شبی خطرناک برای چاپ اعلامیه در نجف آباد
کار با دستگاه فتوکپی، مشکلات و حتی خطرات خاص خود را داشت. داغ که میکرد، شروع میکرد به خط انداختن وسط برگهها. باید کمی صبر میکردیم تا خنک شود و در همین فاصله تعدادی را دستنویس مینوشتیم. از شب تا صبح که تمام ظرفیت با دستگاه کار میکردیم، حداکثر 5هزار برگه دستمان را میگرفت.
ایجاد دو قبرستان در نجف آباد به فاصلۀ پانصد متر
بعد از تخریب قبرستان قدیم نجفآباد در محل فعلی حسینیۀ اعظم، احداث دو قبرستان جدید در فاصلهای نزدیک به هم کلید خورد. شاید برایتان سوال شده که شهر کوچکی مثل نجفآباد، چرا باید دو قبرستان داشته باشد.
روایتی از قحطی در نجف آباد
گراني و کمبود در نجف آباد، در اوائل زمستان آغاز شد. من با سه فرزند يتيمم سعي می کردم هر چه که ممکن است در خوردن آذوقه ذخيره شده، صرفه جویي کنيم چون یک بار دیگر نيز دچار اين بليه شده بودم.
اولین رزمندگانی که از نجف آباد، به جبهه جنوب رفتند
عصر ۳۱شهریور که عراق حملۀ سراسری به ایران را شروع کرد، همان شب به دعوت شیخنادی، جمع شدیم در شبستان حوزۀ علمیۀ آیتالله ریاضی نجف آباد.
اعدام یک گنده لات در نجف آباد
یکی دیگر از لاتهایی که اعدامش در نجف آباد خیلی سر و صدا به پا کرد، «مهدی» بود. آدم فنی، چهارشانه و قویهیکلی که به نام پدرش شناخته میشد.
صوفیان نجف آباد
صوفيان نجف آباد مانند غلامحسين معيني و حيدر علي موحدي، مجالس را در منازل خود برگزار مي کردند. آقاي معيني شب هاي جمعه و آقاي موحدي شب هاي سه شنبه اقدام به برگزاري مي کردند. شب هاي دوشنبه نيز اکثراً به پاقلعه خانقاه اصفهان مي رفتند.
اولین دفن در قبرستان جدید نجف آباد
چند سال مانده به پیروزی انقلاب، قبرستان جدید نجفآباد آماده شد و همه منتظر یک جنازۀ خاص بودند تا با آن، قبرستان را افتتاح کنند. متنفذین و مسئولان، نظرشان روی یک شخصیت روحانی بود ولی کشته شدن یک دانشجوی نجفآبادی ورق را برگرداند.
بیشتر پزشکان نجف آباد، بابی یا بهایی بودند
بین پزشکان نجفآبادی با برخی ارتباط نزدیکتری داشتم و شاهد انصاف و مردمداریشان بودم. دکتر ابرقویی و کاظمیان هر دو با بیمار بسیار خوشبرخورد و مودب بودند و تمام داروهایی که شرکتهای توزیع به عنوان هدیه برایشان میآوردند را به جای فروش در بازار آزاد، به بیمارهای مستحق میدادند.
بازدید اعضای جبهه ملی از نجف آباد
آثار وحشیگری رژیم، تا چند ماه به حالت موزه درآمده بود و علاوه بر نجفآبادیها، از شهرها و حتی استانهای همجوار برای بازدید راهی شهر میشدند.
اولین اعتصاب در نجف آباد
اولین چیزی که در نجف آباد، با دستگاه چاپ کردیم، اعلامیه عزای عمومی و اعتصاب بازار بود به مناسبت اعتراض به مقالۀ توهینآمیز روزنامۀ اطلاعات در مورد امام خمینی.
آغاز فعالیت کمیته انقلاب در نجف آباد
هنوز انقلاب پیروز نشده بود که تعدادی از جوانان نجف آباد به صورت خودجوش، خانهای روبهروی حوزۀ علمیۀ قدیم را تبدیل کردند به کمیتۀ غیررسمی. تعدادی از مجرمان را در زیرزمین خانه زندانی کرده و مشغول گشتزنی، تامین امنیت و رفع و رجوع امورات مردم شدند.
رختشوی خانه های نجف آباد
هانري رنه دالماني سياح اروپايي، حين عبور از نجف آباد به گشت وگذار در آن پرداخته، ديده هاي خود را در سفرنامه اش نوشته است، او رختشوي خانه اي را كه در محل ميدان آن زمان وجود داشته مشاهده و آن را چنين توصيف كرده است.