زبان خوراكيها جلد اول

دكتر غياث الدين جزايرى

- ۶ -


من شكرپاره هستم : زردآلو!
مرا، رسيد بخوريد تا به خون سازيم پى ببريد.
در برگم خاصيت ضد كرم وجود دارد.
شكوفه ام ضد خونريزى است و خودم درمان درد گرمازدگان هستم !
من شكرپاره ، همتاى عسل ، زردآلو هستم . يك ميوه ى كوهستانى كه در ييلاقات به عمل مى آيم .
عده اى زادگاه اوليه ى مرا ارمنستان مى دانند، ولى من خود را ايرانى الاصل مى شناسم و از ايران به ارمنستان رفته ام . من انواع و اقسام به اسامى نورى - قيسى و آغچه نبات دارم ، به من اروق اروك و مشمش هم گفته اند. يك نوع من كه ميوه اش ريز و هسته اش تلخ است ، مشمش كليبى ، يا زردآلوى هسته تلخ نام دارد، و ميوه نارس مرا در خراسان اخكوك مى نامند.
رسيده من مشروط به اين كه روى درخت با كمك حرارت آفتاب رسيده باشد، بسيار شيرين و معطر است ، ولى ميوه كال و نارس من ديرهضم و نفاخ بوده ترشى معده را زياد كرده ، و ايجاد آروغ ترش مى كند. كسانى كه معده اى تنبل دارند و آنهايى كه غذا را ترش مى كنند، نبايد به ميوه نارس و سفت من لب بزنند و تنها ميوه اى از من را بخورند كه كاملا نرم و شيرين باشد. من به حد وفور ويتامين ((آ)) دارم . به اين جهت به رشد اطفال شما كمك مى كنم و به چشمان شما نور و جلا بخشيده ، و از شب كورى جلوگيرى مى كنم و شما مى توانيد به جاى روغن ماهى نامطبوع به فرزندان خود از ميوه ى خوش مزه و گواراى من بدهيد. هرگز مرا بعد از غذاهاى سنگين نخوريد، و بعد از خوردن من آب سرد ننوشيد و در آب سرد استحمام ننماييد، زيرا در اين صورت من در معده زود تخمير مى شوم ، و ايجاد گاز و نفخ مى نمايم و اما در اين مورد بايد بدانيد اصولا ما ميوه ها گناهى نداريم . مقصر واقعى غذاهاى گوشتى هستند كه ايجاد عطش مى نمايند و با كمك ويتامين هاى ما، غذاى خوبى براى ميكربهاى عفونت زا آماده مى سازند و شما هم با خوردن آب خنك شكم را سرد مى كنيد و هضم غذا را به عقب مى اندازيد و به ميكرب هاى متعفن فرصت نشو و نما مى دهيد. و اين ميكرب ها هستند كه در معده توليد گاز مى نمايند.
غذاشناسان جديد و قديم مرا خون ساز مى دانند، ولى پزشكان قديم ايران حتى دانشمند بزرگ ((رازى )) مرا عامل رقيق شدن خون معرفى كرده است و در اين مورد حكيم مؤ من و ديگران نوشته اند هر كس زردآلو بخورد، و بعد خون بگيرد، خون سفيد از بدنش خارج مى شود. اين اتهام در حق من روا نيست ، مخصوصا امروز كه همه مى دانند عامل رقيق شدن خون كمبود ويتامين ((ث )) مى باشد من علاوه بر داشتن ويتامين ((ث )) داراى آهن بوده ، و هنر خون سازى دارم و از طرفى مى دانيم كه پزشكان قديم ايران با داشتن تجربيات زياد، كمتر اشتباه كرده اند و مثلى است معروف ، بيهوده سخن به اين درازى ممكن نيست ، حقيقت اين است كه عامل فساد خون در اين مورد هم ميكرب هايى هستند كه در معده در اثر تخمير مواد غذايى رشد و نمو مى نمايند و در مقابل سربازان مدافع بدن ، يعنى گويچه هاى سفيد خون ، از سنگرهاى خود خارج شده ، و براى مقابله با اين موجودات خطرناك وارد كارزار شده و در نتيجه نسبت گويچه هاى سفيد به قرمز در خون بالا مى رود و خون كمرنگ مى شود و از طرفى همين عمل باعث كمبود ويتامين ((ث )) مى گردد و اگر كسانى كه دچار نفخ شكم هستند، در خوردن من افراط نمايند، پس از مدتى مبتلا به بيمارى رقيق شدن خون خواهند شد و از اين رو ما به اين دسته از بيماران توصيه مى نماييم كه با خوردن آب ليمو و ميوه هاى ترش و شيرين و سبزى هاى تازه با كمبود ويتامين ((ث )) مبارزه نمايند.
در اينجا بد نيست مجددا يادآور شويم كه تنها ميوه كال و نارس من در بعضى از معده ها توليد نفخ كرده و تخمير مى شود و ميوه هاى رسيده و برگه قيسى مخصوصا قيسى كه با گوگرد ضد عفونى شده باشد، چنين معايبى ندارد.
كسانى كه عطش فراوان دارند، و در شكم خود احساس حرارت زياد مى نمايند و همچنين آنهايى كه حركات دودى در شكمشان زياد است ، از خوردن من بهره مند مى شوند و نيز كسانى كه مبتلا به گرمازدگى شده اند مى توانند از وجود من يا آب من استفاده كنند و اگر دسترسى به ميوه تازه ندارند، از برگه قيسى استفاده كرده و آن را خيس نموده و بعد ميل نمايند. قيسى خشك مسهل صفرا و ملين بوده ، عطش را كم مى كند و غليان خون و التهاب را برطرف مى نمايد.
اگر بعد از خوردن من احساس سنگينى در معده نموديد. و دچار نفخ شكم شديد، فورا مقدارى زيره را دم كرده ، و ميل نماييد. اين عوارض برطرف ميشود.
مغز هسته شيرين من كمى دير هضم است ولى بو داده و نمك زده ى آن زود هضم مى شود.
روغن مغز هسته ى شيرين من ملين معده و نرم كننده ى سينه مى باشد. روغن مغز هسته ى تلخ ضد آماس است ، و خوردن و ماليدن آن جهت مبتلايان به بواسير نافع است ، و ريختن چند قطره از آن در گوش مسكن درد آن مى باشد. در ساير خواص شبيه روغن بادام تلخ است . مقدار خوراك آن فقط تا پانزده گرم مى باشد، ولى روغن شيرين آن را بيشتر مى توان خورد.
آشاميدن جوشانده برگ ما كرم معده را از بين مى برد - ادرار زياد مى كند. كمپرس آن اورام را فرو مى نشاند.
خوردن ده گرم از برگ خشك ما، با آب سرد درمان اسهال است . شكوفه درخت ما ضد خونريزى است ، و براى اين كار جوشانده اى تهيه كنيد، مقدارى از آن را بخوريد، يا پنبه را در اين آب آغشته كرده ، در بينى مبتلايان به خون دماغ بگذاريد و يا روى محل خونريزى قرار دهيد و اثر معجزه آساى آن را به چشم ببينيد.
اگر ميوه مرا با مغز هسته آن بخوريد دچار نفخ نخواهيد شد.

من هندوانه هستم ! دشمن فشار خونم .
در پوستم خواص بسيارى نهفته است .
اگر مرا با سكنجبين بخوريد، با يرقان مبارزه كرده ايد.
هرگز مرا ناشتا نخوريد.
مرباى پوستم مبارز سرسخت نفخ معده است .
من با اينكه بيش از دو هزار سال است به ايران مهاجرت كرده و در اين سرزمين پر بركت پرورش يافته ام ، معذلك هنوز ايرانيان مرا هندو دانسته و هندوانه مى خوانند، در كتاب هاى پزشكى قديم مرا خربوزه هندى و ((حب الحجاز)) لقب داده اند و به اين ترتيب معلوم نيست كه مرا هندى يا عرب مى دانند. حقيقت امر اين است كه تخمه مرا از حجاز به ايران آورده اند، ولى همانطور كه امروز هر ميوه يا سبزى تازه واردى را مردم فرنگى مى دانند، و يك لقب فرنگى مثل گوجه فرنگى - هويج فرنگى - انگور فرنگى - جعفرى فرنگى و كاهو فرنگى به آنها مى دهند، در سابق هم كه فرنگ وجود نداشت و هندوستان سرزمين عجايب بود ميوه اى كه تازه وارد ايران مى شد، آنرا هندى مى دانستند و يك عنوان هندى به او مى دادند در فرهنگ عربى مرا ((دابوقه )) و اعراب حجاز ((حب حب )) مى خوانند.
من داراى آب زياد بوده ، خنك ، مسكن التهاب و فشار خون و برطرف كننده عطش زياد هستم ، ادرار را زياد مى كنم و سازنده ى خون و صالح رقيق هستم بهترين درمان حصبه و مطبقه بوده و در اين راه شهرت دارم ، ولى چون سلولز زياد داشته و دير هضم و نفاخ هستم ، اين دسته از بيماران نمى توانند از گوشت من استفاده كنند. براى آنها كه روده هايشان مجروح است ، توليد نفخ خطرناك است ، لذا به اين دسته از بيماران توصيه شده است كه آب مرا گرفته صاف كرده و با كمى شير خشت مخلوط نموده و نوش جان نمايند تا به اين ترتيب هم تبريد كرده و هم دچار نفخ و ناراحتى معده و روده نشوند.
اشخاصى كه معده و روده هايشان تنبل شده ، و نمى توانند گوشت مرا به آسانى هضم نمايند آنها هم مى توانند به اين دستور عمل نمايند، و يكى ديگر از طرق جلوگيرى از نفخ خوردن مرباى پوست من است و در اينجا بد نيست كه شما را به يكى ديگر از اسرار طبيعت آشنا سازم ، ما ميوه ها كه خوراك اصلى انسان هستيم ، در برابر منافع سرشارى كه داريم گاهگاهى عوارضى نيز از خوردن ما متوجه شما خواهد شد، ولى دستگاه آفرينش ‍ غالبا داروى اين عوارض را در قسمتى ديگر از بدن ما قرار داده است ، چنانچه اگر كسى در اثر خوردن پوست برنج سفيد كرده ، مبتلا به مرض ‍ ((برى برى )) شود مى تواند اين بيمارى را با خوردن پوست برنج بر طرف كند، نفخ حاصله از بعضى از ميوه ها هم درمانش در پوست آنها است . چنانچه اگر خيار را با پوست بخوريد، مبتلا به نفخ معده نخواهيد شد، خوردن مرباى پوست من هم نفخ را از بين ميبرد. خوردن زردآلو با هسته نيز به همين منظور توصيه شده است .
در گذشته ، از پوست من خورش پوست هندوانه نيز درست مى كردند، و يكى از غذاهاى مخصوص اعيان و اشراف بود، ولى متاءسفانه اين روزها به كلى منسوخ شده است .
خوردن آب يا گوشت من با سكنجبين جهت درمان يرقان و سنگ هاى صفراوى مفيد است .
خوردن من ناشتا مخصوصا در هواى گرم موقعى كه عطش غلبه كرده است چندان خوب نيست و بهتر است مرا بعد از صرف غذا ميل نمايند.
ما هندوانه ها با اينكه انواع و اقسام داريم ، و رسيده ما به رنگ قرمز و زرد جلوه گرى مى كند، معذلك با هم فرق اساسى نداريم و اختلاف ما بيشتر مربوط به طرز كشت ما است ، كوچكى و بزرگى ما هم مربوط به نوع خاكى است كه ما را در آن مى كارند، ما را معمولا به صورت ديم و آبى مى كارند. تخمه ى ديمى ما قرمز و تخمه ى آبى ما سياه و يا خط دار است . براى اينكه ما را بطور ديم بكارند، معمولا تخمه ى ما را در مجاور ريشه گون قرار مى دهند تا بتوانيم از آبى كه آن ريشه از اعماق زمين مى كشد استفاده نماييم ، و همين امر سبب شده است كه نوع ديمى ما مفيدتر گردد.
محصول آبى ما خيلى درشت تر و بزرگ تر از ديمى مى شود و اخيرا كشاورزان ايرانى توانسته اند هندوانه هايى پرورش دهند كه وزن آنها 37 كيلوگرم باشد.
در بيرجند و بجنورد و ساير نواحى خراسان ، هندوانه هاى كوچكى به عمل مى آيد كه فوق العاده شيرين است و اهالى آب آنها را غليظ كرده ، به صورت شيره در مى آورند، اين نوع شيره فوق العاده خنك و مفيد است .
هندوانه كال و بته مرده ، دير هضم تر و نفاخ ‌تر است و در بعضى از معده ها حتى با كمك مسهل هم به آسانى هضم نمى شود.

اسم من ((سيب )) است ! قندك و گلاب سخن مى گويند
اعصاب را تقويت مى كنم .
دشمن سرسخت بوى بد دهانم اما، به شرطى ....
دوست گرفتاران مرض قند هستم و قلب را آرامش مى بخشم ...
ما دو برادر از نوع پيشرس سيب هستيم كه هر دو آخر بهار و اوايل تابستان خدمت ميرسيم ، و عمرمان كوتاه است و كسى نمى تواند ما را براى فصول بعد نگاهدارى كند.
هر دو شيرين - خوشمزه و معطر هستيم ، با اين فرق كه قند من بيشتر و عطر برادرم گلاب زيادتر است ، مزيت من بر سيب گلاب نازكى پوستم مى باشد و پوست من براى هر معده اى قابل هضم است .
ولى پوست گلاب كمى سخت تر است و در نتيجه عطر خود را بيشتر حفظ مى كند. چون هر معده اى نمى تواند پوست گلاب را هضم كند، به اين جهت عده اى آنرا پوست كنده مى خورند و در نتيجه از مواهبى كه طبيعت در روى پوست ما گذاشته است محروم مى شوند. اگر اين اشخاص سيب را با پوست خوب و با دقت جويده ، و ميل نمايند و يا آنرا با پوست رنده كرده و به صورت پالوده بخورند پوست سيب گلاب هم بخوبى قابل هضم خواهد شد.
در هر حال ما غذاى روح و جسم هستيم ، عضلات و اعصاب را تقويت مى نماييم ، دهان را ضد عفونى مى كنيم و بوى بد آنرا از بين مى برم . به كسانى كه داراى نفس بدبو هستند، توصيه كنيد كه قبلا يك سبزى مثل كاهو را خوب با دهان بجوند و بعد يك سيب را با پوست جويده ميل نمايند.
هر كس ما را صبح ناشتا ميل نمايد، بيمارى را از اطراف خود دور مى كند. ما سموم بدن ، مخصوصا ((اسيد اوريك )) را دفع مى كنيم ، و در نتيجه ، درمان خوبى براى مبتلايان به روماتيسم - درد مفاصل و نقرس هستيم ، ما هر دو ترشحات غدد، مخصوصا بزاق و ترشحات معدى را تقويت مى كنيم ، و به هضم غذا كمك مى نماييم ، و براى فم المعده و قلب مناسب مى باشيم .
مبتلايان به زخم معده كه نمى توانند ميوه ى خام بخورند، به آسانى مى توانند ما را رنده كرده ، بدون پختن نوش جان نمايند. زيرا ما در روى درخت با حرارت آفتاب به حد كافى پخته شده ايم .
هر كس ما را با پوست بخوريد، از شر يبوست و تنبلى روده و كبد راحت خواهد شد.
ما با آنكه شيرين هستيم ، براى مبتلايان به مرض قند ضرر نداريم . و در عوض مفرح و اشتهاآور مى باشيم . خفقان و تنگ نفس را معالجه مى كنيم . مقوى قلب و دماغ و جگر مى باشيم ، و راندن صفرا را از معده آسان مى نماييم و تا حدى از سرطان پيشگيرى مى نماييم .
ما مى توانيم وسواس سودايى را درمان كنيم و هر دو ضد سم مى باشيم و سم عقرب را خنثى مى كنيم .
اگر يك قاچ سيب را روى محل گزيدگى نيش عقرب يا زنبور بماليد به درمان آن كمك مؤ ثرى كرده ايد. ضماد گوشت ما روى پلك چشم ، جهت تسكين درد آن نافع است . از ميوه كال و نارس ما دارويى جهت درمان اسهال خونى مى گيرند. عده اى از پزشكان قديم معتقد بودند كه خوردن سيب كال توليد نسيان مى نمايد، ولى در طب جديد چنين عقيده اى وجود ندارد، هر كس ما را بخورد و بعد احساس ناراحتى و سنگينى در معده نمايد، نبايد روى آن آب سرد ميل نمايد.
دهاتى ها وقتى مبتلا به سرماخوردگى مى شوند، رژيم سيب مى گيرند، و سه روز غير از سيب غذاى ديگرى نمى خورند و در نتيجه به راحتى معالجه مى شوند زيرا سيب بهترين دوا و مناسب ترين غذا براى مبتلايان به سرماخوردگى است .
ما سموم بدن اطفال شيرخوار را دفع مى نماييم ، و اگر شما به آنها از آب سيب قندك يا گلاب بدهيد، احساس آرامش كرده گريه و زارى نمى نمايند.
پالوده ما براى معالجه اسهال مخصوصا اسهال اطفال بسيار نافع است و ما هر دو داراى فسفر هستيم ، و سلسله اعصاب را تقويت مى كنيم . ما هر دو خواب آور خوبى هستيم . اگر شما مبتلا به بى خوابى هستيد، قبل از خواب چند دانه سيب بخوريد و با يك استكان آب سيب سر بكشيد.
عصاره برگ ما ضد كرم است ، و براى فرونشانده ورمهاى گرم مفيد است .
مرباى گل قند ما جهت ضعف قلب و دماغ مؤ ثر است و براى اين كار بهتر است آنرا با دو برابر وزنش گلقندگل سرخ مخلوط نماييد.
يكى از برادران ما كه نوعى از آن زودرس بوده و با ما به بازار مى آيد، سيب ترش است ، اين سيب داراى اسيد ماليك است و براى دفع غلبه ى صفرا و غليان خون بسيار مفيد است و براى معالجه وسواس سودايى ، از سيب شيرين بهتر است . ولى براى مبتلايان به اسهال خونى خوب نيست و اعصاب را كمى ضعيف مى نمايد.
آب سيب ترش كه آنرا بدون شيرينى به قوام آورند، جهت درمان امراض ‍ صفراوى و سنگ كيسه ى صفرا مفيد است .
يكى از مشخصات خانوادگى ما اين است كه در تمام فصول سال ، خدمتگزار شما هستيم ، ما انواع زودرس بهاره - تابستانى - پاييزى و زمستانى داريم ، و شما در هر فصل سال مى توانيد ما را در دكان ميوه فروشى پيدا كنيد و از طعم و بوى ما لذت ببريد و از منافع سرشار ما بهره مند شويد.

اسم من ((آلبالو)) است ! ما دو برادريم يكى بنام آلبالو و يكى بنام گيلاس .
براى چاقها نعمت بزرگى هستم .
در هسته و دمم خواص بسيارى هست
ماسك برادرم گيلاس براى زيبايان بسيار مفيد است
ما دو برادر هستيم يكى به نام آلبالو و ديگرى گيلاس و از تركيبمان آلبالو گيلاس به عمل آمده است . به من آلوبالو و آلو بو على هم گفته اند. رنگ من سرخ است ولى برادرانم گيلاس به رنگهاى صورتى سرخ - زرد و سياه ظاهر شده اند. طعم من ترش و برادرانم شيرين و گاهى ميخوش مى باشند همه ما برادران سرشار از ويتامين هاى آ - ب - د - و ث هستيم موادى مانند منيزيم - كلسيم و آهن زياد داريم و كمى هم داراى سديم و پتاسيم و روى و فسفر مى باشيم . ترشى خون را پائين مى آوريم . ادرار را زياد مى كنيم و براى مبتلايان به نقرس - رماتيسم و مفاصل شراين غذاى مفيدى هستيم .
برادرم گيلاس سينه را نرم مى كند. معده را ضد عفونى مى نمايد. و تخمير معده را از بين مى برد و از اين رو يبوست را معالجه مى كند و اسهال مخصوصا اسهال خونى را شفا مى بخشد، و بسيار سهل الهضم است . براى مبتلايان به مرض چاقى يك غذاى ايده آل است و مبتلايان و كسانى كه مى خواهند لاغر شوند مى توانند گيلاس را قبل از غذا ميل نمايند. زيرا خوردن گيلاس قبل از غذا شخص را سير مى كند و جلوى اشتها را مى گيرد و در عين حال او را چاق نمى نمايد و اين ، به علت آن است كه قند گيلاس با قند انگور متفاوت است و روى همين اصل ، براى مبتلايان به مرض قند بسيار نافع بوده و خوردنش ضررى ندارد، هيچوقت گيلاس را بعد از غذا و سر سيرى نخوريد. زيرا معده را سنگين و ايجاد تخامه مى نمايد.
من خودم صفرابر خوبى هستم ، قى و اسهال صفراوى را درمان مى كنم . عطش و التهاب را كم مى كنم و دوست معده و كبد هستم - ميوه ى خشك شده من كمى قابض است .
چنانچه مغز هسته مرا گرفته با يك دهم وزنش ، رازيانه جوشانده ، و ميل نماييد، سنگهاى كليه و مثانه را از بين ميبرد.
صمغ درخت من و برادرانم سينه را نرم مى كند و رنگ رخسار را باز كرده ، قلب را جلا مى دهد. براى درمان سرفه بهتر است كه صمغ را گرفته با آب سرد ميل نماييد.
يكى ديگر از مزاياى برادرم گيلاس آن است كه دم كرده دم آن ادرار را زياد مى كند و اين خاصيت او شهرت جهانى دارد.
جوشانده برگ گيلاس در شير ملين است .
ماسك زيبايى كه با گوشت گيلاس تهيه مى شود، پوست را نرم و رنگ رخسار را باز مى نمايد و براى اين كار بهتر است كه از گيلاسهاى درشت خراسانى استفاده كنيد و گوشت آنها را روى صورت بماليد و بگذاريد مدتى بماند.
گيلاسهاى خراسانى كه در قشم و ميگون كاشته شده و از آب رودخانه شمشك سيراب مى شوند، فسفر بيشترى دارند و روى اين اصل در مقابل آفات نباتى قدرت مبارزه بيشترى دارند و خوردن آنها مغز را تقويت مى نمايد. و در اينجا بد نيست بدانيد كه بزرگترين معدن فسفر دنيا در شمشك قرار دارد.

من ((گرمك )) هستم

هزار و يك خاصيت دارم كه از آن جمله دوست كبد هستم و كليه ها را از سنگ پاك مى كنم
من داراى اكسير جوانى هستم و اگر خانمها مرا به شكل ماسك به چهره بگذارند چين و چروك و لكهاى سياه صورتشان برطرف خواهد شد و...
من ((گرمك )) غذاى مطلوب بيماران مى باشم . با اين كه از خانواده ى خربزه هستم معذلك اين مثل ايرانى كه مى گويد ((هر كس خربزه مى خورد بايد پاى لرزش بنشيند)) در حق من صدق نمى كند. هر چند كه من هم مانند ساير اقسام خربزه مثل شهرى ، شخته و غيره امراض خفته و نهفته مخصوصا تب و نوبه را زنده و آشكار مى كنم ، ولى آن قدرت و توانايى را دارم كه اين امراض را قبل از ظاهر شدن درمان نموده و جلوگيرى كنم . چون ميزان قند در من خيلى كم ، بلكه نزديك به هيچ است . مبتلايان به مرض قند كه از خوردن انواع خربزه محروم مى باشند، مى توانند با خيال راحت مرا نوش جان كنند و از منافع سرشار من استفاده نمايند. من بهترين دارو براى درمان يرقان و استسقاء هستم و خوردن من شير، عرق و ادرار را زياد مى كند و از نقرس و روماتيسم جلوگيرى مى نمايد.
من انواع زودرس خربزه هستم . در اواخر بهار و اوايل تابستان خدمت مى رسم و شما مى توانيد براى رفع عطش جلوگيرى از التهاب مرا نوش جان كنيد.
من چون ساير اقسام خربزه ثقيل الهضم و گرم نيستم ، و خوردن من ايجاد تخامه نمى نمايد و بر عكس ملين و خنك بوده ، مناسب طبع اشخاص ‍ صفراوى مزاج مى باشم .
من سرشار از انواع ويتامين مخصوصا ويتامين هاى ((آ - ب - ث )) مى باشم و پيش از ده نوع هورمون گياهى و آنزيم دارم ، و بسيارى از ناراحتى ها را درمان مى نمايم . من دوست كبد و مصلح كليه ها هستم و سنگ كليه و مثانه را خرد كرده ، خارج مى نمايم . من ضد خشكى پوست و مو مى باشم . اگر پوست شما خشك است آب مرا با شير نجوشيده به مقدار مساوى مخلوط كرده ، روى آن بماليد. اگر موهاى خشك و شكننده داريد، مى توانيد از آب من و يا بهتر است از ماده خميرى كه بين تخمه هاى من قرار دارد، استفاده كرده موى سر خود را با آن ماساژ دهيد.
خواننده عزيز، اگر قول مى دهى كه بدون جهت نويسنده ى اين مقاله را متهم به گرفتن پول از ميوه فروشها نكنى ، و نگويى كه از گرمك كاران پول گرفته ، و سخنان گرمك را ترجمه كرده است ، در عوض من هم رمز بزرگى را به شما خواهم گفت و شما را از يكى از مواهب طبيعى كه در نهاد من به وديعت گذاشته شده است آگاه خواهم كرد و آهسته و در گوشى بدون آنكه ميوه فروشها مطلع شوند و قيمت مرا بالا برند به شما خواهم گفت و خواهيد دانست كه من داراى اكسير جوانى هستم و هر كس از من استفاده كند عمرش برخلاف عمر من كه كوتاه است ، طولانى خواهد شد.
عده اى كه عاشق ميوه هاى شيرين و معطر هستند، مرا نمى پسندند و به خوردن برادران ديگر من مثل طالبى ، دستنبو و شخته علاقمند مى باشد. آنها هم مى توانند مرا پالوده كرده با شكر و گلاب ميل نمايند.
بهترين موقع خوردن خربزه ، يكى دو ساعت بعد از صرف غذا است ، ولى من غذاى اشتهاآور بوده و بايستى قبل از غذا خورده شوم .
من چاق ها را لاغر و لاغرها را چاق مى كنم و از چين و چروك صورت و پيرى زودرس جلوگيرى مى نمايم .
اگر پوست خربزه را خشك كرده ، و بكوبيد، و كمى از اين گرد را در آبگوشت يا حبوبات ديرپز بزنيد نرم و زودپز خواهند شد، ولى پوست من اين هنر را ندارد، اما در عوض ماسك زيبايى خوبى است كه مى تواند چهره ى شما را باز و شاداب نمايد. براى اين كار پوست مرا روى آن بكشيد و بگذاريد يك ربع ساعت بماند. اين ماسك ضد كك و مك و لكه هاى سياه صورت نيز مى باشد گوشت من بهترين پماد براى سوختگى است .
به كسانى كه مبتلا به حبس البول شده و قطره قطره ادرار مى كنند، توصيه نماييد كه حتما از آب من استفاده نمايند.
بخور تخمه ى من براى رفع ورمها مخصوصا ورم چشمها و سرما خوردگى مفيد است ، مخصوصا اگر تخمه ى مرا نشسته با ريشه هاى آن در پوست من خشك نمايند.

اسم من ((گوجه فرنگى )) است ! رقيب سرسخت زعفران هستم
هزار و يك اسم روى من گذارده اند.
اشتهاآور و مقوى اعصابم و بينايى چشم را تقويت مى كنم
اگر مى خواهيد از من استفاده كامل ببريد، مرا خام خام بخوريد...
من گوجه فرنگى رقيب سرسخت زعفران مى باشم - آذربايجانى به من بادمجان قرمز و عرب تماته مى گويد و فرنگيها هم مرا تمات ناميده اند. اما در كتابهاى علمى مرا ((ميوه گرگ )) ايران مى دانند.
ايرانى بودن من با اينكه ايرانيان مرا فرنگى لقب داده اند، خيلى عجيب است . اما اگر به تاريخچه مهاجرت من از آمريكا به اروپا و آسيا توجه كنيد، علت اين وجه تسميه را پيدا خواهيد كرد.
من يك برادر كوچك ايرانى دارم به نام تاجريزى كه زادگاه اوليه اش ايران بوده ، و اعراب آن را ((عنب الثعلب )) انگور روباه مى دانند و چون سابقا آنرا از ايران به اروپا مى بردند، و نوع ايرانى آن بسيار مرغوب بود، در كتب علمى خارجى ، به نام ميوه ى روباه ايرانى مشهور شد و همينكه پس از كشف آمريكا مرا از كشور پرو در آمريكاى جنوبى به اروپا آوردند، چون شبيه تاجريزى بودم همه تصور كردند كه من تاجريزى پرورش يافته مى باشم كه در سايه ى پرورش بزرگ شده و حجمم چندين برابر آن شده است ، و به همين جهت مرا هم ميوه ايرانى تصور كردند و چون برادر كوچكم منسوب به روباه ايران بود، مرا هم به گرگ ايرانى نسبت دادند. در كشور فرانسه ، مرا سيب عشق مى دانند، زيرا رنگ سرخ من عشق آفرين است و غذاها را رنگين مى كند و به سفره ى شما رنگ و بوى مخصوص ‍ مى دهد و چون من اين رنگ قرمز را در نور مهتاب مى گيرم ، و اين نور دلخواه عاشقان است ، اگر مرا سيب عشاق بدانند اشتباه نكرده اند. قبل از من براى رنگين كردن غذاها از زعفران استفاده مى كردند، ولى من با قيمت ارزان و فراوان ، رقيب سرسخت زعفران گرديدم ، و تاكنون ميوه اى كه بتواند از اين جهت جانشين من شود پيدا نشده است .
به علت داشتن ويتامين ((آ))، از شبكورى جلوگيرى مى كنم و حس ‍ بينايى را تقويت مى نمايم و به سبب داشتن ويتامينهاى ((ب )) مقوى اعصاب بوده ، اشتهاآور شده و به هضم غذا كمك فراوان كرده و از يبوست و نفخ جلوگيرى مى نمايم ، و به شما نيرو و نشاط مى بخشم . به علت داشتن ويتامين ((ث )) فراوان ، در برابر امراض عفونى بدن شما را حفظ و نگاهدارى مى نمايم . از التهاب و گرمى مواد قندى و چربيها مى كاهم . در برابر اين همه صفات و مزايا، من از شما مى خواهم كه با من مثل يك ميوه رفتار كنيد. مرا در سبد ميوه كنار سيب و انار پذيرايى نماييد. و به اطفال خود توصيه كنيد كه مرا خام خام مانند يك ميوه بخورند.
هرگز مرا در روغن سرخ نكنيد، زيرا در اين صورت هضم من مشكل مى شود بلكه مرا در آب خودم بپزيد و بعد كره به آن اضافه كنيد. در موقع تهيه املت هم مرا با تخم مرغ و روغن نپزيد، بلكه اول املت ساده تهيه كنيد و بعد مرا قاچ قاچ كرده ، كنار آن ، پچينيد و كمى روى آتش بگذاريد. همينكه كمى گرم شدم مرا ميل نماييد.
هنگامى كه من سبز و كال هستم هرگز مرا نخوريد و در غذاى خود و اطفالتان نريزيد. زيرا در اين حالت من يك غذاى نامطبوع و سمى هستم . براى هر معده نامناسب نبوده و ثقيل و دير هضم مى باشم . به كسانى كه مبتلا به نفخ معده هستند، و همچنين آنهايى كه معده شان نمى تواند مواد نشاسته اى را هضم كند توصيه كنيد كه هميشه بعد از غذا از من به عنوان دسر بسيار اعلا استفاده كنيد و به آنهايى كه دچار يبوست بوده ، و از بى اشتهايى رنج مى برند، توصيه كنيد كه مرا قبل از غذا به عنوان اشتهاآور نوش جان نمايند. و براى اين كار بهتر است كه گوشت مرا با مقدار مساوى ماست مخلوط كرده ، و در يخچال بگذاريد و نيم ساعت قبل از غذا نوش ‍ جان كنيد.
عده اى بدون جهت مرا متهم كرده اند كه داراى اسيد اگزاليك بوده و براى كسانى كه مبتلا به سنگ كليه و مثانه بوده و بيمارانى كه نقرس و روماتيسم دارند خطرناك مى باشم ، من از اين بابت خود را بيگناه مى دانم و چنين اتهامى را تكذيب مى كنم و فقط مى دانم كه اشخاص سودايى مزاج نسبت به دانه هاى من حساسيت دارند. خوردن گوشت بدون دانه من براى هيچكس ضرر ندارد و بر عكس چون ادرار را زياد مى كنم براى اين دسته از بيماران بسيار مفيد هستم .
من خونهاى ترش را قليايى مى كنم - سنگ كليه و مثانه را رد مى نمايم و ورم روده را شفا مى بخشم . اگر مبتلا به جوش غرور هستيد حتما از ورقه هاى نازك من به عنوان يك ماسك زيبايى استفاده كنيد. اين ماسك از زياد شدن جوش غرور جلوگيرى مى كند و پوست را نرم و لطيف و شفاف مى نمايد و چربى زيادى پوست را مى گيرد.
پشه ، مگش و زنبور از بوى برگ من خوششان نمى آيد و فرار مى كنند از اين هنر من به هر صورت كه مى توانيد استفاده كنيد و بدانيد كه كاشتن من در باغچه منزل علاوه بر قشنگى و فوايد زيادى كه دارد، مى تواند اين حيوانات موذى را فرارى دهد. از رب من و آب من براى چاشنى غذا استفاده نماييد و به من مثل يك دوست صميمى نگاه كنيد.

و اما من ، ميوه هزاردانه ((توت )) هستم ! شيرينى من ، مدافع گرفتاران مرض قند است .
به مبتلايان چاقى هيچگونه ضررى نمى رسانم .
در برگهايم هزار و يكنوع خاصيت وجود دارد.
در برگم خاصيت ضد سم هست .
من ارادتمند شما توت هستم . يك ميوه ى اصيل ايرانى هستم كه منشاء اصيلم همين خاك پاك ايران بوده و مرا از اينجا به ساير نقاط دنيا برده اند. با اينكه به رنگهاى سفيد، زرد، صورتى و سياه هستم ، طعمى شيرين و مطبوع دارم ، فقط برادرى دارم به نام شاه توت كه مزه اش ترش و قابض است .
توت سياه برادر تنى من است و چون درخت آن ، شاخه هايى دارد كه مانند بيد مجنون به سوى زمين آويزان است ، او را چون توت مجنون لقب داده اند.
عده اى مرا ((تود)) خوانده اند و اعراب نيز مرا معرب كرده و ((توث )) مى نامند.
طراحان جدول در روزنامه ها و مجلات به من لقب ((ميوه ى مركب )) داده اند.
برادر سياه چهره اى دارم كه مثل مركب سياه يا بنفش پر رنگ است و كسى كه او را بخورد مدفوعش سياه مى شود.
عده اى مرا ميوه بدون پوست مى دانند، در صورتى كه اين طور نيست . ميوه من چون خوشه اى از دانه هاى آبدار است و اين دانه ها داراى پوست - گوشت و هسته مى باشد و ولى مجموع آنها پوست ندارد و از طرفى ، پوست و هسته اين دانه ها بقدرى نرم و لطيف است كه به چشم نمى خورد و در يك نوع از بستگان من هسته بكلى از بين رفته و آنرا توت بيدانه ناميده اند.
ميوه ى شيرين و مطبوع ، خوراك شما و برگ من خوراك كرم ابريشم است و بهترين خوراك براى كرم ابريشم ، برگ نوع نرك من است كه ميوه نمى دهد.
ميوه ى سفيد مرا خشك كرده ، به نام توت خشك ذخيره مى نمايند و اين ميوه هاى خشك با اينكه شيرين است ، خوردن آن براى مبتلايان به مرض ‍ قند ضرر ندارد. زيرا قند آن درست معكوس قند انگور است . مبتلايان به مرض چاقى هم مى توانند بدون ترس آنرا بخورند و براى اين كار بهتر است آنرا قبل از غذا با يك استكان چاى يا يك ليوان آب بخورند تا جلوى اشتهاى آنها را مسدود نمايد. قند آن با اينكه نيروبخش است ، سبب چاقى نمى شود.
جوشانده پوست - ريشه و برگ من ادرار را زياد مى كند و شيره ى برگهاى من ، به عنوان تب بر و التيام دهنده زخم در گذشته مصرف زياد داشت .
جوشانده ريشه من براى دفع كرم كدو بسيار نافع است ، مخصوصا اگر با مقدارى مساوى برگ شفتالو مخلوط شده و جوشيده شود. از شكاف دادن ريشه من ، آبى بدست مى آيد كه اگر آنرا با آب مقطر و برگ مو و انجير سياه بجوشانيد، و پس از صاف كردن غليظ نمايند، بهترين نوع خضاب خواهد بود. آب ريشه من يك مسهل قوى است ، مخصوصا اگر اول شب آنرا تيغ زده ، و آنچه شب تراوش نمايد جمع نمايند، اين آب جهت درد دندان و باز شدن پيله ى آن و همچنين باز شدن دمل مفيد است ، صمغ پوست من هم همين خاصيت را دارد.
مضمضمه جوشانده برگ من و جويدن صمغ درخت من ، براى محكم كردن لثه مفيد است ، و از كرم خوردگى دندان جلوگيرى مى كند.
عصاره برگ من ضد سم قوى است - ضماد ميوه كال من با سركه جهت شقاق مفيد است .

برادرم شاه توت

حال كه از منافع سرشار من مطلع شديد، و دانستيد كه من به حد كافى ويتامين و مواد غذايى و شفابخش دارم بد نيست ، به برادرم شاه توت هم توجه فرماييد - ميوه شاه توت صفرا برى قوى و معروف است - داراى آب ، قند، اسيد و مواد سفيده اى و مواد نرم كننده است . به حد كافى ويتامين ((ث )) و ويتامين ((آ)) و ((ب )) دارد و به همين جهت ، براى گلو درد و التهاب مخاط دهان و تورم لثه ها مفيد است .
پوست و ريشه شاه توت سابقا به عنوان ضد كرم مصرف مى شد، و از همه مهمتر اينكه ، در برگ آن يك ماده ى ضد قندى وجود دارد كه مرض قند را درمان كرده ، و قند خون را پايين مى آورد.
شاه توت جهت ورم روده و اسهال خونى بسيار نافع است .
خشك آنرا كوبيده به جاى سماق چاشنى غذا مى نمايند.
از ميوه شاه توت ، رب و مربا درست كرده و ذخيره مى نمايند. اين نكته را فراموش كردم كه در بسيارى از شهرهاى ايران ، از ميوه من شيره درست كرده ، و به عنوان شيره خنك نوش جان مى نمايند!
تا فصل نگذشته است ، هر چه مى توانيد از ميوه شيرين و مطبوع من ميل نماييد.

اسم من (( طالبى )) است ! از شيرينى با قند رقابت مى كنم .
من راديو اكتيو دارم و ضد بيمارى مختلف هستم .
عطر مطبوع من مقوى قلب است و عروق را باز مى كند.
خانم ها اگر بفهمند در پوست من چه چيزها براى زيبايى نهفته است ، عاشق بيقرارم خواهند شد.
من تنگ طلا طالبى هستم .
برادرم گرمك را مى شناسيد و همانطور كه مردم به او لقب طلاى بى بلا داده اند، خوردن آن داراى منافع سرشار است . البته من هم با بلا نيستم ، تنها فرق من با برادرم گرمك اين است كه مبتلايان به مرض قند بدون دغدغه خاطر مى توانند آنرا نوش جان كنند، ولى به من نمى توانند نزديك شوند.
من هم مانند برادرم گرمك سهل الهضم بوده ، مانند بعضى از اقسام خربوزه توليد تخامه نمى نمايم و شما مى توانيد مرا به عنوان دسر بعد از غذا ميل نماييد.
در مورد من و ساير بستگانم چنين نوشته است :
((خربوزه بهترين پاك كننده كليه و مثانه است و سنگ كليه را مى تركاند و مجارى ادرار را از سنگ پاك مى نمايد.))
من ملين و مدر هستم ، به اشخاص مبتلا به نقرس و روماتيسم و همچنين كسانى كه از يبوست و بواسير رنج مى برند، توصيه كنيد كه در اوايل تابستان كه من خدمت مى رسم ، از وجود من براى درمان كسالت خود استفاده نمايند.
ماليدن گوشت و آب من بر روى پوست صورت سبب نرمى و لطافت آن خواهد شد.
من سرشار از ويتامين هاى ((آ، ب ، ث )) هستم و بسيارى از بيمارى ها را درمان و پيشگيرى مى كنم و با داشتن مواد راديو اكتيو امراض خفته را بيدار مى كنم ، و مانند گرمك آنها را بيدار و بلافاصله سركوب مى نمايم . من هم مثل گرمك داراى اكسير جوانى هستم ، اما ميزان اين اكسير در گرمك بيشتر از من مى باشد.
من به علت داشتن پتاسيم و عطر مطبوع ، مقوى قلب هستم و عروق را باز مى كنم .
خلاصه من از نظر مواد غذايى و درمانى كم و بيش شبيه گرمك هستم و در بسيارى از خواص با او نزديك مى باشم ، و مورد پسند كسانى هستم كه ميوه را شيرين و آبدار مى خواهند و از خوردن گرمك چون شيرين نيست گريزانند!

اسم من ((به )) است ! منبع ويتامين هاى مختلف هستم .
با آش من به مبارزه با امراض معدى برويد.
پوست من براى از بين بردن چين و چروك پوست مفيد است .
براى نرمى سينه و تنگ نفس مرا تجويز كنيد....
اسم من به است ، به من بهى و آبى هم مى گويند و اعراب مرا ((سفرجل )) مى خوانند. زادگاه اوليه ى من ايران است و در نام لاتينى من كلمه ايرانى به چشم مى خورد. من داراى انواع جنگلى - ترش - شيرين و ميخوش هستم . بهترين نوع من پيوندى است كه آنرا روى تنه ى زالزالك پيوند كرده باشند. نوع جنگلى من گس است و آنرا ((به شغال )) مى خوانند. قابل خوردن نيست ، ولى بهدانه ى آن بهتر از دانه ى پيوندى است . من داراى ويتامين هاى آ - ب و اى و پ 6 بوده داراى آهك و تانن هستم ، واز اين رو براى مبتلايان به امراض سل و دق غذاى مطلوبى مى باشم . آب جوشانده و پخته ى من مقوى و قابض است ، آب ميوه من كه به وسيله ماشين هاى فشارى گرفته شود، ملين بوده طبل شكم را خالى مى كند و در كوچك كردن شكم مؤ ثر است . شربت ساده ى من كه به شربت به معروف است ، براى درمان ورم روده مفيد مى باشد و شربت به ليمو مقوى قلب و معده بوده ، و ايجاد سرور مى نمايد. آش من غذاى گوارايى براى امراض معدى است و ((خورش ‍ به )) نيز همتاى آن مى باشد. آب ميوه ى من براى معالجه اسهال خونى و خونريزى معدى تجويز شده است و دمكرده ى شكوفه ى من (سى گرم در ليتر) سرفه را تسكين مى دهد. اگر پوست ميوه ى مرا پانزده روز در الكل خيس كنند، و با آب آن صورت را مالش دهند، چين و چروك را از بين مى برد.
وجود ويتامين هاى ب و پ در من سبب شده است كه اعصاب راتقويت كنم و جوانى را پايدار سازم . با آب جوشانده ى من مى توان معده - روده و رحم را شست . نوع ترش من در تقويت معده بهتر از شيرين است . نوع شيرين من مسرور كننده ، و مقوى معده و دماغ است . پيشاب را زياد مى كند. زياده روى در خوردن ((به ترش )) مسهل است . عصاره ى ميوه من مانع خونريزى و قى و خمار و تشنگى است . يكى از پزشكان قديم ايران معتقد است كه زياده روى در خوردن به ((ترش )) و ميخوش باعث سكسكه است . بوييدن انواع معطر من باعث تقويت روح حيوانى و نفسانى است . قى را بند مى آورد و خونريزى معده را درمان مى كند. خوردن ميوه خام من مخصوصا شاداب و شيرين آن جهت تفريج و معالجه وسواس و تسكين دردسر و آبريزش بينى و تقويت كبد ومعده مفيد مى باشد، اشتها را زياد مى كند بهترين خاصيت ميوه ى من حفظ جنين از سقط است و نوزاد را خوش آب و رنگ مى نمايم . ميوه من بوى بد دهان را از بين مى برد. يرقان را معالجه مى نمايد و التهاب معده را تسكين مى دهد و براى تسكين درد قسمت بالاى معده توصيه شده است . ميوه من از ويار زنان آبستن جلوگيرى مى كند. چكاندن ميوه در مجراى ادرار جهت دفع سوزش و معالجه جراحات آن مفيد است . اگر ميوه ى مرا زير آتش تنورى نماييد، به حدى كه رنگ آن تيره شود و بخوريد اسهال مزمن را معالجه مى كند مخصوصا اگر وسط ميوه مرا خالى كرده و دانه ها را برداشته و به جاى آن جوزبو يا گذاشته باشند. مسكن تشنگى و حرارت معده است . مرباى من با آب نعناع براى جلوگيرى از قى به كار مى رود، شكوفه ى تازه من مسكن سينه - قابض و مسكن درد سر و قى كردن است . مقوى قلب ، دماغ و معده بوده ، و اثرى نيكو دارد. مرباى ميوه من جهت نرم كردن و درمان سرفه و تنگ نفس ‍ سودبخش مى باشد. ضماد ميوه و برگ درخت من جهت فروبردن ورمهاى گرم ، مخصوصا ورم چشم نافع است . از اين ضماد مى توان براى رفع سوزش محل نيش حشرات سمى استفاده نمود. ضماد برگ من به تنهايى جهت معالجه زخمهاى چركى مفيد مى باشد. كرك روى پوست من بسيار قابض است و براى گلو و آواز خوب نيست ، چنانچه آب ميوه ى مرا در روغن زيتون ريخته و آنرا غليظ نماييد، تنقيه ى آن جهت معالجه اسهال زخم معده اثر معجزه آسا دارد.

بهدانه من ((دانه ى به )) هستم و بيشتر از انواع جنگلى آن بدست مى آيم ، لعاب من در نرم كردن سينه و درمان سرفه شهرت زياد دارد. معده را نرم مى كنم ، بدون آن كه بعدا توليد يبوست مى نمايم . لعاب من گلو را نرم مى كند - سرفه خشك را آسان مى نمايد. حرارت معده و تب را تسكين مى دهد سوزش ‍ دهان و زبان را درمان مى كند و يبوست را برطرف مى نمايد صاحب ((ذخيره )) نوشته است كه به دانه با داشتن لعاب مضر معده نيست و اين خاصيت را از گوشت به در اثر هم نشينى گرفته است .
لعاب من جهت آفتاب زدگى و سوختن با آتش و دفع ضرر تابش آفتاب نافع است . شما كه به دريا مى رويد، قبلا پوست خود را با لعاب من نرم كنيد تا از آفتاب زدگى جلوگيرى نماييد. جويدن من كندى دندان را برطرف مى كند. مغز من شهوت را زياد مى كند و موافق اعضاى تنفس است و مقدار خوراك من ده گرم و لعاب من پنجاه گرم است . لعاب من در عطرسازى مصرف مى شود.