دل به آتش می‌زنیم تا کاشانه‌ای نسوزد/یک روز با آتش نشانان نجف آباد
دل به آتش می‌زنیم تا کاشانه‌ای نسوزد/یک روز با آتش نشانان نجف آباد
ایسنا: «آتشنشانی؟»، «بفرمایید...» همه‌چیز درست از همین لحظه آغاز می‌شود؛ زمانی که در گوشه‌ای از شهر حادثه‌ای رخ داد و یک نفر سراسیمه شمارۀ ۱۲۵ را گرفته تا خبر از اتفاقی تلخ دهد.

دل به آتش می‌زنیم تا کاشانه‌ای نسوزد/یک روز با آتش نشانان نجف آباد

ایسنا: «آتشنشانی؟»، «بفرمایید…» همه‌چیز درست از همین لحظه آغاز می‌شود؛ زمانی که در گوشه‌ای از شهر حادثه‌ای رخ داد و یک نفر سراسیمه شمارۀ ۱۲۵ را گرفته تا خبر از اتفاقی تلخ دهد.

صدای زنگ تلفن، بسته به زمان و مکان های مختلف، احساسات متفاوتی را درون هر انسانی برمی انگیزد اما اینجا، در ایستگاه فرماندهی آتشنشانی، ماجرا قدری متفاوت است. با به صدا درآمدن زنگ تلفن، اضطراب تنها چیزی است که می توان با تمام وجود آن را حس کرد. چند ثانیه بعد از پایان هر تماس، صدای آژیر ماشین، سکوت حاکم در فضا را می شکند و ماموریت آتش نشان ها آغاز می شود.

علی علینقی بیگی که مسئول شیفت ایستگاه فرماندهی آتشنشانی نجف آباد است، تجربۀ خود را از تماس افراد مختلف با ۱۲۵ برای ایسنا چنین، شرح می دهد: وقتی با ما تماس می گیرند اول از صحت بروز حادثه آگاه می شویم و بعد ماموران نزدیک ترین ایستگاه آتش نشانی را به محل اعزام می کنیم. اغلب اوقات افرادی تماس می گیرند خیلی سراسیمه هستند. این مسئله باعث می شود که نتوانند به خوبی جزئیات و محل حادثه را اعلام کنند که این موضوع ما را برای یافتن آدرس قدری با مشکل مواجه می کند.

او ادامه می دهد: همیشه تماس ها به آتش سوزی ختم نمی شود. گاهی تماس هایی داریم که با ارائه مشاوره و راهنمایی، به خوبی و خوشی تمام می شود و گاهی هم شهروندان به خاطر وجود موش یا حشرات در منزلشان با ما تماس می گیرند که باید همین جا اعلام کنم نمی توانیم به آنها سرویسی ارائه دهیم.

مکثی می کند و با ناراحتی می گوید: متاسفانه هنوز هم هستند افرادی که با تماس های بی‌جا مزاحمت ایجاد می کنند. مزاحمت های تلفنی درصد بسیار بالایی از تماس های روزانۀ این مرکز را شامل می شود و اغلب هم یک کودک پشت ماجراست! خانواده ها باید به این نکته توجه داشته باشند که تلفن های همراه و ثابت خود را بدون کنترل کافی در دسترس کودکان قرار ندهند.

از اتاق فرمان خارج می شوم و کنار یک مامور آتش نشانی می نشینم. نامش ناصر سواری است. او سرعت رسیدن ماموران امداد به محل حادثه را مهمترین دغدغۀ یک آتش نشان می داند و می گوید: با وجود اینکه اغلب رانندگان با شنیدن صدای آژیر، مسیر ماشین آتش نشانی را باز می کنند، اما هنوز هم برخی هستند که نمی دانند در این شرایط و برای باز کردن مسیر خودروهای آتش نشانی می توانند از چراغ قرمز هم عبور کنند، بدون اینکه جریمه شوند.

مجتبی نوروزی، دیگر مامور ایستگاه فرماندهی آتش نشانی نجف آباد با شنیدن این صحبت بحث را تکمیل می کند و می گوید: وقتی خودروهای امدادی در حال حرکت هستند، متاسفانه برخی از خودروهای سواری و موتورسواران به سرعت می آیند و پشت سر ما حرکت می کنند! این کار علاوه بر اینکه بسیار خطرناک است، تمرکز نیروهای امداد را هم برهم می ریزد و حتی ممکن است منجر به تصادف شود.

او می گوید: گاهی در محل حادثه تجمع بیش از حد مردم باعث می شود که ما با مشکلاتی مواجه شویم.

هوا کم کم رو به تاریکی می رود. سر صحبت را با یکی از نیروهایی که به تازگی به مجموعۀ آتش نشانی اضافه شده باز می کنم. سجاد عنایتی می گوید: آتش نشانی شغل نیست، عشق است. محال است کسی که عاشق این کار نیست در آن…

هنوز این جمله تمام نشده بود که صدای آژیر محوطه، او را از زمین جدا کرد و بدون اینکه متوجه شوم چه اتفاقی افتاده حریق یا …، خودرو آتش نشانی از ایستگاه خارج می شود.

منتظر می مانم تا آنها از ماموریت برگردند. آقای عنایتی دوباره صحبت را از سر می گیرد: کار ما خطرات زیادی دارد. هر بار که از خانه خارج می شوم به این فکر می کنم که آیا دوباره می توانم همسر و فرزندم را ببینم یا خیر؟ من و همکارانم تمام این خطرات را به جان می خریم که کمترین آسیب به جان و مال همشهری هایمان وارد شود. به دل آتش می زنیم، می سوزیم اما نمی گذاریم خانه های مردم بسوزد.

نیمه شب شده و حالا، محمدعلی صادقی که دیگر زمان زیادی به بازنشستگی اش نمانده به جمع ما اضافه می شود. از او می پرسم اگر بخواهی چکیده ای از تجریبات تمام این سال ها را در اختیار جوان ترها قرار دهی، چه توصیه ای به آنها می کنی؟ با کمی مکث، نفس عمیقی می کشد و می گوید: یک آتش نشان خوب در مواجهه با حادثه باید در کسری از ثانیه درست ترین تصمیم را بگیرد و به بهترین شکل ممکن آن را عملی کند. آتش نشان باید ذهنی خلاق داشته باشد تا بتواند متناسب با هر حادثه علاوه بر بکارگیری تخصص و تجربه، از ابزار و لوازم موجود به درستی استفاده کند. ما شاید از نظر تجهیزات در حد ایده آل نباشیم، اما در سطح قابل قبولی هستیم.

او ادامه می دهد: ما آتش نشان ها به خاطر صحنه هایی که در حوادث می بینیم همواره در معرض آسیب های روحی و جسمی هستیم. صحنه های دلخراشی که ریشه جانمان را می خشکاند، به شیرینی و لذت کمک به دیگران و نجات جان افراد حادثه دیده می ارزد.

هوا رو به روشنی رفته و زندگی همچنان در ایستگاه فرماندهی جریان دارد. آتش نشانان برای تعویض شیفت کاری خود آماده می شوند و شاید در دلشان این دعا را زمزمه می کنند که «خداوندا امیدواریم امروز، روز بی حادثه ای برای شهرمان باشد».

آتش نشانی نجف آباد

آتش نشانی نجف آباد

گزارش از: محسن مرادی خبرنگار ایسنا-منطقه اصفهان، نجف آباد

دل به آتش می‌زنیم تا کاشانه‌ای نسوزد/یک روز با آتش نشانان نجف آباد