تبعات تصمیم های احساسی

مسائل اجتماعی مانند ساماندهی مهاجرین، پدیده ای هستند چند وجهی که در مواجهه با آن ها، بایستی تمامی جوانب را در نظر گرفت.

خیلی اشتباه است که بر اساس هیجان و یک موج اجتماعی که شاید بدخواهان ایجاد کرده اند، تصمیم هایی بگیریم و عواقب آن را در نظر نگیریم.

خوب یا بد، جمعیت مهاجران افغانستانی در ایران قابل توجه است و بخش قابل توجهی از ظرفیت برخی مشاغل را به خود اختصاص داده اند. با کاهش جمعیت این مهاجران، برخی واحدهای تولیدی به سمت کاهش تولید و یا حتی تعطیلی پیش خواهند رفت.

کاهش ظرفیت واحدهای تولیدی هم منجر به بروز یا تشدید مشکلات اقتصادی دیگری می شود که فشار اصلی آن، متوجه مردم خواهد بود.

به عنوان نمونه برخی واحدهای مرغداری اعلام کرده اند که به دلیل نبود یا کمبود کارگرهای افغانستانی، امکان جوجه ریزی ندارند که این موضوع زمینه ساز گرانی مرغ و تخم مرغ در ماه های آینده خواهد شد.

اگر واقع بینانه و منطقی به این ماجرا نگاه کنیم، باید بپذیریم که کارگران ایرانی هم به دلایل مختلف، امکان جبران این کمبود نیرو را ندارند.

افراط و تفریط همیشه بد و خطرناک است؛ همان گونه که مسئولان مربوطه، پیش از این باید جمعیت مهاجران را ساماندهی و مدیریت می کردند، الآن هم منطقی نیست که به سرعت و بدون در نظر گرفتن پیش بینی های لازم، درصد زیادی از مهاجران را از کشور خارج کرد.

حواس مان خیلی باید جمع باشد که در زمین بازی دشمن، بازی نخوریم و زمینه ساز تحقق نقشه های پیچیده و چند وجهی آن ها نباشیم.

ای کاش همه آن کسانی که با دستگیری چند جاسوس افغانستانی، این طوری غیرتی شده اند و تمام فکر و ذکرشان شده اخراج مهاجرین، کمی هم موقع انتخابات غیرت به خرج می دادند تا با برگزیده شدن برخی مسئولان ترسو و غربگرا به این وضعیت نمی رسیدیم.

افغانستان

تبعات تصمیم های احساسی