ربا
پيشينه تاريخى ربا، ربا در قرآن و سنت، انواع ربا و فرار از ربا

- ۱۳ -


بريده نقل مى‏كند: از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شنيدم كه گفت: هر كس تنگدستى را مهلت دهد، در مقابل هر روز مهلت، به اندازه مقدار بدهى، صدقه حساب مى‏شود. باز شنيدم كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) گفت: هر كس تنگدستى را مهلت دهد، در مقابل هر روز، دو برابر مقدار بدهى، صدقه حساب مى‏شود. گفتم: اى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم)! يك بار شنيدم كه فرموديد: هر كس تنگدستى را مهلت دهد براى هر روز به اندازه‏ى بدهى، صدقه حساب مى‏شود، سپس شنيدم كه فرموديد: هر كس تنگدستى را مهلت دهد، در مقابل هر روز، دو برابر مقدار بدهى، صدقه حساب مى‏شود!

آن حضرت (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: قبل از فرا رسيدن مهلت، به اندازه مبلغ بدهى، برايش صدقه حساب مى‏شود و زمانى كه موقع پرداخت فرا رسيد و او مهلت داد، به اندازه دو برابر مبلغ بدهى، صدقه حساب مى‏شود.

در اين كه وجوب انظار، مختص به ديون ناشى از رباست يا عام است و شامل هر نوع بدهكارى مى‏گردد، بين مفسران اختلاف وجود دارد.

ابن عباس، شريح، ضحاك، سدى و ابراهيم گفته‏اند: اين حكم در مورد رباست و از شريح نقل شده است كه در قضاوتى دستور داد يكى از طرفين دعوا را حبس كنند، وقتى به وى گفته شد كه او معسر و تنگدست است، گفت: اين حكم مخصوص رباست؛ خداوند در قرآن مى‏فرمايد: ان الله يامركم ان تودوا الامنت الى اهلها؛ خداوند به شما فرمان مى‏دهد كه امانت‏ها را به صاحبانشان بازگردانيد.

در مقابل، گروه زيادى از مفسران معتقدند كه حكم عام است و اختصاصى به ربا ندارد و در مورد آيه شريفه نيز مى‏گويند: از اين كه خداوند به جاى تعبير و ان كان ذاعسره؛ اگر بدهكار بود،تعبيرو ان كان ذو عسره؛ اگر تنگدستى پيدا شد، را به كار برده است، معلوم مى‏شود كه قصد تعميم داشته است. برخى گفته‏اند: ظاهر آيه دلالت بر وجوب انظار در خصوص ربا مى‏كند و ما از باب قياس، به غير ربا هم تعدى مى‏دهيم.

فقيهان اماميه، حنفيه، شافعيه، و مالكيه قائل به عموميت حكم وجوب‏ انظار هستند(323).

تصدق:

از اين آيه فهميده مى‏شود كه اين نوع صدقه دادن كه بخشيدن بدهى است، بهتر از مهلت دادن است و رواياتى كه مى‏گويد: صدقه از افضل از قرض است، به همين معنا حمل مى‏شود.

البته يك دسته ديگر از روايات وجود دارد كه در آن‏ها، قرض از صدقه افضل دانسته شده است‏(324).

در اين روايات، براى توجيه اين افضليت چنين آورده شده است كه درخواست كننده صدقه، گاهى آن را بدون اين كه واقعا نيازمند باشد، مى‏گيرد؛ بر خلاف قرض كه قرض كننده معمولا موقع حاجت قرض مى‏كند. دليل ديگر اين است كه صدقه معمولا مبلغ كمى است، اما قرض معمولا مقدار زيادى است، در نتيجه، ثواب قرض از صدقه بيشتر خواهد بود.

با توجه به اين كه ما دسته اول روايات را حمل بر جايى كرديم كه بخشيدن بدهى در كار باشد، تعارضى بين اين دو دسته روايات وجود نخواهد داشت، زيرا در مجموع، از اين روايات استفاده مى‏شود كه قرض چه در پرداخت اوليه و چه در بخشيدن مبلغ آن، از صدقه افضل است.

آيه 281:

و اتقوا يوما ترجعون فيه الى الله ثم توفى كل نفس ما كسبت و هم لايظلمون؛ و از روزى بپرهيزيد كه در آن روز، شما را به سوى خدا باز مى‏گردانند، سپس به هر كس آنچه انجام داده است به طور كامل باز پس داده مى‏شود و به آنان ستم نخواهد شد.

زمان نزول:

گفته شد كه مطابق آنچه بسيارى از مفسران از ابن عباس و سدى نقل كرده‏اند، اين آيه آخرين آيه‏اى بود كه جبرئيل بر پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) نازل كرد و دستور داد آن را بعد از آيه 280 سوره بقره قرار دهد و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بعد از آن، 21 روز زنده بود(325).

تفسير:

خداوند با فرستادن اين آيه، آيات ربا را به پايان مى‏رساند و مى‏فرمايد: بپرهيزيد از روز قيامت كه همه انسان‏ها در آن روز پيش پروردگارشان گرد مى‏آيند و هر كس مطابق كردار خود در دنيا، پاداش داده مى‏شود و احدى در آن روز مورد ستم قرار نمى‏گيرد. پس بجاست كه مومن واقعى براى رسيدن به لذت‏هاى زودگذر دنيا، با احكام و قوانين خداوند مخالفت نورزد و با ارتكاب گناهى چون ربا خود را در محضر خداوند و انسان‏هايى كه در روز قيامت اجتماع مى‏كنند، رسوا نسازد.

ربا؛ زشت‏ترين گناه:

خداوند در آيات ربا، به سختى اين عمل زشت را تقبيح مى‏كند؛ به طورى كه در كم‏تر گناهى اين شدت به كار برده شده است، مگر يك مورد كه سخت‏گيرى در آن نظير سخت‏گيرى در امر رباست و آن اين است كه مسلمانان، دشمنان دين را برخود حاكم سازند و زير سلطه حكومتى غير الهى بروند. خداوند تعالى مى‏فرمايد:

لايتخذ المومنون الكفرين من دون المومنين و من يفعل ذلك فليس من الله فى شى‏ء(326)؛ افراد با ايمان نبايد به جاى مومنان، كافران را سرپرست خود انتخاب كنند و هر كس چنين كند، هيچ رابطه‏اى با خدا ندارد.

گناهان كبيره ديگر، گرچه مورد مخالف قرآن كريم است، ليكن لحن كلام خدا در آن‏ها ملايم‏تر از مساله ربا و حاكم كردن دشمنان خدا بر جامعه اسلامى است، حتى لحن قرآن در مورد زنا، شراب خوارى، قمار، ظلم و گناهانى بزرگ‏تر از آن، چون كشتن افراد بى‏گناه، ملايم‏تر از اين دو گناه است و اين نيست مگر به جهت اين كه فساد گناهان ديگر از يك نفر و يا چند نفر تجاوز نمى‏كند و آثار شوم آن‏ها تنها بعضى از ابعاد زندگى آدمى را در بر مى‏گيرد و آن هم عبارت است از فساد ظاهر اجتماع و اعمال ظاهرى افراد؛ بر خلاف حاكم شدن دشمنان اسلام و ربا كه آثار خطرناك اين دو بنيان دين و نظام اجتماع انسانى را مختل مى‏سازد(327).

حاكم شدن كافران، نظام سياسى جامعه را از مسير عدل الهى خارج مى‏سازد و اختيار مردم مسلمان را به دست گروهى كافر و بى‏دين مى‏سپارد و ربا، نظام اقتصادى آنان را از مسير فطرى و طبيعى خارج مى‏كند و روابط ظالمانه‏اى را در جامعه حاكم مى‏سازد، چنان كه امام صادق (عليه السلام) درباره علت تحريم ربا فرمود: انما حرم الله عزوجل الربا لئلا يمتنع الناس من اصطناع المعروف‏(328). همانا خداوند تعالى ربا را تحريم فرمود تا مردم از معاملات پسنديده و كارهاى نيك روى نگردانند.

آيات سوره بقره چه نوع ربايى را حرام مى‏كند؟

مقصود از الربوا در آيات سوره بقره چيست؟ چند نظر در اين جا وجود دارد(329):

1. بنابر نظر برخى، الف و لام در كلمه الربوا، الف و لام عهد است. بنابراين، مقصود از آن، خصوص رباى جاهلى است كه اعراب مى‏شناختند و آن را انجام مى‏دادند.

2. بنابر نظر بعضى، الف و لام در كلمه الربوا الف و لام جنس است و تمام انواع ربا را شامل مى‏گردد، حتى اگر آيات پيشين ربا، مربوط به رباى جاهلى باشد؛ چون اين آيات در اواخر عمر پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) نازل شده و از جهت دلالت، عام است و انواع ربا را در برمى گيرد، حتى رباهايى را كه اعراب قبلا به اسم ربا نمى‏شناختند. پس رباى تحريم شده در قرآن اعم از رباى جاهلى و معاملى است؛ اگر چه براى تعيين موارد رباى معاملى، نيازمند سنت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) باشيم.

3. گروهى گفته‏اند: آيه احل الله البيع و حرم الربوا مجمل است و نمى‏توان به آن تمسك كرد. اين گروه دلايلى ارائه كرده‏اند كه مهم‏ترين آن‏ها عبارت است از:

الف) جمله احل الله البيع اقتضا مى‏كند كه هر داد و ستدى حلال باشد و جمله حرم الربوا اقتضا مى‏كند كه هر ربايى حرام باشد و ربا يعنى زيادى. از طرفى، مى‏دانيم هيچ داد و ستدى نيست، مگر اين كه آن قصد زيادى مى‏شود. پس اول آيه به آخر معارض است. در نتيجه، حلال و حرام را نمى‏توان از يكديگر باز شناخت و آيه مجمل است‏(330).

ب) در شرع، براى ربا معناهايى در نظر گرفته شده است كه در لغت، ربا براى آن معناها وضع نشده است؛ مثلا عرب جاهلى به خريد و فروش نسيه طلا در مقابل طلا و نقره تفاضل ربا نمى‏گفت؛ در حالى كه اين‏ها شرعا ربا محسوب مى‏شوند و پس لفظ ربا مجمل است و احتياج به بيان شرع دارد.

ج) سخنانى از عمر نقل شده است كه نشان مى‏دهد ماهيت ربا بر افرادى چون عمر كه از اصحاب پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) است، پوشيده بود؛ براى مثال، عمر مى‏گفت: به خدا سوگند، من آگاه نيستم! چه بسا شما را امر كنم به امورى كه به صلاحتان نيست و چه بسا نهى كنم از امورى كه به مصلحت شماست! به درستى كه آيات ربا جزو آخرين آيات نازل شده بر پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) بود و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) قبل از تبيين آن‏ها، رحلت فرمود.

پس ترك كنيد آنچه را در آن شبهه است و برويد سراغ آنچه در آن شبهه نيست‏(331).

نيز گفته: دوست داشتم رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) زنده مى‏ماند و مساله ربا را براى ما، به صورت روشن بيان مى‏كرد(332). نيز گفت: از ترس ربا، 10/9 معاملات حلال را ترك كرديم‏(333)!.

قول صحيح:

از بررسى قول‏هاى سه گانه در مى‏يابيم كه قول دوم است، يعنى الف و لام الربوا الف و لام جنس است و جميع انواع ربا را شامل مى‏گردد؛ براى اين كه آيه مزبور در اواخر عمر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نازل شده است؛ يعنى در زمانى كه به احتمال زياد، تا آن زمان رباى معاملى توسط سنت تحريم شده بود. لذا بعيد مى‏نمايد كه آيه شريفه در مقام بيان، رباى معاملى را قصد نكرده باشد. امام صادق (عليه السلام) درباره تحريم رباى معاملى به همين آيه استناد مى‏كند:

صحيح عمر بن يزيد عن ابى عبدالله (عليه السلام) فى حديث انه قال: يا عمر قد ژ الله البيع و حرم الربا بع و اربح و لا تربه قلت و ما الربا؟ قال (عليه السلام): دراهم بدراهم مثلين بمثل و حنطه بحنطه مثلين بمثل‏(334)؛ عمر بن يزيد مى‏گويد: امام صادق (عليه السلام) به من فرمود: اى عمر! به تحقيق كه خداوند خريد و فروش را حلال و ربا را حرام كرده است، پس بخر و بفروش و سود ببر، اما مرتكب ربا نشو!

عرض كردم: ربا چيست؟

آن حضرت فرمود: اين كه درهم‏ها را در مقابل يكديگر معامله كنى و يك طرف بيشتر باشد يا گندم را در مقابل گندم معامله كنى و يك طرف زيادتر باشد.

تعابير به كار رفته در روايت، شبيه تعابير روايات تحريم رباى معاملى است؛ زيرا از معامله دو شى‏ء همجنس همراه با تفاضل، نهى مى‏كند. لذا روايت ظاهر در تحريم رباى معاملى است. با وجود اين، مى‏بينيم كه امام صادق (عليه السلام) به آيه شريفه استناد فرموده است.

نكته ديگر اين است كه فقيهان شيعه وقتى براى اثبات تحريم ربا به آيات سوره بقره استناد برجسته‏اند، آيه احل الله البيع و حرم الربوا را مطلق دانسته‏اند كه جميع انواع ربا را تحريم مى‏كند و هيچ كدام نگفته‏اند كه اين آيه رباى معاملى را شامل نمى‏شود.

اما پاسخ قول اول اين است كه حتى اگر بپذيريم الف و لام الربوا براى عهد است، بايد توجه داشته باشيم كه عهد حضورى در آيه متحمل نيست و عهد ذكرى هم جايى است كه قبلا كلمه‏اى به صورت نكره ذكر شده باشد و سپس با الف و لام ذكر گردد؛ چنان كه در كتاب‏هاى نحو و معانى بيان، به آن اشاره رفته است‏(335). در آيه شريفه، كلمه الربوا قبلا تنها يكبار، آن هم در صدر همين آيه و به صورت معرفه ذكر گرديده است الذين ياكلون الربوا.

بنابراين، احتمال باقى مانده اين است كه الف و لام براى عهد ذهنى باشد. و در اين صورت، براى اينكه الربوا رباى معاملى را دربرنگيرد، بايد ثابت شود كه مخاطبان آيه از رباى معاملى هيچ سابقه ذهنى سابقه ذهنى نداشته‏اند و درباره تحريم رباى معاملى، هيچ گونه سخنى از سوى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) گفته نشده باشد و همه روايات تحريم رباى معاملى، پس از نزول اين آيه كه از آخرين آيات نازل شده است، صادر شده باشد؛ در حالى كه چنين فرضى بعيد مى‏نمايد.

در جواب به دلايل قول سوم، مى‏گوييم:

اولا، ربا به معناى مطلق زيادى نيست، تا زيادى در عقد بيع را شامل گردد و در نتيجه، بين صدر و ذيل آيه تنافى پيش آيد، بلكه ربا يك نوع زيادى معينى است كه در معامله دو كالاى همجنس و در عقد قرض، در قبال مدت، گرفته مى‏شود و ارتباطى به زيادى در بيع (سود) ندارد.

ثانيا، با فرض اين كه بپذيريم الربوا در لغت به معناى مطلق زياد است، در صورتى اجمال در معناى آيه راه مى‏يابد كه ثابت شود هنگام شنيدن اين آيه، مسلمانان هيچ سابقه ذهنى درباره رباى معاملى نداشته‏اند و براى تفهيم آيه فقط به همان معناى لغوى الربوا تكيه شده است؛ در حالى كه هيچ قرينه‏اى براى اين ادعا ارائه نشده است، بلكه قراين بر خلاف اين است؛ زيرا با توجه به روايات انبوه باب ربا و نيز آيات ديگر قرآن مجيد، مى‏توان ادعا كرد كه مسلمانان قبل از نزول اين آيات، با معناى شرعى الربوا آشنا بوده‏اند.

ثانيا، مخفى بودن معناى ربا بر افرادى چون عمر، دليل بر اجمال آيات ربا نيست و شايد وجه خفاى آن بر وى همان باشد كه خود در موارد مختلف مى‏گفت: اخفى على من امر رسول الله، الهانى الصفق، بالاسواق‏(336)؛ تجارت در بازارها مرا از ياد گرفتن تعاليم رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) باز داشت.

فصل دوم: ربا در سنت:

به جهت بزرگى گناه ربا و آثار آن بر فرد و جامعه، گذشته از آيات قرآن، روايات زيادى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و ائمه اطهار (عليه السلام) در مورد اين موضوع مهم نقل شده است. با اين كه آوردن تمام روايات در يك فصل و دسته بندى دقيق آن‏ها، چهره ربا در سنت را بهتر نمايان مى‏سازد، لكن به سبب اين كه در قسمت‏هاى ديگر اين كتاب، بيشتر روايات نقل شده و مورد دقت نظر قرار گرفته است، براى جلوگيرى از تكرار، در اين جا رواياتى را بيان مى‏نماييم كه در ساير قسمت‏ها كم‏تر به آن پرداخته شده است.

1. ربا از گناهان كبيره است:

عن فقه الرضا (عليه السلام): اعلم يرحمك الله ان الربا حرام سحت من الكبائر و مما قد وعد الله عليه النار فنعوذ بالله منها و هو محرم على لسان كل نبى و فى كل كتاب (337)؛ بدان كه خداوند تو را رحمت كند، به درستى كه ربا حرام و پليد و از گناهان كبيره و از جمله جرايمى است كه خداوند بر آن وعده عذاب داده است. پس از آن به خداوند پناه مى‏بريم. ربا در كلام همه پيامبران و در همه كتاب‏هاى آسمانى حرام شده است.

عن جعفر محمد (عليه السلام) عن آبائه عن النبى (صلى الله عليه و آله و سلم) فى وصيته لعلى (عليه السلام) قال: ياعلى! الربا سبعون جزء فايسرها مثل ان ينكح الرجل امه بيت الله الحرام، يا على! درهم ربا اعظم عندالله من سبعين زنيه كلها بذات محرم فى بيت الله الحرام‏(338)؛ امام صادق (عليه السلام) از پدرانش، از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نقل مى‏كرد كه آن حضرت (صلى الله عليه و آله و سلم) در وصيتشان به حضرت على (عليه السلام) فرمود: ياعلى! (گناه) ربا هفتاد بخش است كه ناچيزترين آن‏ها مانند اين است كه مردى با مادر خود در مسجدالحرام زنا كند كه همه آن‏ها با محارم و در مسجد الحرام باشد.

نظير اين تعبير در روايات زيادى از طرفين شيعه و اهل سنت نقل شده است‏(339).

2. رباخوارى بدترين شغل:

عن رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم)، شر المكاسب كسب الربا(340)؛ رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند: بدترين كسب‏ها رباخوارى است.

عن ابى جعفر (عليه السلام) قال: اخبث المكاسب الربا(341)؛ امام صادق (عليه السلام) فرمود: پليدترين كسب‏ها رباخوارى است.

عن موسى بن جعفر (عليه السلام) عن آبائه قال: قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم): ان اخوف ما اتخوف على امتى من بعدى هذه المكاسب الحرام و الشهوة الخفية و الربا(342)؛ امام موسى بن جعفر (عليه السلام) از پدرانش، از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نقل كرد كه فرمود: پس از رحلتم، از ترسناك‏ترين چيزى كه بر امتم مى‏ترسم، اين كسب‏هاى حرام و شهوت پنهان و رباست.

عن ابى عبدالله (عليه السلام): اذا أراد الله بقوم هلاكا ظهر فيهم الربا(343)؛ امام صادق (عليه السلام) فرمود: هرگاه خداوند هلاكت قومى را اراده كند، ربا در بين آنان آشكار مى‏شود.

عن النبى (صلى الله عليه و آله و سلم) اذا ظهر الزنى و الربا فى قريه اذن فى هلاكها(344)؛ پيامبرم اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: وقتى زنا و ربا در جامعه‏اى پيدا شود، اجازه نابودى آن جامعه داده مى‏شود.

ربا امرى پيچيده:

عن على (عليه السلام): انه قال (فى حديث): من اتجر بغير علم فلا بد له اكل الربا و لا بد لاكل الربا من النار(345)؛ حضرت على (عليه السلام) فرمود: هر كس كه بدون آموختن احكام معاملات، تجارت كند، قطعا مرتكب رباخوارى مى‏گردد و خورنده ربا يقينا در آتش است.

عن على (عليه السلام) معاشر الناس! الفقه ثم المتجر و الله الربا فى هذه الامه اخفى من دبيب النمل على الصفا(346)؛ على (عليه السلام) فرمود: اى مردم! اول فقه بياموزيد، بعد تجارت كنيد. قسم به خدا! ربا در ميان امت پنهان‏تر از حركت مورچه بر سنگ سياه است.

قال النبى (صلى الله عليه و آله و سلم): ياتى على الناس زمان لايبقى احد الا اكل الربا فان ياكله اصابه من غباره‏(347)؛ پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: روزگارى خواهد آمد كه كسى نمى‏ماند مگر اين كه ربا مى‏خورد و اگر ربا نخورد، غبارش بر او مى‏نشيند.

4. حيله براى رباخوارى:

قال النبى (صلى الله عليه و آله و سلم): ياتى على الناس يستحل فيه الربا بالبيع و الخمر بالنبينذ و السحت بالهدية(348)؛ پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: روزگارى بر اين مردم خواهد گذشت كه ربا را به اسم خريد و فروش، شراب را به اسم نبيذ و رشوه را به اسم هديه، حلال بشمرند.

عن على (عليه السلام) فى كلام له، ان رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) قال له: يا على! ان القوم سيفتنون باموالهم (الى ان قال) و يستحلون حرامه بالشبهات الكاذبه و الاهواء الساهيه فيستحلون الخمر بالنبيذ و السحت بالهديه و الربا بابيع‏(349)؛ از اميرالمومنين (عليه السلام) نقل شده است كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: يا على! مردم به زودى به وسيله اموالشان امتحان خواهند شد...، تا اين كه فرمود: آنان با تمسك به شبهات دروغين و هوس‏هاى آشفته، حرام خدا را حلال مى‏شمارند، پس شراب را به اسم نبيذ، رشوه را به اسم هديه، و ربا را به اسم خريد و فروش، حلال كنند.

5. عقوبت رباخوار:

درباره كيفر دنيوى رباخوار، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پس از نزول آيه فان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من الله و رسوله‏(350)، فرمود: من اخذ الربا وجب عليه القتل‏(351)؛ كسى كه ربا بگيرد قتلش واجب است

درباره كيفر اخروى ربا خوار نيز رواياتى وارد شده است:

عن النبى (صلى الله عليه و آله و سلم) قال: و من اكل الربا ملاء الله بطنه من نار جهنم بقدر مااكل و ان اكتسب منه مالا لم يقبل الله منه شيئا من علمه و لم يزل فى لعنه الله و الملائكه ما كان عنده منه قيراط واحد(352)؛ رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كس ربا بخورد، خداوند شكمش را به اندازه‏اى كه رباخورده است، از آتش جهنم پر مى‏سازد و اگر از طريق ربا مالى به دست آورد، هيچ عمل نيكى را از او نپذيرد و تا موقعى كه به اندازه يك قيراط از مال ربا پيش اوست، پيوسته خدا و فرشتگان او را لعنت كنند.