انتقال هشت لودر، حدود پانزده روز زمان برد ولی ارزشاش را داشت. جهاد نجفآباد جان گرفت و خودکفا شد. بچهها به کمک تجهیزات غنیمتی، طوری جهادی و شبانهروزی کار میکردند که آوازۀ کارهایشان در تمام جبهۀ جنوب پیچید.
هر چهار سال یک بار، انتخاباتی برگزار و تعدادی به عنوان اعضای «انجمن شهر» یا همان شورای شهر فعلی انتخاب میشدند. البته این انتخابات، مثل مجلس شورای ملی در بیشتر موارد حالت انتصابی و تشریفاتی داشت.
ساختمان مسجد جامع نجف آباد، از مصالح گران قيمت و تزئينات آن چناني برخوردار نبود. به نظر مي رسد براي بنا و ساختمان مسجد، بودجه چنداني اختصاص نيافته بود. ديوارها، گچ کشي و کف شبستان نيز از گچ پوشيده شده بودند.
از زمانی که برای اولینبار با امامبخش در زاهدان آشنا شدم، تا آستانۀ انقلاب هر روز با هم صمیمیتر شدیم و چندین نوبت برای تهیه اسلحه یا موادمنفجره رفتم زاهدان. مهر57 وقتی رسیدم زاهدان، قرار شد یک سفر برویم افغانستان و با تعدادی از مبارزین مسلح افغانستانی دیدار کنیم
از دیگر چهرههای شناخته شدۀ نجفآباد در موضوع شهرکسازی باید به «حاجاسدلله مهدیه» اشاره کرد. مهدیه جزء کارشناسان محبوب و مورد اعتماد در موضوع زمین و مستغلات بود که دو حمام عمومی هم داشت.
یکی دیگر از مواقعی که نزدیک بود دستگیر شوم، مربوط میشود به زمانی که میخواستیم یک دستگاه پلیکپی و تعداد زیادی اعلامیه را از نجفآباد بفرستیم برای محمود حجتی که آن زمان کارمند ادارۀ راه بندرعباس بود.
ایرنا: اوایل دهه هفتاد هنگامی که سردبیر سیاسی بودم مدیرعامل وقت از من خواست به نجف آباد بروم که دچارآشوب شده بود و گزارشی در این زمینه تهیه تا به مسوولان ارشد نظام ارائه شود.
سرهنگ قربانعلی صالحی از خوشتیپهای نجفآباد در شهربانی تهران بود که به عنوان عضو تیم حفاظت فرح پهلوی، به حلقۀ نزدیکان شاه راه پیدا کرده بود. مدتی هم بادیگارد «هُلمز» سفیرکبیر آمریکا در ایران شد.
یکی دیگر از کارهایی که در موضوع چاپ اعلامیه در نجف آباد انجام دادیم، مربوط میشد به قضیۀ اعتصاب غذا در کلیسای «سَنتمِری» پاریس. روز اول مهر56 رژیم بعث عراق در ادامۀ تشدید فشارها به حضرتامام، محل سکونت ایشان در نجف را محاصره و محدودیتهای زیادی برای ترددها و ارتباطات ایجاد کرد.
سال44 برخی گروههای کمونیستی استقلالطلب در منطقۀ «ظَفار» کشور عمان شورش کردند. جنگ که طولانی شد، ایران به عنوان ژاندارم منطقه با درخواست سلطان عمان و چراغسبز انگلیس در سال51 به این کشور نیروی نظامی اعزام کرد.
او چندين سال به ارشاد مردم نجف آباد پرداخت. امام جماعت و مورد وثوق مردم بود. در نماز جماعت روزهاي جمعه او مسجد پر از جمعيت شده و علاوه بر آن در خيابان نيز فرش پهن کرده مردم مشغول نماز مي شدند.
اوایل سال58، دهها نفر از دختر و پسرهای دیپلمه نجف آباد که به دلایل مختلف شغلی پیدا نکرده بودند، تصمیم به برگزاری تجمع اعتراضی گرفتند. یک روز صبح در حیاط آموزش و پرورش تحصن کردند و اعلام کردند تا تعیین تکلیفشان، همانجا خواهند ماند.