اسم من
((ازگيل )) است !
سينه را نرم مى كنم
عطش را فرو مى نشانم و ضد صفرا هستم .
ضماد من جوش هاى بدن را از بين مى برد.
از خاك اره چوب من براى جلوگيرى از خونريزى استفاده كنيد...
نام تركى من ازگيل است ، در گيلكى به من كنوس مى گويند. در
شناسنامه ايرانى من شهرتم را طبرى (مازندرانى ) و در شناسنامه فرنگيم
ژرمانى (آلمانى ) قيد كرده اند و در كتب گياه شناسى قديم مرا زعرور
كبير دانسته اند و كنوس طبرى خوانده اند.
زادگاه اوليه ى من ايران و نواحى معتدل آسيا و اروپا است . در بيشتر
خواص با زالزالك يكسانم . داراى ويتامين ((آ))
به صورت جوهر هويج و ويتامين هاى ((ب
)) و ((ث
)) سرشار از تانن بوده ، و ميوه و برگ من به عنوان قابض و رفع
التهاب امعاء توصيه و تجويز شده است . ميوه ى رسيده من داراى قند و
جوهر ليمو است .
اگر مى خواهيد مرا براى معالجه ى اسهال خونى بخوريد، به طور صبحانه
دويست تا سيصد گرم مرا بدو پوست ميل نماييد. و نيز مى توانيد يك كيلو
ميوه مرا با كمى شكر به صورت شربت در آورده ، و چهار روز متوالى ، روزى
يك چهارم آن را نوش جان نماييد.
هسته ى زالزالك به علت داشتن كمى اسيد سيانيدريك ، عنصرى سمى است و
خوردن آن خطرناك اس ، ولى هسته ى من از اين سم خيلى كمتر داشته ، و
خوراكى است . آن را بكوبيد و گرد آن را به مقدار يك قاشق چايخورى با
چاى يا شربت ريشه جعفرى بخوريد تا سنگ هاى كليه و مثانه را از بين
ببرد.
قلندران و درويشان از قديم چوبدستى و چماق خود را از چوب ما درست مى
كردند، و معتقد بودند كه در دست داشتن چوب ما، خواص زيادى دارد و اخيرا
يكى از پزشكان سرشناس اروپا معتقد است كه اگر زنان باردار گردن بندى از
چوب ازگيل به گردن آويزان نمايند، از سقط جنين آنها خوددارى خواهد شد و
براى اين كار آمار زيادى نشان داده است .
زالزالك
من بچه ى زال ، زالزالك هستم . در فارس به من
كيل - در اصفهان به من كويچ - در تنكابن و مازندران ، كرجيل مى گويند.
در كتب گياه شناسى قديم ، لقب من زعرور بود و اكنون به زالزالك معروف
شده ام ، و اين نام جديد از موقعى روى من گذاشته شد كه فروشندگان دوره
گرد، مرا بچه ى زال تصور كردند. در فارسى به ميوه درخت سدر بستانى
((كنار)) و به نوع كوهى
آن زال مى گويند. و چون ميوه هاى ما به هم شباهت دارند، و عده اى مرا
بچه زال و زالزالك صدا كرده اند، ما دو ميوه شبيه به هم بوده ، و در
خواص يكسان مى باشيم . ولى هيچگاه با هم نسبت نداريم .
من يك ميوه ى ايرانى هستم ، ولى از قديم علاوه بر ايران ، در قسمت هاى
معتدل اروپا و آسيا مرا كاشته اند.
در ايران فقط از ميوه ى من استفاده مى كنند، ولى در اروپا از گل من كه
مصرف داروسازى دارد، بيشتر بهره بردارى كرده ، و مجال ميوه شدن را به
نمى دهند. ميوه من پيشقراول پاييز است ، در آخرين روزهاى فصل تابستان
به بازار مى آيم و برادر بزرگ تر من ازگيل ، كمى ديرتر مى رسد.
در كشاورزى معمولا از تنه ى درخت هاى ما دو برادر به عنوان پايه براى
پيوند ميوه هاى شاداب استفاده مى كنند، و بهترين نوع به اصفهان در
نتيجه ى پيوند با درخت من به عمل مى آيد، ميوه من و ازگيل هر دو خنك
بوده ، و داراى مقدار زيادى تانن هستيم . در اثر پيوند، خوب رسيده و
شيرين مى شويم . مرهم سينه و برطرف كننده التهاب معده و صفرا مى باشيم
، ميوه نارس و غير پيوندى ما داراى طعم گس بوده ، رطوبت معده را جمع و
اسهال را درمان مى نمايد.
در ايران ما را موقعى از درخت مى كنند كه كامل رسيده و شاداب باشيم ،
ولى فرنگى ها ميوه ى ازگيل را كال چيده ، روى كاه انبار مى كنند و
موقعى كه در اثر ماندن رسيد، و رنگ آن قهوه اى شد، جهت فروش به بازار
مى آورند. از نظر غذاشناسى كار ايرانيان پسنديده تر مى باشد. ميوه ى ما
داراى ويتامين هاى آ - و ث و جوهر ليمو است و براى مبتلايان به ورم
روده ى بزرگ زياد تجويز و توصيه شده ايم - براى تقويت قلب و كم خونى و
سل اثر نيكويى دارم .
رنگ زرد و صورتى ميوه من ، همانند جوهر زردك است ، و در بدن تبديل به
ويتامين ((آ)) مى شود.
گل من كمى معطر است ، و براى مصرف داروسازى آن را قبل از آنكه غنچه آن
كاملا باز شود، مى چينند. داراى عوامل مهم شيميايى است و تركيباتى كه
از آن استخراج مى شود، در طب جديد و داروسازى مصرف فراوان دارد. اين گل
ضد تشنج بوده ، و حركات نامنظم قلب را تنظيم مى كند. يك داروى مفيد و
خصوصى بر ضد تپش قلب و ضربان شديد آن است - مقدار خوراك آن به صورت
كوبيده 2 تا چهار گرم گوگرد آن است و به طور تنتور سى قطره تا هفتاد
قطره در شبانه روز مى باشد، و عصاره ى مايع آن بيست قطره در 24 ساعت
داده مى شود.
ميوه من مقوى معده بود، اشتها را زياد مى كند. جهت رفع اسهال و قطره
قطره آمدن پيشاب ، توصيه شده است . نوشيدن شربت من با شكر جهت سردرد
شديد نافع است ، ضماد گوشت ميوه من جهت اورام سخت و باد سرخ تجويز مى
شود - نوع كوهى من كوچكتر از بستانى و قابض تر از سنجد بوده ، از قى و
خونريزى معدى جلوگيرى مى كند. در بجنورد به من دولانا گويند.
اسم من نارنگى است و انواع و اقسام شيرين و ترش
بزرگ و كوچك به اندازه يك فندق تا برابر يك گرمك دارم . خواص من مثل
ساير مركبات است و علاوه بر عناصر مفيدى كه آن ها دارند، مقدارى هم شبه
كلر، برم در من ديده مى شود و به همين جهت در لطيف كردن پوست دست و
صورت ، بهتر از ساير برادرانم عمل مى كنم و نوع شيرين من در تسكين
اعصاب اثر بيشترى دارد. عده اى مرا به جاى پرتقال سلطان مركبات و شاه
ميوه ى زمستانى مى نامند.
تو سرخ
آنچه به نام تو سرخ در شمال ايران به عمل مى آيد، نوعى ميوه ى
مركب است كه خواص آن شبيه ساير مركبات بوده ، و طرفداران زيادى ندارد.
ولى اخيرا در جنوب ايران يك گياه ديگر كاشته اند كه در خوزستان به
((حسينقلى خانى )) معروف
بوده و در تهران به نام ((گرى پروت
)) به فرش مى رسد. اين گياه را در زبان خارجى
((پامپلوس )) مى نامند،
خوردن آب آن به عنوان اشتها آور و مقوى معده و قلب به كار مى رود.
باب بار تو
در بلوچستان به من باب بارتو مى گويند. نوعى از خانواده ى
مركبات هستم كه هسته من لعاب زيادى مثل تخم كتان دارد، و براى نرم كردن
سينه بسيار مفيد مى باشم .
ساير منافع مركبات
آنچه گفته شد مختصرى از فوايد بى شمار خانواده ى ما بود، از
دوستان وفادار انسان هستيم . سلامت و جوانى را براى شما پايدار مى
سازيم ، و از پوست ما اسانسى معطر مى گيرند كه ضد عفونى كننده بوده ، و
در ساختن ادوكلن و مرهم هاى ضد زخم به كار مى رود.
اسانس ما قادر است بزرگترين دشمنان بشر را كه ميكروب هاى ديفترى ،
منژيت و حصبه مى باشد نابود سازد - از پوست خارجى ما نيز براى معطر
كردن غذا و شربت هاى دارويى و غير دارويى ، ترشى ها و مرباها و غيره
استفاده مى كنند و در نزد ايرانيان رسم است كه پوست ما را در كنار منقل
يا بخارى مى گذارند تا محيط خانه را معطر سازيم . تلخى كه در ميوه هاى
بعضى از انواع ما مثل ترنج و دارابى مى بينيد، يكى ديگر از محسنات ما
مى باشد. زيرا اين تلخى مربوط به يك ماده ى مؤ ثر است كه اشتها را باز
مى كند و به همين جهت است كه غذاشناسان توصيه مى كنند، هميشه ما را قبل
از غذا ميل نماييد تا معده ى شما را براى قبول و هضم آن آماده سازيم .
خلال نارنج را با سنبل الطيب دم كرده ، و صبح بجاى چاى نوش جان كنيد تا
قلب و اعصاب شما تقويت شود.
رب نارنج كه در اثر جوشاندن و غليظ كردن آب نارنج بدست مى آيد نه تنها
يك چاشنى خوب براى ترش كردن غذاها است ، بلكه يك مرهم ضد زخم ضد انگل و
ضد ميكرب مى باشد و در گذشته كچلى را با آن معالجه مى كردند. اگر ناخن
شما سست و شكننده است چند روز، روزى دو مرتبه روى آن رب نارنج بماليد و
بعد مشاهده كنيد كه چگونه سخت و محكم مى شود. اگر به نارنج دسترسى
نداريد، مى توانيد با آب ليمو و با آب نارنج استفاده كنيد - براى از
بين بردن چربى پوست و موهاى خود نيز مى توانيد از رب يا آب ميوه ى ما
استفاده نماييد، ولى براى چربى سر انسان كه مقدمه ى طاسى است ، بايستى
حتما از رب نارنج بهره مند شويد و بگذاريد مدتى بماند، روى پوست خشك
شود و بعد آنرا با آب نيم گرم پاك نماييد - براى پاك كردن لكه هاى قرمز
و سياه كه روى پوست و صورت و بدن شما پيدا مى شود، بهتر آن است كه به
رب نارنج نمك زده و روى آنها بماليد و بگذاريد تا خوب خشك شود، براى
نرم كردن دست و صورت و از بين بردن گوشتهاى زيادى ، باز هم به سراغ رب
نارنج و بدل آن ليمو برويد. مخلوطى از آب ليمو و گليسيرين و چند قطره
آمونياك نيز براى اين كار تجويز شده است . به كودكان خود توصيه نماييد
كه هفته اى دو بار دندان هاى خود را با مضمضه كردن آب ليمو تميز كرده و
بعد مسواك بمالند تا دندان هاى آنها دچار كرم خوردگى نشود. براى از بين
بردن زگيل بايستى نوع ترش مرا با پوست و هسته در سركه خيساند و بعد
آنرا له كرده روى زگيل گذاشت تا كم كم از بين برود اگر آب تصفيه شده در
دسترس نداريد، آسان ترين راه براى ضدعفونى كردن آن افزودن چند قطره آب
ليمو ترش است ، هيچگاه ماهى نخوريد مگر آن كه قبلا روى آن چند قطره
آب ليمو يا آب نارنج بچكانيد. در اروپا معمولا صدف هاى دريايى را همراه
با نوع ترش ما مى فروشند و در اين مورد دانشمندى اظهار نظر كرده و
گفته است : سم را با ضد سم همراه مى فروشند. آب ليمو مسموميت غذايى را
كم مى كند و از فساد مواد خوراكى جلوگيرى مى نمايد - به آب هويج چند
قطره آب ليمو بزنيد، تا طعم گس و علفى آن از بين برود. وقتى زالو در
بيخ گلوى كسى چسبيد، دستپاچه نشويد، يك ليوان آب ليمو به او بدهيد و
بگوييد جرعه جرعه بنوشد تا زالو كنده شود. آب ما خانواده ى مركبات
ادرار را زياد مى كند و كليه و مثانه را زهكشى مى نمايد، استفاده از آب
انواع ما براى رژيم لاغرى اثرى بسيار مطمئن و بى ضرر دارد. براى مبارزه
با انگلهاى معده و روده ، بايستى يكى از ميوه هاى ما را با پوست له
كرده ، و بعد در شربت عسل خيس نموده و بعد در صافى ريخته و با فشار
شيره ى آنرا گرفت و شب ، قبل از خواب نوشيد. براى جلوگيرى از خون دماغ
پنبه را با آب ليمو ترش يا نارنج آغشته كرده ، و در سوراخ هاى دماغ
بگذاريد تا خون بند آيد، با آب انواع ترش ما مى توانيد لكه هاى سبز و
مركب را از روى لباس پاك كنيد - آب ليمو شيرين دوام ندارد، اين نقص
برطرف خواهد شد. مخلوط دو برابر آب ليمو شيرين با يك برابر آب ليمو ترش
نوشابه اى گوارا و مفيد است و بهترين دارو براى معالجه مبتلايان به
امراض عفونى است . اين نوشابه ترشى چندانى ندارد، و براى معده و روده
هاى مجروح هم مضر نمى باشد. ليموهاى آبى كه در جهرم و جنوب ايران به
عمل آمده ، و براى گرفتن آب ليمو مصرف مى شود، با ليمو ترش فرق دارد،
ولى منافع آنها يكسان است ، اگر در اثر خوردن انواع ميوه هاى ما در
معده احساس ناراحتى كرديد، و يا مبتلا به دل درد، و درد پهلو شديد
نترسيد و چند روز مرتبا به خوردن آن ادامه دهيد و بدانيد به علت داشتن
مواد راديو اكتيو امراض خفته را بيدار مى كنيم و بعد آن ها را معالجه
مى نماييم و نيز مى توانيم سموم بدن را از گوشه و كنار عضلات خارج كرده
، و از بين ببريم . ليمو عمانى نوعى ليمو ترش است . كه در عمان به عمل
مى آيد و بهترين چاشنى براى غذاهاى مختلف است . براى معالجه گواتر سمى
و كوچك كردن غده ى سيب آدم بهترين وسيله ضماد كوبيده ى پوست پرتقال و
ليمو است .
اعراب به مركبات پوست كلفت كه در صنعت مرباسازى
به كار مى رويم ، اترج مى گويند. از قديم در مصر و آفريقا به عمل مى
آمديم و در داستان ((يوسف و زليخا))
نامى از ما برده شده است - در فارسى به نوع كوچك ما ترنج و ترنگ و به
نوع بزرگ ما بالنگ مى گويند و چون بوى مطبوعى داريم ، از قديم شعراى
خوش ذوق ايرانى ترنج را بهترين هديه ى عاشق به معشوقه مى دانستند. قسمت
مورد استفاده ما پوست سفيد رنگ اسفنجى است كه در صنعت مرباسازى و تهيه
خورش از آن استفاده مى نمايند. خورش بالنگ و ترنگ بسيار ثقيل و دير هضم
است ، ولى مرباى آن نه تنها دير هضم نيست ، بلكه به هضم غذا كمك مى
نمايد. طعم گوشت پوست ما كمى تلخ است و به همين جهت سه بار آنرا در آب
جوشانده و آب تلخ آنرا دور مى ريزند تا تلخى آن گرفته شود، و بعد آن را
در آب آهك انداخته و پس از چندى آنرا شسته و بعد مربا مى نمايند.
مرباى بالنگ سفيد و مرباى ترنج زرد طلايى است .
ما نيز مثل ساير مركبات ، انواع شيرين و ميخوش داريم . گل ما خوشبوتر
از بهار نارنج است ، و جميع اجزاء درخت ما در طب و داروسازى موارد
استعمال دارد. ما در نقاط گرمسير به عمل مى آييم و ميوه ما را از اين
سال تا سال ديگر به درخت مى ماند تا درخت ما گل و ميوه دهد همچنان بر
درخت باقى است و روى اين اصل گفته اند:
رسم ترنج است در اين روزگار
پيش دهد ميوه بر آرد بهار
همين قدر مى دانم كه ميكربها و حشرات از ما فرار مى كنند و پليدى ها به
ما نزديك نمى شوند، جوشانده ى پوست خشك شده ى ما مسكن قى صفراوى است و
مضمضمه كردن با آن بوى بد دهان را از بين مى برد. چنانچه پوست خشك شده
ما را كوبيده ، و با عسل ميل نماييد، پادزهر سموم ، مخصوصا مسوميت
غذايى است و دانه هاى ما پادزهر حشرات ، مخصوصا مار افعى است و
((ترياق فاروق )) با آن
ساخته مى شود. پوست ما نيز مانند ساير مركبات سرشار از ويتامين هاى
مختلف است . مقوى قلب و معده بوده ، كبد را از سموم پاك مى نمايد.
اشتها را زياد مى كند. فشار و رقت خون را از بين مى برم . به علت داشتن
كلسيم زياد، غم و غصه را زايل مى نمايد.
خانواده ى مركبات ، مخصوصا هسته آنها به عنوان بهترين ضد سم گزش
حشرات مخصوصا مار و عقرب شناخته شده و در ميان آن ها انواع نارنج مقام
والاترى دارند و در افسانه هاى مصرى در اين مورد داستان جالبى وجود
دارد. گويند در مصر قديم محكومان را با نيش افعى مى كشتند، روزى دو نفر
محكوم را از زندان بيرون آورده ، براى اعدام به سوى قفس افعى مى بردند.
بين راه زنى به حال آنها دلش سوخت و به هر يك دو ترنج داد و آنها كه
گرسنه بودند، آنها را با پوست و هسته خوردند و در نتيجه نيش افعى در
بدن آنها كارگر نشده ، و هر دو جان به سلامت بردند.
نارنج
اسم من در فارسى ((نارنگ
)) بوده و اعراب آنرا معرب كرده نارنج خوانده
اند عده اى را عقيده بر آن است كه من از زمان بسيار قديم در ايران
مخصوصا سواحل درياى مازندران وجود داشته ام ، داراى عناصر مفيدى كه در
ليمو و پرتقال ذكر شده بوده ، و همانند آن ها سودمند مى باشم . بعلاوه
بر آب من يك ماده ى صمغى و لعابى وجود دارد كه مرا بين مركبات ممتاز
كرده ، و به علت همين مواد است كه ترشى من براى اعصاب ضرر ندارد و براى
سرفه و سينه درد نافع است . براى معالجه من كم و ناچيز است . اگر مبتلا
به درد سينه و سرفه هستيد، يك عدد نارنج را از ميان دو قسمت كرده كمى
نبات كوبيده و كمى نشاسته روى آن بپاشيد، و بعد آن را روى آتش
بگذاريد تا يكى دو جوشى بزند بعد آن را بمكيد و ببينيد چگونه سينه ى
شما را نرم كرده و اخلاط آن را خارج مى كند. نوشيدن آب من مخلوط با
شكر، مسهل الصفرا و مسكن فشار آن است . فشار خون را كم مى كنم . زياده
روى در خوردن من كبد را ضعيف مى كند و مخصوصا اگر ناشتا خورده شوم .
ولى اگر آب مرا مخلوط با عسل ميل نماييد، از زيان آن خواهيد كاست .
پوست ميوه ى من كه به صورت خلال نارنج مصرف مى شود، نشاطآور و مقوى قلب
و معده است و خوردن ده گرم خشك كرده ى آن كه كوبيده و با آب ميل
نماييد، از استفراغ و دل بهم خوردگى جلوگيرى مى كند و انگلهاى معده و
روده را از بين مى برد. ضماد آن با سركه روى شقيقه از سر درد جلوگيرى
مى نمايد. از استفراغ و دل بهم خوردگى جلوگيرى مى كند و انگلهاى معده و
روده را از بين مى برد. ضماد آن با سركه روى شقيقه از سردرد جلوگيرى مى
نمايد. ضماد پخته ميوه كامل من كه پوست و مغز و هسته را با هم باشند،
جهت جرب و خارش و جوش هاى جلدى و نرم كردن پوست بدن و موى سر بى نظير
مى باشد. من زايمان را آسان مى كنم و پادزهر سم عقرب و ساير حشرات مى
باشم . اثر ضدعفونى كننده و ميكروب كشى من زياد بوده ، و پيشينيان مرا
ضد طاعون و وبا مى دانستند، و نيز براى كسانى كه در اثر تنفس در هواى
كثيف ، دچار خفقان شده اند نافع است . تخم من پادزهر سم حشرات مى باشد.
بوييدن شكوفه من كه به بهار نارنج معروف است مقوى دماغ بوده و درمان
زكام است .
عرق بهار نارنج
آب مقطر شكوفه ى من كه نامش عرق بهار نارنج است ، مقوى جسم و
روح مى باشد، دماغ را باز مى كند و آن را تقويت مى نمايد - درمان بى
خوابى هاى عصبى است ولى زياده روى در خوردن و بوييدن آن خود بى خوابى
ايجاد مى نمايد در بيمارى هاى سينه و قلب تجويز مى شود. به مبتلايان به
غشى توصيه كنيد كه هميشه يك شيشه بهار نارنج در خانه داشته باشند و
هنگام ناراحتى از آن كمى بنوشند براى رفع قولنج و تقويت اشتها و قواى
جوانى نافع است ، آروغ و سوزش هاضمه را تسكين مى دهد، مخلوط عرق بهار
نارنج و آب كرفس به مقدار مساوى جهت استخراج سنگ هاى كليه و مثانه و
خرد كردن آنها بسيار مفيد مى باشد. سابقا براى باز شدن عادت ماهانه
زنان ، مقدارى از آن را به پنبه يا پشم آغشته و استعمال مى نمودند. عرق
بهار نارنج زود فاسد مى شود و كپك مى زند، و بايستى هميشه آن را تازه
تهيه كرده و در شيشه هاى تيره رنگ حفظ نمود ايرانيان قديم آنرا در ظروف
مسى سر بسته نگاهدارى مى كردند و بخوبى مى دانستند كه نور آن را فاسد
مى كند.
گذاشتن بهار نارنج مانند پوست آن در كمد لباس ، مانع بيد زدن آن ها است
، مرباى بهارنارنج مقوى معده است ، دم كرده بهار نارنج ضد تشنج بوده ،
سكسكه را تسكين مى دهد، خوردن دو مثقال آن ضد سم غذايى است . مرباى
بهار نارنج كليه خواص عرق آن را دارد.