اخبار نجف آباد

رسومِ نوروزی نجف آبادِ قدیم

رسومِ نوروزی نجف آبادِ قدیم

رسومِ نوروزی نجف آبادِ قدیم یکی از رسوم قدیمی شب‌های نوروز، میوه بردن کارگرها برای استادکارشان بود. با زحمت زیاد یک نارنج خریده و به عنوان تحفه می‌بردند تا به جایش پنج ریال عیدی بگیرند. اوضاع به قدری خراب بود و ملت سال تا ماه، میوه‌ای گیرشان نمی‌آمد که یک نارنج چنین عزت و جایگاهی

استفاده شربِ نجف آبای ها از پساب

استفاده شربِ نجف آبای ها از پساب

استفاده شربِ نجف آبای ها از پساب  آب‌خوری آنروز عبارت بود از یک ظرف فلزی به نام سقاخانه و چند کاسه فلزی که به وسیله زنجیری به آن بسته بودند و هر روز توسط مرحوم مشهدی عباس که آن روز بنام فراش مدرسه خوانده می‌‌شد، صبح زود قبل از طلوع آفتاب از جوی آب جاری

باند آپاچی نجف آباد

باند آپاچی نجف آباد

باند آپاچی نجف آباد گروهی ده، دوازده نفره از اراذل در نجف آباد داشتیم که اسم‌ خودشان را گذاشته بودند «باند آپاچی». با موتور «ایژ» گوشه و کنار شهر می‌چرخیدند و هر فسادی که حدس بزنید، انجام می‌دادند. از عرق‌خوری و چاقو‌کشی گرفته تا سرقت و اعمال منافی عفت. برای فقرۀ آخر، سراغ فاحشه‌ها رفته

خونین ترین روز انقلاب در نجف آباد

خونین ترین روز انقلاب در نجف آباد

خونین ترین روز انقلاب در نجف آباد برخی شهرهای اطراف نجف‌آباد در زمرۀ شاه‌دوستان بسیار متعصب بودند. طوری اعلی‌حضرت را دوست داشتند که اگر در نجف‌آباد، کاری انقلابی انجام می‌شد، مطمئن بودیم برای مدتی در عبور از شهرشان به دردسر خواهیم افتاد. در این‌ مواقع خاص، اگر خودروهای عبوری تصویری از شاه بر روی شیشه‌

دیدار نجف آبادی ها با تبعیدی‌های انقلاب

دیدار نجف آبادی ها با تبعیدی‌های انقلاب

دیدار نجف آبادی ها با تبعیدی‌های انقلاب رژیم پهلوی از سال۱۳۴۲ شروع کرد به تبعید علمای شناخته‌شده و مبارز و این روند تا آستانۀ پیروزی انقلاب، کم و زیاد ادامه داشت. قبل از انقلاب هر موقع فرصت و ماشینی پیدا می‌کردیم، راه می‌افتادیم گوشه و کنار ایران برای دیدن تبعیدی‌ها. حتی گاهی با اتوبوس‌های بین‌شهری

ساخت مزرعه در نجف آباد با هدایای هندی

ساخت مزرعه در نجف آباد با هدایای هندی

ساخت مزرعه در نجف آباد با هدایای هندی قادر بیگ در زمره پهلوانان زمان سلطان حسین صفوی است که بعدها به خدمت نادرشاه در آمد و جزء سپاهیان او گردید. قادر بیگ به امر نادر به همراه عده ای از لشگریان برای گرفتن خراج از محمدشاه گورکانی عازم هندوستان می گردد ولی وقتی همراه با

دستگیری و اعدام پاسبان های فراری نجف آباد

دستگیری و اعدام پاسبان های فراری نجف آباد

دستگیری و اعدام پاسبان های فراری نجف آباد روزی که رسیدم نجف‌آباد، انقلاب پیروز شده بود و بیشتر دستگاه‌های دولتی صاحبِ درست و حسابی نداشتند. با تجربیات و شناختی که از توانایی‌هایم داشتم، شهربانی را به دست گرفتم. وارد ساختمان که شدم، رفتم سراغ اسلحه‌خانه. در را شکسته و خبری از معدود اسلحه‌های شهربانی نبود.

دانش‌آموز سفارشی در نجف آباد

دانش‌آموز سفارشی در نجف آباد

دانش‌آموز سفارشی در نجف آباد از خاطرات سال ششم اینکه یک نفر از همکلاسی‌های ما که از هوش چندانی برخوردار نبود و با سفارش پدربزرگش که یکی از سرشناسان نجف‌آباد بود تا سال ششم بالا آمده بود. مرحوم نوریان که مسئول جغرافیای ما بود و نقشه ایران و جهان به دیوار کلاس آویزان بود از

اولین تجربه شکستن شیشه های بانک در نجف آباد

اولین تجربه شکستن شیشه های بانک در نجف آباد

اولین تجربه شکستن شیشه های بانک در نجف آباد عید غدیر سال۵۶  قرار شد به مناسبت عید غدیر، جشنی با سخنرانی شخصی مشهور به «سیاهپوش» در مسجد جامع نجف آباد برگزار کنند. ما جوان‌تر‌ها پشت پرده تصمیم گرفتیم در مقابل واکنش احتمالی ساواک و شهربانی، برنامه‌ای داشته باشیم. احتمال داشت رژیم مسجد را بسته و

میزبانی اصفهان از اردوهای مختلط دانشجویی

میزبانی اصفهان از اردوهای مختلط دانشجویی

میزبانی اصفهان از اردوهای مختلط دانشجویی از اوایل دهۀ۵۰، رژیم پهلوی برنامۀ جدیدی برای سرگرم کردن دانشجویان و جلوگیری از ورودشان به عرصه‌های سیاسی و اعتراضی تدارک دید؛ اردوهای شبانه‌روزی با ویژه برنامه‌های متنوع و جوان‌پسند در سه ماه تابستان. دانشجویان اجازه داشتند محل اردوگاه را انتخاب کنند. به عنوان مثال، دانشجوی نجف‌آبادی که در

کیسه چی های نجف آباد در جبهه

کیسه چی های نجف آباد در جبهه

کیسه چی های نجف آباد در جبهه در طول دوران جنگ، مردم در نماز‌جمعه یا مراسم‌های مشابه به صورت اهدای پول نقد یا جواهرات به جبهه کمک می‌کردند. تعدادی صندوق مخصوص برای این‌کار وجود داشت و گاهی نیز بین صفوف کیسه می‌چرخاندند. وجه نقد این کمک‌ها صورت‌جلسه شده و تحویل حسابدار سپاه می‌شد تا بسته

قاضی شدن اراذل نجف آباد

قاضی شدن اراذل نجف آباد

قاضی شدن اراذل نجف آباد کسانی که با محوریت چهره‌های بدنام و بعضاً فاسد شهر و بسیاری از اعضای باند آپاچی به شهرک حمله کردند، تعدادی را دستگیر کرده و در باغی در انتهای خیابان منتظری شمالی نجف‌آباد زندانی کرده بودند. این باغ متعلق به شخصی بود که «نخ‌تابی» می‌کرد و برای کارش به فضای