هزار و یک مسئله فقهی : مجموعه استفتائات

حسين نوري همداني

- ۶ -


احكام حجّ

س317: اين جانب داراى چندين بنه نخل خرما و يك اتومبيل نيسان هستم، با نيسان مخارج زندگيم را تأمين مى كنم و نخلها درآمدى ندارند كه پس انداز شود آيا لازم است يكى از آنها را بفروشم و به مكّه بروم و آيا با اين صورت مستطيع هستم؟

ج : در صورتى كه از قيمت آن نخلها مخارج حجّ تامين مى شود و پس از بازگشت از سفر حجّ نيز با آن اتومبيل نيسان مخارج زندگى شما تامين مى شود و مديون به دينى كه لازم باشد قيمت نخلها را در آن خرج كنيد نباشد مستطيع مى باشيد و لازم است براى حجّ اقدام كنيد.

س318: بر انسانى كه امكانات مالى براى «عمره مفرده» دارد ولى استطاعت براى «حجّ تمتع» ندارد آيا «عمره مفرده» واجب مى گردد؟

ج : واجب نيست.

س319: انسانى كه حجّ تمتّع نرفته است و اكنون امكانات براى تشرّف به عمره مفرده دارد. پس از ثبت نام در قرعه كشى نام او در نيامده است، گمان مى رود اگر وجه ثبت نام را پس نگيرد بتواند در سالهاى بعد مشرّف شود، در اين شرايط دريافت وجه پرداختى چه حكمى دارد؟

ج : اگر مستطيع است هر عملى كه موجب رفتن به حجّ تمتع مى شود تا تسريع در آن را باعث مى گردد را بايد انجام داد.

س320: با توجه به اينكه به هنگام اعزام زائران به حجّ معاينات پزشكى صورت مى پذيرد و حجّ كسانى كه توانايى جسمى ندارند در معاينات پذيرفته نمى شوند، آى مردودين معاينات پزشكى كه تا كنون هم، راه براى آنان باز نبوده، همچنان استطاعت شرعى دارند؟ يا آنكه با پذيرفته نشدن، استطاعت هم تحقق نمى يابد؟

ج : يكى از شرائط استطاعت، استطاعت مزاجى و بدنى است. در صورتى كه اين سفر بر آنها ضرر دارد، يعنى اينكه موجب مرض و يا شدّت مرض است و يا اينكه موجب عسر و حرج و مشقّتى است كه معمولاً قابل تحمل نيست مستطيع نمى باشند و حجّ بر آنها واجب نيست و اگر د سال اول صحت بدن نيست حجّ واجب نيست ولى اگر در سا اوّل صحت بدن وجود داشت و نرفت حجّ بر ذمه او مستقر مى شود و بايد نائب گرفته شود.

س321: آيا كسانى كه شرعاً مستطيع بوده و براى اولين بار در قرعه كشى شركت مى كنند، نسبت به كسانى كه تصميم دارند به عنوان نايب شخص ديگر مشرف شوند، اولويت دارند يا خير؟

ج : اگر ذمّه منوب عنه به حجّ مشغول باشد اولويّتى نيست.

س322: آيا كسانى كه شرعاً مستطيع بوده و براى اولين بار در قرعه كشى شركت مى كنند، نسبت به كسانى كه تصميم دارند حجّ مستحبى انجام دهند مى توان در قرعه كشى اولويّتى قائل شد؟

ج : در صورتى كه رفتن اينها به حجّ مستحبى مانع رفتن آنها به حجّ واجب يا باعث تأخير آن باشد مى توان اولويتى قائل شد.

س323: شخصى براى حجّ واجب ثبت نام نمود در حالى كه شرعاً مستطيع نيست. آيا بايد نيّت وجوب كند يا مستحب؟ در فرض نيّت وجوب اعمالى كه انجام خواهد داد با عدم استطاعت چگونه خواهد بود؟

ج : در صورتى كه شرائط استطاعت جمع نيست بايد نيّت استحباب كند و اگر بعداً مستطيع شد واجب است كه حجة الاسلام را انجام بدهد.

س324: آيا بر نايب واجب است كه بر طبق فتواى مرجع تقلليد منوب عنه اعمال حجّ را انجام دهد يا مطابق وظيفه خودش عمل نمايد؟

ج : ميزان، وظيفه خود اوست، ولى اگر اجير شده به كيفيت خاصى، بايد طورى عمل كند كه مراعات وظيفه خودش و كيفيت ذكر شده،بشود.

س325: آيا در اجاره براى اعمال حجّ لازم است اجير و مستأجر از يكديگر سؤال كنند كه مقلّد چه كسى هستند؟

ج : لازم نيست، و اجير مطابق تقليد خودش عمل مى كند.

س326: زنى كه واجب الحجّ است وصيّت كرده كه از اص تركه اش براى او حجّ بلدى توسط وصيش انجام شود، حال استطاعت جانى و مالى و غيره براى وصى او فراهم است، فقط از حيث عدم شركت در نام نويسى براى حجّ، آنهم با عذرى، استطاعت راهى ندارد، آيا مى تواند حجّ نيابى را انجام دهد؟

ج : وصى اگر قبلاً استطاعت نداشته و فعلاً هم راه براى او باز نيست مى تواند براى حجّ نيابى اجير شود، ولى اگر بدون اينكه اجير شود بتواند خود را به ميقات برساند نمى تواند حجّ نيابى بجا آورد و بايد براى خودش حجّ بجا آورد.

س327: آيا جايز است براى نايب در طواف عمره تمتع يا طواف حجّ، كه طواف ر در غير موسم حجّ بجا آورد يا خير؟

ج : مانع ندارد مگر اينكه شرط شده باشد كه در موسم حجّ بجا بياورد يا متعارف اين باشد.

س328: شخصى اجير حجّ بلدى از قم شده و خودش ساكن اراك است، بعد از اجير شدن در نظر داشته كه به قم برود و از آنجا حركت كند، پس از چند روز در حالى كه از موضوع غافل شده، براى انجام كار ديگرى به قم و بعد از آنجا به تهران رفته است، آيا همان نيت قبلى براى حركت از قم كافى است يا بايد برگردد به قم، و بر فرض خروج از ايران، چه حكمى دارد؟

ج : اگر به كلى غفلت داشته بايد برگردد وگرنه نيت ارتكازى اجمالى كافى است، و در صورتى كه بايد برگردد اگر بر نگشت و حجّ را انجام داد، حجّ صحيح است و بالنسبه استحقاق اجرت دارد.

س329: آيا شرط ايمان نايب كه در اصل نيابت حجّ شرط است در ساير اعماللى كه نيابت در آن جايز است، مثل رمى و طواف، هم شرط است يا خير؟

ج : در ساير اعمال نيز غير از ذبخ شرط است.

س330: زنى براى اعمال حجّ نائب شده وليل از اوّل عذر نداشته، حالا عذر پيدا كرده و نمى تواند خودش رمى جمرات كند، مى تواند نائب بگيرد يا خير؟

ج : مى تواند.

س331: انجام يك عمره مفرده استحبابى به نيّت خود و به نيابت تبرّعى ديگران، صحيح است يا خير؟

ج : صحيح است.

س332: آيا كسانى كه در معاينات پزشكى رد مى شوند، مى توانند در زمان حيات خود فرد ديگرى را بعنوان نايب اعزام كنند يا خير؟

ج : اگر قبلاً تمام شرائط استطاعت براى او حاصل شده است ولى به حجّ نرفته و كوتاهى كرده است اكنون كه مريض است و از اينكه بعداً بهبود پيدا كند و يا موفق بشود مأيوس است لازم است فرد ديگرى را بعنوان نائب از خود در حال حياتش اعزام كند.

س333: كسى كه حجّ نيابى انجام مى دهد اگر در قربانى، شخص ثاللثى را وكيل كرد، ذابح چگونه نيّت كند، آيا بايد نيّت كند كه به وكالت از ميّت قربانى مى كنم يا بايد وكالت از نائب ميّت كند؟ در هر صورت آيا بايد نام ميّت را هم ببرد؟

ج : نام ميّت بردن لازم نيست، بلكه چنانچه نيت كند آنچه بر عهده نايب است انجام دهد صحيح است.

س334: كسى كه براى حجّ اجير مى شود، اگر شرط كند كه مثلاً براى طواف نساء يا يك عمل ديگرى كه نيابت بردار نيست نايب مى گيرم، آيا شرط نافذ است و مى تواند عمل نمايد يا خير؟

ج : اگر عذر دارد نمى تواند اجير شود، بلى در قربانى مانع ندارد و شرط لازم نيست.

س335: كسى كه احتمال قوى عقلائى مى دهد كه نتواند اعمال را به نحو عادى انجام دهد، و ممكن است حجّ تمتع را بدل به افراد كند، آيا مى تواند از حجّ واجب نيابت كند؟

ج : اگر وظيفه او عدول به افراد شد بنا بر احتياط منوب عنه نبايد اكتفاء به آن كند.

س336: نايبى كه در وقت قبول نيابت براى حجّ معذور نبوده است، و بعد از عقد اجاره در موقع عمل يا قبل از محرم شدن جزء معذورين شده و در هر عذرى كه پيش آمده طبق وظيفه معذورين رفتار نمود، آيا حجّ او از منوب عنه كافى است؟ و آيا نسبت به نحوه عذر فرقى هست يا خير؟

ج : محل اشكال است.

س337: كسانى كه در حال اجير شدن، از معذوين نبوده اند و بعداً درر اثناء عمل، عذر عارض شده است، آيا نيابتشان صحيح است و مستحق تمام اجرت مى باشند يا خير؟

ج : اشكال دارد.

س338: خدمه اى از روى جهل به مسأله اجير شده اند و وقوف اختيارى مشعر را درك نكرده اند فعلاً تكليفشان چيست؟ و همچنين ساير معذورينى كه حجّ ناقص از اين قبيل انجام داده اند تبرعاً يا با اجرت؟

ج : نيابت ايشان صحيح نيست و كفايت از منوب عنه نمى كند، و بايد پول را برگردانند و خودشان با عدم عذر نسبت به درك اختيارى مشعر بايد با انجام عمره مفرده، از احرام خارج شوند.

س339: معذور كه نمى تواند نايب شود، به چه كسى گفته مى شود؟ لطفاً حد آن را معيّن كنيد، مثلاً كسى كه نمى تواند نماز طواف را صحيح بخواند، يا نمى تواند خودش رمى جمرات كند، و يا نمى تواند قربانى نمايد، و يا نمى تواند يكى ديگر از واجبات حجّ را اعم از اركان و غير اركان انجام دهد، معذور است يا خير؟

ج : هر كس نتواند اعمال اختيارى حجّ را انجام دهد معذور است و نمى تواند نايب شود، ولى مباشرت در ذبح در حال اختيار هم لزوم ندارد، و لذا كسى كه نمى تواند ذبح كند مى تواند براى حجّ نايب شود و براى ذبح نايب بگيرد.

س340: كسى كه نماز او صحيح نيست و براى حجّ به نيابت آمده است، آيا نيابت او صحيح است؟ و مفروض اين است كه به عنوان نيابت محرم شده است؟

ج : اگر از قرائت صحيح معذور است، نيابت و احرام او باطل است، و اگر معذور نيست صحيح است و بايد قرائت خود را درست كند.

س341: اگر مستنيب يا منوب عنه در وقت نيابت بدانند كه نايب جزء معذورين است و او را نايب كنند، اولاً آيا اجرت نيابت براى نايب حلال است يا خير؟ و ثانياً آيا حجّ نيابى او صحيح و از حجة الاسلام يا غير حجة الاسلام منوب عنه كفايت مى كند يا خير؟

ج : با فرض اينكه معذور بوده و استيجار شده، استحقاق اجرت ندارد، و كفايت نمى كند.

س342: اگر كسى بخواهد به نيابت از ميّتى كه مستطيع نبوده حجّ تمتّع انجام دهد، بايد چه قصدى بنمايد؟ وجوب يا استحباب؟

ج : چون واجب نبوده است به قصد حجّ تمتّع انجام ندهد و به قصد حجّ استحبابى انجام بدهد.

س343: شخصى به عنوان نيابت در مسجد شجره محرم شده و به مكه آمده، در مكه فهميد كه خودش مستطيع بوده است، آيا بايد اعمال عمره را به قصد خود بجا آورد يا به قصد نيابت، و اگر بايد حجّ را به قصد خود بجا آورد نسبت به حجّ نيابى چه وظيفه دارد، و آيا مى تواند براى آن نايب بگيرد يا خير؟

ج : احرام او صحيح نبوده است و بايد برگردد و براى عمره تمتع، براى خودش محرم شود و وظيفه خودش را انجام دهد، و راجع به حجّ نيابى نمى تواند نايب بگيرد، مگر اجازه داشته باشد يا استيجار او براى مطلق تحصيل حجّ باشد.

س344: كسى كه نايب بوده و عمره تمتّع را انجام داده و بعد ناچار شده است كه به ايران بازگردد، آيا مى تواند بقيه اعمال را به ديگرى واگذار نمايد كه حجّ تمتّع را انجام دهد؟

ج : نمى تواند.

س345: اگر كسى دفعه اول به صورت خدمه، حجّ بجا آورده و در دفعه دوم دوباره به مأموريت خدمه عازم مكه معظّمه است، آيا مى تواند به عنوان پدر يا مادر كه فوت شده اند نيابت نمايد، و در چنين صورتى آيا حجّ از عهده پدر و مادرش برداشته مى شود؟

ج : مانع ندارد و حجّ از منوب عنه كافى است، مگر آنكه سال اول، مستطيع نبوده و امسا مستطيع باشد.

س346: كسانى كه مجاز هستند در شب عيد قربان بعد از درك اضطرارى مشعر به منى بروند، آيا همه آنان از ذوى الاعذار مى باشند كه نيابت و لو تبرّعاً در مورد اشكال است يا نسبت به بعضى استثناء شده است؟

ج : در فرض سؤال زنها مى توانند نايب شوند، و نيابت در ساير ذوى الاعذار صحيح نيست.

س347: شخصى در حجّ از ميتى نيابت كرده و در وقت عقد اجاره براى انجام مناسك، هيچ عذرى نداشت، ولى چند سال بعد از انجام حجّ متوجه شد كه در وقوف مشعر الحرام با زنها و مريضها به عنوان راهنما، وقوف اضطرارى كرده و به منى رفته است، و غافل بوده كه نايب بايد وقوف اختيارى بكند، وظيفه اش چيست؟

ج : عمل مزبور مجزى از حجّ نيابتى استيجارى نيست، و از جهت اجرت بايد به اجير كنند مراجعت نمايد، و يا در صورتى كه اجاره، موقّت به زمان مخصوصى كه منقضى شده، نباشد دوباره حجّ نيابتى صحيح بجا آورد.

س348: زنى در عرفات در روز نهم ديوانه شد، او را به بيمارستان بردند و تا آخرين وقتى كه مى توانستند همراهان او در مكه بمانند باقى ماندند، خوب نشد، آيا شوهرش كه با او است مى تواند براى او نايب بگيرد، و يا خودش باقى اعمال را انجام دهد يا خير؟

ج : مجنون تكليف ندارد، و نمى توانند براى او نايب بگيرند، و اگر عاقل شد حكم اشخاص محرم ديگر را دارد.

س349: هرگاه كسى مريض شود، بطورى كه بعد از احرام عمره، قادر به انجام اعمال نباشد، آيا كسى كه براى عمره تمتّع مستحبى محرم شده و عمره را انجام داده است، مى تواند در حجّ نايب او شود يا خير؟

ج : كسى كه براى عمره تمتّع محرم شده و لو مستحبى،ديگرى نايب شود و بايد عملش را اتمام كند، ولى اگر مريض فقط قادر به انجام طواف و سعى نباشد و بتواند و قوفين را درك كند و بقيه اعمال را نايب بگيرد، جايز است ديگران را در طواف و سعى و اعمال ديگر نايب قرار دهد، هرچند خودشان هم حجّ يا عمره بجا مى آورند.

س350: آيا شخص زنده در موردى كه مى تواند نايب بگيرد بايد از بلد نايب بگيرد يا از ميقات، و اگر ديگرى براى او نايب بگيرد كفايت مى كند يا خير؟

ج : نايب گرفتن از ميقات كفايت مى كند، و خودش بايد نايب بگيرد و نايب گرفتن ديگرى براى او كافى نيست مگر از طرف او وكالت داشته باشد.

س351: آيا عمره مفرده يا طواف استحبابى را مى توانيم به نيابت چند نفر انجام دهيم، و در اعمال آن از جمله طواف نساء نيّت همه بايد بشود يا نيّت بعضى كافى است؟

ج : مى توانيد به نيابت چند نفر انجام دهيد، و بايد نيّت همه بشود.

س352: كسى را روز عيد قبل از حلق دستگير كرده اند و او را به ايران فرستاده اند آيا رفقاى او مى توانند از او نيابت كنند و بقيه اعمال را انجام دهند يا خير، و چگونه از احرام خارج مى شود؟

ج : بدون اينكه خودش نايب بگيرد نيابت صحيح نيست، و براى خارج شدن از احرام بايد به منى بيايد و حلق يا تقصير كند و اعمال مترتبه را انجام دهد و اگر نمى تواند برود در محل خودش حلق يا تقصير نمايد و بنا بر احتياط موهاى خود را به منى بفرستد، و بايد براى اعمال مترتبه نايب بگيرد.

س353: افرادى كه هر سال به حجّ مى روند - از قبيل خدمه كاروآنها- در محل خود از كسى نيابت قبول مى كنند، ولى در ميقات بر اثر اشتغال زياد از نيابت غافل و محرم مى شوند، بعد كه متوجه شدند دوباره نيت نيابت مى كنند، آيا حجّ براى خودشان حساب مى شود؟

ج : چون در محل خود نيابت را پذيرفته و با اين قصد به حجّ آمده است همين قصد ارتكازى كه اگر متوجه شود همان را در نظر مى گيرد كافى است و حجّ براى منوب عنه واقع مى شود.

س354:نايبى در احرام عمره تمتّع، بعد از اينكه وارد مكه شد شك مى كند كه نيّت نيابت كرده يا نه، آيا بايد به ميقات برگردد و مجدداً به نيابت محرم شود، يا اصلاً حجّ براى خودش حساب مى شود و ديگر نمى تواند نايب باشد؟

ج : در نيّت، خطور لازم نيست، و چون انگيزه او در حال احرام نيابت بوده، عمل را به نيابت انجام دهد، و كافى است.

س355: كسى كه نيابت از ديگرى گرفته و به حجّ آمده ولى از بعض اعمال معذور است آيا مى تواند در اين اعمال نايب بگيرد يا اينكه پول را به ديگرى بدهد كه اصل حجّ را بجا آورد؟

ج : نايب شدن معذور، صحيح نيست و بايد پول را به صاحبش برگرداند مگر اينكه از طرف صاحب پول مجاز در نايب گرفتن باشد كه در اين صورت مى تواند ديگرى را كه عذر ندارد در اصل عمل حجّ، نايب كند، در صورتى كه بدون اجازه، نيابت را به ديگرى واگذار كرد و او عمل را انجام داد، حجّ از طرف منوب عنه واقع مى شود ولى پول را بايد به صاحبش برگرداند و صاحب پول ضامن چيزى نيست و أجرت نايب را بايد امر كننده بپردازد.

س356: از هر كاروان نوعاً چند نفر از خدمه به نيابت آمده اند و بناچار بايد نيمه شب از مشعر براى انجام كارهاى لازم در منى يا همراه ضعفا، به منى بروند، سؤال اين است كه آيا اجير شدن و نيابت آنان صحيح است يا خير؟

ج : با توجه به انيكه از معذورين هستند و نمى توانند نيست و احرام او باطل است مگر آنكه بنحو خطا در تطبيق باشد كه در اين صورت از واقع مى شود، و بايد گردد به ميقات و از آنجا براى خودش محرم مى شود.

س357: بفرماييد كسى كه به نيابت از طرف كسى به حجّ برود آيا بايد طواف النساء را براى خود يا به نيّت كسى كه اجير شده انجام دهد؟

ج : نائب بايد طواف النساء را نيز به قصد آن كسى كه از طرف او نيابت مى كند انجام بدهد و احتياط استحبابى آن است كه به قصد ما فى الذمّه انجام بدهد.

س358: شخصى در مدينه منوّره ديگرى را اجير مى كند كه براى پدر وى حجّ ميقاتى بجا آورد ولى مشخص نكرده است كه از مسجد شجره محرم شود يا ميقاتهاى ديگر، آيا اجير مى تواند از مسجد شجره به نيّت عمره مفرده محرم شود پس از اعمال عمره مفرده به «جحفه» يا «قرن المنازل» برود و براى عمره تمتّع استيجارى محرم مى شود؟

ج : اگر قرينه اى در بين نباشد كه منظور مستأخر احرام از مسجد شجره است مى تواند.

س359: فردى پس از استطاعت مالى براى حجّ بجا آورد، ولى پسر، خود استطاعت مالى داشته و در اسم نويسى مسامحه كرده و ننوشته است، در صورتى كه اگر اسم مى نوشت شايد در همان سال اول، قرعه به نامش در مى آمد و شايد هم سالهاى بعد، اكنون پسرر به عنوان نيابت حجّ بلدى از جانب پدر به مدينه آمده و هنوز هم محرم نشده، چه وظيفه اى دارد؟

ج : در فرض مرقوم نيابت صحيح نيست، و بايد براى خودش حجّ نمايد. و اگر پدر در اولين سال حصول استطاعت ثبت نام كرد و قبل از رسيدن نوبت و توفيق حجّ فوت نمود حجّ بر او واجب نيست و اگر استطاعت قبلاً بوده است و در ثبت نام و تهيه مقدمات تقصر كرده است بايد او نائب بگيرند.

س360: اگر پس از انجام عمره تمتع مريض شود و به تشخيص پزشكان بايد به وطن برگردد و نمى تواند اعمال حجّ بجا آورد، يا وقت وقوف گذشته و او را محرم نكرده اند، يا محرم كرده اند ولى براى وقوف نبرده اند، تكليف چيست؟

ج : اگر حجّ بر او مستقر نشده و سال اول استطاعت او است پس از انجام عمره تمتّع به وطن بر مى گردد و اگر تا سال بعد استطاعت او باقى ماند لازم است به حجّ برود و حجة الاسلام را كه مشتمل بر عمره تمتع و حجّ است بجا مياورد و اگر استطاعت او تا سال بعد باقى نماند و يا خودش از دنيا رفت حجّ بر او واجب نشده است ولى اگر قبلاً مستطيع بوده است و سال بعد نرفته است و يا نتوانست برود لازم است از مال او براى وى حجّ نايبى بگيرند.

س361: آيا طهارت لباس احرام يا ساير شرايط لباس نمازگزار شرط صحّت احرام نيز هست، و آيا با ترك عمدى آن، احرام صحيح است؟

ج : شرط صحّت احرام نيز هست.

س362: شرايط لباس احرام بانوان چيست؟

ج : بانوان مى توانند در لباس خودشان به هر نحوى كه هست احرام ببندند چه دوخته بشد يا نباشد ولى بايد حرير خالص باشد.

س363: شخصى قصد اعتكاف در مسجد الحرام را دارد، آيا مى تواند قبل از اذان صبح در تنعيم محرم شود و بقيه اعمال را در حال اعتكاف انجام دهد، با توجه به اينكه محل سعى جزو مسجد نيست؟

ج : لازم است قبل از اذان صبح در مسجد الحرام باشد.

س364: اگر كسى بدون احرام از مسجد شجره عبور كرد و به مكه رسيد وظيفه اش چيست؟

ج : لازم است به يكى از ميقاتها برگردد و احرام ببندد و اگر آن هم ممكن نيست از همانجا كه هست احرام ببندد.

س365: نظر مبارك خود را در خصوص زنهائى كه عادت ماهيانه دارند بفرمائيد با توجّه به اينكه مسجد شجره يك در دارد آيا مى تواند در خارج مسجد شجره محرم شوند يا بايد وارد مسجد شوند و در حال عبور محرم شوند؟

ج : بايد در حال عبور از مسجد محرم شوند و نبايد در مسجد توقف كنند.

س366: يكى از كارمندان سازمان حجّ و زيارت كه بيش از يك ماه در مكّه بوده و همين مدّت از عمره قبلى او گذشته، براى كارى به جدّه مى رود و در برگشت، بدون احرام وارد مكه شده است، وظيفه اش چيست؟

ج : لازم است به يكى از مواقيت برگردد و در آنجا احرام براى عمره مفرده ببندد و عمره مفرده انجام بدهد و اگر مى خواهد حجّ تمتع انجام بدهد احرام عمره تمتّع ببندد.

س367: شخصى از روى جهل به مسأله، در فرودگاه جدّه براى عرمه مفرده محرم مى شود و پس از انجام طواف و نماز و سعى متوجه مى شود كه مى بايست در يكى از مواقيت مُحرِم شده باشد، تكليف او در اين صورت چيست؟

ج : اگر بعد از اعمال متوجه شود عمره او صحيح است.

س368: در عمره مفرده زنيكه در ميقات حائض است و مى داند كه در تمامى مدت اقامتش در مكه مكرمه حائض خواهد بود، آيا مى تواند محرم شود يا خير، و اگر نتواند محرم شود آيا مى تواند بدون احرام وارد مكه شود يا خير؟

ج : بايد محرم شود و بدون احرام نمى تواند از ميقات عبور كند و در صورتى كه تا آخر وقت اقامت خود در مكّه پاك نشد بايد براى طوافها و نماز آن نائب بگيرد و بقيه اعمال را خود انجام بدهد.

س369: زنى براى عمره مفرده به مكه رفته و محرم شده ولى حيض شده است و هنوز اعمال را انجام نداده است، آيا مى تواند با حالت احرام از مكّه خارج شود و مثلاً به جدّه برود؟

ج : در صورت اطمينان به مراجعت به مكه و انجام اعمال مى تواند، ولى تا اعمال عمره را تا آخر انجام نداده است محرّمات احرام به او حرام است.

س370: آيا خوردن برنجى كه روى آن زعفران داده اند براى شخص محرم اشكال دارد؟ و كفّاره هم دارد؟

ج : حرام است و كفّاره آن يك گوسفند است.

س371: آيا خوردن گل سرخ و محمدى كه داخل ماست شده است براى محرم حرام است، كفاره آن چيست؟

ج : گلهايى كه بوى خوش مى دهد مانند زعفران است كه در سؤال فوق ذكر گرديد.

س372: شخص محرم وارد مكّه شده، آيا مى تواند در روز سوار ماشين مسقّف شود؟

ج : بعد از ورود به منزل اشكال ندارد.

س373: شخصى براى انجام عمره مفرده به مسجد تنعيم مى رود و محرم مى شود، آيا روز هم مى تواند سوار ماشين مسقّف شود؟

ج : چون جزء شهر مكه است مى تواند.

س374: پوشيدن دمپايى دوخته براى مرد محرم چه حكمى دارد؟

ج : اشكال ندارد.

س375: آيا خوابيدن محرم زير لحاف يا پتوئى كه اطراف آن دوخته است جايز است يا خير؟

ج : مانعى ندارد ولى ماند لباس دوخته به خود نپيچد.

س376: آيا پوشيدن روى پا براى مرد هنگام خوابيدن در حال احرام بوسيله لحاف و امثال آن جايز است يا خير؟

ج : جائز است.

س377: آيا خشك كردن روى پا براى مرد هنگام احرام بوسيله حوله و امثال آن كه نوعى پوشيدن حساب مى شود جايز است يا خير؟

ج : جائز است.

س378: گاهى در شهر مكه به قدرى ملخ زياد است كه هنگام راه رفتن پا روى آنها گذاشته مى شود، در اينگونه مواقع آيا مواظبت لازم است، و در صورت لزوم اگر مراقبت نكند و ملخى كشته شود، كفّاره آن چيست؟

ج : تا ممكن است لازم است از كشتن آنها در حال احرام اجتناب كند و اگر اجتناب نكرد در صورتى كه تعداد كمى از آنها كشته شود كفّاره آن كفى (به اندازه پر شدن كف دست) از اطعام است و اگر تعداد زيادى از آنها كشته شوند كفاره آن يك گوسفند است.

س379: به مچ بستن ساعتى كه بند آن دوخته است براى فرد محرم چه حكمى دارد؟

ج : اشكال دارد.

س380: آيا خون گرفتن از بدن با سرنگ، از مصاديق ادماء محرّم است و در حال احرام پرهيز از آن لازم است يا خير؟

ج : پرهيز از آن لازم است.

س381: اگر ولى طفل، مقلّد مرجعى باشد كه به هنگام احرام، پوشيدن لنگ و ازار را براى بانوان نيز لازم مى داند، آيا هنگام محرم كردن كودك نيز غير مميز لازم است بر او لباس احرام بپوشاند؟

ج : لازم است.

س382: چنانچه فردى در حين طواف با مأمورين نظافت حرم روبرو شد و فاصله او بيش از حدّ مجاز (5/26 ذراع) گشت ولى به همان صورت طواف را انجام داد و نماز و سعى و تقصير را به جا آورد، و مجدداً طواف را انجام داد عمل او چه صورت دارد؟ آيا اعاده سعى و تقصير لازم است؟ و آيا بين شوطهاى اول و چهارم فرق است؟ و اگر نداند در شوط چندم بوده وظيفه اش چيست؟

ج : به نظر بنده در طواف همينقدر كه طواف دورخانه خدا صدق بكند كافى است و مراعات حدّ مجاز كه مرقوم داشته ايد واجب نيست و مستحب است.

س383: شخصى در پايان يكى از اشواط طواف آن را رها كرده و لحظه اى استراحت مى كند و هنگامى كه براى تكميل آن بر مى گردد، شك مى كند كه شوط پنجم بوده يا ششم تكليفش چيست؟

ج : طوافش باطل است.

س384: اخيراً در يكى از روزنامه هاى عربستان مقاله اى تحت عنوان «آيا جابجايى مقام ابراهيم مناسب است؟» به چاپ رسيده، و مطالبى تحت عنوان لزوم جابجايى مقام ابراهيم، به منظور رفع مانع براى طواف كنندگان مطرح شده است از آنجا كه معمولاً دولت عربستان براى اقدامات خود قبلاً از طريق مختلف زمينه سازى مى كند لذا خواهشمند است بفرماييد:

1 - چنين اقدامى از نظر شرعى چه حكمى دارد؟

ج : چنين اقدامى فقط با نظر فقيه جامع الشرايط جايز است.

2 - در صورت عملى شدن اين طرح، تكليف زائران و حجاج بيت اللّه الحرام در رابطه با طواف و نماز پشت مقام چيست؟

ج : در وضع فعلى نيز بنده مطاف را محدود به مقام ابراهيم عليه السلام نمى دانم و نماز هم لازم نيست كه نزديك مقام باشد.

س385: اگر طواف واجب را قبل از نصف يا بعد از نصف قطع كند و پس از يك ساعت مجدد طواف را از سر بگيرد، طوافش صحيح است يا خير؟ در همين فرض اگر بلافاصله يا با فاصله اندك طواف را از سر بگير وظيفه اش چيست؟

ج : قطع طواف جايز نيست اگر مى خواهد طواف را از سر بگيرد اين طواف را به آخر برساند بعد از آن طواف را از سر بگيرد ولى در طواف واجب لازم است از قرآن يعنى پشت سرهم بودن و بلافاصله بودن دو طواف اجتناب كند.

س386: شخصى در يكى از اشواط، گامهايى را در اثر فشار جمعيت بى اختيار پيموده و به همان نحو ادامه داده و طواف را به پايان برده است، اكنون كه مسأله را فرا گرفته، نه جاى آن مقدار را مى داند و نه شوط را، تكليف او چيست؟

ج : لازم است طواف را اعاده كند.

س387: اگر در بين طواف نداند چند شوط بجا آورده وظيفه اش چيست؟

ج : طوافش باطل است و بايد اعاده كند.

س388 : آيا طفلي را كه محرم كرده اند براي طواف بايد او را وضو دهند يا خير ؟

ج : لازم است وضو بدهند .

س389 : آيا طفلي كه محرم شده و در آغوش پدرش ميباشد پدر مي تواند همزمان هم براي خودش نيت طواف كند و هم نيت كند كه اين طفل را طواف مي دهم ؟

ج : مي تواند .

س390 : در صورت فوق اگر طفل خودش را نجس كرد آيا فقط طواف طفل باطل است يا طواف پدر هم بعلت حمل شيئي نجس باطل مي باشد ؟

ج : در حال طواف از حمل متنجس اجتناب شود .

س391: شخصى عمره مفرده اى به نيابت از پدرش انجام داده و روز بعد به نيابت مادرش محرم مى شود. و در اثناى آن، متوجه مى شود كه در عمره اول طواف و نماز آن را بدون وضو انجام داده است، وظيفه او در اين صورت چيست؟

ج : بعد از اتمام عمره دوم طواف و نماز آن را كه از عمره اول بجا مانده است بجا بياور صحيح است.

س392: آيا به جز غسل مستحبى براى رفتن به مسجد الحرام، غسل ديگرى براى طواف مستحب است، و در صورت وجود چنين استحبابى، آيا غسل به نيّت هر دو كافى است؟

ج : بجز غسل مستحبّى براى رفتن به مسجد الحرام استحباب غسل ديگرى براى طواف ثابت نيست.

س393: آيا در طواف مستحبى مى تواند دو يا سه طواف پشت سر هم انجام دهد، و بعد براى هركدام نماز بخواند؟

ج : لازم است بعد از هر طواف نماز آن را بخواند.

س394: چنانچه پشت مقام ابراهيم عليه السلام ازدحام باشد و يا مأمورين اجازه خواندن نماز را ندهند، آيا لازم است براى خواندن نماز طواف، صبر كند و در وقت خلوت به فاصله چند ساعت يا چند روز، نماز را در پشت مقام بجا آورد و يا در همان موقع به فاصله دورتر از مقام نماز بخواند؟

ج : در فرض مذكور در همان موق به فاصله دورتر از مقام مى تواند نماز طواف را بخواند.

س395: زنيكه استحاضه كثيره بوده و پس از غسل و وضو وارد طواف مى شود و بعد از طواف خود را وارسى مى كند و مى بيند كه چيزى خارج نشده است آيا بازهم براى نماز طواف وضوى مجدد لازم است ى خير، با فرض اينكه ممكن است بعد از نماز خون خارج شود؟

ج : در فرض سؤال براى نماز طواف احتياج به وضو نيست.

س396: مسلوس يا مبطون كه بايد براى نماز و طواف هركدام يك وضو بگيرد آيا قبل از وضو وارسى و تعويض كهنه و شستن عورتين (با اينكه مخصوصاً در ايام حجّ تمتع مشقت دارد) لازم است يا خير و همان وضو كفايت مى كند؟

ج : اگر مشقّت ندارد احتياط واجب آن است كه پيش از طواف عورتين را تطهير كند و بوسيله كيسه يا پارچه از سرايت نجاست به بدن جلوگيرى نمايد.

س397: پوشش دختر بچه در حال طواف چه اندازه است؟ چ

ج : پوشش خاصى معتبر نيست، اگر به پنج شش سال رسيده است حكم بانوان را رعايت نمايد.

س398: آيا روحانى كاروان كه نماز طواف را به صورت فرادا خوانده مى تواند همان نماز را همانند نمازهاى يوميّه با نيت جماعت براى افراد كاروان بخواند يا خير؟

ج : جواز نماز طواف به جماعت محلّ تامل است.

س399: آيا صلاة خلف مقام حكم تكليفى است يا حكم وضعى و مثلاً اگر كسى نمازش را نزديك ديوار زمزم خواند آيا حكم بطلان صلاتش مى شود يا اينكه فقط معصيت كرده، لكن نمازش صحيح است؟

ج : در صورت نبودن مزاحمت و ازدحام و امكان نماز خلف مقام در جاى ديگر نخواند.

س400: در صورتيكه فردى بخاطر ازدحام نتواند نماز طواف را خلف مقام بخواند آيا بايد صبر كند يا اينك بايد فوراً نمازش را در جائى كه مقدور است بخواند و بعد در صورت امكان ولو روزهاى بعد نزديكتر اعاده نمايد؟

ج 6: در فرض مذكور صبر لازم نيست در هر جاى از مسجد الحرام ميتواند بخواند هر چند نسبت به مقام رعايت الاقرب فالاقرب بهتر است.

سعى:

س401: با توجه به اينكه در روزهاى ششم و هفتم ذيحجه بر اثر ازدحام زياد مأمورين مانع مى شوند كه معذورين را با چرخ در طبقه پايين بين صفا و مروه سعى انجام دهند. آيا مى شود در اين صورت معذورين رإ؛س زظظ با چرخ در طبقه دوم و سوم صفا و مروه سعى داد يا خير؟

ج : لازم است سعى ميان دو كوه صفا و مروه واقع شود بنابراين اگر محرز است كه طبقه دوم يا بالاتر ميان دو كوه صفا و مروه واقع است اشكال ندارد ولى اگر محرز و ثابت نباشد اشكال دارد.

س402: اگر سعى در وسط دور اول رها كند و بلافاصله سعى را از سر بگيرد وظيفه اش چيست؟ اگر اين عمل را در دور دوّم يا چهارم انجام دهد حكم آن چيست؟

ج : اين عمل درست نيست اگر مى خواهد سعى را از سر بگيرد سعى اول را به آخر برساند بعد از آن سعى را از سر بگيرد.

س403: چنانچه فردى نمى تواند سعى انجام دهد و گرفتن چرخ هم با مشكل مواجه باشد آيا مى توان از او نيابت كرد و سعى انجام داد يا خير؟

ج : اگر خود توانايى ندارد و گرفتن چرخ هم مشقّت و حرج داشته باشد ميتواند نائب بگيرد.

س404: كودكى كه محرم به احرام عمره مفرده بود، گاهى در حال سعى مى دويد و گاهى به عقب بر مى گشت و با همين وضعيّت اعمال عمره را به پايان برده است، اكنون چه وظيفه اى دارد؟

ج : لازم است آن مقدار از مسير را كه طفل به عقب برگشته است كسى كه همراه طفل است او را به طرف جلو ببرد.

س405: بنده چون مسئول گروه حجّ بودم به استناد وظيفه ام مراقبت از بيماران و عاجزهاى گروه بود، وقوف اضطرارى انجام دادم، لطفاً وظيفه شرعى اين جانب را بيان فرمائيد.

ج : اگر هماه عجز بوده ايد كه لازم بوده به آنان باشيد و آنان از وقوف اختيارى معذور بوده اند براى شما هم اشكالى نداشته، بلى اگر نايب كسى شده ايد نيابت شما درست نبوده است.

س406: الف: يكى از زائران بيت اللّه الحرام در حجّ تمتّع سال گذشته در روز يازدهم به دليل ترافيك سنگين نتوانسته رمى جمرات را انجام دهد. روز دوازدهم جهت رمى روزهاى يازدهم و دوازدهم عزيمت نموده ولى به دليل ناآگاهى به مسئله د جمره اولى، اول براى يازدهم و بعد براى دوازدهم نيّت كرده و رمى نموده و بعداً به جمره وسطى رفته و براى دو روز نيّت كرده و پشت سر هم رمى نموده و سپس به جمره عقبه رفته و به شرح فوق رمى نموده است. شب چهاردهم ذى الحجّ متوجّه شده كه مى بايست اوّل در هر سه مكان براى روز يازدهم رمى كند و برگردد دوباره به نيّت دوازدهم رمى نمايد. لذا روز چهاردهم به منى رفته و وظيفه خود را مى خواهد انجام بدهد تكليفش چيست؟

ج : در هر سه مكان مزبور به همان ترتيب لازم است اوّل به نيّت روز يازدهم رمى نمايد و بعد از آن كه هر سه به اتمام رسيد برگردد و به نيّت روز دوازدهم رمى كند. ب: چنانچه ضرورى باشد در حجّ آينده نايب بگيرد بفرماييد آيا نايب مى تواند در هر وقت از سه روز اقامت در منى اين كار را انجام دهد يا خير؟

ج : در روز يازدهم قضاى روز يازدهم و در روز دوازدهم قضاى روز دوازدهم را انجام بدهد. پ: آيا حتماً بايد در روز انجام دهد يا شب هم مى تواند رمى نمايد.

ج : در روز به ترتيبى كه گفته شد انجام بدهد.

س407: شخصى در شب دوازدهم در منى وقوف را انجام مى دهد و نيمه شب شرعى از منى خارج مى شود و به مكه مى آيد و اعمال حجّ تمتع را انجام مى دهد و براى رمى جمرات بد از ظهر روز دوازدهم مى رود به منى و رمى مى كند، آيا اشكال دارد يا خير؟

ج : اشكال ندارد.

س408: آيا عمره مستحبى مى توان هم نيّت خود را داشت و هم نيّت ديگرى را؟ مثلاً پدر و مادر و...

ج : بلى مى شود.

س409: شخصى در ميقات براى خودش محرم مى شود و تلبيه مى گويد، بعد به فكر مى افتد كه چون خودش حجّ واجب در سالهاى گذشته بجا آورده، براى پدر يا مادر يا يكى از خويشاوندان ديگرش حجّ تبرعى بجا آورد، آيا مى شود با نيت عدو كند، و يا دوباره به نيت شخص مورد نظر محرم شود يا خير؟

ج : اگر به احرام صحيحى محرم شده، نمى تواند نيّت را عوض كند و بايد عملش را به همان نيتى كه در احرام داشته، اتمام كند.

س410: آيا مى توانم براى مادرم و براى خودم فريضه حجّ را انجام دهم؟

ج : در يك سال بيش از يك حجّ واقع نمى شود.

س411: زائرانى كه در ماه مبارك رمضان به عمره مشرف مى شوند، گاهى شب به مدينه و يا مكه مى رسند كه در نتيجه قصد كرده روزه مى گيرند. خواهشمند است بفرماييد:

1 - اگر در بين روز رسيدند، آيا از همان ساعتى كه مى رسند بايد ده روز را به حساب آورند؟

ج : در بين روزهم مى تواند قصد ده روز نمايد و اگر چند ساعت كم باشد بايد از روز يازدهم جبران شود.

2 - و يا آن كه ده روز كامل است و شب ها به حساب نمى آيد؟

ج : اگر او صبح به مقصد رسيده و قصد ده روز نمايد تا پايان روز دهم كافى است و شب آخر لازم نيست كه به حساب بيايد.

3 - اگر مدير كاروان با توجه به اين كه مى داند توقف زائران در مدينه يا مكه كمتر از ده روز است به آنها اعلام مى كند كه ده روز مى مانيم و آنان به اعتماد گفته او نمازشان را تمام مى خوانند و روزه مى گيرند ولى قبل از ده روز از آنجا مى روند، حكم شرعى نسبت به مدير كه اين مطلب را اعلام مى كند و نماز و روزه زائران چيست؟

ج : در صورتى كه از گفته مدير كاروان اطمينان پيدا كردند و بر آن اساس قصد روز كرده و نمازشان تمام خواندند و روزه گرفتند نماز و روزه آنها صحيح است و لازم است از گفتن خلاف واقع اجتناب شود.

س412: وقف به حركت و وصل به سكون در تلبيه چه حكمى دارد؟

ج : احتياط واجب در مراعات است.

س413: در رساله مناسك حجّ فرموده ايد: مستحب است كه تلبيه عمره تمتع تا پيدا شدن خانه هاى مكّه معظمه و تلبيه حجّ تمتّع تا ظهر روز عرفه ادامه داشته باشد، آيا تلبيه عمره مرده هم استحباب دارد يا خير؟ و در صورت استحباب تا كجا بايد ادامه داشته باشد.

ج : در عمره مفرده ادامه تلبيه تا دخول حرم ثابت است.

س414: با توجه به اينكه برخى از فقهاى بزرگوار، حجر اسماعيل را جزء كعبه مى دانند، خواندن نمازهاى واجب داخل حجر چه حكمى دارد؟

ج : حجر جزء بيت نيست هرچند كه در مطاف داخل است و نماز خواندن در آن چه واجب چه مستحب اشكال ندارد.

س415: اقتدا به نماز اهل سنّت در ايّام حج جايز است يا خير؟

ج : جائز است و فضيلت زيادى دارد.

س416: صحّت نماز استداره در مسجد الحرام چگونه است؟

ج : ميزان استقبال خانه كعبه است در وضع استداره نيز چون همه روى به خانه كعبه قرار مى گيرند نمازشان صحيح است.

س417: مراد از جواز اتمام صلاة در تمامى شهر مكه و مدينه آيا مكه و مدينه قديم است يا فعلى؟

ج : مراد مكه و مدينه فعلى است.

س418: در مسجد النّبى صلى الله وعليه وآله وسلم و بيت اللّه الحرام براى نماز جماعت به خصوص براى بانوان اتصال نيست. آيا اقتدا كردن به اين نحو جايز است؟

ج : در صورت اقتدا و شركت در نماز جماعت با شرايطى كه آنها صحيح مى دانند براى ما هم صحيح است.

س419: آيا در نماز جماعت اهل سنّت در مكه و مدينه هم مى توان براى درك ثواب، در تشهد آخر اقتدا كرد و بدون تكبير مجدّد نماز را به طور فرادا ادامه داد؟

ج : بلى مى تواند.

س420: اگر از سوى حاكم عامّه اول ماه رمضان اعلام شود، براى كسانى كه در مكه و مدينه هستند و تقيّه اى در تبعيت نيست و براى خود فرد هم يقين به او ماه نيست، آيا تبعيت لازم است؟

ج : تبعيت لازم است و اين خود يك نوع تقيّه است تقيه مداراتى خوانده مى شود.

س421: خانمى در ايام حجّ براى آنكه بتواند اعمال را انجام دهد، از قرص استفاده كرد، ليكن در ايّام عادت يا خارج آن خون مى بيند و نمى داند كه اين جريان خون تا سه روز ادامه پيدا مى كند يا نه؟ يا حتى احتمال مى دهد كه تا سه روز ادامه پيدا نكند، در فرض داشتن صفات يا نداشتن صفات حيض، تكليف چيست؟

ج : تا سه روز عمل به احتياط كند تا وضع روشن شود.

س422: شخصى مكّه مشرّف شده لكن غسل مسّ ميّت بر گردن داشته و قبل از رفتن غسل جنابت هم نكرده تكليفش چيست؟

ج : در صورت امكان لازم است كه خود بعد از غسل مسّ ميّت شخصاً طواف عمره تمتّع و نماز طواف و نيز طواف حج و نماز طواف و طواف نساء و نماز طواف نساء را انجام بدهد و اگر ممكن نيست بايد براى انجام اينها نايب بگيرد و تا نايب، اين اعمال را انجام نداده است از مباشرت با زن خوددارى كند.

س423: شخصى پس از استقرار وجوب حج، ديوانه شده، وظيفه ولىّ، نسبت به حجّ او چيست؟

ج : اگر مال دارد لازم است ولى اقدام به حجّ نيابى از طرف او بكند.

س424: آيا آميزش با زن قبل از انجام طواف نساء و نماز آن در عمره مفرده و تمتّع مستحبى حرام است يا خير؟ و آيا كفّاره دارد يإ؛شسظظ خير؟

ج : حرام است و كفاره آن يك شتر است.

س425: اگر كودك را در حال خواب، طواف يا سعى دهند يا بخشى از طواف و سعى را در خواب باشد چه حكمى دارد؟

ج : در كودك، خواب به اندازه متعارف به طواف و سعى او ضرر نمى رساند.

س426: شخصى تمام اختيارات اموال پدرش را دارد و پدر نمى تواند بالمباشره حجّ را بجا آورد، پسر بدون تذكّر دادن به پدر شخصى را اجير براى حجّ پدر نموده و خودش هم براى حجّ پدر، مجزى است يا خير؟ و هر گاه در مدينه تصميم بگيرد كه آنچه را از مال پدر به اجير داده است با پدر حساب نكند و از مال خودش باشد، رفع اشكال مى شود يا خير؟

ج : در فرض مزبور اگر از پدر وكالت مطلقه و در همه امور دارد كافى است.

س427: شخصى پس از آنكه به مدينه مشرّف شد جنون پيدا كرد با توجّه به اينكه سابقاً حجّ بر او مستقر شده است، اكنون وظيه چيست؟

ج : فقط حاكم شرع مى تواند براى او نائب بگيرد.

س428: كودك مميزى بدون امر ولى در ميقات محرم شده و تنها سعى و تقصير را انجام داده است. تكليف او يا وليّش نسبت به بقيه اعمال چيست؟

ج : لازم است برگردد و اعمال را به ترتيب انجام بدهد.

س429: اگر كودك مميزى، بدون اذن ولى محرم شود و در حال احرام، يكى از محرّمات را مرتكب شود، كفاره آن برعهده كيست؟

ج : لازم ست ولى طفل را از ارتكاب محرّمات احرام باز دارد و اگر بازنداشت كفاره بر عهده ولى طفل است.

س430: بر فرض اينكه شخصى با ناديده گرفتن مقررات موفق شد تا ايام حجّ در كشور سعودى مخفى شود بفرمائيد حجّى كه به جا آورده چه صورتى دارد؟

ج : با وجود ارتكاب حراب در مقدّمات حجّ حجّش صحيح است.

س431: بعضى از زائران كه در ماه مبارك رمضان به زيارت حرمين شريفين مشرّف مى شوند و برابر مقرّرات پس از مهلت مقرّر بايد به كشور باز گردند ليكن بعضاً با ناديده گرفتن قوانين كشور جمهورى اسلامى ايران و كشور سعودى مخفيانه و غير قانونى در آنجا مى مانند تا در موسم، حجّ بجا آورند از آنجا كه اين امر علاوه بر زيانهاى فراوان موجب وهن نيز مى باشد و باعث ايجاد جوّ نامناسب و نا شايستى عليه شيعه و كشور اسلامى شوند بفرماييد اين عمل فى نفسه جائز است يا خير؟

ج : عمل مزبور جائز نيست و لازم است از انجام هر عملى كه موجب وهن شيعه مى شود جداً خوددارى شود.

س432: نظر به اينكه ايران اسلامى با صرف هزينه هاى هنگفت از بودجه بيت المال مسلمين و تقديم شهداى گرانقدر در راه مبارزه با مواد مخدر از اين پديده خانمانسوز جلوگيرى مى كند ولى با كمال تأسف انتقا اين مواد توسط اندكى از زائرين و دستگير شدن آنها توسط پليس سعودى، به همراه تبليغات مسمومى كه در كنار اين قضيه به راه مى اندازند تمام زحمات فرزندان رشيد اين مرز و بوم و هزينه هاى فراوانى كه صرف اين كار شده به هدر مى رود، از طرف ديگر قوانين سخت كشور عربستان كه هرچند ماه يكبار در ميادين شهرهاى بزرگ تعدادى از مردم مليتهاى مختلف را به جرم حم مواد مخدر گردن مى زنند اقدامهاى پيشگيرانه براى حفظ آبرو و حيثيت تشيّع و كشور امام زمان (عج) در اجتناب ناپذير مى نمايد: اولاً: عمل اين دسته از زائرين از نظر شرع اسلام چه حكمى دارد؟

ج : ترديدى نيست كه عمل اين دسته از زائران حرام است. ثانياً: سازمان حج و زيارت مى تواند پس از تذكّر به كليه زائران در اين خصوص، نسبت به افرادى كه با علم و اطلاع از چنين عواقب سوئى اقدام به بردن مواد مخدر مى كنند، از رفتن آنها به حج در آن سال جلوگيرى كند، يا نه؟ آيا اين امر نسبت به كسانى كه حج واجب بجا مى آورند يا استحبابى يا عمره مفرده تفاوتى دارد يا خير؟

ج : از رفتن كسانى كه با علم و اطلاع از آثار زيانبار اين عمل اقدام به بردن مواد مخدر مى كنند مى توانند جلوگيرى كنند ولى اگر ممكن باشد كه جمع كنند بين جلوگيرى از بردن آن مواد و رفتن اشخاصى كه مى خواهند به حج بروند مخصوصاً حج واجب اين كار را مقدّم بدارند.

س433 : توجها به اينكه اقتداء به جماعت اهل سنت را با اينكه از نظر فقه شيعه فاقد بسياري از شرايط است از قبيل صحت وضوء عدالت امام ، مكان سجده ، عدم اتمام سوره و امثال آن است ، بسياري از فقها محترم شيعه صحيح و مجزي دانسته اند لكن اخيرا نقل شده كه برخي از فقهاء محترم در مورد عدم رعايت فاصله بين صفوف اشكال نموده اند با اينكه بنظر اهل سنت اين گونه جماعت ها صحيح است و مثلا در ايام عمره كه فاصله صف خانمها در مسجد النبي ( ص ) است با صف آقايان بيش از صد متر ولي آنها اين جماعت را صحيح و مجزي مي دانند و ما اگر بخواهيم طبف نظر خودمان عمل نمائيم بكلي در ايام عمده خانمها در مسجد النبي ( ص ) نبايد اقتدا نمايند و جماعت آقايان نيز در بسياري از موارد با اشكال مواجه است لذا خواهشمند است نظر مبارك خود را در خصوص :

الف : صحت اقتداء به اهل سنت و مجزي بودن آن در صورتيكه فاصله بين صفوف زياد است لكن بنظر آنها جماعت صحيح مي باشد .

ج : در فرض مذكور اشكال ندارد .

ب : مجزي بودن جماعت بنحو استداره در مسجد الحرام بيان فرمائيد .

ج : مانعي ندارد .