کربلا و حرمهای مطهر

سلمان هادى آلطعمه
مترجم : حسين صابرى

- ۷ -


اشياى موجود در گنجينه حرم امام حسين(عليه السلام)

گنجينه حرم امام(عليه السلام) در نزديكى حرم مطهر و در سمت شرق قرار گرفته و اتاقى كوچك است كه درى كوچك از چوب ساج دارد و ظاهراً فاقد پنجره است و در آن به خوبى از اشياى موجود نگهدارى نمىشود; براى نمونه، نگارنده خود در ميان اشياى اين گنجينه پردههايى گرانقيمت و نفيس يافته كه برخى در اثر رطوبت آسيب ديده است.

به هر روى، مهمترين اشياى اين گنجينه، تا حدى كه نگارنده به ياد دارد، از قرار زيراست:

1 ـ تاجى از قطيفه سبز رنگ كه در شش گوشه آن نوارهايى قرار دارد و بر روى هر نوار 94 مرواريد متوسط است. اين تاج داراى يك طوق طلا است كه خود 16 كنگره دارد و هر كنگره، خود، به دانههاى مرواريد و دو نگين قرمز رنگ از سنگهاى قيمتى تزيين يافته است. مجموع مرواريدهايى كه در اين كنگرهها به كار رفته383 قطعه است.

در قسمت پايين كنگرهها نوارى بر گرد اين تاج است كه 125 مرواريد آن را زينت داده و در پايين آن هم كمربند ديگرى است كه 137 مرواريد بزرگ بر روى آن قرار گرفته است. در اسكلت تاج هم 31 قطعه سنك لعل سرخ است و از اين تعداد، 8قطعه بزرگ و مسطح و ديگر قطعهها متوسط يا كوچك هستند. اين تاج در صندوقچهاى نقرهاى به شكل فانوس محافظت مى شود.

2 ـ دوال تيغى كه حسن على خان فرمانرواى طابور آن را به حرم امام هديه كرده است. اين دوال در داخل شش گل طلايى نهاده شده كه در ميان هر يك از گلها دانهاى زمرد سبز جالب قرار دادهاند. و در آن سه چهارگوش طلايى است كه يكى به شكل مستطيل مى باشد و در آن دانههاى زمرد و ياقوت كوچك به كاررفته و ديگرى چهارگوش مربع است كه با سه عدد ياقوت و سه عدد زمرد تزيين گرديده و سوّمى از دوتاى پيشين كوچكتر است و در آن يك عدد ياقوت كوچك و يك عدد زمرد كار گذاشتهاند. گفتنى است تمامى اين دانههاى قيمتى از نوع بسيار خوب است.

3 ـ شمشيرى كهن از جنس طلا كه آن را نيز امير حسن على خان اهدا كرده و شامل تيغه، قبضه طلا و غلافى است كه با دوازده قطعه زمرد درشت و مرغوب و همچنين سه قطعه ياقوت سرخ مرغوب تزيين شده و در نوك غلاف قطعه طلايى وجود دارد كه بدوازده قطعه زمرد درشت و مرغوب و همچنين بيست و دو قطعه ياقوت سرخ مرغوب آذين يافته و بر قبضه شمشير هم نقشهايى وجود دارد و علاوه بر اين، بر روى آن نگينهايى از سنگهاى قيمتى و نگينى از زمرد اعلا كار شده است.

4 ـ زينى از طلا، همراه با لگام، قلاده، دهنه و جليقه طلا كارى شده. آسترى اين زين هم از قطيفهاى سبز رنگ است و اين قطيفه از سه جانب زين آويزان است و حاشيههاى آن به طلا دوزى تزيين شده و ركابهاى اين زين هم از نقره است.

5 ـ آينهاى بلند كه در اطراف آن ورقهايى از جنس طلا قرار گرفته و اين ورقها نيز خود در جمع به 77 قطعه ياقوت سرخ آذين يافته و بر بالاى آن تاجى از ورق طلاست كه با سنگهاى ياقوت و زمرد و الماس عادى تزيين شده است.

6 ـ بازوبند تعويذى كه در ميان آن دايرهاى تزيين يافته به الماس وجود دارد و از سمت بالا داراى بندكى است كه به الماس تزيين شده و خود نيز به دو قطعه زمرد آذين شده است.

7 ـ دو جفت گوشواره طلا كه در روى هر كدام نگينهايى از ياقوت و زمرد كار شده و اطراف آنها نيز با دانههاى مرواريد تزيين شده است.

8 ـ سينه زرهى مشبك كه كنارههايش با نگينهايى از الماس و ياقوت تزيين شده است. در وسط آن يك نگين گرانقيمت زمرد قرار دارد. داراى سه شاخه است و سر هر شاخه نيز با يك نگين زمرد زينت يافته و در ميانه هر شاخه نيز نگينى از فيروزه قرار دارد.

9 ـ تنديسى طلايى به شكل سر خروس كه به ياقوت زينت يافته و بر آن نوشته شده است: «وقف روضة شهداء كربلا سنة 1276».

10 ـ كمربندى كه به سى و سه قطعه طلا و همچنين به نگينهاى فيروزه و ياقوت زينت يافته است.

11 ـ گردنبند مرواريدى به وزن 15 مثقال كه در آن نگينهايى از زمرد و ياقوت هم به كار رفته است.

12 ـ سينهريزى از جنس مرواريدكه داراى سيزده رشته است و در هر رشته آن 24 دانه مرواريد وجود دارد.

13 ـ لوح زيارتنامهاى كه با نگينهايى از ياقوت، زمرد و فيروزه تزيين شده است.

14 ـ پيشانى پوش اسب كه قسمت بالاى آن به شكل حصيرى بافته شده و در آن يازده قطعه طلايى به كار رفته و در هر قطعه نيز نگينهايى از ياقوت و زمرد جاى داده شده است.

15 ـ پردهاى پارچهاى كه با نوارهايى رنگى نقش و نگار يافته و همچنين با قطعههايى مرواريد كه در كناره و وسط آن دوختهاند تزيين شده است.

16 ـ پردهاى پارچهاى كه با دانههاى مرواريد زينت يافته و بر آن نوشته است:«تقديم أنيس الدولة».

 

17 ـ دو شمعدان بزرگ كه پايه آنها از جنس نقره و قسمت بالايى آنها از طلاست و وزن تقريبى طلاى به كار رفته در هر كدام، به 1500 مثقال مى رسد. اين دو شمعدان كه هديه مادر سلطان عبدالعزيز بن سلطان محمود عثمانى است در زير گنبد حرم مطهر امام حسين(عليه السلام) آويخته شده است.

18 ـ چلچراغى از طلا كه وزن مجموع اجزاى آن; اعم از طلا و غير طلا، به 400مثقال مى رسد.

19 ـ گلابدانى از طلا و آبگينه كه وزن آن 127 مثقال است و قطعههايى از مرواريد در آن به كار رفته و بهگونهاى چشمنواز تزيين شده است، ظاهراً داراى قدمت و قيمت فراوان است.

20 ـ جعبه قرآنى از جنس طلا و به وزن 131 مثقال.

21 ـ شمشيرى گرانقيمت از جنس طلا كه ميرزا محمد خان آن را به حرم امام هديه كرده و آن را در داخل مشبك ضريح مطهر نهادهاند.

22 ـ دو سجاده كه در آنها دانههايى از مرواريد بافته و عبارت «سُبْحانَ رَبِّىَ الاَْعْلى وَبِحَمْدِهِ» بر آن نوشته شده است.

23 ـ سجادهاى سفيدرنگ كه نامهاى امامان دوازدهگانه بر آن نوشته شده است.

24 ـ مجموعهاى از سپرها، شمشيرها، تيشهها، خنجرها، قمهها و شمعدانهاى قديمى كه داراى ارزش تاريخى است.

25 ـ سپرى ظاهراً كهن كه ميخهايى از جنس طلا بر آن پرچ شده و به نگينهايى از ياقوت زينت يافته است. اين سپر را در درون ضريح امام(عليه السلام) آويختهاند.

26 ـ قطعههاى گليم در اندازههاى مختلف و با قدمت و قيمت بسيار.

27 ـ افزون بر صد پرده بسيار قديمى و پر قيمت در اندازههاى مختلف كه ميانگين آنها سه در چهار متر است. اين پردههـا كه ساخت ايران و هند و ديگر كشورهاى اسلامى است، برخى به رشتههايى از مرواريد يا سنگهـاى قيمتى كه بر آنها دوخته شـده، زينـت يافته و بر برخى هم عبارتهايى زربفت همانند «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم» و «لا اِلهَ اِلالله» به چشم مى خورد.

28 ـ هشت بغچه كه دربردارنده پردهها و پرچمهاى كهن و گوناگون هندى و ايرانى است و بسيارى از آنها به سبب آسيبى كه از رطوبت و ديگر عوامل طبيعى ديده قابل استفاده نيست.

29 ـ گلى طلايى كه بر آن نقشى از يك پرنده نقش بسته و داراى پنج شاخه مرصّع به دانههاى الماس است. از اين دانهها، پنجتاى آنها بزرگ و گران و شش تاى ديگر متوسط است.

30 ـ چهار تعويذ گرانقيمت كه با مرواريدهاى ريز زينت يافته است.

31 ـ ده تنديس جغه، از جنس طلا كه با قطعههايى از سنگهاى قيمتى; از قبيل مرواريد و الماس تزيين شده است.

32 ـ گردنبندها و گردنآويزهاى طلا كه با نگينهايى از مرواريد و همانند آن تزيين شده است.

33 ـ قطعههايى طلايى و نقرهاى به شكل كف دست، كه بسيارى از آنها با اشكال ونقوش و برخى هم با نگينهايى از سنگهاى قيمتى تزيين شده است. گفتنى است مجموعه اين نفايس، هديههايى است كه به حرم امام(عليه السلام) رسيده و با توجه به قدمت، داراى ارزش فراوانى است.

مهمترين زيلوهاى حرم

در حرم امام حسين زيلوهاى بسيار كهن و از همينروى، گرانقيمتى وجود دارد كه براى برخى نمىتوان قيمت مشخصى تعيين كرد. مهمترين اين زيلوها عبارتند از:

 

1 ـ دو زيلوى كاشانى پنج متر در چهار متر تقريبى كه زمينه آنها سورمهاى است ودر وسط آنها نيز نوشته شده است: «وقف حرم محرم ركنالدوله نارين(؟)».

 

2 ـ دو زيلوى همدانى نيلىرنگِ راهراه و داراى نقشهاى ريز كه با نخ سفيد عبارت «حاج ناصرالملك شيرازى» بر آنها نقش بسته است.

 

3 ـ زيلويى ساخت اصفهان با ابعاد تقريبى 8 در 5 متر كه بسيار كهن و قيمتى است ورنگ زمينه آن زرد و حاشيهاش نيز سياه است.

 

4 ـ هفتاد و پنج فرد زيلوى قديم، در اندازههاى مختلف، از چهارده در هفت متر گرفته تا يازده در چهار و همچنين اندازههاى ميانگين نُه يا شش متر طول و سه يا چهار متر عرض كه در شهرهايى چون فراهان، همدان، نايين، كاشان، شيروان و كرمان ساخته شده و به لحاظ: اندازهها، اَشكال، نوع كار، قدمت و دقّتِ عمل، داراى ارزش بالايى است.

اين مجموعه نيز از هديههاى دورانهاى گذشته فراهم آمده و امروزه نيز همچنان هديههايى گوناگون به حرم امام(عليه السلام) مى رسد كه در مجموعه بناهاى حرم از آنها استفاده يا نگهدارى مى شود.

گفتنى است مجموعه «عتبات مقدسه» چهار منطقه عراق را دربرمىگيرد:

 

1 ـ منطقه كاظميه كه امروزه جزو بغداد است و مرقد امام كاظم و امام جواد(عليهما السلام) در آن قرار دارد و ايرانيان آن را «كاظمين» نامند.

 

2 ـ منطقه سامرا كه در گذشته «سُرّ مَنْ رأى» و همچنين «عسكر» ناميده مى شده ومرقد امام هادى و امام عسكرى(عليهما السلام) در آن واقع است.

 

3 ـ منطقه كربلا كه دو مرقد امام حسين(عليه السلام) و مرقد سردار سقاى او عباس(عليه السلام)وهمچنين مزار شهيدان كربلا در آن است.

 

4 ـ منطقه نجف كه در حقيقت بخشى از كوفه است و مرقد امام علىبن ابىطالب(عليه السلام) در آن جاى دارد.

نام «عتبه مقدسه» تنها بدينمكانها اختصاص دارد و در مورد هيچ مسجد يا مزارى ديگر، هرچند داراى عظمت و قدمت، به كار نمىرود. دولت عراق در سال 1950م. قانونى به شماره 42 و به هدف اصلاح نحوه اداره عتبات تصويب كرد و در سال 1953م. نيز اين مصوّبه را با مصوّبه شماره 32 اصلاح كرد و در اصلاحيه سرداب امام زمان(عج) در سامرا و همچنين مسجد و مرقد سلمان فارسى در ناحيه «سلمان پاك» ـ نزديك بغداد ـ را مشمول مقررات عتبات قرار داد.

سنگنبشته داخل مرقد امام حسين(عليه السلام)

در خلال نوسازىها و تعميرهاى اخير حرم، به سنگى در داخل ضريح شهدا برخوردند كه تاريخ آن به 904ه.ق. برمىگردد و بر آن وقفنامه «شيخ امينالدين» نقش بسته و او دراين وقفنامه اراضى و املاك مجاور اراضى جعفريات در شمال حرم امام حسين(عليه السلام) را وقف كرده است. ترجمه متن وقفنامه چنين است:

«وَما تُقَدِّمُوا لاِنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْر تَجِدُوهُ عِنْدَاللهِ اِنَّ اللهَ بَصيرٌ بِما تَعْمَلُونَ».

سپاس خدايى را كه بندگان صالح خويش را بر انجام آنچه در دنيا و دين آنان را بدو نزديك كند توفيق داد و صلوات و سلام خداوند بر سرور رسولان، محمد(صلى الله عليه وآله) و خاندان پاك و پيراسته او.

بارى، انگيزه نوشتن اين سنگنبشته اين است كه چون خداوند در روزگاران فرمانروايى امير اعظم اسعد امجد اكرم اعدل ارشد، افتخار اميران و بزرگان و مردمان، جلال دولت ودنيا، باريكبين برناك، به شيخ محترم شيخ امينالدين پسر مرحوم على جعفر توفيق داد با اموال و افراد خود اراضى باير و عاطل مشهور به «القرمة الجعفريه» را كه به ارث شرعى از جدش حاج ناصر، فرزند... موسى به او رسيده و در جوار مرقد امام ابوعبدالله الحسين(عليه السلام) در كرانه غربى فرات واقع است احيا و آباد كند، به حضور فرمانرواى پيشگفته رسيد و از او خواست اين اراضى و املاك را با همه اموال و ديوانيهاى كه دارد; يعنى همه هورها، مزرعهها، ساحلها، آبگيرها، چاههاى آب، قايق، استخرها و همچنين همه نخلها ودرختهاى ديگرى كه در آن كاشته شده و نيز حدود اين املاك را به موجب نشانى كه در دست شيخ است وقف بر مصالح و مصارف حرم امام حسين ـ كه درود خدا بر خفته آن باد ـ قرار دهد تا بر حسب نظر متولّى اين وقف و ناظر مصالح شرعى در امر روشنايى، خريد گليم و حصير، عمران و نوسازى و ديگر مصالح شرعى ضرورى هزينه شود.

حضرت فرمانرواى پيشگفته نيز اين درخواست را پذيرفت و در اينباره فرمانى مطاع نوشت. هر كس اين نشان را تغيير دهد يا در ابطال آن بكوشد، خداى طرف او خواهد بود و از او حساب خواهد خواست و لعنت خدا و همه فرشتگان و مردمان بر او خواهد بود. «فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَاِنَّمااِثْمُهُ عَلَى الَّذينَ يُبَدِّلُونَهُ اِنَّ اللهَ سَميعٌ عَليمٌ»(124). در ماه جمادىالأولى، سال هفتصد و هفت تحرير شد. درود و سلام خداوند بر محمد و خاندان او باد.

عكسهاى صفحه 139 تا 144

رواقها و درها

گنبدخانه حرم امام(عليه السلام) را چهار رواق در چهار سمت دربرگرفته است. عرض هر يك از رواقها 5 متر و طول رواقهاى شمالى و جنوبى تقريباً 40 متر و طول هر كدام از رواقهاى شرقى و غربى تقريباً 45 متر است و ارتفاع هر رواقى هم به دوازده متر مى رسد. كف رواقها با سنگهاى سفيد شفاف فرش شده و در وسط هر يك از ديوارها آينههايى در اندازههاى مختلف كوچك و بزرگ وجود دارد. رواق غربى كه پيشتر رواق عمران بن شاهين خوانده مى شده است، امروزه رواق سيد ابراهيم مجاب خوانده مى شود و اين نام از آنروى است كه سيد ابراهيم مجاب نوه امام كاظم(عليه السلام) در اين رواق به خاك سپرده شده. رواق جنوبى به رواق حبيب بن مظاهر، رواق شرقى به رواق فقها و رواق شمالى به رواق سلاطين نامور است و طلاكاريها و آينهكاريها و كتيبههاى آيات قرآن اين رواقها را آراسته است.

رواقها داراى درهايى قيمتى است كه برخى از نقره خالص و همراه با نقش ونگارهاى زيبا و برخى هم از چوبهاى گرانقيمت ساخته شده و همه به داخل گنبدخانه گشوده مى شود. دوتاى از اين درها داراى روكش طلاست و در كنار همديگر در زير طاق رواق قبله (رواق جنوبى) ميان اين رواق و گنبدخانه قرار گرفته است. هر يك از درها روكشى از شيشههاى صاف و مرغوب نيز دارد، بر آنها نقش و نگارهايى چند، آينههايى در ابعاد مناسب و آيههايى از قرآن كريم وجود دارد و زهوارهاى آنها نيز از نقره خالص است و بر آستانه همين درهاست كه زائر براى خواندن زيارتنامه مى ايستد.

در رواق شرقى دو در به صحن گشوده مى شود; نخستين آنها پس از كفشداريى متعلق به سيد محمود سيد احمد آل طعمه و شريك او حاج عبدالأمير صادق كشوان و در مقابل مسجد سيد كاظم رشتى واقع است و دوّمى همان است كه كفشدارى متعلّق به آل وهاب پس از آن قرار گرفته و سيد عبدالوهاب شاعر (درگذشته به سال 1322ه.ق.) نيز در آنجا به خاك سپرده شده است. اين كفشدارى در اجاره سيد عبود سيد جواد شروفى است و باب علىاكبر كه به حرم گشوده مى شود مقابل اين كفشدارى است.

اين در (باب علىاكبر) از چوب ساج مرغوب ساخته شده است. به همين رواق شرقى دو درِ ديگر نيز گشوده مى شود كه در كنار هم قرار دارند و يك ديوار ميانشان فاصله است. اين دو در، كه به مسجد حرم باز مى شود، از چوب ساج مرغوب ساخته شده و داراى نقش و نگارها وبرجستهنماهايى است و پوششى از نقره نيز بدانها داده شده است.

توليت حرم امام حسين(عليه السلام) درِ سوّمى هم در شمال شرق اين رواق گشوده كه به صحن باز مى شود. كفشدارى واقع در كنار اين در، به اجاره سيد ناصر سيد جواد شروفى درآمده است. مقبره آل كمونه در شمال شرقى مسجد حرم قرار دارد و شيخ مهدى كليدار، شيخ ميرزا حسن كليدار ]تغييريافته كليددار[ و همچنين برادر سومشان حاج محمدعلى كمونه (شاعر درگذشته به سال 1282ه.ق.) و كسانى ديگر از اين خاندان در همين مقبره به خاك سپرده شدهاند.

مرقد سيد ابراهيم مجاب

رواق غربى حرم جايى است كه مرقد سيد ابراهيم مجاب در آن قرار دارد. وى فرزند سيد محمد عابد و سيد محمد نيز فرزند امام موسى كاظم(عليه السلام) است كه در سال 247ه.ق. به كربلا آمد و آنجا سكونت گزيد. در اين دوران محمّد منتصر پسر متوكّل امور خلافت را در دست گرفت. او كه از آنچه متوكّل بر علويان روا داشته بود اندوهگين و آزردهخاطر بود، به علويان اجازه داد قبر امام حسين(عليه السلام) را زيارت كنند. در اين دوران بود كه سيد محمد مجاب مرقد امام را زيارت كرد و به هنگام زيارت رو به مرقد امام با عبارت «السَّلامُ عَلَيك يا جَدّاه» سلام كرد و از درون ضريح با عبارت «وَعَلَيكَ السَّلام يا وَلَدي» پاسخ شنيد و از همينروى «سيد مجاب» ناميده شد.

شيخ شرفالدين عبيدلى در كتاب «تذكرة الأنساب» مى نويسد:

«ابراهيم، نابيناى كوفى كه به سلام او پاسخ داده شد و يكى از فرزندانش در بيت شعرى دربارهاش مى گويد:

كجاى مردمان را نيايى بهسان نياى من است، موسى يا فرزندش مجاب، كه چون سبط خفته در خاك را خواند، او به زيباترين سخن پاسخش گفت.» چون ابراهيم مجاب درگذشت، در صحنى كه آن روزگاران بود به خاكش سپردند، اما بعدها در توسعه حرم امام حسين(عليه السلام) مقدارى به مساحت بناهاى حرم افزوده شد ودرنتيجه مرقد سيد ابراهيم مجاب در رواق غربى مذكور قرار گرفت.

بر مرقد او صندوقى است از چوب ساج مرغوب و ضريحى از فولاد سبز آن را دربرداشته، اما امروزه ضريحى از برنز جايگزيـن آن گشته كه در طى سالها نوسـازى شدهاست.

آرامگاه تعدادى از شخصيتهاى دينى و علمى در اين رواق جاى گرفته كه از آن جملهاند:

 

1 ـ سيد عبدالله بحرانى صاحب كتابهاى گرانسنگى چون «الافاضات الحسينيّه» و«شرح مختصر النافع علامه حلى» در فقه.

 

2 ـ سيد محسن بن سيد عبدالله بحرانى كه تقريرات درس استاد خود شيخ خلفبن عسكر را نوشته است.

 

3 ـ سيد محمد بن سيد محسن بحرانى كه داراى كتابهايى ازجمله: «الفصول البهيّة فى بعض أخبار الحجج المرضية وهداية العباد» در فقه است.

4 ـ عالم شاعر سيد محمد زينى حسنى.

 

5 ـ سيد محمد مهدى سيد سليمان آل طعمه، نياى نگارنده كتاب.

دو حجره به رواق غربى گشوده مى شود: يكى در نزديكى قتلگاه و مقبره خانوادگى آل نصرالله است و ديگرى در نزديك مرقد سيد ابراهيم مجاب و مقبره خانوادگى آل جلوخان است.

مقابل اين حجره دو در است كه به مسجد حرم گشوده مى شود، هر دو از چوب ساج و بهگونهاى بديع ساخته و با پوششى از نقره خالص تزيين شده است.

از اين رواق، همچنين، دو در به صحن گشوده مى شود كه يكى باب حبيببن مظاهر است و كفشدارى متعلق به آل شويخ در جوار اين در قرار دارد و ديگرى باب سيد ابراهيم مجاب است كه كفشدارى متعلق به سيد جعفر فرزند سيد حسن فرزند سيد جعفر آل طمعه بر آن واقع است. براى اين رواق درِ سومى هم در مقابل باب سلطانيه گشوده شده كه كفشدارى متعلق به سيد هادى محمد مصطفى آل طعمه بر آن واقع است.

سرانجام، رواق شرقى يكى از ديگر رواقهاى حرم امام حسين(عليه السلام) است كه روزگارى رواق آقا باقر ناميده شده و امروزه به مناسبت جاى گرفتن آرامگاه فقيهان نامبرده زير به رواق فقها نامور است:

 

1 ـ اصولى صاحب مكتب، شيخ محمدباقر بن محمد اكمل معروف به وحيد بهبهانى.

 

2 ـ سيد على طباطبايى صاحب كتاب فقهى «رياض العلماء».

 

3 ـ شيخ يوسف آل عصفور بحرانى صاحب كتاب «الحدائق الناضره».

اين سه، در مقبرهاى واحد در سمت راست درِ حرم مدفونند و بر مقبره آنان ضريحى كوچك است.

آرامگاه نامبردگانِ زير هم در اين رواق جاى دارد:

 

1 ـ سيد كاظم بن قاسم حسينى رشتى (متوفاى سال 1259ه.ق.).

 

2 ـ سيد احمد بن سيد كاظم رشتى (كشته شده به سال 1295ه.ق.).

 

3 ـ شاعر بزرگ حاج جواد بدقت (متوفّاى سال 1281ه.ق.).

 

4 ـ عالم شاعر شيخ جعفر بن صادق السهر.

رواق جنوبى به رواق حبيب بن مظاهر نامور است و او همان صحابى بزرگى است كه در عاشورا در پيشگاه امام حسين(عليه السلام) شهيد شد. بر مرقد او ضريحى كوچك از جنس نقره ساختهاند كه در تاريخ دهم جمادىالآخر سال 1410ه.ق. نوسازى شده است.

اما كشيكخانهاى كه در مقابل ضريح حبيب بن مظاهر واقع شده مدفن شمارى از بزرگان آل طعمه است كه از آن جملهاند: سيد جواد فرزند سيد حسن آل طعمه توليت حرم امام حسين(عليه السلام) (كه بنا بر نوشته لوحش به سال 1309ه.ق. درگذشته است)، سيد سليمان سيد مصطفى آل طعمه، فرزند وى سيد يوسف، نوهاش سيد جواد و شمارى ديگر.

رواق حبيب بن مظاهر، همچنين مرقد شخصيتهاى علمى معروفى است كه از آن جملهاند:

 

1 ـ سيد محمدمهدى موسوى شهرستانى (درگذشته به سال 1216ه.ق. و صاحب تأليفات گرانسنگ). يكى از كارهاى برجسته او ملحق كردن مسجد واقع در حرم امام حسين; يعنى مسجد عمران بن شاهين ـ بنيانگذار حكمرانى آل شاهين در منطقه جنوب عراق ـ به حرم است. داستان اين اقدام از قرار زير است:

تنگ بودن حرم و نداشتن گنجايش كافى براى زايران امام(عليه السلام) بويژه در مناسبتها وزمانهاى ويژه زيارت، مشكلاتى را براى آنان ايجاد مى كرد، همين امر سيد محمد شهرستانى را بر آن داشت تا به رغم مخالفت گماشته حكومت عثمانى مرادبيك، در سال 1213 براى الحاق مسجد به حرم بكوشد.

وى معماران و بنايان را گرد هم آورد و در اينباره با آنان رايزنى كرد. عقيده همه بر آن بود كه ديوار ميان مسجد و حرم را بردارند و اين كار را بدون هيچگونه سروصدايى به انجام رسانند. چنين شد كه وسايل لازم براى اين كار را فراهم ساختند و منتظر ماندند. از ديگرسوى، در همين هنگام ميان ساكنان دو محله از محلههاى كربلا درگيرى پيش آمد واين درگيرى حكمران عثمانى و توليت حرم امام را بر آن داشت مطابق شيوه هميشگى خود كه در هنگام بروز درگيرى و ناآرامى حرم ر مى بست و تا استقرار آرامش درهاى حرم را نمىگشود، درهاى حرم امام(عليه السلام) را ببندد.

درهاى حرم بسته شد و كارگران و بنايانى كه از پيش آماده شده بودند كار خود را آغاز كردند. آنها ديوار را برداشتند، مسجد شاهين را با حرم يكى كردند و جاى اتصال ديوار برداشته شده به ديوارهاى باقيمانده را كاشىكارى كردند. زمانى گذشت و چون درهاى حرم را گشودند. غافلگيرانه متوجه شدند مسجد اهل سنت را با حرم امام(عليه السلام) يكى كردهاند. سيد محمد شهرستانى اين كار را به انگيزه عشق و علاقه به اهل بيت انجام داد و با اين كار خود دستگاه حاكم عثمانى را در اين عرصه به شكست كشاند.

يكى ديگر از كارهاى شايسته شهرستانى كشيدن نهرى از فرات به نجف اشرف در روزگارفرمانروايىآصفالدولة بنشجاع است.شهرستانى بهسال1216ه.ق. درگذشت.

 

2 ـ سيد محمدحسين پسر محمدمهدى موسوى شهرستانى.

 

3 ـ سيد محمدحسين مرعشى حسينى، مشهور به شهرستانى، صاحب كتابهاى گرانسنگى چون «غاية المسؤول في علم الاُصول» و درگذشته به سال 1315ه.ق.

 

4 ـ ميرزا محمدعلى فرزند سيد محمدحسن مرعشى، صاحب كتاب «الدرَّة الْوَجيزة في شرح الوجيزة» و درگذشته به سال 1344ه.ق.

گفتنى است نامبردگان همه در يك مقبره به خاك سپرده شدهاند و اين مقبره در پشت قبور شهيدان واقع است.

قتلگاه

 

مقتل

محلى است كه در آن سر امام(عليه السلام) را از تن بريدند. اين محل كه حجرهاى ويژه با درى نقرهاى و پنجرهاى به صحن، در جنوبِ غربىِ رواق حبيب بن مظاهر واقع است و كف آن با سنگ مرمرِ روشن فرش شده و سردابى با درى نقرهاى در آن وجود دارد.

در رواق شمالى كه به «رواق السلاطين» نامور است، به مقبره تنى چند از شاهان وفرمانروايان قاجار برمىخوريم كه مظفرالدين شاه، فرزندش محمدعلى و نوهاش احمد از آن جملهاند. قبر عالم برجسته سيد عبدالحسين حجت طباطبايى و همچنين خطيب مشهور سيد حسن استرآبادى در مقابل اين مقبره است. در پشت رواق حبيببن مظاهر مقبرهاى ديگر است كه درِ آن به صحن گشوده مى شود و مرحوم شهيد مهدى حاجعبدالصراف در آنجا دفن شده و قبر مرحوم شيخ مظهر حاج صكب رييس عشيره سعيد نيز آنجاست.

گفتنى است رواقهاى چهارگانه حرم امام(عليه السلام) به نشستن زنان اختصاص دارد وورود و خروج مردم به حرم نيز از همين رواقهاست. بر در هر رواق كفشداريى وجود دارد كه عراقىها آن را «كشوانيه» و جمع آن را «كشوانيات» نامند. در برخى از اين كفشدارىها آيه «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ اِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوى»(127) نوشته شده است.

ايوان طلا

اين ايوان كه از ضلع جنوبى حرم مُشرف بر صحن است، داراى سقفى است بلند كه خود داراى سه بخش است: بخش ميانى با ارتفاع بيشتر و دو بخش جانبى با ارتفاع كمتر. طول ستونهاى بخش ميانى به 13 متر و طول ستونهاى دو بخش جانبى به 9متر مى رسد. اين ستونها تا زمانى نه چندان دور، از چوبهايى بود كه در سال 1330ه.ق. از جنگلهاى هند آورده بودند، اما چون اين ستونهاى چوبى رو به خرابى نهاده و رطوبت و موريانه استقامت آنها را كم كرده بود، يكى از نيكوكاران ايرانى به نام محسن قنبر رحيمى اين ستونها را با ستونهايى از سنگ يكپارچه جايگزين كرد.

ايوان مستطيل شكل است و طول آن به 36 متر و عرض قسمت ميانى آن نيز به 10 متر مى رسد.

قسمت زير ايوان با نردههاى فلزيى كه ميان ستونها قرار گرفته، از صحن جدا شده و مردم از دو سمت كنار ايوان به درون حرم شدآمد مى كنند. ديوارهاى اين ايوان با طلاى ناب روكش شده و قسمتهاى فوقانى ديوارها با كاشىهايى كه به شكلى بديع و چشمنواز در كنار هم چيده شدهاند و سرانجام ديگر جايهاى ديوارها با كاشىهاى داراى نقش ونگار آذين شده است.