا تكيه گاه است و من به ايشان و به ملت خودم و به ملت ايشان اين توصيه را مى كنم به اينكه هميشه خدا را در نظر داشته باشند و نظر به اين قـدرت هـا نـداشـته باشند، اعتماد بر ماديات نكنند بلكه اعتماد بر معنويات بكند. قدرت خـدا فـوق همه قدرت هاست و لهذا ما ديديم كه يك ملتى كه مستضعف بود و هيچ نداشت بر تـمـام قـوا غـلبـه كـرد و انـشاءالله مى كند و ما از هيچ چيز نمى ترسيم وقتى كه با خدا بـاشـيـم بـراى ايـنكه اگر كشته بشويم و با خدا باشيم سعادتمنديم و اگر بكشيم هم سعادتمنديم .
يـاسـر عـرفـات :در سـال گـذشـتـه نـيـروهـاى بـزرگ اسرائيل به جنوب لبنان فرستاده شد براى كوبيدن
مـردم فـلسـطين و مردم مسلمان جنوب لبنان . جنگجويانى كه در برابر اين واحدهاى جنگى بـزرگ مـقـاومـت كـردنـد از دو هـزار تجاوز نمى كردند، در برابر آن ها 65 هزار سرباز اسـرائيـلى بـود، چـه نـيـروهـاى ذخـيـره پشت جبهه ونيروهائى كه وارد معركه كردند معتقد بـودنـد كـه در 2 سـاعـت ايـنـها را از بين مى برند. خيلى به تنگنا افتاديم . من در نهايت شـدت گـفـتـم يـا خـدا اگـر ايـن مـردم ، ايـن دسته از مردم كشته شوند تو را در اين منطقه پـرسـتـنـده اى نـخـواهـد ماند و ديدم كه پيروزى فرا رسيد. آن آقاى برژينسكى كه گفت خـداحـافـظ سازمان آزاديبخش تو رفتنى هستى ، رفتى ، ديديم كه خدا پيروزى بزرگى بـه مـا عـطـا كـرد، پـيـروزى در جـنـوب لبـنـان و يـك سال از آن پيروزى نگذشته بود كه پيروزى ما در جنوب لبنان پيروزى ساده و كوچكى بـود، پس از گذشت يك سال بزرگترين پيروزى ها را به دست آورديم اينجا (جاءالحق و ذهـق البـاطـل ان البـاطـل كـان ذهـوقـا.) مـا تـرس بـه دل دشمن افكنده ايم . وقتى بگين اين حرف را مى گويد كه دوره تاريكى بر ما آغاز شده ، خـيـلى مـعنا دارد، اين دليل وحشت شان است . كيسينجر وقتى گويد :بزرگترين حادثه اى كه بعد از جنگ جهانى دوم اتفاق افتاده ، اين پيروزى انقلاب ايران بود. حالا اين خطرناك بـودن پـيـروزى انـقـلاب اسـلامى ايران براى آمريكا در چه رابطه است . اگر آمريكا در ايـران اقـدامـاتى را كه در ويتنام انجام داده انجام ندهد، جنبش انقلابى ايران امتداد پيدا مى كند تا به اسرائيل برسد. ديروز اين را كيسينجر گفته . از اين حرف مى توانيم بفهميم كـه چـقدر خطرناك است براى مصالح آمريكا در منطقه و از زبان خود دشمن مى شود فهميد كه حقايق وضع ما چگونه است .
وقـتـى كـه مـن بـه بـغداد آمدم ، به سران كشورهاى عربى در بغداد، حكام عرب گفتم كه كمترين حرفى كه از حكام عرب من شنيدم اين بودكه شما چكار داريد به كار ايران ، شما چـكـار داريـد بـه آيت الله العظمى خمينى . اين كمترين حرفى بوده كه زدند. ديگران مى گـفتند كه مصالح شما با وجود شاه تامين مى شود. شاه را داشته باشيد مصالحتان شايد بـهـتر شود.آخرين بار در يك ديدار از كشورهاى در خليج چند روز پيش از پيروزى ، شما در ايـنـجـا، در خـليـج ، حـكـام خـليـج مـى گفتند كه اطلاعاتى كه به ما رسيده اين است كه بـخـتـيـار پـيـروز مـى شـود و آمـريـكـائى هـا بـخـتـيـار را مـى تـوانـنـد نـگـاه دارنـد در مقابل ايران .
امـام خـمينى : همه حساب هائى كه دولت هاى بزرگ كرده اند، همه خطا از كار در آمد براى اينكه يك مساله الهى بود.
ياسر عرفات : و مكروا و مكرالله خيرالماكرين .
امـام : و ايـن حـسـاب هـا كه مى كنند و بعدها مى خواهند بكنند، آنها هم خطا از كار در مى آيد. (انشاءالله ).
يـاسـر عـرفـات : آنـها مى گويند زلزله اى به وجود آمده ، ما مى گوئيم كه انفجار نور ظـاهـر شـده . مـا مـى گـوئيـم دورانـى كـه امـت مـا و مـنـطـقـه مـا آزاد و مـسـتـقـل بـاشـد فـرا رسـيـد. مـشـكـلات زيـادى هـسـت در پـيـش ، ولى در عـيـن حال خوشبين هستم به آينده و در برابر شما جهاد بزرگتر و كوشش خسته كننده ترى در پيش است . جنگيدن و پيروز شدن . تجديد بناى جامعه سخت تر است . شاه اينجا را خراب كرده .
امام :ما اميدمان به خداست و مايوس از خدا نيستيم و بر مشكلات به اميد خدا غلبه مى كنيم و به ماديات اين نظر را نداريم . غلبه را با ماديات نمى دانيم ، غلبه با معنويات است و مـا دامـى كـه شـعـب مـا بـه خـداى تـبـارك و تـعـالى اتـكـال بـكـنـنـد پـيـشـرفـت خـواهـنـد كـرد و اگـر خـداى نـخـواسـتـه انـحـراف پـيـدا شـد زوال براى همه هست .
يـاسـر عـرفـات : مـن فكر نمى كنم كه توطئه هاى دشمن پايان يافته باشد. وقتى كه سـيـل حـوادث را در نـظـر مـى گـذرانـيـم بـه يـقـيـن مـى يـابـيـم كـه دشـمـن ول نمى كند اينجور دژى به اين آسانى سقوط بكند.
امـام :او خـواهـد نـكـنـد لكـن خـدا بـر خـلاف او انـشـاءالله عمل مى كند.
يـاسـر عـرفات :اگر چه من الان مى خندم ، خنده بر لب دارم ولى قلبم خون چكد به علت كشتارهايى كه در ايران شده .
امام :انشاء الله قلب شما هم فراخ مى شود.
يـاسـر عـرفـات : خـدا شـاهـد اسـت كـه مـن در عـمـرم هـيـچ شـاديـى بـه خـودم نـديـدم مثل شاديى كه به خودم ديدم وقتى كه شما پيروز شديد.
امام خمينى : انشاءالله خداوند حفظ كند مسلمين را انشاءالله .
يـاسـر عـرفـات : در لبنان چون ممنوع است تير هوايى زدن به عنوان شادمانى ، بيش از يـك سـال اسـت كـه در لبـنـان مـمـنـوع اسـت و مـخـصـوصـا فـرمـانـده كل نيروهاى آزاديبخش فلسطين دستور داده اند هيچ كس هيچ فشنگى رابه هدر ندهد، به هيچ منا سبتى و همه لبنان سراسر آتش شد و ابوعمار براى اولين بار خودش 5 تير به هوا زد و ايـن قـانون را شكست به عنوان شادمانى . دهكده هاى جنوبى لبنان ، منطقه هاى شيعه نشين بى شك در بمباران هوائى ، اين دهكده هاى شيعه نشين را خواهند كوبيد. بگين غمزده و غـمـگين است به علت حوادث ايران . خداوند انشاءالله جنوب را در برابر بمباران مهاجمان اسرائيل حفظ بكند. دولت هاى عرب نيروهايش را حفظ بكند.
انشاءالله حضرت آيت الله العظمى خمينى و ملت ايران آنها را حفظ مى كند.
امام : اميدواريم كه خداوند حفظ كند.
عرفات : اسرائيل درست است كه دوستانى دارد، ما هم برادران و دوستانى داريم .
امام خمينى : ما اعتمادمان به خداى تبارك و تعالى است .
ياسر عرفات : هفته گذشته دوران تازه اى بود.
امام : انشاءالله
تاريخ : 29/11/57
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان زرتشتيان ايران  
رفتار اسلام با اقليتها، انسانى و عادلانه است
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن از آقـايـان تـشـكـر مـى كنم و آقايان ، چنانچه همه اقليت ها، مطمئن باشند كه اسلام با اقليت هميشه بطور انسانى ، بطور عدالت رفتار كرده است و همه در رفاه هستند و اينها هم مـثـل سـايـر اقـليـت ها جزئى از ملت ما هستند و ما و آنها با هم در اين مملكت زندگى مى كنيم انشاءالله . و رفاه همه حاصل خواهد شد و رمز اين پيروزى كه وحدت كلمه است بايد حفظ بـشـود. مـا در مـحـل خـودمـان ، شـمـا هم در محل خودتان ، ساير طبقات همين طور و همه كوشا بـاشـيـم كـه اين ايرانى كه الان دست ما داده اند و خرابه اى است همه با هم و با فعاليت همه دست به هم بدهيم و اين ايران خراب را از سر بنا بكنيم .
شاه را محاكمه و بيت المال غارت شده توسط وى را ضبط خواهيم كرد
ايـنها تمام ذخائر ما را بردند، جواهرات ما را يك مقداريش را آن پدر برد و بيشترش را هم ايـن پـسـر و اتباعش بردند و همينطور پول هاى اينجا را به بانك هاى خارج كه ميلياردها پـول از اينجا به بانك هاى خارج منتقل كردند كه انشاءالله آن ها پس گرفته خواهد شد، و شـاه را خـواهـيـم خـوانـد بـه ايـران يا محاكمه خواهيم كرد او را غيابا و اموالش را ضبط خـواهـيـم كـرد بـراى ايـنـكـه آنـهـا امـوال نـداشـتـنـد، ايـن امـوال ، اموال ملت است . شما هم كه زرتشتى هستيد و هميشه و هميشه خدمتگزار اين ملت و اين مـمـلكـت بـوديـد، بـايـد بـه كـار خودتان ادامه بدهيد و وحدت كلمه را حفظ كنيد. از خداوند تعالى توفيق همه ملت ايران را خواهانم .
والسلام و عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 30/11/57
پيام امام خمينى به مناسبت بازگشائى مدارس  
بسم الله الرحمن الرحيم
اكـنـون كه مدارس كشور پس از يك مبارزه بزرگ اسلامى دوباره گشوده مى شود، از دانش آمـوزان و دانـشـجـويان و معلمان و دبيران و استادان عزيز (وفقهم الله تعالى ) تشكر مى كـنـم و از كـارمندان و كاركنان آموزش و پرورش سپاسگزارم . يادآورى اين نكته ضرورى است كه اين انقلاب تا رسيدن به نتيجه نهائى كه قطع يد آمريكا، شوروى ، انگلستان ، و ساير دول استعمارگر است ادامه دارد.
فـرزنـدان عـزيـزم ! ديـگـر ايـن شـمـائيـد كـه بـايـد هـر چـه بـيـشـتـر كـوشـش كـنـيد تا نـهـال آزادى و اسـتـقـلال كـشور را آبيارى كنيد. فرداى شما فرداى دشوارى است كه اگر مـجـهـز به علم و تقوا و شعورانقلابى !!! اسلامى شديد، پيروزى تان حتمى است و اگر خـداى نـكـرده در ايـن مـرحـله كوتاهى كنيد، مسئوليت آن به عهده خود شماست . هرگز اجازه نـدهـيـد كـه عـده اى مـعـدود چـون گـذشـتـه تـلخ روزهـاى اسـتـبـداد بـر شـمـا حـكـومت كنند، اصل دموكراسى اسلامى را فراموش نكنيد.
امـروز مـلت ايران بدون گرايش به چپ و راست قيام نموده است و موفقيت هائى را به دست آورده اسـت كـه تـمام خائنين داخلى و خارجى را به لرزه انداخته است و آنان در كمين اند تا هـر آن ، چـون گـذشـته شما را نابود گردانند به همين جهت بايد سعى كنيد تا با اتحاد خويش جامعه اسلامى بوجود آوريد، جامعه اسلامى كه در آن همه آزادانه عقائد خود را ابراز دارند.
اكنون خوشوقتم كه شرائط به سود ملت ستمديده ما دگرگون شده است و همان مسئوليت و تعهدى كه در ماه هاى گذشته ايجاب مى كرد تا دست به اعتصابات و تظاهرات بزنيد امـروز ايـجـاب مـيـكـنـد تـا كـار تـحـصـيـلى خـود را بـا كـمـال جـديـت و در مـحـيـطـى آرام از سـر گـيـريـد. ديـروز عـوامـل بيگانه در پى شكستن اعتصابات بودند و امروز كه مى بينند كه جريان كشور در جـهـت حـكـومـت عـدل اسـلامـى در حـركـت اسـت با شعارهائى ظاهرا انقلابى رو در روى نهضت اصيل اسلامى !!! انقلابى قرار گرفته اند.
مـن از هـمه شما مى خواهم كه از امروز اول اسفند 1357 به كلاس ها رفته و براى فرداى خـود سـربـازانـى انـقـلابـى و اسـلامـى بـاشـيد، خدا يار شما و ياور شما باد. لازم است تذكرات زير را بدهم :
1!!! رمـز پـيـروزى مـا وحـدت كـلمـه يـوده اسـت . اكـنـون بـا كـمـال خـضـوع مى خواهم تا از اختلافات دست برداشته و براى فرداى خود فكر اساسى كنيد و از هر گونه اختلاف بپرهيزيد كه چون موريانه خوب و بد را نابود مى كند.
2!!! كتاب هاى درسى راچه دبستانى و چه دبيرستانى و چه دانشگاهى تغيير اساسى داده و آنـچـه از عـكـس و مـطـالبـى كـه بـه نـفـع اسـتـعمار و استبداد است تصفيه كنيد و دروس انـقـلابـى !!! اسـلامـى كـه بـچـه هـاى مـا را بـيـدار و جـوانـان مـا را مستقل و آزاده بار آورد جايگزين آن كنيم .
3!!! بـايـد در سـراسر ايران با پاكسازى آموزش و پرورش از آثار فرهنگ استعمارى ، محيطى بوجود آوريد كه اطفال ما را شير بچگانى كه هميشه پشت جبهه مقاومت عليه آمريكا و صـهـيـونـيـسـت و سـايـر چـپـاولگرى هاى شرق و غرب نشسته اند، تربيت كنيد و مطمئن بـاشـيـد كـه خـمـيـنـى تـا قـطع ريشه هاى استعمارى چپ وراست همسنگر شماست و رسالت اسلامى هر فرد مسلمان تا مرگ ادامه دارد. من چشم اميدم به شماست .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 30/11/57
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى كانون نويسندگان ايران  
كـوشـش اسـتعمار با ايجاد تفرقه بين دو جناح روحانى و روشنفكر براى غارت ذخائر
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن از آقايانى كه اينجا تشرف آورده اند و اظهار لطف كرده اند متشكرم ، من از چيزهائى كه در اين نهضت ، ثمراتى كه در اين نهضت يافتم ، يكى رو برو شدن با چهره هاى تازه اى اسـت كـه تـاكـنـون مـا بـا آنـها روبرو نبوديم ، از هم جداكردند قشرهاى ملت را، از هم جدا كـردنـد، روحـانـيـون را از روشـنـفـكران ، از طبقات متفكر جدا كردند و آنها را با هم در صف مـقـابل قراردادند و اين دراثر كوشش هايى بود كه استعمار براى اينكه بتواند ذخائر ما را ببرد اين كوشش ها را كردند كه قشرهاى روشن ملت را، قشرهاى كارآمد ملت را، آنهائى كه مى توانند در مقابل آنها و اجانب ايستادگى كنند و مى توانند آنها را عقب بزنند، براى ايـنـكـه ايـنها مجتمع نشوند و متفرق باشند، بلكه با هم در دو جناج مخالف و گاهى با هم اخـتـلافـات شـديـد وجـديـد پـيـدا بـكـنـنـد، كـوشـش هـا كـردنـد البـتـه بـه آمـال خـودشـان هـم بسيار رسيدند. روحانيون را در نظر شما طبقه نويسنده و متفكر، طورى قـلمـداد كـردنـد كـه حـاضـر نـبـوديـد از آنـهـا يـادى بـكـنـيـد و شـمـا را در مـقـابـل روحـانـيـون طورى قلمداد كردند كه آنها هم حاضر نبودند از شما ذكرى بكنند. اين تـفـرقـه باعث شد كه آنها به آمال خودشان رسيدند و با آزادى همه ذخائر ما را بردند و با آزادى بدون مزاحم ، مملكت ما را به عقب راندند وعقب مانده نگه داشتند و نيروهاى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا بشود.
وحدت اقشار رمز موفقيت و بهترين ثمره نهضت
مـا در ايـن نـهضت اخير، آنچه را كه مى توانم بگويم بهترين ثمرات اين نهضت است ، اين وحـدتـى كـه حاصل شد بين قشرهاى مختلف ، دانشگاهى به روحانيين نزديك شد، روحانيين به آنها نزديك شدند با همه اينها نزديك شد دهقان و شما الان مى بينيد كه در سرتاسر ايـران تـمـام طـبـقات با هم همفكر و هم عقيده و يك صدا جمهورى اسلامى را مى خواهند و رمز مـوفـقـيـت مـا كـه قـدرت هـاى بـزرگ دنـيـا را عـقـب نـشـانـد و يـك قـدرت شـيـطـانـى مـثـل قـدرت خـانـدان پـهـلوى را فرو ريخت ، اين رمز موفقيت همين وحدت اقشار ووحدت كلمه بود. اگر بنا بود كه قشر روحانى تنها مى خواست به جنگ اينها برود خفه مى كردند او را، نويسنده مى خواست به جنگ آنها برود آنها را از بين مى بردند، دانشگاهى مى خواست
ايـن كـار بـكند نمى توانست ، بازارى مى خواست اين كار را تنها بكند نمى شد، دهقان مى خـواسـت بـكـنـد نـمى شد. اينكه همه چيز را ما بدست آورديم و انشاءالله بعد هم بدست مى آوريـم ، ايـن بـراى هـمـيـن هـم پـيـوسـتـگـى اسـت كـه بـيـن اقـشـار مـلت حاصل شد و ما بايد اين همبستگى را نگه داريم .
تكليف بر نويسندگان ،در استفاده از قلم در راه آزادى ملت و نشر فرهنگ اسلامى
آقايان ، شما نويسندگان الان تكليف بسيار بزرگى به عهده تان هست ، پيشتر قلم شما را شـكـسـتـنـد، الان قـلم شـما باز است لكن استفاده از قلم در راه آزادى ملت ، در راه تعاليم اسـلامـى بـكـنـيـد. ايـن مـلت كـه بـينيد، تمامشان زير بيرق اسلام است كه وحدت كه پيدا كردند، اگر نبود قضيه وحدت اسلامى ، ممكن نبود اجتماع اينها، الان از بچه چند ساله تا پيرمرد هشتاد ساله همه با هم اينها در اين نهضت شركت دارند و همه با هم در اين پيروزى شـركـت دارنـد و هـمـه بـا هـم هـمـصـدا آزادى را طـلب كـنـنـد و استقلال را و الحمدلله اينها دست آمده است و جمهورى اسلامى را مى خواهند و آن هم انشاءالله با آراء عمومى به دست مى آيد . آنچه كه لازم است الان براى همه ما، حفظ اين وحدت است . در دانـشگاه گاهى الان ديده مى شود كه يك تشنجاتى واقع مى شود، اين يا آگاهانه است يا از روى بى آگاهى . در هر صورت اگر خداى نخواسته آگاهانه باشد، بايد بگويم خيانت است و اگر نا آگاهانه باشد، بايد بگويم جهالت است .
امروز روزى نيست كه اين ملت اين پيروزى را به دست آورده است ما با تشنجات اين را به هم بزنيم ، امروز روزى نيست كه ما با حمله به مراكز عمومى يا به مراكز خصوصى اين نهضت را آلوده كنيم . امروز روز وحدت كلمه است . همه ما، هر كدام در هر راهى كه هستيم ،در هر راهى مسلكى كه داريم ، همه الان بايد مجتمع بشويم تحت يك لواء، اگر مجتمع نشويم تحت يك لواء همه ما را از بين خواهند برد.
مطلب نهائى دفن رژيم شاهنشاهى و اجتماع تحت لواى اسلام است
پيشتر كه به من پيشنهاد مى كردند در پاريس بودم ، بعضى آمدند و پيشنهاد كردند به ايـنـكـه خـوب اسـت قـدم قـدم جلو برويم و حالا شاه را نگهش داريم و سلطنت بكند و بعدش حكومت نكند و بعدش ما مجلس درست كنيم و بعدش چه كنيم و بعدش اينها را از بين ببريم . مـن بـه آن آقـا كـه آدم صـحـيـحـى بود وليكن فكرش اشتباه بود،به آن آقا گفتم كه شما تـضـمـيـن مـى كـنـيـد ايـن مـعـنـا را كـه ايـن نـهـضـتـى كـه الان حاصل شده ،بعد از خوابيدن دوباره روشنش كنيد؟ گفت نه . گفتم شما تضمين مى كنيد كه اگـر مـا مـهـلت بـه شاه داديم يك قدم به جلو برود، فردا همه ما را از بين نبردگفت نه . گـفـتـم الان ايـن آتـشى كه روشن شده است ، از اين آتش ما بايد استفاده كنيم ، اگر الان ما تـمـام مـقـاصـدمـان را حـاصـل نـكـنـيـم ، در شـكـسـت خـواهـيـم بـود بـلااشـكـال . الان مـا بـايـد همان مطلب نهايى مان را عرضه بكنيم . مطلب نهائى ما رفتن رژيـم مـنـحوس شاهنشاهى كه در طول تاريخ معلوم است جنايات آنها و رفتن جناح هاى چپ و راست و
آنـهـائى كـه مـى خـواهـند، امپرياليست ها يا چپى ها كه مى خواهند ما را اسير كنند. ما از الان بـايـد مـسـتـقـل بـاشـيـم ، نـه طـرف راسـت نـه طـرف چـپ ، بـلكـه هـمـه تـحـت لواى اسلام مـسـتـقـل . اگـر بـخـواهيد مملكتتان مستقل بشود، اگر بخواهيد آزادى براى شما پيدا بشود، افـكـار مـتـشـتـت را الان كـنـار بـگـذاريـد و بـا هـم هـمـصـدا بـا هـم ايـن بـار را بـه منزل برسانيد.
حفظ وحدت كلمه و مقابله با مشكلات ناشى از دخالت اجانب يك تكليف شرعى است
شـمـا مـى دانيد كه الان مملكت ما يك مملكت آشفته است ، الان همه چيزهاى ما فروريخته است ، اقـتـصـاد مـا عـقـب مـانـده اسـت يعنى كردند اين كار را با ما ، كشاورزى ما را عقب راندند به طـورى كـه مـا الان هـم هـمـه چيزمان محتاج به خارج است ، صنعت ما را نگذاشتند شكوفائى پـيـدا كـنـد، صـنعت هاى كوچك را هم از بين بردند و ارتش ما را آنطور كردند كه مى دانيد، هـمـه چـيـز مـا را از بـيـن بـردنـد، نـيـروى انـسـانـى مـا را از بـيـن بـردنـد. ايـنـهـا در ايـن طول تاريخ و در اين زحماتى كه كشيدند همچو كردند كه ما نتوانيم خودمان فكر بكنيم ، فـكـر اسـتقلال در ذهن ما كم مى آمد، قشرهاى مردم توجه به اين معانى نداشتند كه ما بايد مستقل باشيم ، فكر اين را نمى كردند كه بشود يك همچو سلطنتى را به زمين زد، فكر اين را نمى كردند كه آمريكا با آنهمه تجهيزات ، شوروى با آنهمه تجهيزات نتوانند دخالت بـكـنـنـد در امـر داخلى ايران . اينها مى خواستند بكنند. البته پيغام ها دادند، تشرها زدند، حـرف هـا زدنـد كه ما را عقب بنشانند لكن ما عقب ننشستيم و ديديم كه بايد ما تكليفمان اين اسـت كـه جـلو بـرويـم و مـن هـركـس كه آمد از اينهائى كه يك همچو يواش يواشى ها را مى خـواسـتـنـد راه بروند و ميانه روى كند، به آن ها گفتم كه تكليف ، خدائى است ، تكليف من نـيست كه بكنم ، با من نيست كه يك قدرى آسان راه بروم ، من يك تكليف الهى دارم و مطابق تـكـليـف الهـيـم عـمـل مـى كـنـم ، كـشـتـه بـشـوم عـمـل كـردم بـه تـكـليـف الهـيم ، پيش ببرم عـمـل كـردم بـه تـكـليف الهيم . شما تكليف الهى داريد، متكى به خدا باشيد، متكى به امام زمـان سـلام الله عـليه باشيد و شما پيش مى بريد انشاءالله . اگر اين وحدت كلمه حفظ بـشـود كـه رمـز پـيـروزى مـاسـت ، ما پيشرفت كرديم و به آخر مى رسانيم و ديگر اجازه نخواهيم داد كه ثروت هاى ما را ببرند و فقراى ما اينطور در كوچه ها بخوابند، بى نان و بـى آب و اگـر چـنانچه اين وحدت كلمه خداى نخواسته از بين برود دوباره بدانيد كه آنـها هوشمندند، آن روزى كه ما وحدت كلمه را از دست داديم آنها حمله خواهند كرد و باز يك قـلدرى را مـثـل رضـاخـان يا به اسم او يا ديگرى مى آورند، به هر رژيمى كه باشد مى آورند سر كار، باز همان معانى است و همان آش و همان كاسه است و همان عقب ماندگى ست و همان ذلت است و همان چيزها است .
امـروز بـايـد وحدت كلمه حاصل بشود يعنى حفظ بشود. مى بينيد وحدت كلمه الان هست ، در هـمـه اقـشـار الان هـسـت لكـن اشـخـاصـى كه بخواهند اين وحدت را به هم بزنند وبخواهند تـضـعـيـف كـنـند، آنهائى كه اين وحدت را ايجاد كردند، بخواهند آنها را تضعيف كنند، اينها بايد تجديد نظر در فكر
خـودشـان بـكـنـنـد، تـوجـه بكنند، ما خيرخواه شما هستيم ، ما خيرخواه اين ملت هستيم ، اسلام خيرخواه شماهاست ، اسلام دنيا و آخرت شما را سعادتمند مى كند.
عمل به دستورات مترقى اسلام ضامن سعادت دنيا و آخرت انسان
بـا اسـلام آشـتـى بـكـنـنـد آنـهـائى كـه آشـتـى ندارند، بيايند زير لواى اسلام ، بيايند تـعليمات اسلامى كه نگذاشتند، همين اجانب نگذاشند تعاليم اسم معلوم بشود، يك قشرى كه به آنها مربوط نيست رها كردند، آن قشرهائى كه به آنها مربوط بود، آن تعاليمى كه به آنها مربوط بود و با منافع آنها مخالف بود، آنها را نگذاشتند ما مطالعه بكنيم ، نـگـذاشـتـنـد مـا انـتـشـار بـدهـيـم . شـمـا بـدانـيـد كـه اسـلام هـمـه چـيـز را دارد يـعـنـى از قبل از اينكه ازدواج واقع بشود بين مرد و زن تا آنوقتى كه توى قبر مى رود، آثار دارد، احكام دارد، دستور دارد، همه دستورهاى مترقى ، همه دستورهائى كه براى سعادت انسان ، چه در اين دنيا چه در آن دنيا مفيد است .
و من آن چيزى را كه از نويسندگان مى خواهم اين است كه همانطور كه ما طلبه مكلف هستيم ، شـمـا آقـايان نويسندگان هم مكلف هستيد، الان قلمتان ،از قلمتان استفاده كنيد و براى خير اين ملت و براى خير اين جامعه قلمفرسائى كنيد، خداوند به همه شما سلامت و عزت بدهد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 30/11/57
فـرمـان امـام خـمـيـنـى بـه آقـاى امـامـى كـاشـانـى در مـورد نـظـارت بـر مـدرسـه سپهسالار
بسم الله الرحمن الرحيم
جـنـاب حـجت الاسلام آقاى شيخ محمد امامى كاشانى دامت افاضاته . لازم است جنابعالى تا تعيين تكليف قطعى مدرسه و مسجد سپهسالار، به امور آنجا به طور كلى نظارت نمائيد و دفاتر آنجا و ساير امور مربوطه را تحت نظر بگيريد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 30/11/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از فرهنگيان  
مقدرات يك مملكت در هر مقطع زمانى به دست مردم همان مقطع بايد اداره شود
بسم الله الرحمن الرحيم
... ايـنـهـا هـمـه در سـايـه حـكـومـت عـدل خـوب اداره مـى شـود و بـه طـور شـايـسـتـه عـمـل مـى شـود. و اگـر سران حزب حاكمه فاسد باشد، اين فساد سرايت مى كند به همه اقـشـار كـشـور. شـما ملاحظه كرديد كه يك شخص فاسد كه در اين مملكت حكومت كرد و طى بيست و هشت سال سلطه بر اين مردم مملكت پيدا كرد، آن هم سلطه غير قانونى ، چه فسادها كرد.
اين اصل رژيم سلطنتى مخالف با حقوق بشر است براى اينكه ما فرض هم بكنيم كه همه مـلت جـمـع بشوند و يك رژيم سلطنتى را راى بدهند، البته ملت حق دارد كه يك رژيمى را اخـتـيـار كـنـد لكن ملت حق ندارد كه يك رژيمى را براى آينده ها اختيار كند يعنى امروز همه مـقـدرات مـملكت به دست خودمردم بايد اداره بشود. مردم حق دارند كه يك نفرى را به عنوان سلطان ، به عنوان رئيس ‍ جمهور، به هر عنوانى انتخاب كنند. اين صحيح است ، خوب خود مردم به اختيار خودشان اين كار را كردند لكن آيا مردم حق دارند كه الان براى طبقات بعد، بـراى فرزندان ، فرزندان فرزندان ، الان تكليف معين كنند؟ هيچ چنين حقى براى هيچ كس نـيست . شماها خودتان به حسب حقوق بشر، خود شما بايد بر مقدرات خودتان حكومت كنيد، بـر مـقـدرات خـودتان دست داشته باشيد اما شما بر مقدرات يك كشور ديگر نمى توانيد، بر مقدرات يك ملت ديگر نمى توانيد، بر مقدرات آنهائى كه نيامدند هم نمى توانيد شما دخالت كنيد، حقى نيست برايتان . بنابراين سلطنت به اين معنا كه ارثى باشد و پشت در پشت سلطان باشد يك كسى ، قانونى نيست و مخالف حقوق بشر است .
اسـاس رژيـم پـهـلوى اسـاس ظـلم و سـلطـه اش سـلطـه باطل بود
مـا فـرض مـى كـنـيم كه رضا شاه اول كه آمد (ما غمض عين مى كنيم از همه چيزهايى كه مى دانـيـم ) مـا فـرض مـى كـنـيـم كـه رضـا شـاه اول كـه آمـد مـورد اسـتـقـبـال مـردم شـد و هـمـه قـبـولش كـردنـد، بـسـيـار خـوب خـود رضـا شـاه را در پـنجاه سـال پـيـش از ايـن مـردم قـبـول كـردنـد، الان افـراد ايـن مـمـلكت اشخاصى هستند كه غير آن اشخاصى هستند كه در آنوقت بودند، آنها در آن زمان افراد اين مملكت بودند، حق داشتند كه براى خودشان يك كسى را انتخاب كنند لكن انتخاب پسر
او را اگـر فـرض كـنـيـم كـردند، انتخاب پسر او را براى ما كه در اين زمان زندگى مى كـنـيـم حـقـى از بـراى پـدران مـا نـبـوده است كه همچو انتخابى را بكنند، بنابراين ما بر فـرض ايـنـكـه آمـدن رضـا شـاه را بـه اسـتـقـبـال مـردم هـم مـا قـائل بـشـويم ، خود او درست مى شود لكن پسر او غير قانونى است در صورتى كه همه مـى دانـيـد كـه از اول ايـن بـنـا، در ايـن سـلسـله غـيـر قـانـونـى بـود. از اول مـجـلس مـوسـسـانـى كـه ايـنـهـا درسـت كـردنـد بـا زور و سـرنـيـزه بـود، از اول وكـلايـى كه اينها ايجاد كردند با انتصاب بود نه انتخاب مردم ، مردم هيچ اطلاعى از ايـن مـعـانـى نداشتند و اگر داشتند نمى توانستند نفس بكشند. بنابراين اساس اين حكومت اسـاس ظـلم بـود و سـلطـه اش سـلطـه بـاطـل بـود. از اول سـلطـه بـاطـل آنـهـا داشـتـنـد بـر كـشـور مـا و در عـيـن حال كه سلطه باطل بود، كارها هم همه از روى خيانت و جنايت بود.
نـابـودى مـمـلكـت و ايـجاد بازار براى حفظ منافع ابر قدرت ها به اسم تمدن بزرگ !!
الان وقـتـى كـه شـما مملكت خودتان را ملاحظه مى كنيد، هر جا كه برويد در هر موسسه اى كـه دسـت بـگـذاريـد يـك مـوسسه خراب مى بينيد فرهنگ شما يك فرهنگ استعمارى است يك فرهنگ صحيح نيست . ارتش تحت حمايت مستشاران آمريكا و تحت تربيت آنها بودند. زراعت ما را بـكـلى از بـيـن بـردند، صنعت ما را از بين بردند. با اسم تمدن بزرگ ، بكلى خراب كـردنـد اين مملكت را و بازار درست كردند براى كشورهاى بزرگ خصوصا براى آمريكا. بـنـابراين حساب هائى كه الان در مملكت پياده مى شده است ، اين آشفتگى هايى كه الان در مملكت هست ، اين محتاج به يك كمك همگانى است .
تـاكـيـد بـر تـعـليـم و تـربـيـت هـمـه جـانـبـه و آشـنـا سـاخـتـن نـوجـوانـان بـا مسائل روز و سياست
شـمـا البـته شما متصديان مدرسه علوى البته (از قرارى كه تاحالا به من گفته اند، من خـودم كـارى بـه كـار ايـن امـور نـدارم لكـن از قـرارى كـه مـن شـنـيـدم ) بـسـيـار خـوب عـمـل كـرديـد، بـچـه هـاى مـا را خـوب تـربـيـت كـرديـد فـقـط يـك نـكـتـه بـوده اسـت كـه اشـكـال داشتم و آن نكته را از اين به بعد شما مور د نظرتان باشد و آن اينكه بچه هاى ما در هر زمانى موافق آن زمان بايد تربيت بشوند. و در روايات هم هست كه بچه هاتان را تـربـيـت كـنـيـد به غير آنطورى كه خودتان هستيد، براى زمان آتيه براى اينكه اينها در زمـان آتـيـه بايد دست به كار مملكت و كشور بشوند. شما بچه هارا از سياست از اينطور چيزها دور نگه نداريد، دور نگه داشتن بچه ها از سياست آن فرمى مى شود كه وقتى وارد در اجتماع شدند، مثل يك آدم كورى وارد در اجتماع بشوند. اگر خود اشخاصى كه مى خواهند در اين مملكت در اين كشور زندگى بكنند و مقدرات اين مملكت دستشان باشد آنها بايد آگاه بـاشـنـد از هـمـه خـدعـه هـايـى كـه كرده اند، از همه كارهايى كه استعمار كرده از همه عقب نگهدارى هايى كه بدست اينها واقع شده ، اينها بايد به دست شماها و به تعليم شماها بـه آنـهـا گـفـتـه بـشـود، آنـهـا را وارد كـنـيـد در مـسـائل روز، آنـهـا مـطـلع بـاشـنـد از مـسـائل روز. اگـر خـداى نـخـواسـتـه در ايـن قـصور بشود، يك وقت مى بينيد كه چهره هاى منحرفه كه وارد در
مـسـائل روز هـسـتـنـد، غـلبـه مـى كـنـنـد بـر چـهـره حـقـه كـه وارد بـر مسائل روز نيست . تربيت و تعليم همه جانبه بايد باشد يعنى آن مقدارى كه كشور احتياج به آن دارد، انسان احتياج به آن دارد، خود شخص احتياج به آن دارد بايد تعليم و تربيت در آنجا به همه ابعاد باشد.

next page

fehrest page

back page