به بهانه اجلاسیه یاد و خاطره چند تن از سرداران شهید روحانی نجف آباد

حیا و فرو تنى از چهر اش مى بارید ، احترام به پدر و مادر و یارى پدر در کار کشاورزى سر لوحه زندگیش بود، تقید به امور عبادى و نماز شب او را در جهت رسیدن به حریم انس معبود پیش مى برد و به منزلگاه سعادت و در مسیر شهادت قرارش داد .

شهید پور اسماعیلى در رشته ریاضى فیزیک تحصیل و در کنار آن دروس حوزه را هم مطالعه مى کرد تا پس از اتمام دبیرستان که به طور کامل به فراگیرى معارف اهل بیت (ع) پرداخت . وى رسائل و مکاسب را به پایان رسانید و این بار نوبت درس عاشقى بود تا به یارى رزمند گان اسلام بشتابد و دین خویش را ادا کند . پاداش آن همه مجاهداتش در عملیات کربلاى پنچ، شهادت در راه خدا بود که اولیاى الهى در آرزوى آنند.

روحانی شهید علی پور اسماعیلی

 

 ۲-  روحانی شهید علی محمد پاینده

عقد ازدواجش را که خواندند ، آخرین حضورش در جبهه شروع شد. در عملیات خیبر ، پس از رزمى عاشقانه و جهادى خالصانه در مجنون ترین جزیره دنیا به شهادت رسید و جسم شریفش ده سال میهمان خاک هاى گرم آن دیار بود که پس از این مدت، گروه تفحص، بدن بى سرش را یافتند و پلاکى و استخوانى را در زادگاهش تشییع کردند و به خاک سپردند.

طلبه مجاهد على محمد پاینده هیچ گاه از بذل مال و کمک به دیگران دریغ نداشت. گاه لباس هاى نو و تازه خود را به نیازمندان مى بخشید. او در حالى که سرگرم مطالعات حوزوى بود مردد بود درسش را ادامه دهد یا براى اداى دین خود به جبهه ها برود . شبى در خواب دید از دنیا رفته است و غذایى در خانه پخته اند و حضرت امام خمینى (ره) جلو در خانه به مردم خوش آمد مى گوید . پس از این خواب بود که به جبهه شتافت.

شهید پاینده در عملیات هاى حصر آبادان تا سوسنگرد و دشت آزادگان و مجنون حضور داشت.

• اى مردم اى همه قش رهاى جامعه اسلا م! شما بزرگید اگر مومن باشی د. شما عزیزید، شما بر جهان قدرت نمایى کردید. آنان که با اسلام و شهیدانمان س ر جنگ دارند از شما در هراسند.

• تنها بگویم غفل ت، بزرگى کوچک است.غفلت از عز ت، ذلت است و غفلت از قدر ت، ضعف است.شما بزرگید و جهانى.یک انسان جهانى حیف است به خود س رگرم شود و سرگرمى به مسائل بچگانه خواست شیطان است.

روحانی شهید علی محمد پاینده

۳- روحانی شهید محمد علی حجتی 

شهید والامقام محمدعلى حجتى یکى از هسته هاى اولیه سامان دهنده تظاهرات در نجف آباد علیه رژیم پهلوى بود. او در سال ۱۳۵۵ وارد مبارزات سیاسى شد و اولین مبارزاتش مخالفت با بى حجابى دختران در مدرسه ها بود که به همراه یکى از اعضاى خانواده اش دستگیر و در شهربانى مورد بازپرسى قرار گرفته، پس از شکنجه هایى به ساواک انتقال داده شد و در آنجا مورد آزار جدى قرار گرفت ولى هیچگونه اطلاعاتى به نیروهاى امنیتى شاه نداد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى براى دفاع از مردم محروم جنوب لبنان به این کشور اعزام گردید به طورى که منافقین نام او را به اعضاى خود داده بودند تا او را از بین ببرند.

پس از بازگشت از لبنان چند ماهى به حوزه علمیه قم رفت تا به آموختن مبانى شریعت بپردازد که آتش جنگ هر روز فروزان تر و محمدعلى احساس مسئولیتش بیشتر مى شد. او از طریق جبهه فارسیاب به آبادان مى رود و از طریق جهاد سازندگى با هماهنگى برادران ارتشى اولین واحد رزمى را توسط جهاد سازندگى نجف آباد مشترک با گردان تانک المهدى راه اندازى نموده و سرانجام در عملیات بیت المقدس در کنار پل سابله با مسئولیت فرماندهى بر اثر اصابت تیر به شهادت مى رسد.

• ما از خدا هستیم همه، همه عالم از خداست، جلوه خداست و همه عالم به سوى او برخواهد گشت، پس چه بهتر که برگشتن اختیارى باشد و انتخابى و انسان انتخاب کند شهادت را در راه خدا و انسان اختیار کند موت را براى خدا و شهادت را براى اسلام.

روحانی شهید محمد علی حجتی 

۴-