• تاریخ انتشار : جمعه 30 آبان 1404 - 20:18
  • کد خبر : 69628
  • مشاهده :  -
  • چاپ خبر
کتاب «خاطرات هشتاد ساله (مرحوم) دکتر سید مصطفی مرتضوی» به همت «فضل الله خلیلی»؛ کاری از انتشارات مهر زهرا(س)

بخیه زدن با نخ چرخه در نجف آباد

بخیه زدن با نخ چرخه در نجف آباد به علت نداشتن بخش جراحی و وسایل اتاق عمل از داشتن اتو کلاو محروم بودیم و چنانچه احتیاج به پانسمان و بخیه زخم داشتیم از نخ چرخه برای بخیه و باند که هر دو را قبلاً به وسیله جوشاندن در آب استریل می‌کردیم، استفاده می شد. پس

بخیه زدن با نخ چرخه در نجف آباد

به علت نداشتن بخش جراحی و وسایل اتاق عمل از داشتن اتو کلاو محروم بودیم و چنانچه احتیاج به پانسمان و بخیه زخم داشتیم از نخ چرخه برای بخیه و باند که هر دو را قبلاً به وسیله جوشاندن در آب استریل می‌کردیم، استفاده می شد.

پس از بخیه زدن زخم با نخ چرخه و سوزن خیاطی باند جوشانده شده مرطوب را بر روی زخم قرار می‌دادیم و این اواخر برای ضدعفونی کردن زخم از پنی‌سیلین کریستال که روی زخم می پاشیدیم استفاده می‌شد.

یکی دیگر از طرق بخیه کردن زخم‌ها استعمال اگراف بود که آن عبارت از قطعه فلزی بطول یک سانتی‌متر که دو طرف آن تیز بود و عرض آن دو میلی‌متر بود و به وسیله انبرک مخصوص و بدون بی‌حسی دو لبه زخم را به هم نزدیک و با آن قطعه فلزی دو سر زخم را به هم متصل می‌کردیم و پس از ده روز دو مرتبه آنها را با انبر مخصوص دیگر از زخم جدا می‌کردیم که درد این موقع برای بیمار از موقع بخیه کردن فوق‌العاده زجرآورتر بود.

در آنزمان دستگاه رادیوگرافی و آزمایشگاه در نجف‌آباد نبود. در اصفهان یک دستگاه در بیمارستان صد تختخوابی دولتی و برای بیماران بستری مورد استفاده بود. یک دستگاه نیز در خیابان عباس‌آباد در زایشگاه کازرونی بود که آنهم بیشتر برای رادیوگرافی استخوان‌ها بود.

ویزیت بیماران در درمانگاه به این نحو بود که بیماران بطور هجومی دور میز دکتر جمع می‌شدند. وسیله معاینه منحصر به یک گوشی و یک تب‌گیر که آنهم برای دکور خلاصه می‌شد بود. دستگاه اندازه‌گیری فشار خون فقط منحصر به بیمارستان بود. آنزمان رسم بر این بود که برای معاینه بیمار از گرفتن نبض و دیدن زبان و در صورت خلوت بودن گذاشتن گوشی (بقول قدیمی‌ها نیچه) آنهم از روی پیراهن مخصوصاً نزد خانم‌ها استفاده می‌شد و بلافاصله پزشک با آن علم غیب و ذکاوت سرشاری که داشت تشخیص قطعی برای بیمار می‌داد و هر موقع از طرف مریض سؤال می شد که بیماری من چیست جواب می‌گرفت شما مریض هستید و ایشان نیز قانع می‌شد.

بیماری بیشتر مراجعین جنبه تلقین داشت و همین که به پزشک مراجعه می‌کردند و دارویی دریافت می‌کردند بهبودی حاصل می شد. مخصوصاً چنانچه پزشک سید بود (مثل من که هم سید بودم و هم پسر آقا) بهبودی زودتر حاصل می‌شد.

📌بخشی از کتاب «خاطرات هشتاد ساله (مرحوم) دکتر سید مصطفی مرتضوی» به اهتمام فضل الله خلیلی، کاری از انتشارات مهر زهرا (س)

کتاب خاطرات هشتاد ساله (مرحوم) دکتر سید مصطفی مرتضوی

کتاب خاطرات هشتاد ساله (مرحوم) دکتر سید مصطفی مرتضوی

بخیه زدن با نخ چرخه در نجف آباد

لینک کوتاه

برچسب ها

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.