ناگفته نماند که نهتنها در اصفهان و حومه حتی یکمتر راه آسفالت وجود نداشت. بلکه بین نجفآباد و اصفهان راه شوسه نیز نبود و برای رسیدن به اصفهان مجبور بودیم از کوچه پس کوچهها و دهات نزدیک اصفهان بنام درب شهر حرکت کنیم
گاهی در مورد شهادت برخی شهدا، روایت هایی گفته و مرتب نقل می شود که چندان درست نیست و متاسفانه این روایت های اشتباه، در خبرگزاری های کشوری نیز انعکاس پیدا کرده و می تواند مورد استناد دیگران قرار گیرد.
خارون: در مراسمی که به میزبانی خانه هنرمندان نجف آباد برگزار شد، از کتاب «بخارای من شهر من» به قلم فضل الله خلیلی نویسنده فعال و سرشناس شهرستان نجف آباد در حوزه تاریخ شفاهی رونمایی شد.
کمربندیهای شهر تا آستانۀ انقلاب به صورت خاکی، تاریک، بدون علائم ترافیکی و پرحادثه بودند طوری که تا سالها بعد از احداث کمربندیها، خیلی از رانندگان از راندن در این جادهها خوف داشتند.
اوایل56 فعالیت مجاهدین خلق (منافقین) در نجفآباد به واسطۀ دانشجوهای نجفآبادی که در تهران درس میخواندند، رونق خوبی گرفته بود. بعد از اعلام رسمی تغییر ایدئولوژی سازمان در سال54، خیلیها مارکسیست شدند ولی بچههای نجفآباد بیشتر از طیف مذهبیها بودند.
انقلابیهای نجفآباد از بیستم بهمن57 خانۀ تقریباً مخروبۀ حاجعبدالحسین کارشناس روبهروی حوزۀ علمیۀ قدیم را تبدیل کردند به جایی شبیه کمیته. حدود بیست نفر از اراذل و عوامل رژیم را در زیرزمین و اتاقهای خانه زندانی کردند و گوشه و کنار کارهای شهر را به دست گرفتند.
طی سالهای بعد به تدریج سر و کلۀ چراغهای توری هم پیدا شد. یکی از اولین نمونههایی که وارد نجفآباد شد، متعلق به «سلیماننژاد» ساعتساز بود که چراغ را موقع کار در تهران خریده بود.
زایمان زنهای آبستن اغلب بطور طبیعی و با همکاری پیرزنهایی بنام ماماچه انجام میشد.
در شمال شرقي ميدان مركزي شهر،كوچه اي وجود دارد كه در قديم به كوچه كله پزها (كوچه عاطفي) معروف بود. «عباس» و «حسين» دو برادر در اين كوچه صاحب مِلک و خانه اي بودند که هر کدام مجهز به برج و باوريی بود.
اين تيمچه در ضلع غربي باغ ملي واقع شده که با توجه به مدیریت توسط حاج غلامحسين معيني، به همين نام نيز شناخته مي شود. اين مكان در دو طبقه و در چهار ضلع، بنا شده و درب رفت و آمد در ضلع شرقي، روبه روي باغ ملي و درب ديگري در ضلع جنوبي، در كوچه امام جمعه باز مي شد كه مخصوص تخليه و بارگيري كالاها بود.
از جمله خادمان فرهنگ مرحوم حاج سيد مجتبي آيت است که قريب60 سال از عمر خويش را در نجف آباد به شغل شريف کتابفروشي سپري و با همت والاي خود، کتابخانه اي عمومي و معظم در اين شهر تأسيس نمود.