از درمان بیماران تا کارآفرینی برای بیکاران در دهق
از درمان بیماران تا کارآفرینی برای بیکاران در دهق
روزنامه ایران: سالهاست که سخاوت و یکدلی در کنار کار و کوشش با مردم شهر دهق عجین شده است. شهری باستانی در غرب استان اصفهان و از توابع شهرستان نجفآباد. شهری که با داشتن جمعیتی ۳۰ هزار نفری در آن بیکاری معنا ندارد و در این شهر کسی بیکار نیست. در این شهر بوروکراسی اداری و پستهای مختلف اداری دیده نمیشود و همه مردم تولیدکننده و کارگرانی هستند که تنها به شوق گردش چرخ صنعت کشور در بخش نساجی تلاش میکنند. گرچه این گردش با سختی و موانع و مشکلات بسیاری همراه است اما مردم آن هیچگاه از حرکت نایستادند.
همه اهالی شهر میدانند که او در هر شرایط و موقعیت که باشد برای درمان بیماران تلاش میکند و خبری هم از حق ویزیت و دستمزد نیست. ۱۲ سال قبل وقتی از دانشگاه علوم پزشکی فارغالتحصیل شد به جای راهاندازی مطب یا رفتن به کلینیکهای معتبر راهی شهر و دیار خود شد. جایی که به آنجا تعلق داشت و باید دست در دست مردم آن چرخ صنعت نساجی را که هویت این شهر شده است به گردش درمی آورد.
شنیدن حرفهای پزشک فداکار شهر دهق که در کنار طبابت رایگان برای مردم و تهیه دارو برای آنها در کار نساجی و ریسندگی فعالیت میکند خواندنی است. طبابت و تشخیص و داروهایی که او تجویز میکند باعث شده است که از بسیاری شهرها و حتی تهران برای درمان نزد او بروند. زندگی از نگاه این پزشک کارآفرین درک درد همنوع و احساس آرامشی است که میتوان آن را در خدمت به دیگران پیدا کرد.
طبابت، ریسندگی و حل اختلافات خانوادگی
فرزند اول خانوادهای است که در آن همه اهل کار و تلاش بودند. شهر دهق از توابع نجف آباد جایی است که ۴۰ سال قبل در آنجا چشم باز کرد و از همان کودکی علاقه زیادی به پزشکی داشت. پدر کاسب و خواربار فروش بود و با همان درآمد کم زندگی را تأمین میکرد. درس بزرگ پدر به بچهها تلاش و کار و خدمت به مردم بود. پدردست به خیر داشت و همه او را به انجام کارهای عام المنفعه و خیر میشناختند.
دکتر مرتضی معصومی از روزهایی گفت که در کنار برادرانش کار میکرد و در کنار آن با علاقه زیاد درس را ادامه داد تا اینکه وارد دانشگاه پزشکی تهران شد. «علاقه دوران کودکی به پزشکی باعث شد تا دراین مسیر قرار بگیرم و بعد از قبولی در کنکور راهی تهران شوم. با همان علاقه پزشکی عمومی را با نمرات بسیار خوب در دانشگاه علوم پزشکی تهران به پایان رساندم و سال ۸۴ فارغالتحصیل شدم. بعد از پایان درس برخی پیشنهاد دادند تا در یک رشته تخصصی ادامه تحصیل بدهم یا در یک مطب مشغول به کار شوم اما من باید به زادگاهم، جایی که به آن تعلق داشتم، بازمی گشتم. در برابر مردم شهرم احساس وظیفه میکردم و باید به آنها خدمت میکردم.
دوبرادر کوچکتر از من نیز سالهای ۷۲ و ۷۳ با رتبه بسیار خوب در کنکور علوم سیاسی دانشگاه اصفهان و دانشگاه علامه قبول شدند و آنها نیز بعد از فارغالتحصیلی به دهق بازگشتند. شهر دهق یکی از شهرهای نجف آباد است و افتخار میکنیم که در این شهر بیکار وجود ندارد و درصد بیکاری در آن صفر است. بسیاری از مردم این شهر و روستاهای اطراف آن در صنعت نساجی و ریسندگی فعالیت میکنند و من و برادرانم تصمیم گرفتیم دراین صنعت فعالیت کنیم. در کنار آن در هر فرصتی برای مردم شهرم طبابت میکردم و جای خاصی تحت عنوان مطب نداشتم و محیط کارگاه و کارخانه یا در خانه مکانهایی بود که بیماران مراجعه میکردند.
من و برادرانم از صفر شروع کردیم و هیچ تسهیلات بانکی نیز دریافت نکردیم. با چند دستگاه ماشین ریسندگی آغاز کردیم و کار را توسعه دادیم و امروز در یک کارخانه ریسندگی و بافندگی برای ۱۰۰ نفر کارآفرینی کردهایم و آنها از شهر دهق یا روستاهای اطراف برای کار به اینجا میآیند. متأسفانه هیچ حمایتی از تولیدکننده نمیشود و واردات قاچاق در صنعت نساجی باعث شده است تا تولیدکنندهها لطمه شدیدی ببینند. در اینجا اگر کسی بخواهد برای تولید وام بگیرد حتی زمین کارگاه او را بهعنوان رهن قبول نمیکنند و واردات بیرویه از ترکیه و چین اقتصاد ایران بخصوص در بخش صنعت نساجی را با مشکلات زیادی مواجه کرده است. با وجود همه این مشکلات ما با سختی زیاد کار را ادامه دادیم و به اینجا رساندیم. متأسفانه در این سالها هیچ حمایتی از تولیدکنندههای دهق نشده است و همین امر باعث میشود تا اشتغالزایی از بین برود و همه ما تبدیل به مصرفکننده واردات شویم. در دنیا صنعت نساجی بعد از صنعت نفت از اهمیت ویژهای برخوردار است و کشورهای پیشرفته با توسعه صنعت نساجی درآمدهای بسیاری کسب میکنند.
در کشورمان سرمایهگذاری که در صنعت خودرو میشود ۱۰ برابر صنعت نساجی است درحالی که با گسترش نساجی ما میتوانیم علاوه بر بالا بردن تولید داخلی برای بسیاری از جوانان جویای کار اشتغال زایی کنیم.
لذت حس آرامش
توقع زیاد نداشتن در زندگی و درک همسایه و درد همنوع و تلاش برای درمان این درد حس آرامش و لذتی را در پیش دارد که نمیتوان آن را وصف کرد. دکتر معصومی سالهاست که با این حس زندگی میکند و میگوید این حس آرامش را با هیچ چیزی در دنیا عوض نمیکند. او امروز در کنار دو پسر ۸ ساله و ۶ ماههاش احساس خوشبختی دارد و معتقد است در شهری زندگی میکند که همه مردم دست به خیر دارند و برای انجام کارهای عام المنفعه آستین بالا میزنند.
این پزشک وظیفهشناس که این روزها در کنار طبابت و فعالیت در کارگاه و کارخانه ریسندگی و بافندگی در حل اختلافات خانوادگی مردم شهر و رسیدگی به وضعیت افراد نیازمند فعالیت میکند، میگوید: از همان روز اول که به شهرم بازگشتم هیچگاه به فکر تأسیس مطب نبودم و معتقدم همه جای شهر میتواند مطب باشد و باید در هر ساعت و در هر مکان به درد بیماران رسیدگی کرد. به همین دلیل بسیاری از بیماران در کارخانه یا کنار خیابان و جاده یا مرکز درمانی خیریهای که احداث کردهایم سراغ من میآیند و با تمام وجود تلاش میکنم بیماری آنها را تشخیص داده و درمان کنم.
۱۲ سال است که در این شهر طبابت میکنم و در کنار آن بهخاطر اعتماد و علاقهای که مردم به من پیدا کردهاند مشکلات و دعواهای خانوادگیشان را نزد من مطرح میکنند تا برای حل آنها راهکاری پیدا کنم. علاقه مردم مسئولیت مرا سنگین کرده است اما وقتی یک مشکل با دست من حل میشود تا مدتها از آن لذت میبرم و احساس رضایت پیدا میکنم. هیچگاه دنبال این نبودم که از درد و بیماری مردم برای خودم پول دربیاورم و درآمدی که از کار تولید نساجی بهدست میآورم کفاف زندگیام را میدهد.
وی در ادامه میگوید: مردم شهر دهق همه اهل کار هستند و در میان جمعیت شهری و روستایی این منطقه که بالغ بر ۳۰ هزار نفر هستند کسی بیکار نیست. برای درمان و کمک به افراد بیبضاعت کلینیک درمانی خیریه سجاد دهق را احداث و راهاندازی کردیم و من بهعنوان یکی از اعضای هیأت مؤسس فعالیت میکنم.
در این کلینیک همه خدمات درمانی رایگان است و از بیمارانی که توان مالی تهیه دارو را ندارند نیز حمایت میکنیم. در این سالها با همه پرسنل کارخانه رابطه صمیمی برقرار کردهام و همه برای یک هدف و آن هم تولید ملی تلاش میکنیم. سالهاست که در اصفهان زندگی میکنم اما هر روز مسافت ۸۵ کیلومتری اصفهان به دهق را در رفت و آمد هستم و عشق و شور زندگی مردم شهرم باعث شده است که هیچگاه احساس خستگی نکنم. معتقدم خدا این فرصت را به من داد تا با تحصیل در رشته پزشکی فرصت خدمت به مردم را پیدا کنم و من هم در این سالها سعی کردم از این فرصت بهترین استفاده را کنم و با همه وجود در خدمت مردم شهرم باشم.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰