تاریخ شفاهی

کیسه چی های نجف آباد در جبهه

در طول دوران جنگ، مردم در نماز‌جمعه یا مراسم‌های مشابه به صورت اهدای پول نقد یا جواهرات به جبهه کمک می‌کردند. تعدادی صندوق مخصوص برای این‌کار وجود داشت و گاهی نیز بین صفوف کیسه می‌چرخاندند.

کیسه چی های نجف آباد در جبهه

در طول دوران جنگ، مردم در نماز‌جمعه یا مراسم‌های مشابه به صورت اهدای پول نقد یا جواهرات به جبهه کمک می‌کردند. تعدادی صندوق مخصوص برای این‌کار وجود داشت و گاهی نیز بین صفوف کیسه می‌چرخاندند. وجه نقد این کمک‌ها صورت‌جلسه شده و تحویل حسابدار سپاه می‌شد تا بسته به درخواست‌ یگان در منطقۀ عملیاتی، اقلام مختلف تهیه و ارسال شود.

گاهی این قدر پول جمع می‌شد که بتوانیم از آجیل‌هایی مانند پسته، فندق، مغز بادام، نخودچی و کشمش چند تُن بخریم. همه را تحویل خانۀ شهیدان منوچهری می‌دادیم تا حاجیه‌خانم محترم لطفی برایمان بسته‌بندی کنند.

برای این‌کار مراسم مذهبی ویژۀ زنان می‌گرفتند و در حاشیه‌اش آجیل‌ها را در پاکت‌هایی با وزن مشخص بسته‌بندی می‌کردند. رزمنده های نجف آبادی، موقع اعزام کیسه های کوچکی معروف به «کیسه چی» همراه شان می آوردند که داخلش خوراکی هایی مثل همین پاکت های آجیل بود.

البته فعالیت خانۀ منوچهری‌ها فقط به این‌کار محدود نمی‌شد و خیلی اوقات زن‌ها برای دوخت‌ و دوز لباس رزمنده‌ها و کارهای مشابه در این خانه جمع می‌شدند.

خانواده منوچهری از سرشناس‌ترین خانواده‌های ایثارگر نجف‌آباد، در فاصلۀ تیر تا مهر سال۶۲، سه فرزند‌شان را تقدیم کشور و نظام کرده و یکی دیگر از پسران‌شان نیز به اسارت در می‌آید. سعید، اولین شهید خانواده است که سی‌و‌یکم تیر۶۲ در هجده سالگی و طی عملیات والفجر۲ به شهادت می‌رسد. در اواخر مهر۶۲ و طی عملیات والفجر۴ نیز محمد‌رضا و حمید دیگر پسران خانواده در هفده و بیست‌ویک سالگی به شهادت می‌رسند. در همین مقطع یکی دیگر از پسران این خانواده به اسارت در می‌آید و تا مدت‌ها همه تصور می‌کنند که او هم به شهادت رسیده.

*به روایت یکی از رزمندگان لشکر۸نجف اشرف

تصاویر، تزیینی هستند.

رزمندگان لشکر 8 نجف اشرف در دفاع مقدس

رزمندگان لشکر ۸ نجف اشرف در دفاع مقدس

کیسه چی های نجف آباد در جبهه