تصادف خونین در نجف آباد

ماه مبارک رمضان بود مرحوم آقا جمال‌الدین موسوی سر دفتر اسناد رسمی که همسایه منزل ما بود باتفاق مرحوم خانمش و فرزندان مهمان پدرزنش مرحوم آقا علی امام که در باغی نزدیک کارخانه ریسندگی فعلی نجف‌آباد بود برای افطار مهمان بودند.

ایشان با ماشین حرکت کردند. اتفاقا من برای افطار به منزل آمده بودم که آنها را دیدم حدود یک‌ساعت بعد شنیده شد که ماشین آقا جمال تصادف کرده و تعدادی کشته شدند. من هم برای کمک احتمالی به محل تصادف که نزدیک باغ امامی بود رفتم. آن موقع جاده خاکی و گرد و غبار بود.

در تاریکی شب دیدم که ماشین آقا جمال به رانندگی قاسم نامی با اتوبوسی که از طرف فریدن به سمت نجف‌آباد می‌آمده تصادف کردند. شدت تصادف به قدری بود که از این ماشین فقط فسمت عقب طرف شاگرد سالم مانده بود. در این تصادف فقط مرحوم آقا جمال و دو فرزند کوچک او زخمی و باقیمانده بودند.

راننده و زن آقاجمال، پسر بزرگ او که دانشجو بود و چهار فرزند دیگر او از بین رفته بودند. این ماشین که به سمت فریدن می‌رفته در اثر تصادف پیچ خورده به طرف نجف‌آباد قرار گرفته بود.

بخشی از کتاب «خاطرات هشتاد ساله (مرحوم) دکتر سید مصطفی مرتضوی» به اهتمام فضل الله خلیلی، کاری از انتشارات مهر زهرا (س)

کتاب «خاطرات هشتاد ساله (مرحوم) دکتر سید مصطفی مرتضوی» به همت «فضل الله خلیلی»؛ کاری از انتشارات مهر زهرا(س)

تصادف خونین در نجف آباد