صحيفه نور جلد ۹

امام خميني رحمه الله عليه

- ۱۴ -


اگر ولايت فقيه فاجعه است ، ملت اين فاجعه را مى خواهد
مـن از خـداى تـبـارك و تـعـالى مـى خـواهـم كـه مـا را از شـر دوسـت هـاى جـاهـل و دشـمـن هـاى شـيـطان نجات بدهد و در اين مراحلى كه داريم كه بعد آن پيش مى آيد مـجـلس شـورا، آن شـورائى كه نصيحت را عرض كردم كه بايد چه بكنيد و با قوت و با بـيـنـش كامل اين راه را طى بكنيد و طى مى كنيد، اين ملت است ، ملت مى خواهد، ما چه بكنيم . شـمـا فـرض بكنيد كه يك فاجعه است ، ما فرض مى كنيم كه فاجعه است ، اين فاجعه را مـلت خواهد، شما چه مى گوئيد؟ اين فاجعه ولايت فقيه را شما گوئيد، اين فاجعه را ملت مـا مـى خـواهـد، شـمـا چـه مـى گـوئيـد؟ بـيـائيـد سـؤ ال بكنيم ، به رفراندم مى گذاريم كه آقا ولايت فقيه را كه آقايان مى فرمايند فاجعه اسـت ، شـمـا مـى خـواهيد يا نمى خواهيد؟ برويد آرياش چقدر، نه اش چقدر. خدا همه تان را توفيق بدهد، مويد بكند.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
تاريخ : 12/7/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان طايفه نقشبنديه كردستان و علماى آنها
واجب الهى است كه با هم براى ساختن ايران پيوسته باشيم
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن از شـما آقايان كه زحمت كشيديد و براى تفقد از من تشريف آورديد تشكر كنم . شما مى دانـيـد كـه در ظرف پنجاه و چند سال حكومت اين سلسله به همه اقشار ملت چه گذشت ، چه مـصيبت هائى كه ملت ما از آن سلسله نديد و چه جناياتى كه اينها نكردند، چه خيانت هائى كـه بـه بـيـت المـال نـكردند. اينها تمام خيانت ها و جنايت ها را به همه اقشار ملت كردند و ذخـائر مـا را بـرداشـتـنـد و فـرار كردند. ما الان در يك وضعى واقع هستيم كه همه اوضاع ايران از اقتصاد تا فرهنگ ، تا ارتش ، همه چيزش در خطر و آشفته است . بر همه ما اقشار مـلت در هـر مـقـامـى كـه هستيم واجب است ، واجب الهى است كه با هم پيوسته باشيم و با هم يـكـدسـت و يـكدل و يك جهت براى ساختن ايران خراب . تاكنون ما دزدها را بيرون كرديم ، قـلدرى هـا را مـلت ايـران شـكـسـت بـه قـدرت ايمان و اسلام ، الان وقت سازندگى است كه اهـمـيـتـش بيشتر از آن قدم اول است و امروز است كه يك روز حساسى است كه بر ملت ايران مى گذرد و بر كشور ما كه بايد همه با هم همصدا بدون هيچ اختلاف و بدون هيچ اغراض شخصيه قيام كنيم و اين كشور از سر و از نو بسازيم .
بر شما مردم كردستان و علماء كردستان به حسب وظيفه ملى و شرعى است كه اگر چنانچه آنـجا نغمه هائى از جهال و يا از مفسده جوها در اين امور بلند شد، بدانيد كه اين از حلقوم اجـانـب اسـت . آنـهـا مـى خـواهـنـد ايـن اخـتـلاف را ايـجـاد كـنـنـد تـا بـاز بـرگـردنـد بـه حـال اول ، مـنـتـهـا بـه فـرم ديگر. بايد بيدار باشيد، بايد هوشيار باشيد، اسلام را در نـظـر بگيريد، قرآن را در نظر بگيريد، همه با هم به دست واحد و يد واحده ، همه با هم قيام كنيد و اسلام را تقويت كنيد.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
تاريخ : 14/7/58
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع گـروهـى از اساتيد و كاركنان دانشگاه صنعتى شريف
تا وابستگى فكرى هست ما نمى توانيم استقلال پيدا كنيم
بسم الله الرحمن الرحيم
گرفتارى ما در اين وقت يك گرفتارى كوچكى نيست . آنها سعى كردند كه ترياك بدهند بـه ايـن مـمـالك شـرقـى و خـصـوصـا آنجاهائى كه ذخائر بيشتر دارند. اينها سعى كرده بـودنـد كـه هـمه چيزى كه از غرب وارد مى شود يك نوع خاصى باشد، فرهنگ استعمارى وارد كـنـنـد به ايران و آن را با تبليغات دامنه دارى كه همه شما مى دانيد عاشق آن بكنند، بـه اسـم حـقـيقت و دموكراسى خاص به ممالك استعمارى و نيمه استعمارى وارد كنند و به اسم دموكراسى غربى بخورد ما بدهند، همه چيزهائى كه اينها به اسم ترقى و تعالى و آزادى و دموكراسى و فرهنگ وارد كرده اند، همه چيز اينها به طرز خاصى وارد شده است . ايـنـطـور نيست كه همين آزادى كه در ايران در زمان پدر و پسر در ايران وارد كردند، اين آزادى باشد كه در غرب هست ، يا اين دموكراسى كه ادعا مى كنند و در ايران هم تعقيب كنند و حالا بازيخورده ها و يا غرض ورزها دامن به آن مى زنند، اين دموكراسى است كه در غرب پـيـش خـود آنـها هست ، اينها همه وارداتى هستند يعنى آزادى كه براى ايران و براى ممالك شرقى آنها تحويل آنها دادند، عبارت از آزادى در امورى است كه موجب تباهى ملت ما و جوان هاى ما شده است .
شـمـا مـلاحـظـه كـرديـد زمـان رضـاخـان را، آن زمـان قبل او را يادتان نيست و زمان پسر خلفش كه از آن خبيث تر بود يادتان است كه آزادى كه بـراى مـا آوردنـد و بـه مـا بـه قـول خـودشـان اعطاء كردند، آزادى در رفتن مراكز فساد، سـيـنـماها به آنطور كه خودشان درست كرده بودند، اينهمه مشروب فروشى هائى كه در سـرتـاسـر ايـران و خـصـوصـا بـيشتر در مركز درست كرده بودند، قضاياى مطبوعات و راديـو تـلويـزيون به آن معانى كه آنها هستند، آزادى مجلات با آن وضع انحراف كننده ، تـمـام چـيزهائى بوده است كه نقشه كشيدند و براى ممالكى كه خواهند تحت نفوذ خودشان يـا استعمارى باشد يا نيمه استعمارى ، استعمار نو باشد، همه اين چيزها را به طور مفيد درسـت كـردنـد. در تمام اين مدت يك قلم آزاد نبود كه يك مطلبى كه به صلاح كشور است بـنـويـسـد و يـك آدم قادرنبود يك خطابه ، يك صحبت بكند و اظهار مصالح امور و مفاسد را بـكـنـد، يـك روزنـامـه نـبود كه در آن ، آن مفسده هائى كه در ايران دارد واقع مى شود و آن چـپـاولگرى هائى كه در داخل و خارج دست به هم دادند و دارند مى كنند، بنويسد. راديو و تلويزيون هر وقت كه صحبت بود از چيزهاى ترقيات ايران و رسيدن به دروازه تمدن و آن مسائل كه ما
را بـه تـبـاهـى مى كشد. آزادى كه وارد كردند آن نحو وارد كردند، آن نحو آزادى بود، نه آزادى بـه مـعـناى واقعى . دموكراسى كه وارد مى كنند در اينجا همان قسم است ، نه آن است كـه واقـعـيـتـى داشـتـه باشد كه واقعا اينها بخواهند مملكت ما آزاد باشد و بخواهد يك نفر حـكـومـت كـنـد، حـكـومـت مـردم بـه مـردم بـاشـد، اصـل ايـن مسائل پيش آنها مطرح نيست ، آنى كه پيش آنها مطرح است اين است كه در كدام كشور ذخائر كـه مـى شـود از آن چاپيد چقدر بيشتر از ديگرى دارد، يا مثلا فلان كشور به سبب موقعيت جـغـرافـيـائى اش چـطـور است كه اگر او تحت سلطه ما باشد، مسائلى كه آنها مى خواهند كدام بهتر است براى آنها. مع الاسف نويسنده هاى ما، بعضى از روشنفكرهاى ما، بعضى از نويسنده هاى ما، بعضى از اشخاصى كه تحصيلكرده هستند، اينها هم يا اين است كه واقعا از حـرف هـا و تـبـليـغـاتـى كـه در ظـرف پـنـجـاه سـال اخـيـر يـاد شـده اسـت گـول خـوردنـد و غفلت دارند از مطلب و يا بعضى از آنها با علم واطلاع به اينكه مساءله ايـن طورى است دامن به آن مى زنند، يعنى اجير آنها هستند. لهذا مملكت ما الان يك مملكتى است كـه ايـن طورى است دامن به آن مى زنند، يعنى اجير آنها هستند. لهذا مملكت ما الان يك مملكتى اسـت كـه اين طورى آن را درست كردند، به صورت يك غربزدگى ، نه به معناى واقعى كـه در غـرب اسـت ، ايـنـجـور نـيـسـت كـه يـك چـيـزى كـه در غـرب اسـت ، از مـسـائل ، از عـلوم ، از ايـنـهـا، عـيـنش هم در اينجاست . اينها دانشگاه را مى خواهند تا يك حدود مـعـيـنـى جـلو ببرند، آن هم محتواى اخلاقى در آن درست نباشد و محتواى دينى در آن نباشد، مـحـتوايش علمى هم ، علمى به آن معنائى كه پيش خودشان هست نباشد، نمى خواهند اينها كه در ايـران يك طبيبى تربيت بشود كه آن طبيب بتواند يك كارى بكند، حتى آن طبيب هائى هم كه تا آن حدود تربيت شده اند، مردم را به اينها بدبين كردند. تمام حرف ها اين است كه تـا يـك كسى لوزه اش هم فرض كنيد كه درد مى گيرد، اين راه مى افتد براى انگلستان ، راه مـى افـتـد بـراى اروپا. از آن طرف تبليغ كردند كه شما هيچ نداريد، خودتان چيزى نـيـسـتـيـد، از آن طـرف هـم نـگـذاشـتـنـد كـه مـا ايـن اسـتـعـدادهـائى كه داريم و جوان هاى ما اسـتـعـدادهـائى كـه دارند رشد كنند. از همه اطراف ما را وابسته كردند و تا اين وابستگى فـكـرى هـست در ما كه همه نظرمان به اين است كه همه چيزمان را از غرب بايد بياوريم و هـر وقت هم كه هر چيزى پيدامى كنيم غرب بايد اين را معالجه بكند، تا اين وابستگى هست مـا نـمـى تـوانـيـم اسـتـقـلال پـيـدا كـنـيـم ، هـيـچ نـحـو اسـتـقـلالى حـاصل نمى شود الا اينكه ما خودمان را بشناسيم . ما خودمان هم فرهنگ داريم خودمان هم همه چـيـز داريـم و احـتـيـاج بـه غـرب در اين امور نداريم و آنى كه به ما مى دهند، آن نيست كه واقعيت رشد آورى باشد، آن است كه ما را مى خواهند در يك حدى نگه دارند. همين اشخاصى كـه در آلمـان فـرسـتـاده ايـن را بـراى رسـيـدگـى و بـراى تـحـصيل چيز اتمى ، پيش من در پاريس كه بودم دستجاتشان مى آمدند و مى گفتند كه اين اولا ديـگى كه در اينجا دارند، طرح كردند درست كنند براى ايران ، مضر است اگر درست بـشـود و ثـانـيـا ماها كه آمديم اينجا، ما را نمى گذارند اصلا بفهميم (خود اينها يك حرف ديـگـر داشـتـند) نمى گذارند تحصيل كنيم ، نمى گذارند بفهميم . وضع اين طورى بوده اسـت و هـسـت . تا ما از اين فكر اينكه ما همه چيزمان از غير است و ما بايد وابسته باشيم ، شـمـا اگـر شـنـيـده باشيد يكى از آن گويندگانى كه يك وقت هم در سنا بود، شايد يك وقـتـى رئيـس سـنا بود، حالا من يادم نيست ، اين يك آدم معروفى است در صدر مشروطيت ، تا حالا هم ، تا وقتى
كـه مـرد هـم جـزء مـعـاريـف بـود، اين گفته بود كه ما هيچ چيزمان درست نمى شود مگر همه چـيـزمـان انگليسى باشد، تا ما همه چيزمان را به فرم انگلستان درست نكنيم ، درست نمى شود. حالا اين آدم اينقدر بى شعور بوده است كه اين تبليغاتى كه كردند، در مغزش وارد شـده اسـت و اعـتـقـادش ايـن مـعنا بوده است ، يا اينكه از وابستگان انگلستان بوده است ، مى خواسته است اين حرف ها را تبليغاتى كه مى كند، اين هم جزء تبليغاتش باشد. ما الان در يـك وقـتـى واقـع شـديـم كـه جـوان هـايـى كـه بـه دسـت مـا تـحـويـل داده شـده اسـت ، جـوان هائى است كه همه فرم غربى داشته اند و بايد تعويض بـشـونـد، مغزها بايد عوض بشوند. اقتصادمان عرض كنم فرهنگ مان ، همه چيزمان از آنجا آمده بود، نه به آنطورى كه پيش خود آنهاست . شما وارد هستيد و مى دانيد كه اينهائى كه مـى رونـد در خـارج از ممالك شرقى براى تحصيل ، آن ديپلمى كه به آنها مى دهند، يعنى ايـنـهـا را زود بـه ايشان اجازه و جواز مى دهند، لكن آنهائى كه خودشان در ممالك خودشان هـسـت ايـنـطـور نيست . كسى كه در آنجا ديپلم گرفته ، ديپلم فرم شرقى گرفته ، اجازه ندارد در آنجا مطب باز بكند، نبايد آنجا مطب باز بكند، او بايد بيايد ايران ، در ايران يا در ساير ممالك شرقى مطب باز كند.
وضـع ايـن طـورى بـوده اسـت و مـا را ايـن طـورى بـار آوردنـد. الان كـه بـيـدار شـده اسـت بـحـمـدالله مملكت و چشمش را باز كرده است به همه آشفتگى ، به همه چيزهائى كه آشفته اسـت ، مـنتها خودتان مى بينيد، مى بينيد كه آنجا چقدر خرابى هست كه بهتر و بيشتر از ما اطـلاع داريـد، ديـگـران هـم مـحـيـط خـودشـان را مـى بـيـنـنـد كـه هـمان گرفتارى ها و همان مسائل هست چنانچه در سطح مملكت برويد، راجع به اين بيچاره ها و اين مستمندها، هر كس از هـر طـرف ، هـر گـروهـى كـه از هـر طـرف آمـده اسـت پـيـش مـن مـى گـويـد كـه هـيـچ كـس مـثـل آنـجـائى كـه مـا هـسـتـيـم عـقـب افـتـاده نـيـسـت . ايـن بـراى ايـنـكـه هـمـان مـحـل خـودش را ديـده و تـبـليـغـاتـى كـه شـده اسـت كـه ايـن تـمـدن بـزرگ ، خـيال مى كند كه خوب ، به استثناء اينجا جاهاى ديگر همه تمدن بزرگ است . اين يكى هم همان محل خودش را ديده ، آن يكى هم همان ، همه جا اينطور است . من وقتى كه مى آيند اينجا و شكايت مى كنند كه نه ما آب داريم ، نه آسفالت داريم ، نه بهدارى داريم ، نه چه داريم ، مى گويم آقا شما برويد تهران يا قم زاغه نشين هاى تهران را ملاحظه كنيد ببينيد آنها بـدتـر اسـت حـالشـان يا شما. بنابراين بوده است كه اين ممالك را ذخائرش را ببرند و خـودشـان عقب مانده و بعكس مفلس و بيچاره باقى بمانند. الان ما وارد شديم در اين مملكتى كه ، يعنى اين ديوار بزرگ را شكستيد شما و رفتيد آن طرف ديوار مى بينيد هيچ نداريد و هـر چـيـز داريـد خـراب است . اگر هم ما همين مساءله هيچ نداريم بود، بهتر مى توانستيم اداره اش كـنـيـم تـا خـرابـكـارى مـاءمـور خـرابكارى بودند. درست نوشته است اين مرد كه مـاءمـوريـت بـراى وطـنـم ، صـحـيـح اسـت ، اما چه ماءموريتى ، اين ماءموريتى كه انجام داد، ايـنـجور ماءموريت داشت . الان شما آنطور آن طرف ديوار كه رفتيد هر جا برويد مى بينيد خـراب اسـت ، وزارتـخـانـه هـايـش خـراب اسـت ، ادارات خـراب اسـت ، فرهنگش خراب است ، اقتصادش خراب است ، همه چيزش ديگر.
اينها مى ترسند كه مبادا احكام اسلام در ايران پياده شود
آن چـيـزى را كـه از هـمـه چـيـز بـيـشـتـر بـه آن توجه داشتند اين است كه ايمان مردم را از دسـتـشـان بـگـيـرنـد. آنـها از ايمان مى ترسند، از ايمان به خدا مى ترسند، از اسلام مى تـرسـنـد. شـمـا مـلاحـظـه كرديد كه وقتى صحبت جمهورى اسلامى شد، هياهو در آمد از همين نـويـسـنـده هاى به ظاهر مسلمان ما، از همين ها هياهو درآمد كه خوب ديگر اسلامش چيست ، همان جمهورى . معلوم بود از اسلام مى ترسند، لازم نيست يك اسلامى باشد، جمهورى دموكراتيك باشد، جمهورى دموكراتيك . دموكراتى به ما اعطا كردند، اين را مى خواهند اينها. اينها از آن چيزى كه مى ترسند اين است كه مبادا يك وقتى اسلام و احكام اسلام در ايران بيايد تا كـلاه ايـنـهـا پـس مـعـركه باشد، آنهائى كه انحراف دارند، اينها را نپذيرد اسلام چنانچه نمى پذيرد.
الان هـمه ما، همه شما و همه قشرهاى ملت مؤ ظف هستيم كه هر كدام در هر محلى كه هستيم آنجا را اصـلاحـش كنيم و از همه بالاتر همين قضيه آموزش و پرورش و قضيه دانشگاه و قضيه تـعـليـم و تـربـيـت اسـت كـه مـا در ايـن جهت از همه جا از همه جهات بيشتر احتياج داريم كه اصـلاح بـشـود. طرح بايد بدهيد، فكر بكنيد !!! عرض مى كنم مشورت بكنيد، اشخاصى كـه عـلاقـه دارنـد به اين كشور، اشخاصى كه وابسته نيستند به اين رژيم سابق و به شـرق و غـرب ، ايـنـهـا را جـمـع بـكـنـيـد و بـا هم مطالعه كنيد، طرح بدهيد تا انشاء الله عـمـل بـشود و بلكه انشاء الله ما بتوانيم ، البته يك برنامه طولانى ، به اينجور نمى شود، بتواند اين را با يك برنامه طولانى متحول كند اين فرهنگ را به يك فرهنگ صحيح . اگـر هـسـت ، يك علم صحيح باشد، نه اينجاست كه يك علمى براى ما آوردند كه ما را تا يـك حـدودى نـگـه دارند و باز به ما نشان ندهند. اين چيز را شما ببينيد، الان اينهمه چيزى كـه از ايـن خـارج خـريـدنـد، اينهمه توپ و تفنگ و طياره و كذا و كذا ميلياردها كه از خارج خـريـدنـد، ايـران كـسـى نـيـست كه بفهمد استعمالش كند و يا نداريم كسى را، درست ما را تربيت نكردند، آنها نخواستند ما بفهميم كه اين فرض كنيد طياره اى كه فلان جور است ، بـايـد چـه جـور بـه كـارش انـداخـت ، يـا اسلحه هاى خاصى كه آنها دارند، بسيارى از آن اسـلحـه هاست كه اصلا ايران نمى تواند، نه اينها، شرق نمى تواند، دست خودشان است اسـرارش ، اسـرارش را بـه مـا نـمـى گـويـنـد. پـول را از مـا گـرفـتـنـد، مـيـليـاردهـا پـول از مـا گـرفـتـنـد، ايـنـهـا را هـم آوردنـد ايـنـجـا، مـا هـم نـمـى تـوانـيـم اسـتـعـمـال كـنيم . براى چه آوردند؟ براى اينكه اگر يك وقتى يك جنگى واقع بشود بين خـودشـان و روسـيـه ، پـايـگـاه داشـتـه بـاشـنـد. ايـنـجـا، هـم پول را آنها گرفتند، هم براى خودشان چيزى درست كردند. مصيبت ها يكى دو تا نيست . ما بايد،
مـا بـايـد هـمـه چيز را، يعنى البته با طول مدت ، نه به اين زودى نمى شود، همه بايد تـغيير بكنند، نه فقط فرض كنيد كه مطبوعات ، نه فقط راديو و تلويزيون ، نه فقط چـه ، هـمـه چـيـز بـايد عوض بشود يك چيز ديگرى بشود، ولى الحمدلله آن كه انسان را اميدوار مى كند اين تحول روحى است كه در قشرها پيدا شد، يعنى از آن خواب بيرون آمدند و حـالا چـشـمـشـان را بـاز كـردنـد و يـك تـغـيـيـرى در آنـهـا حـاصـل شـده . در اين درگيرى هائى كه در آخر عرض كنم قيامى كه مردم كردند، انقلابى كه مردم
كـردند، همين مردم بودند كه از همه ، از سايه پليس مى ترسيدند، همين مردم با مشت گره كـرده رفـتـنـد جـلو و گـفـتـنـد مـا اصـل ايـن دسـتـگـاه را نـمـى خـواهـيـم تحول روحى بود كه خداى تبارك و تعالى در اين ملت ايجاد كرد، كسى نمى توانست اين كـار را بكند. الحمدلله دو تحول الان حاصل شده است براى مملكت ما كه به فكر افتادند كـه درسـت بـكـنـند، اول هر كار اين است كه انسان مرض را تشخيص بدهد و به فكر علاج بـيـفـتـد. الان شما در آموزش و پرورش كه هستيد، اساتيد دانشگاه كه در دانشگاه هستند، هر كه در هر جا هست ، عيب ها را با آنهائى كه علاقه دارند به كشور خودشان ، اينها عيب ها را فهميدند و در صدد علاج هم بر مى آيند و بر آمدند.
اسلام و قدرت ايمان بود كه اين مملكت را نجات داد و تا به اينجا رساند
امـيـدواريـم كـه الان بيدار شدند و عيب ها را هم تشخيص دادند و در صدد علاج هم هستند، با ايـن وضـع انـشاء الله درست مى شود و اميدى هست در صورت بشود و نبايد ما بنشينيم كه بعدها درست بشود. از حالا بايد هر قدرتى داريم ، هر كس در هر قدرتى كه در هر جا كه هـسـت با تمام قدرت اقدام بكند براى اسلام . امور ديگر اينكه حتما در به هم زدن اوضاع سابق و به رو آوردن يك وضع مناسب با شرق و مناسب با كشور ما و اينها و در راءس همه ايـنـها اين است كه ما بفهميم اين معنا را كه اسلام چه خدمتى مى تواند بكند به اين كشور، ايـن خـدمتى كه اسلام به اين كشورها مى تواند بكند چيست . شما يك خدمتش را، يعنى ما يك خـدمـتـش را ديـديـم و آن ايـنـكـه شـر ايـن اجـانـب ، شـر اين تفاله هاى اجانب كه در راءس آن مـحمدرضا بود اسلام كند. شما خيال مى كنيد كه اگر چنانچه در مغز اين جوان هاى برومند مـا يـك مـسـاءله اسـلام و ايـمـان نـبـود مـى رفـتـنـد خـودشـان را بـه كـشـتـن بـدهـنـد؟ دليـل نـداشـت كه خودشان را به كشتن بدهند. اينهائى كه مى آيند به ما التماس مى كنند بـه ايـنـكه شما دعا كنيد ما شهيد بشويم ، اينها اسلام است كه اينها را دارد و داشته است . ايـن الله اكـبـرهـا بود كه شكست داد آنها را، ما كه چيزى دستمان نبود، اسلام بود و قدرت ايـمـان بـود و ايـن مملكت را نجات داد تا اينجا رساند، از اين به بعدش هم همين اسلام است كه همه كارها را مى تواند انجام بدهد، منتها بى اطلاعند.
اشـخـاص بـى اطـلاع از اسـلام خـيـال مـى كـنـنـد كـه اسـلام چـون از مـثـلا هزار و چهار صد سـال پـيـش از ايـن بـوده نـمـى شـود، ايـن حـدى كـه گـفـتـه مـى شـود مـال قـوانـيـنـى اسـت ، بـشر كه نمى داند الا زمان خودش را يا زمان سابقى كه تاريخ را خوانده و صحيح است ، اما وقتى كه اسلام و خداست نمى دانسته كه بعدها چه خواهد شد تا ايـنـكـه بـرنـامـه اش را همچو درست بكند كه براى همه اعصار باشد، برنامه براى همه اعـصـار هـسـت ، منتها شما، اين اشخاص اطلاع ندارند از آن و لهذا مى گويند كه مثلا كافى نيست ، الان نمى شود پياده اش كرد. اين حرف ها را تبليغ شده است و در مغزهاى اينها كرده كـه مـردم را از اسـلام جـدا كـنـنـد و از اسـلام بدى ديدند و خصوصا حالا به عين ديدند كه اسـلام با آنها چه كرد، فهميدند كه اسلام بود كه اينها را بيرون كرد، اينها حالا كوشش شان بيشتر شده و آنهائى كه به آنها وابسته هستند باز كوشش شان بيشتر است كه مردم را از اسلام كنار بگذارند و جدا كنند از هم ، چنانچه بناى بر اين بود كه روحانيون
را با دانشگاهى ها جدا كنند، به اينها يك جور تزريق كنند هى كه يك دسته فكلى در اينجا هـسـتـنـد و بـى ديـن هـسـتـنـد و چـطـور، به آنها بگويند كه يك دسته انگليسى ، آخوندهاى انـگـليـسـى آنـجا هستند كه براى همه ، خود انگليس ها تزريق مى كردند كه بگوئيد اينها انـگـليـسـى اند. آنها مى فهمند كه در بين مردم ، انگليسى چه جور است ، خود ايشان براى مـقـصد خودشان القاء مى كردند كه بگوئيد اين آخوندها انگليسى هستند تا آنها شما را از آخـونـدهـا جـدا كـنـند. با آخوندها هم همان را مى گفتند كه اينها چه و چه هستند تا آنها را از شما جدا كنند. اين يكى از برنامه ها، يكى از برنامه هاى زيادى كه اينها داشتند يكى همين بـود كـه ايـن دو تـا قشرى كه به منزله مغز متفكر ملت هست اينها را از هم جدا بكنند، يعنى نـه ايـنـكـه جـدا كـنـنـد عـليـحـده بـراى خـودشـان ، نـخـيـر، جـدا مـقـابل هم قرار بدهند، اين به او بتازد، او به او بتازد. بايد اين چيزها از بين برود و ما بـيـدار بـشـويـم ، بفهميم كه همه برادر هستيم . چنانچه خوب ، از برنامه ها اين بود كه كـردها را از ايران ، خارج قرار بود عليحده كنند عرض مى كنم بلوچ را عرض مى كنم كه عليحده كنند و هر جا يك نقطه اى را چه بكنند عليحده و يك وقت با اسم شيعه و سنى ، يك وقـت بـا اسماء ديگر چه بكنند. ما بايد حالا بيدار شده باشيم و نقشه هاى آنها را فهميده بـاشـيـم و انشاء الله نقش به آب بكنيد و شعارهائى هم كه داديد، من متشكرم از اينكه شما به فكر همچو مسائلى هستيد و البته بايد هم باشيد، وظيفه همه مان داريم و اميدواريم كه انـشـاء الله عـمـل بـشـود و طـرح هاى صحيح درست بشود و اين طرحى كه شما داديد، طرح خوبى است ، انشاء الله عمل مى شود.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
تاريخ : 14/7/58
بيانات امام خمينى در جمع سرپرست و كاركنان راديو و تلويزيون
جمهورى اسلامى بايد محتوايش هم اسلامى باشد
بسم الله الرحمن الرحيم
خـوب اسـت كه حالا آقايان مجتمع اند و آقاى قطب زاده هم هستند. من كرارا اين مطلب را تذكر دادم كه جمهورى اسلامى يك لفظى نيست كه محتوا نداشته باشد يك لفظى است كه بايد مـحـتـوا داشـتـه بـاشـد و مـحـتـوايـش هم اين است كه تمام دستگاه هاى دولتى و ملى و تمام قشرهاى كشور اسلامى بشود. اگر بنا شد مثلا دادگسترى اسلامى نباشد، ماليه اسلامى نـبـاشـد، هـر جـا دسـت بـگـذاريـد اسـلامـى نـبـاشـد ايـن شـكـسـت نـهـضـت اسـت و بـدتـر از اول اسـت ، بـراى اينكه با رژيم شاهنشاهى و طاغوتى خلاف اسلام بود، حالا با جمهورى اسلامى خلاف اسلام است و اين دو تا خيلى فرق دارد.
لزوم اسلامى بودن راديو تلويزيون به خاطر موقعيت حساس در جامعه
اگـر مـثـلا دسـتـگـاه تـلويزيون ، راديو، اينها يك نقصى داشته باشد، اين را ديگر نمى گـويـند رژيم طاغوتى كذا، اين را مى گويند كه جمهورى اسلامى كذا و آن وقت هم قضيه راديـو تـلويـزيـون فـرق دارد بـا قـضـاياى ديگر. ممكن است در يك وزارتخانه يك مطلب خـلافـى بـاشـد اگـر ده سـال ديـگـر هـم مـردم نـفهمند، اما راديو تلويزيون اگر يك كار خلافى بشود و بخواهد يك چيزى باشد كه برخلاف شرع ، برخلاف مسير ملت يك چيزى نـمـايـش بـشـود يـا گـفـتـه بـشـود، هـمـان روز اول و سـاعـت اول هـمـه كشور (الان كه همه جا راديو هست ، تلويزيون شايد اكثر جاها باشد) سرتاسر كـشـور يـكـدفـعـه مـلتـفـت مـى شـونـد كـه يك همچو مساءله اى است . از اين جهت اين دستگاه حـسـاسـتـريـن دسـتـگـاهـى اسـت كـه در مـمـلكـت مـان بوده است ، يعنى از حيث اينكه در راديو تـلويـزيـون هـم چـشـم مـى بيند هم گوش مى شنود، آن هم در يك سطح وسيع همه جائى و راديـو در خـارج هـم پـخـش مى شود و همه آنجاهائى كه موجش مى رود اطلاع بر او پيدا مى كـنـند و اگر خداى نخواسته اين دستگاه يك وقتى نقيصه داشته باشد يعنى بر مسير ملت نـبـاشـد، بـر مـسير اسلام نباشد، اين خطرش بيشتر از اين است كه وزارت فلان بر مسير اسـلام نباشد. اين وقتى بر مسير اسلام نباشد، سرتاسر ايران و بسيارى از كشورها مى فـهـمـنـد كـه ايـن بر مسير اسلام نيست و براى آنهائى كه غرض دارند، منعكس مى كنند كه رژيـم شـاهنشاهى لفظا رفته ، معنا باز هست . باز قلم ها و قدم هائى كه خواهند اين رژيم را، اين نهضت را آلوده كنند و اشكال كنند، آنها به كار
مـى افـتـنـد و اگـر يك مطلب باشد، يك مطلب را بزرگش مى كنند و چندين برابر و روى اسـاس تـلويـزيـون نـمـى آيـنـد صـحـبـت كـنند، روى اساس اسلام مى آيند صحبت مى كنند. اشـكـال ، حالا اين است . در زمان طاغوت هر كارى هم كه واقع مى شد، هر چه هم خرابكارى بـود كـارى بـه اسـلام نـداشـت . يـك رژيم مخالف اسلام بود و كار خلاف اسلام مى كرد. رژيـم خـلاف اسـلام كـار خـلاف اسـلام مـى كـنـد. از اين جهت در آن وقت خطر كم بود و خطر مـتـوجـه بـه اسـلام نبود، به جمهورى اسلامى نبود، اما امروز خطر متوجه به اسلام و به جمهورى اسلامى و اسلام است و لهذا يك وظيفه بزرگى به دوش ملت و همه ماست . اگر من يـك كـار خـلافـى بـكـنـم ، اگر شما يك كار خلافى بكنيد، هر كس كار خلافى بكند، اين خـلاف در جـمـهـورى اسـلامـى واقع مى شود و اگر يك دستگاهى به اين وسيعى و به اين حـسـاسـى يـك كـار خـلاف اسـلام بـكـنـد يـا بر خلاف مسير ملت يك كارى انجام بدهد و يك بـرنـامـه اى انجام بدهد، اينها نمى آيند حساب بكنند به اينكه تلويزيون اينطور است ، راديـو ايـنـطـور اسـت ، حـسـاب مـى كنند كه جمهورى اسلامى اينطور است . بنابراين حيثيت اسلام ، حيثيت جمهورى اسلامى بسته به اين دستگاه هاست ، يكى اش هم دستگاه تلويزيون و راديـو اسـت كـه بـيـشتر از جاهاى ديگر بستگى دارد. از اين جهت همه بايد سعى بكنيد و اولا تـفـاهـم حـاصـل بـكـنـيد. در سطح راديو تلويزيون ، اختلافات هميشه بر خلاف مسير اسـلام اسـت . اخـتـلاف نـكـنـيد با هم ، يك دسته اى هستيد مسلمان و مى خواهيد كه خدمت بكنيد، اشـكـال تـراشـى بـه هـم بـكنيد، اين به او، او به او، و اسباب اين بشود كه يك وقت يك دسـتـگـاهـى در او اخـتـلاف حـاصـل بـشـود، خـلافـكـارى حـاصل بشود و به نتيجه نرسد، براى اينكه يك نتيجه عكس بشود تفاهم بكنيد، دستجات مـسـلمـيـن هـسـتيد، دستجاتى تفاهم داريد به حسب عقائد باهم مسيرتان يك مسير است . مختلف نيست مسيرتان ، تفاهم كنيد و با هم برادرى كنيد و با برادرى و برابرى كارها را انجام بـدهـيـد، وقتى همه با هم مجتمع باشيد و با برادرى بخواهيد كار را انجام بدهيد كار زود انجام مى گيرد و خوب انجام بدهيد، كار زود انجام مى گيرد و خوب انجام مى گيرد. اگر بـنـا بـاشد يك دسته اى از آن طرف بكشند يك دسته اى از آن طرف بكشند اختلاف بشود، نـه كـار انجام مى گيرد و نه اگر انجام بگيرد خوب انجام مى گيرد، خوب هم انجام نمى گيرد. بنابراين يكى از كارهاى مهم اين است كه دستگاه را يك دستگاه توحيدى كنيد و همه بـا هـم مـجـتـمـع و بـراى خـدا انـجـام بـدهيد و اگر چنانچه يك افرادى هستند كه مى خواهند اخـلال بـكـنـنـد، مـى خواهند خلاف مسير اسلام عمل بكنند، چه بكنند، آنها را بايد چه بكنند؟ تـدريـجـا بـايـد آنـهـا را، بـه تـدريـج البـتـه ، بـدون ايـنـكـه درگـيـرى حاصل بشود به تدريج اينها هم كنار بروند كه يك دستگاه اسلامى بشود و يك تبليغات اسلامى و يك دستگاهى باشد آموزنده براى مملكت ، براى ملت . اين دستگاه ها را مى بينيد كه از بچه هاى كوچولو تا بزرگ ها و پيرمردها و پيرزن ها پايش مى نشينند و نگاه مى كنند، اين دستگاه اگر آموزنده باشد، اگر فيلم ها يا عرض مى كنم كه خطابه ها يا اخبار جـورى باشد كه آموزنده باشد، اين بچه كوچولو هم از حالا تربيت مى شود، يك تربيت صـحـيح و اگر چنانچه خداى نخواسته يك خلافى در او باشد، آن بچه ها كه كوچكند، از اول تربيت فاسد مى شوند و اين هم به عهده شماست تربيتش . اين دستگاه يك چيزى است كه مثل سيارى
مـى مـانـد كـه هـمـه جـا برود، منتها در يك وقت همه جا مى رود و همه هم گوش مى كنند. چون بـچـه هـا علاقه دارند به نگاه كردن به اين عكس ، نگاه به اين فيلم ها، آنها پايش نگاه مـى كـنـنـد اگـر فـيـلم يـك فـيلم آموزنده باشد، اين بچه ها تربيت مى شوند به تربيت صحيح و اگر يك فيلمى باشد كه برخلاف باشد و عرض مى كنم انحراف كننده باشد، بـچـه هـا تـربيت مى شوند به ترتيب انحرافى ، بزرگ ها هم همين طور. بنابراين مسؤ وليـت اسـت ، الان مـسؤ وليت خدائى است ، مسؤ وليت اخلاقى است ، مسؤ وليت ملى است ، همه مسؤ وليت ها الان به عهده اين دستگاه است و انشاء الله اميدوارم كه با هم تفاهم كنيد، با هم دوسـتـى و بـرادرى داشـتـه باشيد، به نظر كينه به هم نگاه نكنيد !!! عرض مى كنم كه اشخاصى هم كه خداى نخواسته انحراف دارند، موعظه كنيد و انشاء الله برگردند، اگر يـك وقـت هـم افـرادى بـاشـنـد كـه ديـگـر قـابـل مـوعـظـه نـيـسـتـنـد و قـابـل بـرگشتن نيستند، به تدريج اينها كنار گذاشته بشوند تا انشاءالله يك دستگاه صـحـيـح ، خـوب ، آمـوزنـده و تـربـيـت كـننده باشد و آبروى اين نهضت محفوظ بماند به واسطه اعمال شما. خدا همه شما را انشاء الله توفيق بدهد، مؤ فق باشيد. من هم براى همه دعاگو هستم و خدمتگزار همه شماهستم انشاء الله .
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
تاريخ : 16/7/58
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جـــمـــع دانـــشـــجـــويـــان انـــســـتـــيـــتـــو تـكـنـولوژىبابل
براى تحقق جمهورى اسلامى از اين به بعد هم در نهضت پيشقدم باشيد
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن تـوفـيـق و سـلامـت شما آقايان را كه از راه دور آمديد براى ملاقات ، از خداوند تعالى مـسـئلت مـى نـمـايـم و مـجـاهـدات جوان ها را، جوان هاى همه ايران و خصوص شما جوانان را تقدير مى كنم و اميدوارم كه اسم شما در دفتر امام زمان سلام الله عليه ثبت بشود و شما جـزء مـجـاهـديـن اسـلام بـاشـيـد. انـشـاء الله از اين به بعد هم در اين نهضت شركت داشته بـاشـيـد، در امـورى كه براى اسلام پيش مى آيد پيشقدم باشيد. انشاء الله بشود كه يك دولت اسـلامـى و يك مملكت اسلامى به تمام معنا تحقق پيدا كند با دست شما جوان ها و همه در پـنـاه اسـلام به خير دنيا و آخرت برسيد. انشاء الله خداوند همه شما را توفيق عنايت كند.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
تاريخ : 16/7/58
پيام امام خمينى به سربازان و درجه داران
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت سربازان فداكار و عزيز و درجه داران و افسران محترم ايدهم الله تعالى
در ايـن مـوقـع كـه بحمدالله تعالى با فداكارى همه اقشار ملت بزرگ ، پيروزى اعجاز آور نـصيب ملت مسلمان ما گرديد با خواست خداوند تعالى از زير فشار استبداد و استعمار خـارج شديم و مرحله جهادسازندگى است و كشور در اين وقت بيشتر محتاج فداكارى است ، لازم اسـت بـه شـمـا طـبـقـه عـزيز مؤ ثر تذكر دهم كه شماها اكنون در خدمت اسلام بزرگ هستيد، خدمت شماها به كشور، خدمت به اسلام و قرآن كريم است و خدمت سربازى از عبادات اسـت . لازم اسـت اولا افـسـران نـسـبـت بـه سـايـر قـشـرهـاى ارتـش بـا كـمـال مـحـبـت و دوسـتـى عـمـل كـنـند و درجه داران و سربازان از مافوق اطاعت نمايند و حفظ سـلسـله مـراتب را بنمايند كه با انجام نظام ، كارها به خوبى پيشرفت كند و سربازان عزيز براى دو ماه باقيمانده خدمت ناراحت نشوند و به خدمت خود در اين دو ماهه ادامه دهند كه موجب رضاى خداوند تعالى وامام عصر عجل الله فرجه الشريف است .
مـن انـتـظار دارم كه شما عزيزان به خدمت خود براى كشور عزيز اسلامى ادامه دهيد و موجب تـزلزل در ارتـش نـشـويـد. از خداوند تعالى سعادت و سلامت شما عزيزان و عظمت كشور اسلامى را خواستارم .
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 17/7/58
بيانات امام خمينيد در ديدار با پرسنل آموزشى نيروى زمينى
همه در آغوش هم با برادرى اين نهضت را به پيش ببريد
بسم الله الرحمن الرحيم
ايـن روزهـا براى ملت مامبارك است و هر روز مبارك و اميد است مبارك تر بشود. مبارك براى ايـنـكـه بـحـمدالله بر قدرت هاى طاغوتى پيروز شديد و دست اجانب را از مملكت خودتان قـطـع كرديد و مبارك تر كه تا آخر قطع باشد و از آن مبارك تر اينكه جمهورى اسلامى با محتواى اسلامى كه همه قشرهاى اسلامى باشد تحقق پيدا كند. يكى از مباركى ها اينست كه شما برادرها با برادرهاى ارتشى آموزشى برادرانه با هم ملاقات كنيد و براى آنها كف مى زنيد. اين امرى است كه در جمهورى اسلامى بايد انجام بگيرد و بايد همه در آغوش هـم بـرابـر هـم بـا بـرادرى ايـن نـهـضـت را بـه پـيـش بـبـريـد و دسـت اجـانـب و عـمـال اجانب كه بعض ‍ از آنها الان هم مشغول توطئه هستند از كشور خودتان كوتاه كنيد. من از هـمـه قـشـرهاى ملت و از ارتشى ها و اين جوانانى كه الان از اينجا رژه رفتند تشكر مى كـنـم و سـلامـت هـمـه را از خـداى تـبـارك و تـعـالى مـسئلت مى كنم و از همه خواهم كه از آن چـيزهائى كه در دل داشتيد دست برداريد و همه با هم برادر باشيد و در راه اسلام كوشش كـنـيـد و اگر گرفتارى هائى هم هست براى افراد شما يا براى گروه هاى شما، اميد است كـه انـشـاء الله بـا برقرارى حكومت عدل اسلامى تمام گرفتارى ها رفع بشود. كوشش كـنيد در اينكه با هم باشيد و كوشش كنيد در اينكه خائنين را بشناسيد و طرد كنيد. خداوند بـه همه شما توفيق عنايت كند و من از همه شما تشكر مى كنم و به همه شما دعا مى كنم و خدمتگزار همه ملت و همه قشرهاى ملت هستم .
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
تاريخ : 17/7/58
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع اوليـن گـروه ورزشكاران باستانى و قهرمانان كشور
يكى از اهداف اسلام سرافرازى همه ملت هاى اسلامى است
بسم الله الرحمن الرحيم
چـه روزهـاى خوشى مى گذرانيد، روزهائى كه دشمن را فرارى داديد و همه با هم مجتمع ، ورزشـگـارهـا و پـهلوان ها با ما، روحانيون با ساير طبقات ، ارتشى ها با شما، شما با ارتـشـى هـا، همه با هم مجتمع و يكصدا براى پيشبرد اهداف اسلام كه يكى از اهداف اسلام اسـتـقـلال كـشـور، آزادى بـراى هـمـه و سرافرازى همه ملت هاى اسلامى . اميدوارم كه شما پـهـلوانان براى ملتتان ، براى كشورتان مفيد باشيد و با همت شما جوانان برومند و همت سـايـر اقـشـار مـلت ، ايـن نـهـضـت اسـلامـى بـه پـيـش بـرود و يـك مـمـلكـت مـسـتقل و آزاد خالى از همه شياطين . مملكت روحانى كه همه شياطين از آن بيرون بروند و يا مؤ من بشوند اميدوارم كه اين اشخاصى كه از اسلام مى ترسند، از چى اسلام مى ترسند؟ از ايـن مى ترسند كه اسلام نتواند استقلال شان را حفظ بكند؟! خوب ، اين اسلام بود كه مـمـلكـت را از چـنـگ اجـانـب و قـدرت هاى بزرگ نجات داده ، اسلامى كه توانست تمام قدرت هـائى كه در عالم هست و پشتيبانى مى كردند از اين رژيم ، اسلامى كه توانست تمام اينها را عـقـب بـزنـد و شـكـست بدهد و مملكت خودش را از حلقوم اجانب كه در راءس آنها آمريكاست بـيـرون بـكـشـد، نـمـى تواند حفظ بكند اين مملكت را؟! از اين مى ترسند كه از ملت سلب آزادى بشود؟! اسلامى كه آزادى را براى اين ملت هديه آورد، مى ترسند كه حالا كه هديه آورد دوبـاره بـگـيـرد از ايـشـان ؟! مى ترسند كه اسلام ذخائر ايران را به اجانب بدهد؟! اسلامى كه كوشش كرده است و ذخائر را حفظ كرده است براى ملت و چپاولگران را بيرون كـرده اسـت از اين مملكت ، اينها مى ترسند كه ذخائر به باد برود؟! آنچه من مى فهمم اين اسـت كـه بعضى از اينها گول خوردند و بعضى از اينها هم توجه دارند و غرض دارند و آنها مى ترسند كه اسلام جيب اينها را نگذارد پرشود. از اين مى ترسند كه اسلام نگذارد كه اين چپاولگرى ها باقى بماند.
چپاولگرها نمى خواهند اسلام تحقق پيدا كند
اينها براى ملت ، براى كشور دلسوز نيستند (البته من همه را نمى گويم ، من بعضى از ايـنها را مى گويم ، من آن منحرفين را مى گويم و آن وابسته هاى رژيم سابق را كه نمى خـواهـنـد اسـلام تـحـقـق پيدا بكند) مى خواهند اين وابستگى ما به خارج ، به غرب و شرق باقى باشد چون در اين وابستگى ها اينها
اسـتـفـاده هـا مـى كـردنـد. چـنـانـچـه مـلاحـظـه كـرديـد در سـايه رژيم سابق ، چپاولگرها چـپـاول كـردنـد و بـعـد از ايـنـكـه او رفـت بـسـيـاريـشـان پـول هـا را هـم بـرداشـتـنـد و رفـتـنـد و مـيـليـون هـا، مـيـليـاردهـا پـول از ايـران رفـت . ايـنـها مى ترسند كه اگر اسلام با محتوايش تحقق پيدا بكند دست آنـهـا ديـگـر كـوتـاه بـشـود و دسـت اربـابانشان كوتاه بشود از اين چپاولگرى ها و به آمـال خـودشـان نرسند. والا اگر براى ملت و براى كشور است ، اسلام اين كشور را به ما بـرگـردانـد و قـدرت اسـلام بـود، ايـمـان مـردم بـود كـه ايـن پـيـروزى بـراى مـاهـا حـاصـل شده و اسلام در طول تاريخ ، آنوقت كه اسلام بوده است به كسى ضرر نمى زده اسـت در حـكـومـت عـلى بـن ابى طالب كى مى تواند بگويد كه ظلم بر او مى شد؟ كى مى تواند بگويد كه استقلال از دستش مى رود؟ كى مى تواند بگويد كه ذخائر ملت به باد مـى رود؟ حـكـومـتـى كـه راءسـش عـلى بـن ابـيطالب سلام الله عليه باشد كى مى تواند بـگـويـد كـه نـقصى در حكومت است ؟ كى تواند بگويد كه نمى تواند اداره بكند؟. ما مى خـواهيم كه ، مامى خواهيم يك مملكتى باشد كه در راءسش كسانى باشند كه شيعه على بن ابيطالب سلام الله عليه هستند و مسلم هستند، اسلام را به معناى واقعيش ادراك كردند و بر مـمـلكـت مـا از مجلسش تا مجلس خبرگانش تا ارتشش تا بازارش تا پايگاه پهلوان هاى ما هـمـه اش اسـلامـى بـاشـد. اگـر هـمـه اسلامى باشند خوفى از چيزى نيست . مسلم كه نمى تـوانـد بـه مسلم ديگر ضرربزند، مسلم برادر مسلم است . انما المومنون اخوه قرآن كريم عـقـد اخـوت بـيـن مـسـلمـان هـا انـداخته است . برادر كه به برادر ضرر نمى رساند. اينها خوفشان اين است كه مبادا اسلام تحقق پيدا بكند و مبادا منافعشان از دستشان برود والا ملت مـا اسلام را مى خواهند از باب اينكه از اسلام ضرر نمى بينند، اسلام بر منافع آنهاست . با تحقق اسلام همه قشرها در رفاه زندگى مى كنند و براى آخرتشان هم تهيه مى بينند. خداوند شما پهلوان هاى عزيز را براى ما حفظ كند و قدرت فوق قدرت به شما عنايت كند و انـشـاء الله قدرت روحى و قدرت باطنى پيدا بكنيد و مهذب بشويد چنانچه انشاء الله هستيد. خداوند همه تان را تاءييد كند.
والسلام عليكم
تاريخ : 17/7/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از ورزشكاران باستانى
عدم دقت در تعيين افراد شوراها خطر براى وجاهت اسلام است
بسم الله الرحمن الرحيم
خـوشـوقـتـم كه امروز با دو دسته از ورزشكارها و پهلوان ها مواجه شدم و چون آقايان از شـهـرهـاى مـخـتـلف هـسـتـنـد مـن لازم مـى دانـم كـه مـسـاءله اى كـه الان مـحـل ابـتـلاء مـاست با آقايان بگويم كه در شهرهاى خودشان كه رفتند تبليغ كنند، به بـرادران خـودشـان بـگـويند و آن مساءله شوراهاى شهر است . اين شوراها بايد باشد در شـهـرهـا، بـعـدهـم در سـايـر نـقـاط انـشـاء الله تـاءسـيس بشود اين شوراها سرنوشت هر شـهـرستانى ، هر شهرى كه اين شوراها در آن هست باخود اين شوراهاست كه از طرف مردم تعيين بشوند افرادش . آن چيزى كه الان لازم است بر همه آقايان ، بر همه شما جوانان ، بـزرگـان و بـر هـمه قشرهاى ملت ، اين است كه چشم هايشان راباز كنند با مطالعه ، با دقـت ، افـرادى كـه بـراى شـوراهـا تـعـيـيـن مـى كـنـنـد صـفـات خـاصـى را داشته باشند. اول ايـنـكه مومن باشند، مؤ من به اين نهضت باشند. جمهورى اسلامى را بخواهند، طرفدار مـردم بـاشـنـد، امـيـن بـاشـد، اسـلامـى بـاشند، شرقى و غربى نباشند، انحرافات مكتبى نـداشـته باشند تا آنكه كارهائى كه مى كنند براى نفع ملت ، براى نفع خود شهرستان باشد. اگر چنانچه خداى نخواسته در امر كوتاهى بشود و شياطينى كه دوره مى افتند و مـى خـواهند افرادى را جا بزنند به مردم ، آن افراد منحرف يك وقتى تعيين بشوند براى شـوراهـاى شـهـر، ايـن بـراى خـود شهر خطر دارد، براى كشور خطر دارد !!! براى كشور خـطـر دارد بـراى اسـلام خـطر دارد. از اين جهت اين مسؤ وليتى الان گردن همه ملت هست كه شـمـا هـم از هـمـان مـلت هـسـتـيـد و بـحـمـدالله پـهـلوان هاى ملت هستيد و بعدها هم پهلوانتر انـشـاءالله بـشـويـد. ايـن مـسـؤ وليـت بـزرگ اسـت كه ما الان در يك وقتى واقع هستيم كه بـسـيارى از ريشه هاى رژيم فاسد سابق در بين مردم هستند و ممكن است كه خودشان را با ظـاهـرسـازى جا بزنند، بايد شناسائى بشوند و هر شهر و شهرستانى كه ده ، پانزده نـفـر مـثـلا هـسـتـند آن عددى كه بايد تعيين بكنند در آنجا، بايد انتخاب بشوند، بايد اين شناسائى بشود. در بين روحانيون يك نفر هست ، خوب هر كسى در شهرش مى داند كه كدام روحانى ، كسى است كه صلاحيت دارد براى اين كار، دلسوز براى ملت است و از كسبه مثلا از اصـنـاف ، از تـجار، از كارگرها، از كشاورزها سابقه اش درست بايد مردم بدانند كه ايـن در زمـان طـاغـوت چـكـاره بـوده است و سوابقش ، سوابق خانوادگيش چطور بوده است . اگر چنانچه دقت در اين نشود و مردم توجه به اين امر نكنند، مسؤ ولند پيش خدا. اگر
فـردا يـك گـرفـتـارى براى ملت به واسطه اينها پيش بيايد، ماها كه خواهيم تعيين كنيم افـراد را، مـسـؤ ول هـسـتـيم . مسؤ وليت ما بزرگ است . امروز وجاهت اسلام ممكن است در خطر بـاشـد. اگر يك افراد نابابى در جمهورى اسلامى مقدرات يك شهرى را در دست بگيرند !!! بـعـد بـعـد كـارهاى خلاف بكنند، علاوه بر اينكه براى خود آن شهر مضر است ، وجهه جمهورى اسلام را بد نمايش مى دهد و آنهائى كه با شما و با ما و با اسلام غرض دارند، ايـنـهـا مـى خـواهـنـد كه يك افرادى باشند كه اين افراد هر چه مى توانند كار را از اسلام جـداكـنـنـد، مـطـالب را از اسـلام جـدا كنند و شما و ما مى خواهيم كه هر چه كار مى شود كار اسـلامـى بـاشـد. بـنابراين آن چيزى كه شايد از فردا و پس فردا اين كانديدها معرفى بـشـونـد، و شـمـاهـا بـايـد راءى بـه كـسـى بـدهـيـد كه اين در شوراى شهرستان باشد. خـيـال نـكنيد كه شوراى شهر يك چيز آسانى است ، يك چيز كمى است . شوراى شهر يعنى هـمـه كارهاى شهر دست اينهاست ، شهردارى راهم تعيين مى كند، كارهاى ديگر شهر را، همه را ايـنـهـا انـجـام مـى دهـنـد و نظارت بر بازار، نظارت بر همه جا دارند، اينها اختياراتى دارنـد و مـمكن است كه خداى نخواسته يك وقتى افراد ناباب تعيين بشود، راءى داده بشود بـه آنـهـا و بـراى شـهـر مـضر، براى اسلام هم مضر. بنابراين يك مساءله مهمى است كه بـايـد شـما توجه به آن داشته باشيد و برسانيد به دوستان خودتان ، به شهرستان هـائى كـه مـى رويد به دوستانتان ، به اهل علم آنجا برسانيد كه مردم آگاه بشوند و با آگـاهـى راءى بـدهـنـد. ايـن يـك مـطلبى بود كه الان مورد نظر است و لازم است انشاء الله عـمـل بـشـود. بـعد ما يك مراحل ديگرى هم داريم كه در مورد خودش بايد از آن بحث بكنيم : يكى ، يك قضيه مجلس شوراست كه در همه مقدرات مملكت بايد راءى بدهد، يكى هم رئيس ‍ جمهور است كه اينها هم ديگر بعد انشاء الله بشود.
پرورش دو قوه جسمانى و روحانى از وظائف ورزشكاران
و مـن امـيـدوارم كـه ايـن مـراحـل را بـا هـمـت هـمـه قـشـرهـا و هـمـت شـمـا جـوان هـا ايـن مـراحـل را طـى بـكـنـيم و آنهائى كه مخالف با اين هستند همانطورى كه در رفراندم شكست خـوردنـد، در ايـن مـسـائل هـم بـاز شـكـسـت بـخـورنـد و پـيـروزى مـال مـلت اسـلام بـاشـد و خداوند همه شما را انشاء الله حفظ بكند. و همانطورى كه ايشان گفتند و خوب هم تشريح كردند و صحبت كردند، آن ورزشكارها دو وظيفه دارند: يك ورزش ‍ جـسـمانى براى قوه پيدا كردن و قدرت پيدا كردن . وقتى قدرت جسمانى پيداشد دفاع از مـمـلكت توانند بكنند، دفاع در برابر مخالفينى كه مى خواهند به آنها حمله بكنند، مى تـوانـنـد بـكـنـنـد. و يـكـى هم پرورش ‍ روحانى كه اگر پرورش روحانى در انسان پيدا بـشـود آنـوقـت قدرت جسمانى اش هم مضاعف مى شود و شما كوشش كنيد كه آن قدرت را هم كـه قـدرت الهـى است و قدرت هم به بركت اسلام و به بركت مولا اميرالمومنين سلام الله عليه در شما پيدا بشود كه يك مرد روحانى قوى و جسمانى قوى بشويد كه هم جانب روح تان قوى باشد و هم جانب جسم تان قوى باشد. من هم دعا به همه تان مى كنم و خدمتگزار همه تان هم هستم . خدا همه تان را انشاء الله حفظ كند.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
تاريخ : 17/7/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى حزب جمهورى اسلامى شهر ولى عصر
اين نهضت از بركت شما زاغه نشينان پيش رفت گفتيد
بسم الله الرحمن الرحيم
كـه شـمـا از زاغـه نـشـيـن هـا و از جـمعيت اطراف شهر هستيد. يك دفعه از تلويزيون ديدم ، بلكه شايد دو مرتبه راجع به اين جهت مشاهده كردم . يك دفعه اش كه مصاحبه مى كردند، پـرسـيد از آن مردمى كه چند تابچه از توى سوراخى بيرون آمدند، كه شما چه مى كنيد گفت كه ما صبح كه مى شود مى رويم تظاهرات .
ايـن نـهـضت از بركت شما زاغه نشين ها و امثال شما، يعنى اين طبقه محروم ، به بركت شما پـيـش رفـت نـهـضـت . شـمـا طـبقه محروم ، چه دانشگاهى و چه روحانى و چه زاغه نشين ها و كـارگـرهـا بـوديـد كه اينطور با وحدت كلمه و بانك الله اكبر پيش برديد. آنهائى كه بعد از پيش بردن شما به ميدان آمدند و همه شان انقلابى شدند، آنها را ملت مى شناسند مـا هـم بـسـيـارى شـان را مـى شـنـاسـيـم كـه دخـالتـى در ايـن مـسـائل نـداشتند. اينها، اشخاصى ، بعضى شان يا با دستگاه سابق ساخته بودند، جيره خـوار آنـهـا بـودنـد و ضـد انـقـلاب بـودنـد، يـا در حـال انـقـلاب هـم در آن كنار نشسته بودند و تماشا مى كردند ببينند كى جلو مى برد، هر كـه پـيـش بـرد بروند سراغ او. حالا ديدند كه شما طبقه محروم پيش برديد و بحمدالله اسـلام پـيـروز شده است ، همه مسلمان شدند، مسلمان دو آتشه . معذلك نمى توانند آن باطن ذاتـشـان رابـروز نـدهـند، بروز مى دهند. گاهى كه ما اسلام را ديگر مى خواهيم چه كنيم ، هـمـان جـمـهـورى بـاشـد غـافـل از ايـنـكـه اسـلام بـود ايـنـهـا از تـوى كـارخـانـه هـا، ايـن مـنـزل هـا بيرون كشيد بسيارى شان و اسلام بود كه اين پيروزى را آورد كه اقلا آنها مى تـوانـنـد نـفـس ‍ بـكـشـنـد، قـبـلا نـمـى تـوانـسـتـنـد هـيـچ كارى بكنند. اينها حالا آمدند و در مـقـابـل شـمـاهـا ايـسـتـادنـد و در مـقـابـل شـمـاهـا ايـسـتـادنـد و در مقابل اسلام ايستادند و مى خواهند باز آن مسائل سابق را پيش بياورند. بايد شماها توجه داشـتـه بـاشـيـد، اينهائى كه با جمهورى اسلامى مخالفت دارند، با قلم شان و با زبان شـان آن مـسـائل را طـرح مـى كـنـنـد، بـشـنـاسـيـد كـه يـك وقـت ايـنـهـا اغفال نكنند شما را. اينهائى كه داد اين را مى زنند كه ما طرفدار مردم هستيم و طرفدار خلق هـسـتـيـم ، ايـنـهـا هـمـيـن هـا هـسـتـنـد كـه حـاصـل رنـج جـمـعـيـتـى را يـك سال با يك كبريت آتش مى زنند و نمى گذارند كارخانه ها راه بيفتد. هر وقت هم راجع به يـك كـار، اصلاحى پيش مى آيد اينها مخالفت مى كنند. رفراندم را همين ها مخالفت كردند و بـعـضـى شـان تـحريم كردند و كارشكنى كردند و بعد هم مجلس خبرگان را همين ها باز انـتـقـاد كردند و مى كنند و مشغولند و بعد هم راجع به مجلس شورا كه پيش بيايد، راجع بـه رئيـس جـمـهور پيش بيايد، همين ها هستند كه دست و پا مى كنند بلكه اسلام تحقق پيدا نـكـنـد بـراى اينكه اينها از اسلام مى ترسند. منافع آنها را كه خارجى تاءمين مى كردند، اسـلام نـمى گذارد كه ديگر خارجى ها دست شان به ايران باز بشود انشاء الله . شماها بـايـد تـوجـه داشـتـه باشيد، همه ملت ما بايد توجه داشته باشند كه اين عناصرى كه برخلاف اسلام قلم برمى دارند و قدم بر مى دارند، اينها را بشناسند و اينها را نگذارند در صـحـنـه موجب اغفال جوان هاى ما بشوند. انشاء الله خداوند شما را حفظ كند و شما طبقه جـوان برومند زاغه نشين بر آن اشخاص كاخ ‌نشين شرافت داريد و شما هستيد كه اسلام را حـفـظ كـرديـد و نـهضت را پيش برديد و اميدوارم از اين به بعد هم شما باشيد كه تا آخر بـرسـانـيـد ايـن نهضت را. خداوند همه شما را حفظ كند و من هم دعاگوى شما و هم خدمتگزار شما هستم .
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
تاريخ : 17/7/58
فرمان امام خمينى به ثقة الاسلام ايمانى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب مستطاب ثقه الاسلام و المسلمين آقاى شيخ اسدالله ايمانى دامت افاضاته
تـلگـراف و طـومـارى بـا امـضـاى زيـادى از اهـالى مـحـتـرم كـازرون و اصـل گـرديـد كـه تـقـاضـا كـرده بـودنـد كـه جـنابعالى به كازرون برويد و كما فى السـابـق بـه ارشـاد و تـبـليـغ و اقـامـه نـمـاز جـمـعـه و جـمـاعـت اشـتـغـال ورزيـد و بـا تـوجه به وضع منطقه و حساسيت زمان ، مقتضى است دعوت مردم را اجـابـت نـمـوده و بـه آنجا برويد و ضمن وظايف مذهبى و اجتماعى ، نماز جمعه را نيز اقامه كـنـيـد و در تـصـدى امـور حسبيه نيز از طرف اينجانب مجاز هستيد. اميد است اهالى محترم نيز قدردان وجود شريف جنابعالى بوده و از همكارى و مساعدت در پيشبرد اهداف عاليه اسلامى دريغ نورزند. از خداى تعالى ادامه توفيقات همگانى را خواستارم .
16 ذيقعده 99
روح الله الموسوى الخمينى

next page

fehrest page

back page