ابتکارات جدید در صنعت زنبورداری+ تصویر
ابتکارات جدید در صنعت زنبورداری + تصویر
ایران، پتانسیل قابل توجهی در صنعت زنبورداری دارد ولی در این میان به دلیل استفاده از روش های سنتی، بازدهی این صنعت چندان بالا نیست. برخی فعالین این عرصه، به استفاده از روش های ابتکاری در این صنعت رو آورده اند.
لطفاً خودتان را برای خوانندگان ما معرفی بفرمایید؟
حسین حکمت هستم. هفت سالی است که جسته گریخته به زنبورداری، کندو سازی، تحقیقات و تجربیات در این زمینه مشغولم. تحصیلات آکادمیک من محدود می شود به کارشناسی در رشته حقوق و دیپلم پرورش زنبور عسل از سازمان فنی و حرفه ای. باقی، تحقیقات و تجربیات میدانی و کارگاهی بوده که شخصاً پیگیری کرده ام.
با زنبورداری از کجا آشنا شدید ؟ آشنایی شما از طریق سازمان فنی و حرفه ای بود ؟
حسین حکمت : سال ۱۳۸۸بعد از فارغ التحصیلی به پیشنهاد یکی از دوستان که از علاقه ی من به طبیعت و حیوانات مطلع بود، شروع به مطالعه در این زمینه کردم . تحصیلات فنی و حرفه ای بعد از شروع مطالعه ی شخصی بود که با خرید تعدادی کندو دنبال شد.
چطور با موضوع زنبورداری کابینی آشنا شدید؟
حسین حکمت : در ابتدا به همان شیوه ای که در غالب نقاط ایران و جهان زنبورداری می شود، کار را شروع کردم و خیلی زود به این نتیجه رسیدم که این حرفه دارای دردها و کاستی های زیادی است . در عمل هم درحال تجربه این مشکلات بودم. این بود که به تحقیقات در مورد روش های مختلف زنبورداری ، انواع کندوها ، فنون جدید حمل و نقل و سازه ها پرداختم. یکی از این الگوها که با فضای ذهنی و راه حل هایی که دنبالش بودم، مطابقت داشت ، زنبورداری کابینی بود که در قسمتی از اروپا پایه گذاری و تجربه شده است.
آیا تحقیقات شما ، از طریق مطالعه ی سایت های اینترنتی انجام می شد؟
حسین حکمت : بله، به دلیل نداشتن منابع مرتبط در زبان فارسی و گستردگی موضوعات، مطالعات بیشتر در فضای اینترنت انجام می شد. شما می توانید در اینترنت به کتاب ها، مقالات، تجربه زنبورداران نقاط مختلف دنیا و همچنین تاریخچه و تصاویر این موضوع به زبان های مختلف دسترسی داشته باشید.
اگر ممکن است چند مرجع را در این رابطه به خوانندگان گرامی معرفی بفرمایید؟
حسین حکمت : متأسفانه در مورد زنبورداری کابینی در دنیا، اطلاعات بسیار پراکنده و ناقصی وجود دارد و انگلیسی زبان نبودن کشورهای مرجع، به این مسئله دامن زده و انتقال تجربه را سخت می کند. به ناچار بسیاری از مطالعات من از منابعی با زبان های اسلوونیایی و آلمانی بوده و گمان نمی کنم که مورد استفاده مخاطبان قرار گیرد. علاقه مندان می توانند با جستجوی کلید واژه هایی مانند AZ Hive یا pcele kontejner که به معنای کانتینر زنبورداری است، به اطلاعاتی در این زمینه دسترسی پیدا کنند.
برای حل مشکل دسترسی به اطلاعات و آشنایی با مطالب جدیدی که در این زمینه وجود دارد، به فکر انتشار کتابی در این باره بودم. اما قالب کتاب، کند تر از پیشرفت هایی است که در این زمینه خواهیم داشت لذا تصمیم گرفتم که تمامی مطالب را جمع آوری کرده و به انضمام تجربه های جدیدی که انجام می شود از طریق فضای مجازی به اطلاع همکاران برسانم که از سه سال پیش این کار در حال انجام است.( اطلاعات مربوط به آدرس صفحات اینترنتی در پایان متن موجود است)
قبل از ورود به بحث بفرمایید شیوه ی زنبورداری کابینی قرار است کدام یک از مشکلات زنبورداران را حل کند ؟ فایده ی این شیوه چیست؟
حسین حکمت : زنبورداری به شیوه ی کابینی، تلاشی است برای طراحی بهتر کندو و استفاده از فنون و لوازم مدرن برای جابه جایی راحت تر زنبورستان. با استفاده از کندوی کابینی، مدیریت کندوها و با استفاده از سازه ی کابین ، جابه جایی کندوها آسان تر خواهد شد.
برخی از مزیت های این شیوه موارد زیر است :
– سرقت کندوها دشوارتر خواهد شد.
– عمر کندوها در کنار هم و در محافظت سازه، از پنج سال به سی سال می رسد.
– مشکل چسبیدن قاب ها به یکدیگر و بدنه کندو و سختی مدیریت و حمل طبقات کندو حل خواهد شد.
– مشکلات کوچ و استفاده از کارگر به کمترین حد خواهد رسید.
– زنبورستان جای کمتری اشغال کرده و زنبوردار تمرکز بیشتری خواهد داشت.
– کار در هوای نامساعد مثل آفتاب شدید، وزش باد یا حتی هوای بارانی ممکن خواهد شد.
– رطوبت، حیوانات مزاحم و خطرات طبیعی کمتر به کندوها صدمه خواهند رساند.
– فضای کاری زنبوردار و وسایلش دلچسب تر خواهد بود و عملیات یادداشت برداری، رکوردگیری و پیوند در فضای کابین با تسلط بیشتر انجام می شود.
– در طولانی مدت هزینه و زحمت کوچ و استهلاک کندوها کمتر می شود.
– استفاده ی بیشتر از پوشش گیاهی مناطق مختلف، ممکن می شود.
– به علت عایق بندی کابین، تلفات و مصرف عسل زنبورها در زمستان کمتر می شود.
– توانایی کنترل دمای کندوها و کابین در زمستان که برای شروع بهاره ی بهتر و تولید ملکه، کاربرد دارد.
– از همه مهمتر استفاده از این روش باعث حفظ سلامت جسمی و روانی زنبوردار می شود.
به طور مشخص بفرمایید در کدام بخش از اروپا زنبورداری به روش کابینی گسترش دارد ، آیا در همه ی آن مناطق این کار به یک شیوه انجام می شود یا سبک های متفاوتی دارد؟
حسین حکمت : استفاده از این شیوه به ترتیب در کشورهای اسلوونی، رومانی، شبه جزیره ی بالکان، اتریش و آلمان متداول است . کمتر از نیم قرن است تعداد قابل توجهی از زنبورداران این مناطق از اشکال مختلف این شیوه استفاده می کنند . آنها در زمینه ی مدل های سازه ، حمل و نقل و نوع کندویی که به کار می گیرند ، متفاوت و دارای تنوع هستند. مثلاً در اسلوونی بیشتر از کندوی کابینی استفاده می شود و در رومانی مدل هایی از کندوی دادانت نیز در کابین مورد استفاده قرار می گیرد.
آیا منظور از کندوی کابینی کندوهای پشت باز هستند؟
حسین حکمت : بله، در زبان انگلیسی به کندوهایی که بر خلاف استاندارد دادانت و لانگستروت از دیواره های کناری باز می شوند، Side Opened گفته می شود که می توان در فارسی به آنها ” کندوهای در جانبی” لقب داد. کندویی که ما از آن به عنوان ” کندوی کابینی ” نام می بریم، نوعی کندوی در جانبی است که در آن از پشت باز می شود. قاب ها پس از باز شدن این در ، به صورت کشویی در کندو قرار می گیرند. انتخاب این نام در فارسی ، به خاطر استعداد این کندو برای چیده شدن روی همدیگر و ایجاد دیواره های اتاقک یا کابین است .
علت نام گذاری اتاقک زنبورداری با عنوان کابین هم به این خاطر بود که اشاره داشته باشد به یک فضای کوچک که در آن عملیات خاصی انجام شده و حالت متحرک آن به ذهن متبادر شود. این واژه در انگلیسی به معنای اتاقک و کلبه است اما برای اتاق هدایت قطار، هواپیما و غیره هم از آن استفاده می شود.
لطفاً در مورد اجزاء کندوی کابینی و کاربرد هر یک از آنها بیشتر توضیح دهید ؟
حسین حکمت : کندوی کابینی مدلی اصلاح شده از ” کندوی آ-زی ” کشور اسلوونی است که با اندازه های استاندارد لانگستروت سازگاری دارد و مزایای دیگری هم به آن اضافه شده. این کندو دارای مدلهای دو و سه طبقه است که به ترتیب حجمی معادل ۲۶ و ۳۹ قاب لانگستروت را در خود جای می دهند. بین طبقات این کندو می شود از جداکننده ی فضای دو طبقه یا شبکه ی محدود کننده ی ملکه استفاده کرد. این کندو قابلیت استفاده از شربت خوری چهار لیتری برای هر طبقه و شربت خوری قابی را دارد و طرح های ابتکاری جالبی راجع به استفاده از شربت خوری با بطری هم در آن قابل اجرا است.
در قسمت پایین هر طبقه ی کندو ، بین دیواره های راست و چپ ، سه لوله با فاصله کار گذاشته شده که وزن قاب ها روی این لوله ها قرار می گیرد . قاب ها از چهار نقطه در جلو و عقب کندو ، به بدنه و در داخلی محکم شده و هنگام بازدید به صورت کشویی بیرون کشیده می شوند.
درهای داخلی کندو ، بعد از فضای خالی پشت در اصلی قرار گرفته و دارای یک چهارچوب چوبی و توری میانی است ، در حالی که در بیرونی از جنس فوم است. این کندوها در قسمت کف مجهز به توری ضد واروآ هستند و جلوی در پرواز ، سکوی پرواز جدا شونده دارند.
خب کشورهایی که در آنها زنبورداران از شیوه ی کابینی استفاده می کنند را نام بردید ، آیا هر یک از کشورها مدل مخصوص به خود را دارد یا مثلاً یکی دو شیوه در کل این کشورها مرسوم است؟
حسین حکمت : در همه ی این کشورها از انواع کندو نظیر کندوهای کابینی، لانگستروت، دادانت و طرح های کشویی در کابین استفاده می شود. کابین ها هم اندازه و طرح های متنوعی دارند ، اما همانطور که گفتم ، در اسلوونی ، کندوی کابینی بیشتر مرسوم است و در رومانی کندوهای استاندارد دادانت . در باقی کشورها، از هر دو نوع استفاده می شود.
بیایید کمی این دوشیوه را بررسی کنیم. فکر می کنم شما روش اسلوونیایی را ترجیح داده اید ؟ در حالی که روش رومانیایی هم مزایای مخصوص به خود را دارد. تفاوت های این دو شیوه را بیشتر توضیح دهید و بفرمایید چرا شما روش اسلوونیایی را برگزیده اید؟
حسین حکمت : بله ، درست است ، بنده برای کندو و سازه های کابینی که در اسلوونی انجام شده ، اصالت قائلم و آن را راهگشای مشکلات حرفه ی زنبورداری می دانم.
لطف کنید اول روش رومانیایی و بعد اسلوونیایی را به تفکیک توضیح دهید و بعد آنها را مقایسه بفرمایید.
حسین حکمت : بگذارید به جای روش اسلوونیایی و رومانیایی، از مسئله ای صحبت کنیم که اساساً باعث این تفاوت شده و آن مسئله ای نیست جز تفاوت بنیادین طراحی کندو در دنیا. رومانیایی ها بیشتر از کندوهای استاندارد دادانت در کابین بهره می برند که معمولاً بیست قابه و کشویی هستند. البته با همین حدود اندازه کندوهای متنوعی نیز ابداع کرده اند و در سطح وسیعی با آن کار می کنند. در مقابل کشور اسلوونی سابقه ای قریب به ۲۰۰ سال در استفاده از کندوی کابینی دارد که شالوده ی این شیوه از زنبورداری با کیفیت را شکل می دهد.
از نظر تاریخچه ، در دنیا دو نوع کندو داریم که یکی کمتر شناخته شده است . می توان گفت هر دو نوع نشأت گرفته از کشورهای اتریش و آلمان هستند که بعدها در نقاط دیگری از دنیا نظیر آمریکا و اسلوونی بهینه ، ثبت و ترویج شده اند. در یک سوی ماجرا استانداردهای دادانت و لانگستروت قرار دارد و در سمت مغفول مانده ی دیگر، کندوهای در جانبی .
تقریباً در همان دوره ای که آقای لانگستروت در آمریکا و آقای دادانت در فرانسه و سپس آمریکا در حال ثبت و ارائه ی استاندارد های خود بودند ، فردی به نام آگوست وون برلپش (August von Berlepsch) در آلمان استانداردی از کندوی در جانبی ارائه داد که در آن منطقه از اروپا رایج شد و پنجاه سال بعد در اسلوونی اصلاح و متداول شد و استفاده از آن در نقاط دیگر جهان نیز در حال افزایش است.
همه ی این استاندارد ها در حوالی سال ۱۸۵۲ میلادی ارائه شدند و علت اینکه از اصطلاح ” ارائه ی استاندارد” به جای اختراع استفاده می کنم، این است که پیش از آنکه آنها این نوع کندو را ثبت کنند ، استفاده از اندازه ها و اشکال متفاوتی از آن کندوها مرسوم بوده است. هنر بی مثال این افراد، کشف مجموعه ای از کاربردی ترین اندازه ها و تکنیک های خاص بوده است که به شکل واحد ارائه داده اند و عمرشان را برای ترویج و تداول آن صرف کرده اند . می دانیم که اگر این استانداردها از کیفیت لازم برخوردار نبود پس از مدتی، شامل تحول می شد.
سرنوشت کندوهای در جانبی بعد از برلپش چه شد؟
حسین حکمت : در واقع کندویی که برلپش معرفی کرد ، مثل یک کمد ایستاده بود که قاب ها در طبقاتش چیده می شدند ، البته نه به شکل قفسه های کتاب و کشویی. این کندو در اتریش و آلمان مرسوم شد تا اینکه پنجاه سال بعد یعنی در سال ۱۹۰۲ میلادی ، فردی به نام آنتونا نیدرسیچ Antona Znidersic طرحی هوشمندانه و بهینه از کندوی برلپش ارائه داد که امروز دنیا آن را با حروف اول نام او می شناسد. کندوی آ-زی. ( AZ Hive ) کشور اسلوونی به خاطر داشتن این کندو و سازنده اش مفتخر است ، اگر چه تلاش خاصی برای ترویج آن در نقاط دیگر دنیا نشده است.
این نوع کندو هم مانند یک کمد دو یا سه طبقه است که قابها مثل کتاب و به صورت کشویی درون آن جای می گیرند . در طراحی این کندو برای بسیاری از مشکلات و مسائل زنبورداران راه حل های خوبی در نظر گرفته شده و در حال تحول است. اساساً می توان وجود شیوه ی کابینی به شکل اتاقک متحرک و یا ثابت (Bee House) را مرهون ابداع این نوع کندو دانست.
پس ابداع این نوع کندو مقدمه ی ابداع شیوه ی زنبورداری کابینی شد. درست است؟
حسین حکمت : بله، مشخصاً تاریخ نشان دهنده ی این روایت است. ریشه ی زنبورداری کابینی بر می گردد به اتاقک های زنبورداری ثابت که در مهد زنبورداری دنیا یعنی کشورهای اتریش، آلمان، اسلوونی و همسایگانشان مرسوم بوده و هست. این اتاقک ها از چند قرن پیش در این منطقه مرسوم است. در ابتدا از کندوی حصیری و گلی در قفسه ها ی این اتاقک ها استفاده می شد و از حدود ۱۵۰ سال پیش، استفاده از کندوهای ” در جانبی” شروع و سیر تحول آنها در این اتاقک ها سپری شد. در سده ی اخیر، تلاش هایی برای متحرک کردن اتاقک ها صورت گرفت که به زنبورداری کابینی منتهی شد.
فرمودید از کندوهای متداول از جمله دادانت هم به صورت کندوهای کشویی در زنبورداری کابینی استفاده می شود . لطفاً به تفاوت های استفاده از کندوهای اسلوونیایی و کندوهای متداول در زنبورداری کابینی اشاره بفرمایید.
حسین حکمت : بله، تقریبا به همان اندازه که ما کابین و اتاقک ثابت زنبورداری با کندوهای کابینی داریم، از کندوهای دادانت و لانگستروت هم در سازه ی کابین استفاده شده است. تفاوت کار با این دو بیش از آنکه مربوط به حمل و نقل کندوها باشد ، معطوف به شیوه ی استفاده و کار با کندوهاست.
در کابین هایی که از کندوهای کشویی استفاده می کنند ، معمولاً زحمت بیرون کشیدن کندوها به روی میز کار یا سختی طراحی کشوها آزاردهنده است. از طرف دیگر با استفاده از کندوی لانگستروت و دادانت ، شما مجبور به حمل طبق هستید و سختی بازدید این نوع کندوها مثل چسبندگی ، نوع دسترسی به قابها ، تغذیه و غیره هنوز وجود دارد.
در واقع همان قدر که کابین در کوچ مکانیزه به شما کمک می کند ، کندوی کابینی باعث سلامت شما و مدیریت آسان ترزنبورستان می شود. به همین علت فکر می کنم که داشتن کابین با کندوی لانگستروت و دادانت اگرچه حرکتی رو به جلو در زمینه ی کوچ است اما استفاده از کندوی کابینی است که رنج های زنبورداری را به حداقل خواهد رساند.
اجازه بدهید نکته ای را توضیح دهم. از بررسی تصاویری که پیش از این شما از زنبورداری کابینی انتشار داده اید بحثی باقی نمی ماند که استفاده از کندوهای دادانت و لانگستروت در اندازه های معمولی که نیاز به استفاده از طبقه دارند زحمات و مشکلات زیادی را در کابین ایجاد می کند ، بحث بنده مبنی بر مقایسه ی کندوهای افقی دادانت با کندوی کابینی است. کندوهای افقی دادانت دارای حدود ۲۰ قاب هستند و هر قاب آنها یک و نیم برابر کندوهای لانگستروت مرسوم ما مساحت دارد ، یعنی این کندوها چیزی معادل یک کندوی لانگستروت سه طبقه گنجایش زنبور دارند. این کندوها طبیعتاً دیگر نیازی به استفاده از طبقه ندارند. به نظر می رسد این نوع کندو رقیب قابلی برای کندوی کابینی اسلوونیایی باشد. آیا اینطور نیست؟
حسین حکمت : بگذارید یک محاسبه سریع و تقریبی از فضایی که ۲۰ قاب دادانت می دهد در مقایسه با کندوی کابینی بکنیم و بعد ادامه دهیم تا ارقاممان دقیق تر باشد. کندوی بیست قابه افقی دادانت حدود ۲۵۰۰۰ سانتی متر مربع، فضا در اختیار زنبورها قرار می دهد و کندوی ۲۴ قابه کابینی سازگار با لانگستروت ۲۳۰۰۰ سانتی متر مربع . هر طبقه ی ده قابه از لانگستروت نیز حدود ۹۰۰۰ سانتی متر مربع.
و این در حالی است که کندوی افقی دادانت سطح کمتری از کناره کابین را اشغال می کند و در نتیجه می توان از تعداد بیشتری از آن در یک کابین استفاده کرد.
حسین حکمت : مسئله ی اشغال فضا و محدودیت وزن بسیار پیچیده است . این کندوها از طول و عرض تفاوت عمده ای ندارند اما در ارتفاع دارند. حدود ده تا پانزده سانت ارتفاع کابینی بیشتر است که اگر شربت خوری را هم در نظر بگیرید ، چون قاب اشغال می شود یا یک شربت خوری نیم طبقه با ده سانت ارتفاع می آید روی کندوی افقی، تفاوتی نخواهند داشت.
برای حل این مشکل می توان از همان شربت خوری قابی یا بهتر از آن از سیستم های جدید تغذیه مبتنی بر شلنگ کشی بین مخزن تا کندوها برای تغذیه استفاده کرد که هیچ فضایی را از کندو اشغال نکند. البته بنده معتقد به استفاده از کندوهای افقی به تنهایی نیستم چون تا سقف کابین را نمی توان به آنها اختصاص داد. می توان از یک سیستم ترکیبی استفاده کرد که در پایین کندوهای افقی و در بالا کندوهای کابینی استفاده شوند.
حسین حکمت : راستش قضیه مثل ورزش کشتی نیست که یکی به برتری مطلق برسد. در واقع هر کدام مزایایی دارد و معایبی که توضیحشان کمی وقت و نکته سنجی می خواهد ، کندوهای کابینی در ارتفاع راحت تر اند و کندوهای لانگستروت و دادانت در قسمت پایین کابین کارایی بیشتر دارند. به طور کلی ورود استاندارد دادانت با کندوهای افقی به ایران کار را پیچیده می کند ولی شاید نیاز باشد. از طرف دیگر تبادل قاب بین کندوهای کابینی و افقی، دشوار خواهد بود. نکته دیگر هم محدودیت وزن کابین است که اجازه نمی دهد شما از تمام فضا برای کندو استفاده کنید و نهایتا تا سه ردیف از هر نوع کندو، عملی خواهد بود.
در کندوهای لانگستروت وقتی کندوی ما ده قاب جمعیت دارد و ما می خواهیم یک قاب را برای بازدید بیرون بکشیم خیلی وقت ها کار با دشواری همراه است و تعدادی زنبور کشته می شوند. حالا در کندوی کابینی می خواهیم این قاب را در طول به بیرون بکشیم که سطح اصطکاک بیشتری دارد . آیا در کندوی کابینی این مشکل تشدید نمی شود؟
حسین حکمت : خیر، تسهیل می شود، به این صورت که در کندویی که پر از قاب است، ابتدا شما قابهای دوم تا چهارم را کمی به سمت وسط می کشید و قاب اول بدون تلفات و استرس زنبور بیرون می آید. این امکان در مورد هر قابی که اراده کنید، در این کندو شدنی ست.
نکته دیگر اینکه الآن کندوهای کف باز رایج شده اند ، در کندوی کابینی اگر آن را کف باز بسازیم در عقبی اش امکان فرار هوا را به شدت دارد ، آیا امکان ساخت کندوهای کابینی به صورت کف باز وجود دارد؟
حسین حکمت : ببینید، اهداف عمده در کف باز کردن کندوهای لانگستروت نکاتی است از قبیل تهویه مناسب، امکان کوچ در روز و خروج زباله و کنه از کف کندوها . این در حالی است که تمامی این اهداف در کندوی کابینی به شکلی دیگر اما موفق پیگیری می شود.
در مورد تهویه ، کندوی کابینی از دیرباز یکی از بهترین تهویه ها را داشته و این به علت قرارگیری کندوها کنارهم و نفوذ کمتر رطوبت ، کشیدن رطوبت کندو به وسیله ابر در قسمت پشتی و امکان تنظیم آن است. تحقیقاتی که در کشور اسلوونی انجام شده نشان می دهد که عسل به دست آمده از این نوع کندو ، به نسبت انواع دیگر ، دو درصد رطوبت کمتری دارد.
از سوی دیگر در کف کندوی کابینی برای مبارزه با کنه ی واروآ و دفع زباله، توری مجزایی تعبیه شده است. در مورد کوچ در روز هم با باز گذاشتن در پشتی و تهویه کندوها از توری در داخلی، حمل امکان پذیر است.
در کندوهای کف باز ، در واقع ما به زنبور اجازه می دهیم میزان تهویه را خودش تنظیم کند در حالی که وقتی کندو در جانبی دارد این مهم محقق نمی شود چرا که هوا خود به خود از منافذ کناره های در جریان خواهد داشت. ویژگی دیگر کندوهای کف باز این است که کنه از کف کندو بیرون می افتد و از سیستم خارج می شود اما در اینجا هر وقت زنبوردار بخواهد سینی کف را تمیز کند شاید تعدادی از آنها خارج شوند و بقیه این فرصت را دارند که روی بدن زنبورها بازگردند.
حسین حکمت : در مورد عملکرد زنبور برای تهویه در کندوهای کف باز هنوز اطلاعات دقیق و عملی ندارم . در مورد کندوی کابینی هم مطالعات مدونی در این زمینه ی خاص ندیده ام ، البته انجامش لازم و جالب است. اما چند نکته به ذهنم می رسد :
در هر نوع کندویی، زنبورها با توجه به ساختار کندو ، رفتارهایی را برای تهویه ی بهتر از خود بروز می دهند، مانند جمع شدن در گوشه ای از کندو یا بیرون دریچه ی پرواز ، بال زدن روی قابها یا سکوی پرواز و … . البته وظیفه ی ما است که کندو را به شکلی طراحی کنیم که تهویه تسهیل شود.
در کندوی کابینی هم ، نباید هوا جریان سریع داشته باشد، چون زنبور نسبت به جریان سریع هوا بسیار حساس است. اما این کندو قابلیت کنترل جریان هوا از کف را دارد. حتی در مواقع اضطراری مثل گرمای شدید ، کوچ یا حبس زنبورها در روز به دلیل سم پاشی، امکان تهویه کامل از طریق باز گذاشتن در پشتی و استفاده از توری ها وجود دارد.
در مورد سیستم کف باز درست می گویید. باز بودن کف کندو باید کنه را از محیط فعالیت زنبورها حذف نماید به گونه ای که نتواند دوباره بازگردد. البته در بسیاری از کندوی های کف باز جدید، زیر توری بسته است ، خالی نیست تا کنه به زمین بیفتد. سینی دارند یا از تخته های دارای نمودار در آنها استفاده شده.
به هر حال در کندوی کابینی محفظه ای بین توری و کف کندو وجود دارد که زنبور به آن راه ندارد . می توانید کف آن از کاغذ روغنی و چرب استفاده کنید تا کنه ها بعد از افتادن به آن بچسبند و نتوانند روی بدن زنبورها بازگردند.
مسئله ی زباله های کندو که عنوان کردم نیز، موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده. این موضوع به خاطر استفاده از کیک های پروتئینی و پوره های به جامانده از آنها اهمیت پیدا می کند. در این نوع کندو امکان دفع زباله ها بدون جابه جایی قاب ها وجود دارد . دفع این زباله ها از آسیب به زنبور و هدر رفتن وقت و انرژی جمعیت جلوگیری می کند.
آیا زمانی که از فوم به عنوان در پشتی استفاده می شود کندو غیر از دریچه ی پرواز منفذ دیگری نخواهد داشت؟
حسین حکمت : خیر، نخواهد داشت. البته در مواردی می توان با دادن حالت به فوم ، بخصوص در قسمت پایینش، تهویه کندو از قسمت توری کف را شدت داد که این اقدامات اضطراری بوده و مدت کمی در سال نیاز می شود.
نکته ی دیگری که شما اشاره کردید این بود که زحمت کار با کندوی کابینی کمتر است؟ چه تفاوتی از نظر میزان یا سختی کار بین کندوهای معمولی با کندوی کابینی وجود دارد؟
حسین حکمت : در یک جمله می توانم بگویم: اگر افراد با کندوی کابینی تجربه کار داشته باشند ، دیگر حاضر نخواهند بود با کندوی لانگستروت کار کنند. البته این ادعا به این معنی نیست که زحمات مدیریت کندو حذف شده است بلکه جزییات آزاردهنده ی کندوی لانگستروت و ماهیت خشن و مردانه ی کار با آن مانند بلند کردن تک تک قاب ها و طبقات برای بازدید حذف شده . البته کمی زحمت در این کار اجتناب ناپذیر است.
به هر حال تفاوت های ملموسی بین این دو نوع کندو وجود دارد :
چسبندگی قاب به بدنه کندو و نیاز به اهرم حذف شده و زنبور نیز از مشغله ی چسباندن قاب ها به بدنه ی کندو و قاب های دیگر برای ثابت کردن آنها خلاص می شود.
در کندوهای لانگستروت، زنبور ها بره موم را دقیقاً در نقاطی قرار می دهند که زنبوردار می خواهد از آنجا قاب را در دست بگیرد . این باعث سختی کار می شود. هنگام کار با کندوی کابینی این مشکل وجود ندارد.
ماهیت کارهایی نظیر برداشتن در فوقانی کندو ، شربت خوری روی قابی یا طبق های سنگین کندوهای لانگستروت با کارهایی مانند برداشتن فوم یا ابر اسفنجی پشت کندو یا بازکردن در داخلی کندوی کابینی عوض می شود.
در استفاده از کندوی کابینی، اغلب حتی نیاز به بلند کردن قابها برای بازدید ندارید . همانطور که به شکل کشویی، قاب را بیرون می کشید، پس از دیدن دو طرف قاب، آن را به جای اول بر می گردانید.
در مورد تلفات زنبورها طی بازدید ، شاید این بیشتر بستگی به شیوه ی کار زنبوردار داشته باشد و تفاوت عمده ای در این دو نوع کندو، ندیده ام.
نکته ی ظریف دیگری که در این نوع کندو هست، این است که شاخون زدن زنبورها ، به علت امکان استفاده از تکنیک چرخاندن قاب ها کمتر می شود. این به دلیل حذف حالت حلالی شان در پایین قابها است که جای مناسبی برای درست کردن شاخون توسط زنبورهای کارگر است.
اینکه ما یک قاب را بچرخانیم در چرخه ی زندگی زنبورها ، به خصوص لاروها یا شفیره ها اختلال ایجاد نمی کند ؟ آیا مطالعه ی دقیقی در این خصوص صورت گرفته است؟
حسین حکمت : در مورد مطالعات دقیق، هنوز اطلاعی ندارم اما در آینده حتماً حرف های بیشتری در این زمینه و چند موضوع دیگر از عملکردهای این کندو خواهم داشت، در این مورد چند مسئله وجود دارد که می شود به آنها اشاره کرد :
اول اینکه به طور کلی به علت زاویه ی خاص سلول ها، ملکه و زنبورها از این مسئله استقبال نمی کنند اما به این معنی نیست که کار را متوقف یا کم کنند.
دوم اینکه در تجربه ی شخصی ام که در مورد تمامی کندوها انجام شد، با این کار خللی در رشد و تکامل نوزادان و غیره مشاهده نشد اگرچه احساس شخصی ام این بود که کمی باعث اکراه ملکه به طور موقت شده است.
سوم اینکه این تکنیک حدود صد سال است که توسط کاربران این نوع کندو در اسلوونی به کار گرفته می شود و اهداف و مزایایی دارد که خود شرح کاملی می طلبد.
به هر حال زنبور از ایجاد آن زاویه ی رو به پایین حجره ها اهدافی دارد. مثلاً برای جاری نشدن عسل هنگام ذخیره ی آن مؤثر است یا با وجود این زاویه نوزادان در دوران شفیرگی توسط جاذبه به سمت انتهای بدنشان کشیده می شوند خب اگر ما قاب را برعکس کنیم ، به نظر بی تبعات نیست. اگر این کار را نکنیم آیا خللی در کار پیش می آید؟
حسین حکمت : نخیر خلل جدی پیش نمی آید، همانطور که در انواع کندو این طور است. اما این تکنیک معمولاً برای وادار کردن زنبورها به کامل کردن قسمت پایین شان با هدف تولید شاخون کمتر و افزایش فضای تخم گذاری و ذخیره عسل و گرده در هر قاب است. البته بدون این تکنیک هم اگر جمعیت و محیط در شرایط ایده آل قرار بگیرد، زنبور مجبور به استفاده از تمام فضای قاب خواهد شد، اما این کمتر اتفاق می افتد.
برای رسیدن به این نتیجه کار دیگری هم می توان کرد . اگر اندازه ی برگه ی موم را طوری انتخاب کنیم که کل مساحت داخل قاب را بپوشاند این هدف محقق خواهد شد ، البته اخیراً کارشناسان توصیه می کنند تنها از یک نوار سه سانتیمتری موم سرپولک استفاده نماییم.
حسین حکمت : بنده گمان نمی کنم که لارو یا عسل از سلول خارج شود و این را نه به دلیل قواعد فیزیکی حاکم، بلکه به دلیل تجربه ی اسلوونیایی ها از این تکنیک و تجربه شخصی ام عرض می کنم. نکته ی ظریفی نیز وجود دارد و آن مدیریت زوایای سلول توسط زنبور و اصلاح آن است که در این مورد به تحقیقات بیشتری نیاز داریم.
به هر حال بنده در این مورد پیشنهاد پیشکسوت ها را مد نظر دارم که می گویند بهتر است در کار زنبور دخالت نکنیم ، شاید تبعات بسیاری از کارهایی را که انجام می دهیم را خودمان هم ندانیم.
حسین حکمت : با پوشاند تمامی قاب توسط برگه موم و استفاده از تمامی مساحت شان به دلایل مختلف، موافقم.
مسئله ی واگذاری کامل امر سلول بافی به زنبوران با استفاده از یک نوار سه سانتیمتری از برگه موم هم مسئله ی جدید و جالبی است و با توجه به نقش اندازه ی سلول ها در تکامل لارو و ویژگی های فیزیولوژیک هر نژاد ، بسیار منطقی به نظر می آید اگرچه کار زنبوردار سخت تر می شود. برای درک بهتر این مسئله مثالی هست: می گوییم تفاوت ملکه و کارگر تنها به علت تفاوت غذایشان است اما یک نکته ی مهم یعنی تفاوت اندازه سلول پرورش آنها را نادیده می گیریم. در مورد نرها نیز همینطور است.
در مورد ندانستن تبعات کارهای ما انسان ها، مسئله بسیار عمده تر از این حرف هاست و به نظر من هنر در امتحان نکردن روش های تازه نیست ، بلکه هنر در حفظ راه های برگشت به حالت اولیه به صورت همزمان است. این قاعده از تلقیح مصنوعی ملکه، تا تمامی دخل و تصرفات ما در عالم، جاری است.
منظور شما از جمله ی “حفظ راه های برگشت به حالت اولیه به صورت همزمان” چیست؟
حسین حکمت : راه برگشت به حالت اولیه را می توان با یک مثال توضیح داد. مثلاً در کنار تلقیح مصنوعی، حتی به شکل محدود و آزمایشگاهی ، روی ارتقاء کیفیت باروری طبیعی کار کنیم تا اگر در علم تلقیح مصنوعی با فرض همه گیری اش در دنیا ، شکست خوردیم ، امکانی برای بازگشت به وضع اول یا بهتر از اول برای زنبوردار و زنبور در طبیعت وجود داشته باشد و این در مورد سایر تصرفات و راه های بی بازگشتی که در محیط زیست رفته ایم هم صادق است.
فرض کنید می خواهیم عسل گیری کنیم ، چطور باید زنبورها را بتکانیم ، حجم زنبوری که در زمان تکاندن قابها به پرواز در می آیند در کابین با ما چه خواهند کرد؟
حسین حکمت : تکاندن قاب در این نوع کندو معمولاً نیازمند استفاده از قطعه ی « پیش بند » است. دلیل این نامگذاری این است که این قطعه در زمان تکاندن برای امنیت بیشتر جمعیت ، به جلوی کندو وصل شده و به راحتی جدا می شود. معمولاً در فضای نیمه بسته ی کابین زنبورها کمتر می توانند جولان و آزار دهند اما به هر حال میزانی از سرگردانی و معطلی زنبورها اجتناب ناپذیر است.
در مورد کابین هم لطفاً توضیح دهید ، آیا کابین ها انواع متفاوتی دارند؟
حسین حکمت : در کشورهای معدودی که نام برده شد، انواعی از اتاقک های ثابت و متحرک زنبورداری با اندازه و ویژگی های متنوع مورد استفاده قرار می گیرند. من تا به حال ندیده ام که دسته بندی دقیق و جامعی از انواع آنها در این کشورها منتشر شده باشد. به همین خاطر برای فهم بهتر مسئله خودم دسته بندی هایی را برای آنها درنظر گرفتم که امیدوارم به مرور و با کار بیشتر در عمل، اصلاح و کامل شود.
بسیار عالی ، خواهش می کنم این دسته بندی ها را ذکر بفرمایید.
حسین حکمت : این دسته بندی ها به طور کلی، از نظر زنبورداری ثابت یا کوچ رو به دو گونه ی «اتاقک زنبورداری» برای زنبورداری ثابت و « کابین زنبورداری» برای سازه های اتاق دار متحرک، تقسیم می شود.
دسته بندی دیگری نیز وجود دارد که ناظر بر وجود یا عدم وجود اتاقک به همراه کندوهاست. به این معنی که، دو دیواره کندو که بینشان فضایی ایجاد شده باشد را «کابین» و دیواره هایی از کندو که فضای بسته ای ندارند را «مجموعه کندو» نامیده ام.
در هر دو مورد، یعنی کابین و مجموعه کندو، ما دو نوع طراحی و کاربرد در دنیا داریم که عبارتست از دسته بندی های «چرخدار» و «پایه دار». کابین و مجموعه کندوهای چرخدار برای جابه جایی به کشنده متصل شده و یدک کشیده می شوند و در مقابل، کابین و مجموعه کندوهای پایه دار روی سطح صاف تریلر، وانت، کامیونت کفی یا تریلی، بارگیری و حمل می شوند.
نکته اینکه در هیچکدام از این موارد شما نیاز به جرثقیل و یا بلند کردن اجسام سنگین ندارید . حتی در سیستم های پایه دار بارگیری و تخلیه با استفاده از جک های روغنی و به سرعت انجام می شود.
وقتی برای بلند کردن کابین های پایه دار، جک روغنی را در محل یکی از پایه ها قرار دهیم ، با توجه به وزن کابین آیا شاسی آن تاب بر نمی دارد؟
حسین حکمت : خیر، چند نکته وجود دارد، یکی اینکه برای هر کابین دو جک روغنی نیاز هست ، دوم اینکه پایه ها باید دو به دو بالا یا پایین بیایند تا فشار کمتری به شاسی وارد شود و این کار بین پایه های جلو و عقب کابین متناوب تکرار شود. سوم اینکه شاسی معمولاً تا بیست سانت اختلاف ارتفاع در دو سر کابین را تحمل می کند ولی برای بلند مدت ، بهتر است کابین تراز شود. به طور معمول بارگیری یا تخلیه کابین ها کمتر از یک ساعت طول می کشد و از نظر سنگینی کار با پنچرگیری شباهت دارد. در زمان بارگیری آخر کار ، پایه ها که کمی سنگین هستند، جدا شده و در مقصد دوباره کارگذاشته می شوند.
به طور کلی، طراحی کابین و کار با پایه ها نیازمند دقت و ملاحظاتی است که عدم توجه به آنها می تواند دردسرساز باشد. تجربه و محاسبات در این زمینه اهمیت خاصی دارد. خوشبختانه این کار در کشورمان هم تجربه شده و نتایج آن امید بخش بوده است.
از بیان این دسته بندی ها متشکرم ، اما از همین ابتدا بیایید مشکل اساسی این کار را مد نظر قرار دهیم ، شاید علت اساسی اینکه تا به حال کسی در ایران سراغ این روش از زنبورداری نرفته است هزینه های بالای آن باشد ، یک زنبوردار چگونه باید هزینه های خرید یا ساخت چنین تجهیزاتی را تأمین نماید.
حسین حکمت : در مورد هزینه ها، در طولانی مدت و با رعایت روش های خاص، بنده معتقد نیستم که زنبورداری کابینی هزینه بیشتری از مدل موجود داشته باشد. بلکه به عکس. معتقد به صرفه و بازده بیشتر زنبورداری کابینی نسبت به زنبورداری متداول هستم.
این صرفه و بازده بیشتر به چه دلیل است؟ در ظاهر هر طور حساب کنید هزینه ها چند برابر می شود؟
حسین حکمت : ببینید، بهتر است ما هزینه ها را ابتدا به دو دسته تقسیم کنیم، هزینه های پنهان و هزینه های آشکار.
منظورم از هزنیه های پنهان، رنج های بی شمار یک زنبوردار هنگام کار با کندو ، کوچ، هزینه ی درمان کمر، زانو و فرصت هایی است که در زندگی به علت سختی کار، از دست می دهد. بخشی از این هزینه های پنهان متوجه ی خانواده و جامعه نیز هست. از سوی دیگر هزینه های آشکار، هزینه هایی هستند که با وجود سرمایه گذاری اولیه، در تمام سال های اشتغال به زنبورداری برای مواردی نظیر نوسازی تجهیزات می پردازیم ، دخل و خرج در این کار یک مسئله دفعتی نیست و جریان دارد.
برای محاسبه ی منصفانه ی هزینه های آشکار، بهتر است هزینه های اولیه خرید کندو، هزینه کارگر، کوچ، خسارت های احتمالی در اثر سرقت، سیل و همچنین هزینه های ثانویه از جمله استهلاک و تعویض کندوها را در یک بازه ی زمانی سی ساله در نظر بگیریم.
آیا چنین محاسبه ای زنبورداری کابینی را به صرفه نشان می دهد؟
حسین حکمت : شاید بهتر باشد هر کسی با توجه به شرایطش این محاسبه را صادقانه انجام دهد. بنده به شکل مطلق فکر می کنم که از نظر محاسبات ریالی ، زنبورداری کابینی به صرفه خواهد بود. اگرچه همانطور که پیشتر گفتم، تمام مسائل ریالی نیست و موضوع ارتقاء کیفیت کار و زندگی قشری از جامعه در میان است.
اینکه می گویم هر فرد با توجه به شرایطش محاسبه کند ، به این دلیل است که مثلاً زنبورداری کابینی معمولاً برای کار با جمعیت های کوچک مناسب نیست اما به همان میزان کار با جمعیت های بزرگ را راحت می کند. همینطور زنبورداری را برای زنان و افراد مسن، آسان تر می کند.
می دانیم که جمعیت های بزرگ، به شکل تصاعدی بازده بهتری نیز دارند. برای کمک به محاسبات هر فرد می توان گفت که در زنبورداری کابینی تعداد کندوها کمتر می شود و جمعیت ها قوی تر. کوچ دادن به کارگر نیاز نخواهد داشت و هزینه ی حمل، تفاوت زیادی با حالت فعلی ندارد . حتی در بعضی طرح ها می شود از هزینه های کوچ کاست. همچنین کندوها در شرایط کابینی، عمری بالغ بر سه دهه خواهند داشت که این را باید با تعویض زودهنگام کندو و طبق در روش رایج، به دلیل استهلاک مقایسه کرد.
در محاسبه ی هزینه ها بهتر است برای بعضی خطرات و تلفات نیز ارقامی قائل شد. این مسائل مقایسه را پیچیده می کند. شاید به شکل ساده بشود گفت، در زنبورداری کابینی، شما کندو و طبق را یک بار برای مدت سی سال می خرید و زحمات کوچ و زنبورداری را کم می کنید، در حالی که در روش معمول، شما هر ده سال باید هزینه اولیه را تکرار کنید و کل این سی سال مشمول سختی های فراوان باشید.
عزیزی می گفت: زنبورداری یعنی در زمان مناسب در مکان مناسب باش. اینکه این شیوه می تواند به زنبوردار قدرت تحرک بالا دهد شاید خودش عاملی باشد برای افزایش راندمان ، جبران هزینه ها و سودآوری بیشتر.
حسین حکمت : کاملاً درست است. پیش می آید که زنبوردارها از مراتع مستعد و حتی نزدیک به علت سختی جابه جایی کندوها صرف نظر می کنند، در صورتی که با داشتن کابین و هزینه ی کم می توانند قدرت مدیریت و تحرک بیشتری داشته باشند.
خب بیایید برگردیم به تقسیم بندی های شما ، فرمودید کابین ها دو نوع چرخدار و پایه دار دارند ، تفاوت اینها در چیست؟
حسین حکمت : کابین های پایه دار، دارای چهار پایه هستند که پایه ها به صورت کشویی درون هم حرکت کرده و امکان تنظیم ارتفاع و بارگیری را فراهم می کنند. اما در مورد کابین های چرخ دار، کافی ست که به کشنده متصل شده و جابه جا شوند.
هرکدام از این طرح ها دارای فواید و محدودیت هایی است و هر زنبوردار با توجه به شرایط منحصر به فردش، انتخاب می کند که کدام طرح جوابگوی نیازهای اوست. معمولاً از همکارانی که برای مشاوره اقدام می کنند ، ابتدا می پرسم که توانایی مدیریت چند کندو را دارند و با چه شکلی از جابه جایی راحت تر اند. با تریلر، سواری، وانت یا کامیونت و چند بار در سال و به چه نوع مناطقی کوچ می کنند، تا مشخص شود که چه طرحی برایشان مناسب است.
با این اوصاف شاید بهتر باشد در همین جا یک دسته بندی کنید و بفرمایید برای کدام دسته از زنبوردارها کدام یک از این طرح ها مناسب است؟
حسین حکمت : بله. به طور کلی برای افرادی که در نقاط مرتفع یا جنگلی، به شکل ثابت زنبورداری می کنند، اتاق های زنبورداری پیشنهاد می شود.
برای افرادی که وقت و تعداد کندوی کمی دارند، طرح های مجموعه کندوی پایه دار و چرخدار مناسب است که کوچ بسیار راحت و کم هزینه ای دارند اما با توجه به قابلیت کندوها، می توان بازده بسیار خوبی از همان تعداد داشت.
برای همکارانی که با تعدادی بین پنجاه تا دویست کندو کار می کنند هم، کابین های پایه دار مناسب است که با کامیونت و تریلی قابل حمل هستند.
فکر می کنم کابین های چرخدار را جا انداخته اید؟
حسین حکمت : در عمل طرح های چرخدار محدود خواهند شد به مجموعه کندوهایی که توسط سواری یا وانت کشیده شده و دارای پلاک و چراغ خطر هستند.
در مورد کابین های پایه دار باید گفت این طرح از نظر میزان کمتر هزینه خیلی مناسب است ، اما آیا می توان در زنبورداری حرفه ای از آن استفاده کرد ، مثلاً حداقل تعداد کندوی مورد نیاز برای زنبورداران حرفه ای شاید ۲۰۰ کندو باشد ، آیا می توان چنین تعدادی از کندو ها را در کابین پایه دار جای داد.
حسین حکمت : اگر منظورتان از صفت حرفه ای برای زنبورداری، استفاده ازتعداد زیاد کندو باشد، به نظرم عبارت درستی نیست. در ایران معمولاً تعداد کندوها با میزان برداشت و کیفیت علمی کار، ارتباط مستقیمی نداشته و در این زمینه هم دچار مشکلات اساسی و نیازمند تغییر هستیم. نمی شود که ما بخواهیم سیستم مکانیزه حمل و کار با کندو داشته باشیم اما بازهم از هر کندو ۱۰ کیلو عسل بگیریم. به نظرم علاوه بر تغییر کندو و حمل آن ، همزمان باید روی نژاد و مدیریت دقیق کندو کار کنیم که خوشبختانه پیش از این، اساتید محترم این کار را شروع کرده اند.
البته در پاسخ سؤال شما این را هم باید بگویم که استفاده از کابین برای تعداد ۵۰ تا ۲۰۰ کندو، کاملاً شدنی و معقول است اما از نظر فیزیکی محدودیت هایی نیز وجود دارد. مثلاً کابین هایی که با کامیونت حمل می شوند محدودیت طولی چهار تا شش متر و وزن ۴ تا ۶ تن را دارند و برای طرح های بزرگتر، باید چند کابین داشت یا تریلی ۱۲ متری را به کابین زنبورداری تبدیل کرد. البته تریلی ها برای عبور و مرور در جاده های کوهستانی محدودیت دارند. دقت داشته باشیم که در کشورهای آمریکا، کانادا، استرالیا و اکثر کشورهای اروپایی میانگین برداشت عسل سالانه از هر کندو حدود ۴۰ تا ۵۰ کیلو است و این الزاماً به دلیل طبیعت بهتر نیست. پس ما هم به جای کار با شیوه های پر زحمت و تعداد زیاد کندو بهتر است با اصلاح نژاد و مکانیزه کردن کوچ ، با تعداد کمتر کندو ، بازده بهتر داشته باشیم.
کابین های ۶ متری چه تعداد کندو را می توانند حمل کنند؟
حسین حکمت : بستگی به این خواهد داشت که از چه نوع کندویی بخواهید استفاده کنید و با چه تراکمی. به طور معمول، در یک کابین ۶ متری حدود ۷۸ کندوی دوطبقه ی کابینی جای می گیرد.
پس اگر مثلاً از کندوهای افقی دادانت یا از ترکیبی از این کندوها با کندوهای کابینی استفاده کنیم می توانیم تعداد بیشتری کندو را در کابین جای دهیم. صحیح است.
حسین حکمت : بله، با کاستن از کیفیت کار در مقایسه با کار با کندوهای کابینی، می توان تعداد زیادی کندوی لانگستروت در کابین جای داد البته این طرح نیز قدمی رو به جلو، در جابه جایی آسان تر خواهد بود.
چرا لانگستروت ، شما قبلا کندوهای افقی دادانت را معرفی کرده بودید ، فکر می کنم آن کندوها از این جهت که مساحت قابهایشان بیشتر است با تعداد کمتری از قابها فضای بیشتری را در اختیار زنبورها قرار می دهند ؟
حسین حکمت : بله، کار با کندوهای دادانت افقی ۲۰ قابه در کابین به نسبت کندوهای لانگستروت راحت تر است و کلاً استفاده از طبق ناسالم و دردسر ساز است. اما توجه داشته باشید که ما محدودیت های جدی در وزن کابین و فضای کار با کندوها بخصوص در رابطه با ارتفاع ردیف های کندو داریم.
گنجایش کابین هایی که از کندوهای لانگستروت استفاده می کنند معمولاً به دو تا سه ردیف محدود می شود و کابین هایی که از کندوهای افقی استفاده می کنند به سه تا چهار ردیف. بیشتر از این مقدار، از نظر وزنی غیراستاندارد و خطرناک و از نظر کاری، دارای مشکلاتی در مدیریت کندوهاست.
از آنجایی که دو سالی روی کندوهای کشویی نیز تحقیق و طراحی داشته ام، باید بگویم استفاده از این کندو کمی در تبادل قاب و انتخاب استانداردی که در ایران مناسب باشد دچار پیچیدگی است. اما به هر حال این طرح سالها در کشور رومانی اجرا شده و مزایایی دارد. البته بنده پس از پی بردن به ساختار کندوهای کابینی، توجیهی برای استفاده از مدل های دیگر کندو در دنیا نیافتم که به همین دلیل چند سالی است که سعی در بومی سازی آن و ایجاد زمینه برای استفاده ی زنبورداران ایرانی از این نوع کندو را دارم.
به هر حال در زنبورداری متداول ما از کندوهای لانگستروت استفاده می شود ، برای انتقال جمعیت ها به کندوهای کابینی چه راهکاری وجود دارد؟
حسین حکمت : ابتدا باید بگویم استانداردی که من در ایران برای کندوی کابینی مطرح کرده ام با کندویی که در اسلوونی استفاده می شود تفاوت هایی در اجزاء و اندازه دارد. در واقع کندوی کابینی نمونه ای بهینه شده است تا بتواند با استاندارد لانگستروت سازگاری داشته باشد. علت استفاده از نامی متفاوت برای آن نیز همین است.
اخیراً در آمریکای شمالی هم عده ای به این نیاز پی برده اند و علاوه بر واردات کندوی آ-زی ( AZ hive ) از اسلوونی، در فکر استفاده از کندوی کابینی با اندازه های لانگستروت هستند. طی مکاتبه ای که با یکی از معروف ترین چهره های آکادمیک مربوط به این کندو داشتم (Dr. Janko Bozic)، متوجه شدم که حتی در خود اسلوونی نیز به دنبال آزمایش و استفاده از سایز لانگستروت برای این کندوها هم هستند.
برای انتقال جمعیت از کندوی لانگستروت به کابینی دو راه عمده وجود دارد، یکی اینکه قاب های کندوی لانگستروت را برای مدتی، با کمی سختی در کندوی کابینی جای دهید تا جمعیت به قاب های کندوی کابینی منتقل شود، بهتر است برای این کار قابهای لانگستروت را به صورت وارونه قرار دهید.
دومین راه این است که قاب های کندوی کابینی را با اضافه کردن زائده در دو سر قاب، در فصل بهار برای مدتی در کندوی لانگستروت بگذارید و پس از انتقال جمعیت و منابع روی آن، به کندوی کابینی انتقال دهید. البته راه های ابداعی دیگری هم وجود دارد، مانند ریختن جمعیت و ملکه در کندوی کابینی و تغذیه آنها. به هر حال انتقال جمعیت از لانگستروت به کابینی کمی تاخیر در کار ایجاد می کند، اما خوشبختانه عکس این فرایند، یعنی انتقال قاب از کابینی به لانگستروت، نسبتاً ساده و با اضافه کردن دو زائده به سر قاب ها انجام می شود.
آیا خودروهای کفی مناسب که بتوانند کابین های ما را حمل کنند در شبکه ی حمل و نقل کشور وجود دارند ، برای این کار از چه خودروهایی می توان استفاده کرد؟
حسین حکمت : هدف از توصیه بیشتر طرح های کوچک این است که زنبورداران بتوانند با سواری و وانت خود، مجموعه ها را به راحتی و با کمترین هزینه جابه جا کنند، اما در مورد کابین های بزرگ تقریباً در تمامی مناطق ایران خاور، کامیونت و تریلی های کفی وجود دارند و بهتر است که زنبورداران قبل از انتخاب اندازه کابینشان، فراوانی کامیون مورد نظر برای حمل آن را در منطقه شان چک کنند. در کل ، اندازه چهار متری و سپس شش متری، مناسب ترین اندازه ها از نظر پشتیبانی کامیونت ها هستند.
یادم هست شما در یکی از انجمن های گفتگوی سایت زنبور عسل ایران مباحث مربوط به زنبورداری کابینی را پیگیری می کردید و دوستان دیگری هم بودند که در مباحث شرکت داشتند. آیا افراد دیگری غیر از شما وارد کار عملی زنبورداری کابینی شدند؟ لطفاً اگر کسی هست ایشان را معرفی بفرمایید؟
حسین حکمت : این گفتمان نوروز ۹۳ با هدف همفکری علاقه مندان به این شیوه ایجاد شد و از پشتیبانی و لطف مدیریت سایت و دوستان خلاق برخوردار بود و مطالب و تصاویر خوبی هنوز می توان در آن یافت. متأسفانه بنده هنوز ندیده ام که کسی به این شیوه در ایران زنبورداری کند و در مورد کندوی کابینی هم باید بگویم که این کندو نه تنها در ایران بلکه در دنیا، با این جزئیات و ویژگی ها، کار نویی است. البته طی مشاوره ها و مراجعه همکاران علاقه مند به این شیوه، به زودی در تمامی نقاط کشور زنبوردارانی خواهیم داشت که به این سبک کار کنند.
آیا هم اکنون نمونه ای عملی از زنبورداری کابینی در ایران وجود دارد تا بتوان به آن استناد کرد؟
حسین حکمت : فعلاً تنها نمونه ی عملی تجربه ی این شیوه از زنبورداری در ایران، طرح اجرا شده ی خودم هست. که البته به طور مرتب، تجربیات و مطالعاتم را با همکاران در نقاط مختلف جهان و ایران، به اشتراک می گذارم.
معمولاً کشورهایی که در آنها زنبورداری به شیوه ی کابینی انجام می شود نسبت به ایران دارای آب و هوای خنک تری هستند آیا می توان در مناطق کویری و گرم ایران نیز از این شیوه استفاده کرد؟ کابین ها بیش از حد گرم نمی شوند؟
حسین حکمت : این مسئله هنوز تجربه نشده است تا بتوان به طور قطع از کیفیت آن صحبت کرد، اما با شناخت محدودی که از زنبورداری، فیزیک و اقلیم ایران دارم، این مسئله را در تمامی نقاط ایران شدنی می دانم. به این صورت که برای مناطق کویری، در طراحی کابین باید لایه ی عایق زیر سقف و سایه بان های طرفین کابین جدی گرفته شوند و از رنگ های روشن برای رنگ آمیزی کابین استفاده شده و فاصله کندوهای ردیف بالا با سقف و تهویه درون کابین مدنظر قرار گیرد. به همین ترتیب، استفاده از عایق رطوبتی در مناطق مرطوب و عایق حرارتی در مناطق سرد، در ساخت کابین لازم است.
لطفاً در خصوص معرفی اجزاء کابین های پایه دار و کاربرد هریک از آنها نیز شرح دهید؟
حسین حکمت : سازه ی کابین های پایه دار تشکیل می شود از شاسی، که باید محکم بوده و جای پایه ها در آن تعبیه شود، ستون های دیواره و سقف. از طرفی سقف و قسمتی از دیواره ی کابین باید با حلب و فوم پوشانده شوند. درنظر گرفتن در، پنجره و سایه بان الزامی است. پایه ها از دو پروفیل تشکیل می شود که درون هم به شکل کشویی، تنظیم می شوند و تغییر ارتفاع را ممکن می سازند. ساخت این سازه ها متاسفانه در ایران ناشناخته است اما اصلاً سخت و پیچیده نیست. من کابینم را طی دو هفته و با همکاری یک جوشکار عادی در یک روستا ساختم. آنچه مهم است، طراحی و انتخاب صحیح مواد است.
فرض کنیم زنبورداری اراده کرد که روش کابینی را انتخاب کند ، برای ورود به این سیستم مشکلاتی از جمله تهیه کابین و کندوها و انتقال جمعیت ها وجود دارد ، برای شروع چه مراحلی را باید طی کند و این وسایل را چگونه می تواند تهیه کند؟
حسین حکمت : هر زنبوردار دو راه دارد، اول اینکه مبتنی بر تجربه شخصی و با طراحی و اجرای خودش، سازه و کندو ها را بسازد ، البته این راه برای همه به علت آزمون و خطا و هزینه های احتمالی پیشنهاد نمی شود.
راه دوم و مطمئن تر این است که برای مشاوره رایگان با ما اقدام کنند تا در مورد مناسب ترین طرح با شرایط ایشان راهنمایی های لازم انجام شود. مراحل بعدی هم طراحی و اجرای سازه و نهایتاً تهیه کندوهای لانگستروت یا کابینی است .
طراحی و اجرای سازه ی کابین نسبتاً کار ساده ای است و آنچه شاید مهمتر باشد، تجربه ای است که پیش از این، از ساخت و استفاده از این کابین ها به دست آمده. همکاران پس از تهیه طرح ها می توانند، اجرای آن را از ما بخواهند یا با همکاری یک آهنگر اجرا نمایند. در مورد کندوی کابینی نیز فعلاً تنها تولید کننده اش بنده هستم، که از نظر قانونی، مراحل ثبت این استاندارد جدید و معرفی آن در حال انجام است.
توصیه ای که به همکاران می شود این است که به علت زمان بر بودن فرایند ساخت سازه، کندو و انتقال جمعیت، بهتر است حداقل یک فصل قبل، برای اجرای پروژه اقدام کنند.
شما تا به حال چه تولیدات قابل ارائه ای در این حوزه داشته اید لطفاً آنها را به خوانندگان ما معرفی بفرمایید؟
حسین حکمت : جدا از اینکه در فضای مجازی در حال اطلاع رسانی و انتشار تحقیقات و تجربیاتم در این زمینه هستم، آنچه بتوان به عنوان تولید از آن نام برد، کندوی کابینی است که در پنج سال گذشته تحقیقات، تدوین استاندارد ، تولید و تست عملی آن انجام شده و قابل سفارش است.
از دیواره هایی از کندوها با عنوان مجموعه ها نام بردید ؟ در مورد آنها نیز توضیح دهید آیا ساختن آنها پیچیده است؟
حسین حکمت : مجموعه کندوها که طرح های خلاقانه ای دارند ، مناسب افرادی هستند که کمتر از پنجاه کندو دارند . از نظر ساخت و حمل سازه، مجموعه کندوها راحت ترین مدل هستند و افراد با سواری یا وانت شخصی شان می توانند به راحتی آنها را حمل کنند. ظرفیت آنها بین ۶ تا ۱۲ کندوی کابینی است و به علت کوچ آسان، می توان بازده زیادی از هر کندو انتظار داشت. متاسفانه در ایران به دلیل برداشت کم از هر کندو، تصور این است که این تعداد ناچیز است اما با مدیریت درست، دو مجمعوعه کندوی کوچک می تواند جوابگوی هزینه های یک خانواده باشد. ساختن مجموعه کندوها هم از دست هر جوشکاری برمی آید و کافی است که طراحی و محاسبات سازه و پایه ها به درستی انجام شود. هر زنبوردار می تواند، یک یا چندین مجموعه را مدیریت و حمل کند. این طرح در سال های اخیر با استقبال خوبی از طرف زنبورداران اروپایی مواجه بوده است.
آیا در ایران سازنده ای که تریلرهای قابل حمل با سواری ها را بسازد وجود دارد تا بتوان از محصول آن برای حمل مجموعه های کوچک استفاده کرد؟
حسین حکمت : در حاشیه شهرهای بزرگ جوشکارانی هستند که برای کشاورزان تریلر می سازند آنها به راحتی می توانند چنین تریلرهایی را بسازند البته شرکت های معدودی نیز در این زمینه هستند که بیشتر در پایتخت متمرکزند. به نظر من نباید منتظر شرکت های تولید کننده باشیم و به شرط داشتن یک طراحی اصولی، می توان ساخت مجموعه کندو و حتی کابین را از هر جوشکاری انتظار داشت.
خب در پایان اگر مواردی در سؤالات ما ذکر نشده و مایلید آن را ذکر کنید بفرمایید؟
حسین حکمت : در کل، زنبورداری و زنبورداران کشورم را دچار زحمت و هزینه های پنهان زیادی می بینم و امیدوارم با کمک گرفتن از فن و با درک اهمیت کیفیت کار ، بتوانم به سلامت این حرفه و بازده بیشتر این صنعت، کمکی کرده باشم. صحبت دیگری نیست. ممنونم.
در همین رابطه
در سیستان وبلوچستان
کلنی های همیشه در سفر
یک فعال صنعت زنبورداری در سیستان و بلوچستانی در اقدامی ابتکاری برای تولید عسل مرغوب با قرار دادن کندوها در قسمت بار تریلی آنها را درطول سال به مکانهای مناسب منتقل می کند .به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، خاک سفیدی تولید کننده عسل می گوید :با توجه به نبود شهد گل در فصل زمستان در مناطق سردسیر استان، کندوهای عسل را از این طریق به مناطق گرمسیر استان منتقل می کند.
معاون دام سازمان جهاد کشاورزی استان گفت :این زنبوردار، در حال حاضر ۴۲۰ کندوی عسل در این خودرو قرار داده است که امکان تولید دو هزار و ۱۰۰ کیلو عسل در مدت ۴۵ روز از این کندوها وجود دارد. پیری افزود : ابتکار آقای خاک سفیدی برای اولین بار و با حمایت سازمان جهاد کشاورزی استان اجرا شده است.این تولید کننده عسل هم اکنون در شهرستان سرباز مستقر است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰