مقاومت تا غروب پنجم اسفند؛ ویژه روز نجف آباد
نیروهای روی جاده بدون داشتن جانپناهی تا آخرین لحظه مقاومت کرده و تعداد زیادی شهید و زخمی میدهند ولی در نهایت باقی ماندۀ آنها مجبور به اسارت شدند. البته در همان لحظات آخر هم یکی دو نفر با نارنجکهایی در دست به نشانه تسلیم به سمت عراقیها رفته و خود را در میان آنها منفجر […]
نیروهای روی جاده بدون داشتن جانپناهی تا آخرین لحظه مقاومت کرده و تعداد زیادی شهید و زخمی میدهند ولی در نهایت باقی ماندۀ آنها مجبور به اسارت شدند. البته در همان لحظات آخر هم یکی دو نفر با نارنجکهایی در دست به نشانه تسلیم به سمت عراقیها رفته و خود را در میان آنها منفجر کردند. زخمیهایی که امکان حرکت نداشتند را کسی اسیر نکرد؛ همانجا تیر خلاص میزدند.
حبیبی ادامه میدهد: «ما در کانال موفق شده بودیم دو تا سه تانک، یک توپ ضدهوایی تک لول و یک خمپاره۶۰ را غنیمت بگیریم. تا وقتی اینها بودند، هلیکوپترهای عراقی نزدیک نشدند ولی با از کار افتادن تنها تجهیزات سنگین نیروها، از هوا و زمین آنقدر کانالها را زدند که پیکر شهدا و زخمیها همانجا برای سالها مدفون شد.»
هلیکوپتر عراقی خیلی راحت بالای سر ما ایستاده بود و با کالیبر و راکت بچهها را میزد. گلولههای آرپیجی و تیربار هم نزدیک بدنه آن منحرف شده و اثری نداشتند. یکیدو تا هم از دور با راکت میزدند، کالیبر سنگین نفربر، گلوله مستقیم تانک، چهار لول، دو لول و حتی تک لولهای ویژه ضد هوایی هم روی ما آتش مییختند. تا حوالی ظهر پنجم اسفند از مجموع ۱۲۰۰ نیروی چهار گردان اعزام شده، فقط نزدیک به ۴۰نفر باقی میمانند که به امید نجات از این مهلکه خود را به کانال دومی عمود بر محل استقرار اولیه میرسانند.
آخرین نیروها نیز در این نقطه شهید و یا اسیر میشوند ولی در این میان نزدیک به ۲۰نفر تلاش میکنند در پوشش تاریکی شب خود را به خط ایران برسانند ولی نهایتاً دو روز بعد در آستانه رسیدن به نیروهای خودی محاصره و اسیر میشوند.
(بخشی از مصاحبه با اصغر حبیبی، شاهد عینی از ماموریت ۴گردان در عملیات خیبر، متن کامل مصاحبه به زودی منتشر خواهد شد)
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰