چند روایت اشتباه از لشکر۸نجف در سریال عاشورا

مجموعه تلویزیونی و فاخر عاشورا که با محوریت شهید مهدی باکری ساخته شده، امتیازات و نقاط قوت زیادی در بخش‌های مختلف دارد ولی در چند جا، روایت‌هایی مرتبط با لشکر۸نجف‌اشرف دارد که با اسناد تاریخی مغایرت دارد.

چند روایت اشتباه از لشکر۸نجف در سریال عاشورا

مجموعه تلویزیونی و فاخر عاشورا که با محوریت شهید مهدی باکری ساخته شده، امتیازات و نقاط قوت زیادی در بخش‌های مختلف دارد ولی در چند جا، روایت‌هایی مرتبط با لشکر۸نجف‌اشرف دارد که با اسناد تاریخی مغایرت دارد.

به نظر می‌رسد سازندگان این مجموعه در پاره‌ای موضوعات به ویژه ماموریت گردان‌های لشکرهای ۸نجف و ۳۱عاشورا برای باز کردن مسیر زمینی طلائیه، به برخی از روایت‌های شفاهی رزمندگان اکتفا کرده‌اند و از اسناد عملیات خیبر و تاریخ شفاهی رزمندگان لشکر۸نجف که در قالب کتاب «حماسه مجنون» منتشر شده، بهره نگرفته‌اند.

بخش عمدۀ این روایت‌های اشتباه، در قسمت سوم مجموعه عاشورا و طی تشریح ماموریت مشترک دو گردان از لشکر۸نجف و دو گردان از لشکر۳۱عاشورا بیان شده که در ادامه به تشریح آن‌ها خواهیم پرداخت.

مهم‌ترین روایت اشتباه که متاسفانه در برخی منابع مکتوب نیز بارها تکرار شده، هماهنگ نبودن حرکت این چهار گردان با نیروهای لشکر۲۷حضرت‌رسول برای حمله به طلائیه از دو سمت است. گفته شده، نیروهای لشکرهای ۸نجف و ۳۱عاشورا، یک‌شب زودتر از برنامه حرکت کرده‌اند در حالی که این موضوع کاملاً اشتباه است.

در طراحی اولیه عملیات، ماموریت دیگری برای این گردان‌ها در نظر گرفته شده بود ولی با توجه به وضعیت موجود، تغییراتی در این برنامه اعمال می‌شود. شهید احمد کاظمی ۱۱ اسفند۶۲ در مصاحبه با عباس حاجی‌بزرگی راوی مرکز اسناد دفاع مقدس (نوار شماره ۱۴۸۳۲) دلیل تغییر در ماموریت گردان‌ها را این‌گونه شرح می‌دهد: «قرار بود شب اول، هم پاک‌سازی جزایر انجام شود و هم به نشوه برسیم ولی بر اساس مشکلات ترابری که به وجود آمد، تازه صبح روز اول توانستیم جزایر را پاک‌سازی کنیم و نزدیکی‌های ظهر بود که گردان‌هایی که قرار بود بروند برای نشوه، رسیدند به دستِ ما و بعد با مشکلات و مسائلی که به وجود آمد، به ما گفتند که دیگر آن ماموریت نشوه را انجام ندهید و بروید به طرف طلاییه».

مجموعه تلویزیونی عاشورا با محوریت شهید مهدی باکری

مجموعه تلویزیونی عاشورا با محوریت شهید مهدی باکری

چرایی یک اشتباه

در نهایت این چهار گردان پنج‌شنبه چهارم اسفند۱۳۶۲ از پل شحیطاط (شهید حمید باکری) در جنوب جزیره مجنون جنوبی عبور کرده و حرکت‌شان به سمت طلائیه را شروع می‌کنند. برخی مدعی شده‌اند نیروها قرار بوده «شام جمعه» (جمعه پنجم اسفند) حرکت کنند ولی چون برخی‌ها عبارت‌های «شام جمعه» و «شب جمعه» را معمولاً جابه‌جا می‌گیرند، اشتباهی روی داده و نیروهای چهار گردان، یک شب زودتر وارد ماموریت شوند.

شهید احمد کاظمی، یازدهم اسفند۶۲ طی مصاحبه با عباس حاجی‌بزرگی راوی مرکز اسناد (نوار شماره۱۴۸۳۲)، در مورد علت این اتفاق می‌گوید: «بر اثر ناهماهنگی از ردۀ بالا، نتوانسته بودند هماهنگ کنند عملیاتِ این‌طرف را با اون‌طرف؛ گردان‌ها حرکت کردند و رفتند و آن‌هایی که از آن‌طرف بایست بیایند، نیامدند تا راه باز شود، جاده باز شود».

سید‌ابوالفضل موسوی راوی حاضر در قرارگاه بدر، در گزارش مکتوب خود که در شماره۷ فصل‌نامۀ نگین ایران در زمستان۸۲ منتشر شده، در این خصوص آورده: «چهارم اسفند وقتی قرار شد فرماندهان در مورد شب دوم عملیات برنامه‌ریزی کنند، دو جلسه تشکیل شد؛ اولی در شهرک نفتی جزیرۀ جنوبی با حضور فرماندهان لشکرها و دومی با حضور فرماندهان قرارگاه‌های نجف و کربلا در محل قرارگاه نجف. در جلسۀ اول قرار می‌شود چهار گردان همان شب عمل کنند ولی در جلسۀ دوم، این عملیات منتفی شده و قرار می‌شود شمال منطقۀ عملیاتی شامل نقاطی مثل القرنه در اولویت عملیاتی قرار گیرد. گویا این تصمیم به حاج‌همت اطلاع داده می‌شود ولی به دلایلی، شاید قطع ارتباط بی‌سیم با جزایر، احمد کاظمی و مهدی باکری بی‌خبر می‌مانند.»

مرحوم هاشمی‌رفسنجانی پنجم اسفند۶۲ در یادداشت‌های روزانه‌اش، در مورد این اتفاق نوشته: «دیشب در قرارگاه نجف، پیشنهاد شد از دو طرف عمل کنند و ملحق شوند. آقای صیاد‌شیرازی مخالفت کرد و اعزام نیروی بیشتر و تازه‌نفس به جزیره و کسب استعداد لازم برای شب بعد را پیشنهاد کرد. فرماندهان سپاه هم پسندیدند».(کتاب شراره‌های خورشید، صفحه۵۱۴. ر.ک به کتاب آرامش و چالش، کارنامه و خاطرات سال۶۲، صفحه۳۸۲)

طبق مکالمات بی‌سیم قرارگاه و اسناد موجود، قرار می‌شود یکی از فرماندهان قرارگاه به جزیره مجنون رفته و شهیدان احمد کاظمی و مهدی باکری را در جریان این تغییر قرار دهد ولی به دلایلی، این کار انجام نشده و نیروهای این دو لشکر طبق دستور قبلی فرماندهان، وارد ماموریت می‌شوند.

بعد از درگیر شدن نیروها در محدوده طلائیه، فرماندهان قرارگاه متوجه این حرکت می‌شوند. در همین لحظات، حجت‌الاسلام غلامحسین بشردوست با غلامعلی رشید از فرماندهان قرارگاه مرکزی نجف، گفت‌وگویی در بی‌سیم (نوار شمارۀ۱۴۸۲۵ مرکز اسناد دفاع‌مقدس، ضبط شده در ۵اسفند۶۲، از دقیقه ۳۸ تا۴۲) دارند که در بخشی از آن راجع به چرایی این اتفاق و دلیل ناهماهنگی در ماموریت شب گذشته صحبت می‌شود:

رشید: پس چِرو ای جوری کردی حاج‌آقا؟!

بشردوست: من خیال کردم مطلب رو گرفتی! اون موقع هم که داشتم باهات صحبت می‌کردم، با اطمینان کامل که صبح به من گفتی، این رو به بچه‌ها گفتم و بچه‌ها هم ساعت۶ رفته بودند.

رشید: خوب می‌دونم، چرا به من نگفتی؟! اون موقع که می‌گفتم، تو گوش می‌دادی و توی فکرِ اون وَر بودی؟!

بشردوست: آره من اصلاً چون نمی‌تونستم باهات صحبت کنم، نمی‌توانستم حرفا را منتقل کنم به اون. گفتم لابد تو در جریان هستی و هیچ تغییراتی حاصل نشده!

 

نبرد نیروهای لشکر۸نجف تا آخرین لحظه

در مجموعه تلویزیونی عاشورا، یک روایت اشتباه دیگر هم راجع به لشکر۸نجف وجود دارد؛ جایی که این‌گونه نشان داده می‌شود که نیروهای دو گردان لشکر۸نجف‌اشرف، بعد از محاصره در طلائیه و اطمینان از نرسیدن کمک و شکسته نشدن خط از سمت دیگر، تصمیم به عقب‌نشینی گرفته و منطقه را ترک می‌کنند.

این ادعا در حالی است که هیچ مسیری برای عقب‌نشینی یا فرار از منطقه وجود نداشته و همان‌طور که در فیلم نشان داده می‌شود، حتی چند نفری که تصمیم به فرار از طریق هور می‌گیرند، موفق نمی‌شوند. واقعیت این است که نیروهای لشکر۸نجف و ۳۱عاشورا در این محدوده، دوشادوش یکدیگر تا آخرین نفس و گلوله یک نبرد حماسی انجام داده و فقط تعدادی از آن‌ها که اکثراً زخمی هم بوده‌اند، به اسارت در می‌آیند.

حتی بخشی از نیروهای لشکر۸نجف تلاش می‌کنند خودشان را به یکی از مقرهای عراق که چند صد متر جلوتر بوده برسانند تا شاید بتوانند تا شب مقاومت کنند؛ به امید رسیدن نیروهای کمکی. هر دو فرمانده گردان نیروهای لشکر۸نجف نیز تا آخرین لحظه در کنار نیروهایشان حضور دارند و در نهایت به شدت زخمی شده و اسیر می‌شوند.

عمده نیروهای دو گردان لشکر۸نجف در این نبرد، از شهرستان نجف‌آباد، منطقه فلاورجان و شهرستان خمینی‌شهر بوده‌اند و به دلیل شهادت تعداد قابل توجهی از رزمندگان این شهرها در ماموریت مذکور، پنجم اسفند در هر سه شهرستان به نام روز حماسه و ایثار نامگذاری شده.

طبق آمار رسمی، شهرستان نجف‌آباد طی این روز بیش از ۲۰۰ شهید داشته، فلاورجان ۱۴۶ شهید و خمینی‌شهر نیز بالغ بر ۱۱۴ شهید تقدیم نظام اسلامی کرده‌اند که همگی آن‌ها در نزدیکی طلائیه به شهادت رسیده‌اند و پیکر آن‌ها، سال‌ها بعد تفحص و به کشور بازگشته.

محل تفحص این شهدا و مجموع تعداد آن‌ها (بیش از ۴۶۰شهید از مجموع حدود ۶۰۰ نیروی دو گردان) به خوبی غلط بودن قضیه عقب‌نشینی نیروهای لشکر۸نجف از این معرکه را نشان می‌دهد.

علاقه‌مندان و پژوهشگران برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص مطالب شرح داده شده، می‌توانند کتاب‌های «حماسه مجنون» و «عبور از دجله» که به تاریخ شفاهی عملکرد لشکر۸نجف در عملیات‌های خیبر و بدر پرداخته را مطالعه کنند.

به هر حال وظیفه مان بود در خصوص برخی روایت های اشتباه «عاشورا» که به نوعی ظلم در حق رزمندگان و شهدای لشکر۸نجف اشرف است، این مطالب را منتشر کنیم. امیدواریم پیش کسوتان و فرماندهان این یگان همیشه پیروز نیز، به وظیفه شان در دفاع از حیثیت دوستان شهیدشان عمل کنند.

نسخه پی دی اف کتاب حماسه مجنون؛ عملیات خیبر

رونمایی از کتاب «حماسه مجنون» عملکرد لشکر8نجف اشرف در عملیات خیبر

رونمایی از کتاب «حماسه مجنون» عملکرد لشکر۸نجف اشرف در عملیات خیبر

نسخه پی دی اف کتاب عبور از دجله

کتاب عبور از دجله

کتاب عبور از دجله

چند روایت اشتباه از لشکر۸نجف در سریال عاشورا