محرمِ خونین نجف آباد
21آذر57 همزمان با روز عاشورا، مجسمۀ شاه در میدان مرکزی نجفآباد را کشیدند پایین. آنروز بر خلاف همیشه تمام دستههای عزاداری رفته بودند بیرون شهر و باغملی خلوت بود. عوامل رژیم از همان لحظۀ انتشار خبر، برنامهریزی برای تلافی اینکار را شروع کردند و به طرفداران خود در شهرهای اطراف آمادهباش دادند.
فراغ ۳ساله شهید محمد منتظری و مادرش
توی یکی از ماموریتهایی که برگشته بود ایران، بستهای رو میبره دمِ خونۀ یکی از همشهریهاش و طرف که از دیدن محمد کلی ذوق کرده، میگه: «محمد! مادرت با مادر من رفته روضه و تا نیمساعت دیگه بر میگردن».
اعدام روحانی «انجمن شهر» نجف آباد+تصویر
هر چهار سال یک بار، انتخاباتی برگزار و تعدادی به عنوان اعضای «انجمن شهر» یا همان شورای شهر فعلی انتخاب میشدند. البته این انتخابات، مثل مجلس شورای ملی در بیشتر موارد حالت انتصابی و تشریفاتی داشت.
اعدام انقلابی یک متجاوز در نجف آباد
هنوز انقلاب پیروز نشده بود که نیروهای انقلابی نجف آباد نزدیک به بیست نفر را دستگیر و در زیرزمین خانهای قدیمی زندانی کردند. وقتی کمیتۀ انقلاب رسمیت پیدا کرد، دادستان دستور داد این افراد را به شهربانی تحویل دهند که با وضعیت آنروز شهربانی و دادگاهها، به احتمال زیاد حبس مختصری گرفته یا آزاد میشدند.
کتک خوردن در حلقه لاستیک برای پخش اعلامیه در نجف آباد
یک بار که با محمدرضا پورپونهای مشغول پخش اعلامیه بودیم، پیکان شهربانی نزدیک طلوع آفتاب، همینطور که از خیابان عنصری (شهید مطهری فعلی) پیچید به سمت مسجد قائم، ما را جلوی کوچۀ کتابخانۀ زهرائیه دید. چون روی موضوع توزیع اعلامیه حساس شده بودند، با سرعت زیاد که مشخص بود قصد دستگیری دارند، آمدند به سمت ما.
راه اندازی معدن سورمه نجف آباد توسط ۲برادر+تصاویر
کارخانه دار: رضا و مرتضی رستگار جواهری که نزدیک به یکصد معدن مختلف در سطح کشور راه اندازی کرده بودند، مالک معدن سورمه در کوه های شمال غرب این شهر محسوب می شوند.
مشروب فروشی در میدان مرکزی نجف آباد
قبل از انقلاب چند مغازۀ مشروبفروشی در میدان مرکزی نجف آّاد و خیابانهای اطراف فعال بود. باغملی شبها پاتوق عرقخورها میشد و حتی مردم جرات تردد نداشتند.
چاپ مخفیانه تصویر امام در نجف آباد+فیلم و تصاویر
عکس حضرت امام، نجفآباد خواهان زیاد داشت ولی گیر نمیآمد. به حسینعلی رستگاری که پیشنهادش را دادم، نشانی یکی از همکارانش در کوچۀ تلفنخانۀ اصفهان را داد تا برایمان یک کلیشه از عکس حضرتامام درست کند.
اعدام انقلابی گنده لات نجف آباد
آنروز برای ماموریت کاری عازم خارج از شهرستان بودم. یادم نیست به چه مناسبتی قرار بود مردم یک راهپیمایی هم داشته باشند و معمولاً در چنین ایامی مغازهها را تعطیل میکردند. «نعمت»، مثل همیشه دمِ مغازۀ پدرش در نزدیکی میدان اصلی نجف آباد نشسته و ملت را دید میزد.
دخیل به بولدوزر جهاد نجف آباد
جهاد سازندگی نجفآباد به دلیل سابقۀ طولانی و درخشانی که در کارهای عمرانی و محرومیتزدایی داشتند، در فاصلۀ عملیاتها از کوچکترین فرصت برای فعالیت در مناطق محروم استفاده میکردند.
اعدام متجاوز به نوامیس نجف آباد
زن و بچه داشت ولی در شدیدترین حالت ممکن، «زنباره» و «شهوتپرست» بود و چندین بار زن هایی را در روزِ روشن از وسط خیابان دزدید و بهشان تجاوز کرد.
پولی که نجف آبادی ها، موقع زایمان می دادند
نهادهای آموزشی مراحل نخستین، در اختیار مکتبدارانی بود که به شیوه سنتی مرسوم، وظیفهی تعلیم و تربیت را بهعهده داشتند. یادگیری در این مکتبها به زور رونویسی بسیار، تمرین بیاندازه و حفظ نقش کلمات همراه با تنبیهات بدنی میسر میشد.