صحيفه نور جلد ۱۴

امام خميني رحمه الله عليه

- ۶ -


پـيـام امـام خـمـيـنـى بـه مـلت مـسـلمـان ايـران بـه مـناسبت هفتمين روز كشتار وحشيانه 17 شهريور
تاريخ : 21/6/57
بسم الله الرحمن الرحيم
شـاه مـى خـواهـد ايـران را بـه ويـرانـه و قـبـرسـتـان مبدل سازد
هـمـوطـنـان مـحـتـرم و مـظـلوم ! اكـنـون كـه يـك هـفـتـه از كـشـتـار فـجـيـع گـروه اول مـقتولين مظلوم ما مى گذرد، اكنون كه يك هفته تمام است ملت معظم ايران در زير چكمه دژخـيـمـان و رگـبار مسلسل و توپ و تانك دست و پا مى زند، اكنون كه شاه دست از آستين فضاى باز سياسى درآورده و به درو كردن نهال جوانان رشيد و شجاع ما پرداخته است ، اكنون كه با نفس هاى آخر، حكومت فاشيستى نفس هاى ملت را در سينه خفه كرده ، اكنون كه گورستان ها از قبور شريف فرزندان اسلام و قرآن پر گرديده ، اكنون كه دژخميان شاه بـه عـربـده و پـايـكـوبى در مرگ عزيزان ما به شادى نشسته اند، اكنون شاه مى خواهد ايران را به ويرانه و قبرستان تبديل كند.
حمايت خيانتكاران در داخل و خارج كشور از جنايات شاه
اكـنـون كـه عـمـال از خـدا بـيـخـبر شاه در مجلس گرد هم جمع شده و با صحنه سازى هاى مـبـتـذل و اغـفـال كننده مى خواهند مجرم اصلى را تبرئه و گناه بزرگ و خيانت عظيم را به ديگران كه آلت فعلى بيش نيستند، نسبت داده و خود را مقرب الخاقان قرار دهند، اكنون كه تـمـام خـيـانـتـكـاران خـارج و داخل پشتيبانى از جنايات شاه مى كنند، اكنون كه از چهره هاى كـريـه آزدايـخـواهى و طرفدارى از حقوق بشر پرده برداشته شده ، ملت مظلوم و بزرگ ايـران بـايـد اعـتـصـاب نـمـوده در عـزا بـنـشـيـنـنـد و رسـمـا روز پـنـجـشـنـبـه يـازدهـم شوال را روز عزا قرار دهند.
مطمئن باشيد كه پيروزيد و در پيشگاه خداوند رو سفيد
مـا بـه دنـبـال فـداكـارى هـا و عـزاى سـراسـرى ، مـنـتـظـر شـادى هـا هـسـتـيـم شـمـا شـاهـد اسـتـقـلال و آزادى به خواست خدا خواهيد بود. شما با پايمردى خود دشمن را چنان از ميدان بـيـرون كرديد كه مجبور به اعلام حكومت نظامى در اكثر شهرستان ها و در تهران ، مركز وپـايـگـاه شـير مردان و شير زنان شد و خود را در جوامع بشرى رسوا و خدعه را با دست خـود نـقـش بـرآب كـرد. عـزيـزان مـن مـطـمـئن بـاشـيـد كـه پـيروز هستيد و در پيشگاه خداى متعال رو سفيد.
قيام شاه بر عليه شاه ، همانند قيام امير المومنين در برابر معاويه است
قـيـام شـمـا در مقابل ديكتارتور اصلى كه تمام شعائر ملى و مذهبى را زير پا گذاشته ، چـون امـيـرالمـومـنـيـن در مـقـابـل مـعـاويـه مـى بـاشـد كـه عـمـلى بـيـش از اعـمـال آن ديـكـتـاتـور مـرتـكـب نـشـده بـود. عـلى (ع ) در مـقـابـل سـتـمكارى بود كه با امامت جمعه و جماعت و تشبث به اسلام خون مردمان را مى مكيد، قـيـام در مـقـابـل ظـلم و ظالم بود و چندين هزار فدائى داد كه عمار ياسر يكى از آنهابود، شـمـا هـم در مقابل ديكتاتور عصر كه با اسم اسلام و تشبث به قرآن خون ملت را مى مكد، در صـورتـى كـه تعداد كشتگان ما به تعداد كشتگان صفين باز نرسيده . غم به خود راه ندهيد و گوش به حرف اشخاصى كه از اسلام اطلاعى ندارند ندهيد و به راه خود كه راه حق و راه اولياء حق است ادامه دهيد.
گول خيمه شب بازى هاى دولت و وكلاى شاه را نخوريد
گـول خـيـمـه شـب بـازى هاى دولت و وكلاى شاه را نخوريد كه با حرفهاى فريبنده مى خـواهـنـد شـاه راكـه در شرف مرگ است نجات دهند. دنيا شاه را محكوم كرد و به پشتيبانى شـمـا بـرخـاسـت ، اگـر چـه مشتى جنايتكار كه مى خواهند مخازن ملت را ببرند و حق ملت را زيـر پـا بـگـذارنـد بـه او امـيـد مـى دهـنـد ولى هـيـچ قـدرتـى در مقابل قدرت لايزال ملت نمى تواند پابرجا باشد، خداوند تعالى وعده نصرت داده و با شماست . والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
پيام امام خمينى به ملت ايران به مناسبت زلزله طبس
تاريخ 27/6/1357
بسم الله الرحمن الرحيم
اعلام عزاى عمومى از طرف دولت ، دسيسه اى براى انحراف اذهان ملت
اينجانب از واقعه اسفناكى كه موجب مرگ عده كثيرى از برادران و خواهران ما شد، در سوگ هـستم . زلزله طبس هر انسانى را متاثر و متالم مى كند. مسلمين غيرتمند لازم است مستقيما به بـرادران خـود كـمك كنند و چيزى به دست عمال دولت ندهند كه باز راه براى چپاولگران بـاز شـود. لكن در اين موقع حساس آنجه لازم است به ملت شريف ايران تذكر دهم آن است كـه دولت و بـوق هـاى تـبـليـغـاتـى شـاه از فـرصـت اسـتـفـاده كـرده و بـه اغفال مردم دست زده اند. آنهايى كه هزاران نفر از بهترين فرزندان ما را ديروز بيرحمانه قـتـل عـام كـرده و مـلتـى را بـه عـزا نـشـانـده انـد، امروز براى انحراف اذهان به تعزيه سـرايـى پـرداخته و اشك تمساح براى زلزله زدگان مى ريزند و عزاى ملى اعلام ميكنند. آنـهـائى كـه مـسـلمـانـان عـزيـز و پـيـرو قـرآن كـريـم را بـا رگـبـار مسلسل درو كردند و از قرار معروف از سربازان اسرائيلى براى كشتار مردم شجاع و بى پـنـاه تـهـران كـه تـعـداد كـشـتـگـان را بـيـش از 4000 نـفـر نقل مى كنند، كمك گرفته و پس از قتل عام ، آنان را كمونيست و ماركسيست خوانده اند، امروز دلسوز ملت شده اند.
شاه ، خود را مسلمان و ايرانى و مخالفينش را كمونيست و خارجى مى خواند
ديـروز گـفـتند مشتى خرابكار از خارج با گذرنامه جعلى آمده اند و خرابكارى كرده اند و مـلت را خـارجـى مـعـرفـى كـردنـد، امروز تظاهر كنندگان شعار ضد ديكتاتورى سراسر كـشـور را كـه داده انـد و از شـاه جـنايتكار اظهار تنفر كرده اند، مشتى ماركسيست و كمونيست خـوانـده انـد. ملت ايران از روحانى تا سياسى ، از تجار و كسبه تا كارگر و دهقان چون شعارشان مرگ بر شاه است ، كمونيست اند!! و فقط شاه و مفتخواران اطراف او كه با ملت مسلمان آن كردند و مى كنند كه چنگيز نكرد، مسلمانند و ايرانى !!
بيدار باشيد و گول تبليغات دستگاه شاه را نخوريد
مـلت مـسـلمـان ايـران ! بـيـدار بـاشـيـد و زلزله و سـيـل و سـايـر عـوامـل ، شـمـا را از مـسـيـر خـود مـنـحـرف نـكـنـد و بـه تـبـليـغـات اغـفـال كـنـنـده دسـتـگـاه شـاه گـوش ندهيد و نهضت اسلامى را ادامه دهيد و تا بر چيده شدن دسـتـگـاه قـلدرى و استبداد، از قيام خود دست نكشيد. روحانيون معظم در اين موقع حساس كه شاه زلزله را بهانه قرار
داده و دسـت بـه بـهـره بـردارى زده اسـت ، وظـيـفـه الهـى و سـنـگـيـن خـود را عـمـل فـرمايند و به مردم هشدار دهند. سياسيون و روشنفكران و دانشگاهيان وظيفه اسلامى و مـلى خـود را بـجـا آورنـد و نـگـذارند نهضت را به وسيله تبليغات پر سر و صدا منحرف كـنـنـد. دولت بـه پـشـتـيـبـانـى شـاه بـا ايـنـكـه صريحا اعلام مى كند كه عهده دار كشتار بـيـرحـمانه سراسر ايران است ، امروز دست به تبليغات مضرى زده است ولى ملت ايران گـول ايـن تبليغات را نخورده و از او انتقام خواهد كشيد. ملت بزرگ مسلمان ايران بايد از اعـلام پـشـتـيبانى غارتگران تاريخ ترس و سستى به خود راه ندهند، كه نمى دهند و با اتكاء به خداى بزرگ و حقانيت خود مطمئن باشند كه پيروزند.
بـر بـرادران ايـمـانـى اسـت كـه بـه يـارى بـازماندگان از زلزله و كشتارهاى رژيم برخيزند
اكـنـون كـه بـرادران مـا در كـشـتـار سـراسـر ايـران و مـناطق زلزله زده بى خانمان و بى سرپرست شده اند، اكنون كه شهر از گل ساخته شده طبس بر سر برادران ما خراب شده اسـت ، اكـنـون كـه مـجـروحـيـن تـظـاهرات سراسرى ايران از بى دارويى و بى غذائى در رنجند، بر برادران ايمانى لازم است هر چه بيشتر به سرپرستى بازماندگان و تهيه وسـايـل آسـايـش بـراى آنـان بـشـتـابـنـد و بـه جـار و جـنـجـال دولت اكـتـفـا نـكـنـنـد و به صندوق اعانه آنان كمك نكنند كه جز زراندوزى براى مـجـريـان امـور هـيـچ حـاصـلى نـمى تواند داشته باشد و پيام تاءثر بار اينجانب را در تسليت مصيبت بزرگ ، به بازماندگان آنان برسانند.
از خـداونـد تـعـالى آزادى و اسـتـقـلال كـشـور و صـلاح حال مسلمين را خواستار است . والسلام عليكم ورحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
پـاسـخ امـام خـمـينى به ياسر عرفات رئيس كميته اجرائى سازمان آزاديبخش فلسطين
تاريخ 28/6/57
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى ياسر عرفات رئيس كميته اجرائى سازمان آزاديبخش فلسطين مرقوم مورخ 18 شـهـر رمـضـان المـبـارك /98 تـوسـط نـمـايـنـده مـخـصـوص شـمـا واصل شده . از اظهار محبت و پشتيبانى انقلاب فسطين و آن حضرت از ملت ايران در موقعى كـه ايـران در آتـش و خـون غـوطـه ور اسـت سـپاسگزارم . شاه كه از قيام هاى بحق مردم در سـراسـر ايـران بـه سـتـوه آمده بود، شاه كه در صحنه حبس و تبعيد و شكنجه و اختناق و قـتـل و غـارت شـكـسـت خـورده بـود، در ايـن روزهـا بـه دنـبـال تـظاهرات آرام و منطقى مردمى كه براى رسيدن به حقوق اوليه خويش ترتيب داده بـودنـد، بدون مجوز قانونى در 12 شهر بزرگ اعلام حكومت نظامى نمود و مردم بيدار و آزاده و بيدفاع ايران را چون گذشته به رگبار گلوله بست كه تعداد كشته شدگان را تاكنون بيش از4000 نفر گزارش داده اند.
ملت ايران كه از جرائم شاه در طول سطنت غير قانونيش به جان آمده و براى بدست آوردن آزادى و اسـتـقـلال از دسـت رفـتـه اش بـه پـا خاسته ، شاه را كه به سرعت كشور را به سـوى نـابـودى مـعـنـوى و مـادى سـوق مى دهد نمى خواهند. شاه نفت كشور اسلامى ايران را بـراى سـركـوبـى مـسـلمـانـان بـه اسـرائيـل مـى دهـد و در ايـران هـر كـس بـه ايـن عـمـل غير انسانى اعتراض كند با سرنيزه جوابش داده مى شود، شاه را امروز غاصبين حقوق مسلمين بر ملت ما تحميل كرده اند.
جناب آقاى ابوعمار:
مـا در قـضـيـه فـلسـطـيـن هـمـيـشـه مـخـالف بـا شـاه و اسـرائيـل و پـشـتـيـبـانـان آنـان بـوده و بـا شـمـا هـم صـدا بـوديـم و مـظـالم اسـرائيـل را بـه مـلت هـا رسـانـديـم و حـال كه ملت ايران در زير چكمه دژخيمان شاه و در حـصـار تـانـك هـا و تـوپ ها و مسلسل هائى است كه از سربازان اسرائيلى در خيابان هاى تـهـران بـراى كـشـتار ملت بى دفاع ايران از آنها كمك گرفته ، با ملت مظلوم ما همصدا شويد و با وسائل تبليغاتى خود صداى ما را به عالم برسانيد.
امـروز چـين سرخ به اصطلاح انقلابى ، آمريكا مظهر استثمار جهانى و شوروى سرچشمه ريـا و دروغ و انـگـليـس اسـتـعمارگر كهنه كار براى سركوبى ملتى كه مى خواهد روى پاى خود بايستد و هيچ گونه تمايلى نه به شرق و نه به غرب داشته باشد، قيام و از شـاه دفـاع مـى كـنـند و با اين وضع شاه با كمال بى شرمى ملت بى پناه ايرانى را معجونى از كمونيست هاى سرخ و مرتجعين سياه مى نامد ولى من يقين دارم كه پيروزى
ملت آگاه ما حتمى است .
از خـداونـد تـعـالى تـوفـيـق شـمـا را در سـركـوبـى اسرائيل غاصب خواستار و استقلال كشورهاى اسلامى را خواهانم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
متن نامه امام خمينى به آيت الله قمى
تاريخ 30/6/57
بسم الله الرحمن الرحيم
حـضـرت آيـت الله آقـاى قـمـى دامـت بـركـاتـه آزادى جـنـابـعـالى پـس از 12 سـال زنـدان غـيـر قـانـونـى و غـيـر انـسـانـى بـه جرم حق گوئى و حق طلبى موجب مسرت گرديد. كشتار بيرحمانه ماه هاى اخير خصوصا كشتار بى شمارى از فرزندان اسلام كه تـعداد كشته شدگان را بيش از 4000 نفر نقل مى كنند، يكى ديگر از نمونه هاى آزادى و تـمـدن بزرگ و آشتى دولت شاه است . تا برقرارى اين رژيم منحط، اميد آزادى ، پوچ و سـتـمـكـارى و خـيـانـت ادامـه دارد. شـعـار مـردم مـسـلمـان ايـران بـايـد قـطـع يـد اجـانـب و عمال خائن آنان كه در راس آن شاه است باشد. اكنون كه شاه با قدرت كوبنده ملت مواجه است و ناچار است كه با حكومت نظامى و سرنيزه به حيات غيرقانونى خود ادامه دهد، براى اغـفال مردم تظاهر به دلسوزى براى زلزله زدگانى مى كند كه به هيچ وجه در محيطى كـه زلزله خـيـز است هيچ گونه اقدامى براى حفظ جان مردم محروم از او صورت نگرفته اسـت . اكـنـون كـه شـاه مـلت را از هـسـتـى سـاقـط و هـر چـنـد گـاه دسـت بـه قتل عامى تازه مى زند، براى زلزله زدگان دلسوزى مى كند كه خود در اثر بى توجهى در امور خانه سازى ، خانه هاى آنان را بر سر مردمش خراب كرده است . شما خود مى دانيد و بـدان مـعـتـقـديـد و همه بايد بدانند كه ملت ايران شاه را نمى خواهد و هر كس كه شاه و سلطنت او را بخواهد خائن است .
از خداوند تعالى سلامت جنابعالى و عظمت اسلام و مسلمين و قطع ايادى اجانب را خواهانم .
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
متن نامه امام خمينى به حافظ اسد
بسم الله الرحمن الرحيم
پـس از اهـداى سـلام ، ايـنـجـانـب از غيبت جناب حجه الاسلام آقاى سيد موسى صدر نگران و مـتاءثرم . از جنابعالى تقاضا دارم كه اين موضوع را با سران كشورهائى كه در قضيه فلسطين اجتماع كرده اند در ميان گذاريد و اهتمام آنان را جلب نمائيد. ما و ملت ايران در اين عـصـر گـرفـتـار رژيـمـى هـسـتـيـم كـه بـا اتـكـاى بـه پـشتيبانى آمريكا ملت را در آتش ديكتاتورى و كشتارهاى دستجمعى و سلب همه آزادى ها مى سوزاند. ما از شما سران دولت هـاى اسـلامـى بـراى رهائى ملت بى پناه ايران كمك خواهيم . برادران مسلمان شما در زير چـكـمـه دژخـيـمـان شـاه خـرد شـده انـد و حـكومت نظامى كه در اكثر شهرستان هاى مهم ايران بـرپـاسـت مـلت را بـه جـان آورده . از پـيـامـبـر اسـلام صـلى الله عـليـه و آله و سـلم نقل مى شود: (كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته ) همه افراد و از جمله شما سران دولت هاى اسـلامـى كـه قـدرت دفـاع از مـلت مـظـلوم مـا را داريـد مسئول هستيد. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
پيام امام خمينى به ملت شريف و شجاع ايران به مناسبت خروج از عراق
تاريخ 14/7/57
بسم الله الرحمن الرحيم
سـلام و تـحـيت بر برادران غيور ايرانى كه براى رهايى از حكومت طاغوت و خاتمه دادن به چپاول غارتگران بين المللى نفتخواران به پا خاستند. درود بر مسلمانان بيدارى كه از حـمـله هـاى پى در پى دژخيمان شاه ، هراس به خود راه نداده و راه اسلام و شهداى مجاهد حق را در پيش گرفته و اساس ستمگران را متزلزل نموده و با تظاهرات مردانه خود پشت اسـتـعـمارگران مفتخوار را به لرزه در آورده اند. اكنون كه من به ناچار بايد ترك جوار مـولى امـيـرالمومنين (ع ) را نمايم و در كشورهاى اسلامى ، دست خود را براى خدمت به شما مـلت محروم كه مورد هجوم همه جانبه اجانب و وابستگان به آنان هستيد، باز نمى بينم و از ورود بـه كـويت با داشتن اجازه ، ممانعت نموده اند، به سوى فرانسه پرواز مى كنم پيش مـن مـكـان معينى مطرح نيست ، عمل به تكليف الهى مطرح است ، مصالح عاليه اسلام و مسلمين مـطـرح اسـت . ما و شما امروز كه نهضت اسلامى به مرتبه بسيار حساسى رسيده است مسؤ ول هستيم ، اسلام از ما انتظار دارد، چشم جهانيان امروز به سوى شما ملت غيور دوخته شده . دولت هاى استفاده طلب به مطالعه روحيه و مقدار پشتكار ملت ما پرداخته اند. شما مردان و زنـان تـاريـخ بـايـد پايدارى در راه كوبيدن ستمكاران و دفاع از حق را به جهانيان و نسل هاى آينده ثابت كنيد.
مـن در حـال گـرفتارى ها و اشتغالات اخير، اخبار ايران و قيام هاى پى درپى نقاط مختلفه را مـثـل كـرمـانشاه و بعضى مناطق كردستان و قتل هايى كه به دست دژخيمان شاه واقع شده مـى شـنيدم و هم متاثر و متاسف بوده و هستم و هم اميدوار و سربلند، اميدوار به شجاعت ملت بـزرگ و سـربـلند از فداكارى آنان در راه اسلام و مستضعفين سربلند باد ملتى كه با فـداكـارى خود قدم در راه پيروزى حق برداشت و سدهاى مانع از آن را يكى پس از ديگرى شـكـسـت پـيروز باد رادمردانى كه با خون خود عزت برباد رفته را باز گرفت و عظمت پـايـمـال شده به دست سلاطين ستمگر را باز يافت من وقتى مطالعه روحيه مردان و زنان جوان از دست داده را مى كنم كه شجاعانه در مقابل مصائب ايستادگى كرده و مى كنند، براى خود احساس شرمندگى مى كنم . من مى بايست با مصيبت هاى شما قدم به قدم همراه و آنچه شـمـا ديده ايد ديده باشم ، مع الاسف نتوانستم در بين شما باشم و آنچه شما لمس كرديد بـكنم لكن از اين راه دور چشمم به شما روشن و قلبم براى امت اسلامى مى طپد. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمين و كوتاه شدن دست اجانب و وابستگان آنان را مسئلت مى نمايم .
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 16/7/57
پـيـام امـام خـمـيـنـى بـه طـلاب عـلوم ديـنـى ، دانـش آمـوزان و دانشجويان سراسر كشور
بسم الله الرحمن الرحيم
در آغـاز سـال تـحصيلى به محصلين علوم دينيه و دانشجويان دانشگاه ها و دانش آموزان كه براى اسلام و برقرارى حكومت عدل اسلامى به پا خاسته اند، درود مى فرستم .
سالى كه گذشت ، سال فـداكـارى و رنـج تـمـام طـبـقـات مـلت عـزيـز و شـمـا فـرزنـدان اسـلام بـود، سـال نـزديـك شـدن پـل پـيـروزى و نـمـودار شـدن آثـار آن ، سـال كـشـتـارهـاى بـيـرحـمـانـه و بـه عـزا نـشـانـدن مـلت و در عـيـن حـال عـقـب نـشـيـنـى مـحـسـوس شـاه و اربـابـان و نـوكـرهـاى او، سـال گـرايـش تـمـام اقـشـار مـلت بـه اسـلام ضـامـن آزادگـى و استقلال و سعادت و رشد فكرى و عملى و واپس راندن جنود شيطانى و جنايتكاران .
مـن بـا تـايـيـد خـداوند متعال و تمسك به مكتب پرافتخار قرآن ، به شما فرزندان عزيز اسلام مژده پيروزى نهائى مى دهم به شرط اينكه نهضت بزرگ اسلامى و ملى ادامه يابد و پـيوند بين شما جوانان برومند اسلام ناگسستنى باشد و به شرط آگاهى از حيله هاى استعمارگران راست و چپ و جنود ابليسى آنان و مهرهاه يى به اسم شاه و دولت و وزير و وكيل كه به جان ملت مستضعف افتادند و خون آنان را مى مكند.
هـان ! اى عـزيـزان مـن ! در مـحـيـط مـدارس و دانشگاه ها و دانشسراها آگاهانه و متعهد به پا خـيـزيـد و بـه هـم بـپـيـونـديـد و بـراى نـجـات اسـلام و كـشـور كـوشـش كـنـيـد و قبل از هر چيز عملا از احكام پر ارج اسلام كه سعادت ملت ها رابيمه نموده است پيروى كنيد و جـنـاح هـايـى را كه در اثر تبليغات اجانب ، فريب خورده و بعضى مكتب ها را پذيرفته اند و يا به آنها تمايل پيدا كرده اند، از حيله دشمن آگاه كنيد و خيانت هاى سران حيله باز مكتب هاى منحرف را افشاء كنيد و براى نجات كشور، از تفرقه و تشتت سخت احتراز كنيد و با صراحت خواست هاى ما را كه خواست همه مستضعفين است به آنان گوشزد كنيد و شعار ما را كـه شـعـار مـلت مـحروم و مظلوم است به آنان پيشنهاد كنيد، باشد كه با شناخت صحيح بـه شـمـا بـپيوندند و از طرف من به آنان بگوئيد، اسلامى كه شما از زبان ديگران يا نـاآشـنـايـان بـه مـكـتـب قـرآن شـنـيـده ايـد و يـا مـنـحـرفـان تـفـرقـه طـلب و عـمـال اسـتـعـمـارگـران بـه شـما معرفى كرده اند اسلام نيست ، بيائيد اسلام عزيز را از دانـشـمـنـدان آشـنـا بـه مـنـطـق قـرآن بـشـنـويـد و در آن چـيـزى را كـه بـالاتـر از آمال و افكار شماست بيابيد و گول مبلغان استعمارگران را نخوريد، يك نظر سطحى به وضع سران اينگونه كشورها كافى است كه شما را بيدار كند.
ديـروز ديـديـد كه رهبر چين از روى نعش هاى عزيزان ما كه به دست دژخيمان شاه به جرم آزاديـخـواهـى بـه خـاك و خـون كـشـيـده شـدنـد، گـذشـت و بـا كـمـال وقـاحت رسما از شاه پشتيبانى نمود و آن هم شوروى و كرملين نشينان كه چه در 15 خـرداد و چـه امـروز از كـشـتـار عـمـومى شاه پشتيبانى كردند و مى كنند. تمامى قدرتمندان كـمـونـيـسـت از خـون مـلت هاى مستضعف براى نابودى بشر، آلات قتاله تهيه مى كنند و چه آمريكا جهانخوار بزرگ كه حالش بر همه معلوم است .
اى فـرزنـدان ايـران ! پـيـونـدتـان را بـا مـلت بـزرگمان كه تنها خواهد روى پاى خود بـايـسـتـد و هـيـچ گـونه گرايشى به شرق و به غرب نداشته باشد و به همين مناسبت مـورد هـجـوم چـپ و راسـت قـرار گرفته است و هر روز شاهد كشتار دستجمعى آنان به دست شـرق و غـرب هـسـتيم مستحكم تر كنيد و با شعار واحد توحيدى ، دست جباران و غارتگران بـيـن المـللى را از مخازن غنى خود كوتاه كنيد وبا دست يافتن به مخازن بزرگ و كوتاه كـردن دسـت زمـامـداران و كـرسـى نـشـيـنـان خـيـانـتـكـار،با همت ملت بزرگ به اداره كشور بـپـردازيـد و سرمايه هاى عظيمى كه امروز به دست دزدهاى غارتگر بين المللى و دودمان پـهـلوى و بـسـتگان آنان و هيات حاكمه و ديگران تباه مى شود، در راه صلاح و خير ملت و مـمـلكـت بـه كـار انـدازيـد. بساط هرج ومرج و اسراف و هرزه گرى ها را به بركت حكومت اسـلامـى در هـم پـيـچـيـد و كـشـور خـود را نـجـات دهـيـد و بـه خـداى بـزرگ اتكال كنيد كه نگهدار و معين شماست .
اكـنـون بـه خـواسـت هـاى ابـتـدايـى و مـقـدمـاتـى مـا كـه رسـيـدن بـه سـعـادت و آزادى و استقلال و حكومت عدل اسلامى بدون آن ممكن نيست و بندهائى كه بايد از سر راه برداشته شود، توجه كنيد:
1!!! برچيده شدن نظام شاهنشاهى كه در طول تاريخ ، تمام تيره روزى هاى ملت مستضعف بـه دست شاهان وبه خاطر نظام شاهنشاهى بوده است و ستمكارى هاى آنان روى تاريخ را سـيـاه نـمـوده است و نمونه اش در عصر حاضر،شاه است كه كشور را به سرعت به سوى سـقـوط مـى كـشـانـد مـوافقت با نظام شاهنشاهى چه به صراحت و چه به وسيله طرحى كه لازمـه اش بـقـاى آن است ، خيانت به اسلام و قرآن كريم و مسلمين و ايران است و هر كس با هر اسم با آن روى موافقت نشان دهد مطرود و اجتناب از او لازم است .
2!!! بيرون راندن تمام عناصرى كه در زمان سلطنت پهلوى متصدى امور مهمه كشور بوده اند مثل وزارت و وكالت كه اينان بدون استثنا شريك جرم وآلت اجراى مقاصد اجانب يا شاه بوده اند و بايد از تصدى امور كشور بركنار باشند و محاكمه و مجازات شوند و فرقى نـيـسـت بـين موافقين دولت و آنان كه با فرصت طلبى و فريبكارى ، خود را به صورت مـخـالف درآورده انـد و بـه فـريـاد بـرخـاسـتـه انـد و آنـان كـه دم از انـتـخـابـات آزاد و عمل به قانون اساسى مى زنند زيرا تمام اينها كوشش دارند با اين نغمه هاى شيطانى ، شـاه را حـفـظ كـنند و بساط سوءاستفاده را ادامه و رونق دهند و غارتگران بين المللى را در چپاول مخازن ما كمك كنند.
3!!! در هـمـه حـال شـعـار مـا قـطـع ايـادى اجـانـب راسـت و چـپ از كـشـور اسـت زيـرا رشد و استقلال و آزادى با وجود دخالت اجنبى از هر جنس و مسلك و مكتب ، در هر امرى از امور كشور، اعم از سياسى و
فـرهـنـگـى ، اقـتـصـادى و نـظـامـى خواب وخيالى بيش نيست و هر كس در هر مقامى و به هر صورتى اجازه دخالت اجانب را در وطن عزيز ما، چه با صراحت و چه به وسيله طرح هايى كـه لازمـه اش ادامـه تـسـلط اجنبى يا ايجاد تسلط تازه اى باشد، بدهد، خائن به اسلام و كـشـور اسـت و احـتـراز از او لازم اسـت زيـرا اگر دخالت اجانب خصوصا آمريكا، شوروى و انـگـليـس وجود داشته باشد، هر رژيمى كه روى كار بيايد تنها آلتى خواهد بود براى عـقب نگهداشتن ملت و ادامه بدبختى ها و محروميت ها از يك طرف و چپاولگرى ها و قلدرى ها از طـرف ديـگـر. عـوض شـدن مـهـره هـا گـر چـه مـمـكـن اسـت مـوقـتـا اوضـاع را بـهـتـر از حـال حـاضـر كند ولى تاثيرى در سرنوشت ما ندارد زيرا تمام بدبختى ها و گرفتارى هاى مسلمين از دخالت اجانب در مقدرات آنان است .
ايـنـهـا اجـمـالى اسـت از خـواسـت هـاى مـقـدماتى ما و خواست هاى اصلى پس از طى اين مرحله عـرضـه مـى شـود و بـه خـواسـت خـداى تـعـالى و بـا ادامـه نـهـضـت مـلى اسـلامـى بـا كمال قدرت اجرا خواهد شد.
دوسـتـان مـن ! از مـشـكـلاتـى كـه در راه اسـت هـراسـى بـه دل راه نـدهـيـد كـه انـشـاءالله ديـر يـا زود هـمـه آنـهـا حل و رفع مى شود و خداوند يار حق طلبان است .
و اما وظيفه ما و شما دانشجويان و دانش آموزان و طلاب علوم دينيه :
1!!! اگـر از اسـتـادان و دبـيـران و سـران قـوم ، انـحـرافـى از مـقـاصـد مـلى و ديـنى كه سرنگونى رژيم پوسيده در راس آن است ديديد، شديدا اعتراض كنيد و راه ملت را كه راه خـداسـت بـه آنـان پـيـشـنـهـاد كـنـيـد و در صـورتى كه نپذيرفتند، از آنان احتراز كرده و صـريحا مقاصد منحرف آنان را براى مردم مظلوم شرح دهيد كه اينها خائن به دين و ملت و كشورند و مى خواهند شاه و اربابان او و چپاولگران بين المللى به غارتگرى خود ادامه دهند و ملت را به حال فقر و عقب ماندگى نگه دارند.
2!!! طلاب علوم دينى و دانشجويان با هم روابط دوستانه و فعالانه داشته باشند و بر اسـاس بـه دسـت آوردن اسـتقلال و آزادى و خلع يد غاصبان از حقوق ملت در تمام ابعادش ، به ساير طبقات ملت بپيوندند.
3!!! شـمـا و ما و ساير قشرها مكلفيم به ارتش بفهمانيم كه بايد زنجير تسلط اجانب را بـا قـدرت نـظـامـى پـاره كند وبه ملت بپيوندد و كشور را از ننگ فرمانروائى مستشاران اجـانـب بـرهـاند زيرا صلاح دين و دنياى همگى در آن است و بدون سرنگونى رژيم شاه ، نجات امكان ندارد.
بـايـد ارتـشيان را آگاه گردانيد كه شاه و عمال سرسپرده او، شما را در راه مقاصد شوم خـود يـا ابـرقـدرت هـا و غـارتـگـران ضـد حـق به خدمت مى گيرند كه حفظ منافع اجانب و هـمـدسـتـى بـا اسـرائيـل نـمـونه آن است و كشته دادن و ننگ از آن شماست و حفظ مقام و ادامه سـتـمـگـرى و غـارتـگرى از آن او و ستمگران است . هلاكت و برادركشى ، نصيب درجه داران جـوان و سـربازان است و استفاده و عياشى براى ديگران ، بايد خود را از شر شاه نجات دهند و شاهد پيروزى را در آغوش كشند.
شـمـا اى طـبـقه جوان ارتش ! به پا خيزيد و كشور خود را از زبونى و ذلت نجات دهيد و دسـت غـارتـگـران را كـوتـاه كـنـيـد و شـرف و عزت را براى خود به يادگار بگذاريد و سعادت دو دنيا را بيمه كنيد.
وظـيـفـه دانشجويان است كه در محيط دانشگاه هر چه بيشتر ارتش را براى يك قيام همگانى تـشـويـق و تـرغـيـب كـنـنـد وآنـان را بـرادر خـود بـنـامـنـد و بـا صـداى بـلند از آنان سؤ ال كنند: آيا جواب گل ، گلوله است ؟
4!!! بـسـيـار هـوشـيـارانـه بـه مـسـائل روز نـظـر كـنـيـد و گـول خـدعـه دستگاه شاه راكه با طرح هاى مختلف خواهد ايجاد نفاق كند، نخوريد زير از قـرارى كـه شـنـيده مى شود، مى خواهند گروهى از دست نشاندگان و مامورين شاه را وادار كـنـنـد در دانـشـگاه ها شعارهاى كمونيستى بدهند تا مردم را از خطرات آن بترسانند. حزب تـوده حـزب كثيف مرتبط به دستگاه شاه است و تمام شعارها و نمايش ها براى سست كردن نـهـضـت اسـلامـى و نـجـات شـاه از سـقـوط و بـرقـرار داشـتـن دسـتـگـاه چـپـاول و پـايـدار مـانـدن چرخ ‌هاى سوءاستفاده از مخازن ملت محروم است ، شما دانشجويان عزيز موظفيد اين نقشه شيطانى را نقشه برآب نمائيد.
5!!! شما دانشجويان موظف هستيد كه از قيام حق طلبانه و مردانه قشرهاى كارگر و كارمند مـحـروم و مـسـلمـان ايـران كـه بـه اعـتـصاب كشيده شده است پشتيبانى كنيد، اينان مسلمانان مـحـرومـى هـسـتـنـد كـه از حـق كشى رژيم شاه به تنگ آمده اند و براى احقاق حق و همگامى و هـمـدردى بـا سـايـر بـرادران خـود بـه پـا خـاسـتـه و هـمـه مـى دانيد كه تا رژيم فعلى سـركـاراسـت عـدالت اجـتـمـاعـى و رسيدگى به حال زحمتكشان محروم ، امرى است كه جامه عـمـل بـه خـود نـمـى پـوشـد، بـه آنـان از مـن بـگـوئيـد كـه گول دستگاه فريبكار را نخوريد و دست از اعتصابات نكشيد و نهضت اسلامى خود را ادامه دهـيد، تا با خواست خدا دست غارتگران حقوق شما و ساير ملت را قطع و به بركت حكومت اسـلامـى بـه عـدالت حـقـيـقـى و بـرخـوردارى از نـعـمـت هـاى الهـى نـائل شـويـم و بـه آنـان تذكر دهيد: در اعتصابات خود پشتكار به خرج دهيد و شعارهاى اسلامى خود را هر چه بيشتر گسترش دهيد و اتكال به خداى تعالى نموده و مطمئن باشيد پيروزمندانه به حقوق حقه خود مى رسيد.
دوسـتـان عـزيـز! فشار شاه موجب شد كه نتوانم به فعاليت اسلامى خود كه تكليف الهى اسـت ادامـه دهـم و تـصميم گرفتم به يكى از كشورهاى اسلامى مهاجرت نمايم . كويت با داشـتـن گـذرنـامـه و اجـازه ورود، حـتـى عـبور از شهر تا فرودگاه را براى خود خطرناك خـوانـد، فـعـلا عـازم پـاريـس شـدم تـا بـا تمام مشكلات به وظيفه دينى خود كه خدمت به كـشور اسلامى و مردم محروم وطنم است موفق گردم . اميد است تا مقدار امكان ، به ملتى كه بـراى دفـاع از اسـلام بـه فـداكـارى بـرخـاسـتـه اسـت خـدمـت كنم ، هر چند هيچ نوع خدمت جوابگوى فداكارى هاى مداوم ملت عزيز نيست ، به پيشگاه خداوند عذر تقصير عرضه مى دارم و پـيـروزى مـلت مـسـلمـان و سـربـلنـدى و اسـتـقـلال و آزادى هـمـه را از خـداونـد متعال مسئلت دارم
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 17/7/57
بيانات امام خمينى
بسم الله الرحمن الرحيم
چنانكه كه بعضى ها مى گفتند، مثل اين كه بعضى از آقايان آمده بودند اينجا و من نبودم و مـثـل ايـنـكـه قـدرى مواخذه و محاكمه مى كردند كه كسى در اين امر دخالت داشته در اين معنا ايـنـطـور نـبـوده است . مزاج من اولا اقتضاى اينكه بنشينم و اينجا باشم ندارد، اين است كه ديروز تصميم گرفتم كه استراحت كنم . امروز كه شنيدم آقايان اينجا تشريف مى آورند، از ايـن جـهت آمدم كه خدمت آقايان برسم من عادت به تشريفات ندارم كه مثلا بين من و كسى واسطه باشد، ارتباط باشد، اين خلاف ادب اسلام است . من در اختيار همه آقايان هستم به مـقـدارى كـه قـدرت داشـته باشم بالاخره قدرت مى خواهد براى اين كه ماشاءالله شماها جـوان هـسـتيد و انشاء الله وقتى كه به پيرى رسيديد آن وقت مى دانيد كه آن اقتضاهائى كـه در جـوانـان هـسـت در پـيـر نيست . ما حالا ديگر نفس هاى آخر را مى كشيم و اميدواريم كه بتوانيم همه مان خدمت كنيم به اسلام ، خدمت كنيم به مسلمين ، خدمت كنيم به وطن خودمان .
انقلاب ايران يك برنامه الهى است
الان آشـفـتـه اسـت ايـران آشـفـتـگـى اى كـه شـايـد در طـول تـاريخ يك همچو آشفتگى اى در ايران نبوده است . شما اگر تاريخ را ملاحظه كنيد، آنـقـدر انـقـلاباتى بوده است ، لكن به اين صورت كه از آنطرف جنود ابليسى به جان مردم بيفتند و از اين طرف ملت كشته بدهد، جوان بدهد و مقاومت كند نبوده . الان وضع ايران ايـنـطـور اسـت كه هر جايش را كه ملاحظه بكنيد انقلاب است ، بايد گفت كه انقلاب ايران هـرجـا كـه بـرويـد، در آن جـا (آنـطـورى كـه بـراى مـا دارنـد نـقـل مـى كـنـنـد) از بـچـه هـاى تـازه بـه زبـان آمـده تـا بزرگسال و جوان ها و پيرها و اينها، از دختر بچه ها و پسر بچه ها تا زن ها و خانم هاى بـزرگ و مـردهاى بزرگ يك برنامه الهى در كار بوده است . دست بشر چنين قدرت ندارد كه اينطور مردم را بيدار كند كه همه طبقات و همه بچه ها و بزرگ ها، اينها با هم به يك راه بروند. اين يك مطلب غير عادى است كانه لطفى از جانب خداى تبارك و تعالى به ملت ايران شد كه بااين نهضتى كه كرده اند و با اين وحدت كلمه انشاءالله مقاومت كنند.
رژيم شاهنشاهى ايران منشا همه مفاسد
و اين فسادى كه در ايران پيدا شده است ، كه همه فسادها زير سر رژيم شاهنشاهى بود. در تاريخ از اولى كه رژيم شاهنشاهى پيدا شده است تا حالا كه ما مشاهده مى كنيم ، هر چه مـفـسـده بـوده ، رژيم شاهنشاهى اين مفاسد را ايجاد كرده منتهى هر وقت به اقتضاى خودش ، يـك وقـت اقـتضايش يك نحو بوده است و در اين عصرى كه من درك كردم و هيچكدام از آقايان درك نـكرده ايد كه ابتلا به رضاخان انگليس ها آن وقت رضاخان را آوردند و كودتا درست كـردنـد و مـسلط كردند رضاخان را بر ملت ، مامور اجراى مقاصد اجانب بود او، از آن طرف اجراى مقاصد آنها را مى ديد موقوف است به اين كه طبقه روشنفكر طبقه علما، طبقه متدينين ، ايـنـهـا را بـكـوبـد و از بـيـن بـبـرد، از آن طرف هم چون آن منافع موقوف به اين بود، عمل كرد به اين كار تا منافع را به جيب آنها بريزد.
هوادارى رياكارانه شاه جنايت پيشه از اسلام و آزادى
خدا مى داند كه ماچه مصيبت ها در زمان اين پدر كشيديم و همه مان هم كه الان مشتركيم در اين كـه در زمان اين پسرى كه خلف آن پدر است ، او حقا پسر رضاخان است يعنى همه خاصيت هـاى فـسـادى كـه در پـدر بـود در ايـن هم هست به اضافه يك چيزهاى ديگر، به اضافه سـالوسـى . رضـاخـان يـك آدم قـلدرى بـود و همه اش هم قلدرى مى كرد، ملت هم آن وقت در مـقـابـلش هـيچ ايستادگى نداشت ، كم يعنى بود، البته بود، اما كم بود، به اين ترتيب كه الان هست نبود آن وقت لكن رضاخان ديگر خودش را نمى چسباند به اسلام و به قرآن و به احكام مبين اسلام ، ديگر رياكارى نمى كرد سرنيزه بود و مى زد و مى رفت . ايشان آن جـهـات را دارد يـعـنـى بـا سـرنـيـزه مـردم را مـى كـوبـد، آنـقـدرى كـه او قـتـل كـرد ايـن زيـادتـر از او كـرد بـراى ايـن كـه او يـك قـتـل عـام در مـسـجـد گـوهـرشاد كرد و بعد هم با يك اشرارى ، توسط اشرارى اما اين آقا قـتـل عـام هـا كـرده اسـت و اگـر خداى تبارك و تعالى ، خداى نخواسته مهلتش بدهد، خواهد كرد.
از آن طـرف جـوان هاى ما را از بين برده است ، از آن طرف هر روز كه صحبت مى شود، همين دو سه روز پيش از اين كه در مجلس صحبت كرده ، بايد احكام اسلام را حفظ كرد، بايد چه . خـوب مرد بى عقل تو ديروز تاريخ اسلام كه تاريخ شرافت يك ملت بود برداشتى و تـاريـخ ديگرى را جايش گذاشتى تا تو دهنى خوردى و آنجا تمرگيدى . آزادى ! آقا هى دم از آزادى مـى زنـد، تـو راجع به حزب رستاخيز در نطق هايت مكرر گفتى كه بايد اينها وارد بـشـونـد در ايـن حـزب ، هـر كس وارد نشد در اين حزب و اگر سوءقصد دارد او را مى كوبيم ، مى زنيم چه مى كنيم و اگر اين هم نيست تذكره به او مى دهيم كه برود بيرون . آزادى ! در كـجـاى ايـن مـمـلكت ما آزادى هست ؟ آزادى قلم دارند مردم ؟ آزادى بيان دارند مردم ؟ كجاى آزادى دارند كه ايشان دم از آزادى مى زنند؟ آزادى ! احكام اسلام ! دين مبين اسلام ! حالا تـو، از اسـلام چـه دارى ؟ چـه علامتى از اسلام تو دارى كه دم از دين مبين اسلام مى زنى ؟ تو كه دارى اسلام را از بين مى برى .
سرنيزه آمريكاى خبيث ، حافظ شاه
اين ابتلائى كه ما همه الان داريم ، الان جوان ما در ايران مبتلا هستند به اين رژيم فاسد و دارنـد خـون مـى دهـند، كشته مى دهند. همين چند روز پيش از اين در كرمانشاه عده زيادى كشته شـده انـد، در كـردسـتـان هم ، در ساير چيزهاى كردستان هم مى گويند بوده است چند روز پـيـش هـم كـه ديـديـد تهران را چه كردند، تبريز را چه كردند، مشهد را چه كردند انسان نـمـى تـوانـد بشنود اين بلادى را كه اينها قتل عام كردند و هر چه خواستند كردند حالا هم دارد حـفـظ ايـن قـدرت خـودش را بـا حـكـومـت نـظـامـى مـى كند.اگر حكومت نظامى ، اگر اين آمـريـكـاى خـبـيـث ده روز سـرنـيزه اش را از سر اين بردارد، همان دربارى ها مى خورندش ‍ مـحـتـاج نـيـسـت كه شماها، همان كسانى كه در خود دربار، همان هائى كه محافظش هستند در دربار، اگر بردارد اين سرنيزه را آمريكا از سر اين آدم ، همين ها او را از بين خواهند برد يعنى او هيچ تامين جانى ندارد.
اين را بدانيد كه الان من و شما راحت تر از او هستيم . او الان به مصيبت گرفتار است ، مردم را بـه مـصـيبت انداخته لكن خودش مصيبت ها الان دارد، الان شب و روز ندارد، شب خواب ندارد اين آدم ، الان وقتى كه صحبت مى كند، لرزه مى كند و صحبت مى كند، نمى تواند چهار كلمه را صـاف صـحـبـت كند، اين حالايش است و عاقبتش هم انشاءالله بدتر از اين خواهد شد و آن طرفش هم بدتر از اين طرف خواهد شد.
وظـيـفـه وجـدانـى شـرعـى اسـت كـه بـاهـر وسـيـله مـمـكن به يارى نهضت اسلامى ايران بشتابيم
ايـن وضـع ايـران در حـال حـاضـر و ما كه در اين جا هستيم و شما آقايان كه در خارج بلاد هـستيد، در خارج ايران هستيد وظايفى داريد، اين چنين نيست كه ما از آنجا آمديم بيرون ديگر تـمـام شـد. مـا هـمـه وظيفه داريم يعنى وظيفه عقلى ، وظيفه وجدانى ، وظيفه شرعى داريم ، وظـيـفـه ما اين است كه ما در هر جا باشيم ، جمعا و فردا يكى يكى و اجتماعى كمك كنيم به ايـن نـهـضـت مـقـدس ايران كه آنها در ميدان مبارزه دارند خون مى دهند و ما خارج هستيم و نمى تـوانيم آنجا، برويم بايد در خارج ما هم مبارزه داشته باشيم ، ما هم به هر مقدارى كه ما مـى تـوانـيـم با حرف مان ، با قلممان ، با تظاهراتمان ، هر كس هر چه و هر مقدار كه مى تواند، بايد همه ما اين وظيفه را ادا بكنيم .
الان مـمـلكـت ايـران بـه ما صاحب دين شده است ، ما دين داريم الان به آنها، مديونشان هستيم براى اين كه اينها راجع به مصالح ملت دارند فداكارى مى كنند، ما هم جزء ملت هستيم ، از ملت ايران هستيم ، آنها پس براى خاطر ما فداكارى كردند، خون دادند، حبس بودند. الان از عـلمـاء مـا چـقـدر در حـبـس انـد. از علماء، از روشنفكران ، از دكترها و مهندسين از محصلين ، از بـازارى هـا، هـمـه طـبـقـات الان در حـبس اند، عده اى كشته شده اند، عده اى محبوس اند، اينها براى خاطر همين ملت بوده ، براى خاطر اسلام بوده و ما كه مسلم هستيم و ما كه ملى هستيم ، مربوط به اين ملت هستيم ، به اينها دين داريم ، بايد
ديـنـمـان را ادا بـكـنـيـم . مـن كـه يـك طـلبه هستم دينم را اداء مى كنم به اين كه بنويسم ، بـگـويـم بـه شـمـا عـرض بـكـنـم ، شـمـا كـه آقـايـان هـسـتـيـد، مـحـصـل هستيد، هر رشته اى را كه داريد بايد دينتان را به اين ملت ادا بكنيد. اينها را خرد كـردنـد زير پاى خودشان ، خداوند انشاءالله خردشان بكند و مى كند انشاءالله . بنابر ايـن مـا همه موظف هستيم كه توجه داشته باشيم به آنها و هر مقدار كه مى توانيم ، البته هـمـه كار كه ما نمى توانيم بكنيم ، آن مقدار كه در وسعمان هست ، در قدرتمان هست در خدمت به اين ملت و در خدمت به اين خلق ما دين خودمان را ادا كنيم .
تلاش ابر قدرت ها براى حفظ شاه و رژيم منفور پهلوى
عـلاوه بـر ايـن خوب خود ما هم اهل اين ملت هستيم ، مى بينيم كه تمام مخازن دارد مى رود تو جـيـب آمـريـكا وبرادران او. نفت ما اگر اينطور كه حاتم بخشى مى كند محمدرضا اگر اين نشود، نفت ما به اين زودى تمام نمى شود،مخازن ما به اين زودى ها تمام نمى شود لكن در نـفـت را بـاز كـرده انـد و حـراج كـرده دارنـد مـى بـرنـد همه را، خورند همه را، از آن طرف انـگـليـس هـا مـى برند و از اين طرف كسان ديگر، آمريكائى ها كه از همه بدترند، از آن طـرف هـم شـوروى هـا، هـمـه ريـخـته اند به جان اين ملت و همه دست به هم داده اند تا اين مرديكه را نگهش دارند و اين چيزها را ببرند.
شـمـا ديـديـد كـه چـنـد روز پـيـش از اين رهبر چين آمد كه (خير اين رهبر چين ، رهبر چند صد مـيـليـون جمعيت ، يك ميليارد جمعيت است و خلق چين چطور و كمونيست چطور و ما چطور هستيم ) مـرديـكه آمد ايران ، يك كسى كه قتل عام ها كرده ، وارد به او شد، از روى كشته هاى ما با هـليـكـوپـتـر رد شـد، نـتـوانـسـتـند او را از توى خيابان ببرند براى اينكه مردم هياهو مى كـردنـد، داد و قـال كـردنـد، هـمه اينها رامرديكه دانست نه اينكه نمى دانست .... چقدر جمعيت هـمراهش بود، از روى كشته هاى ما عبورش دادند و بردندش آنجا و دست به دست هم دادند و بـا كـمـال خـوشـروئى با هم عرض كنم چه كردند اين آدم اينها بازى ميدهند مردم را، از آن طـرف ديديم كه در 15 خرداد اينهمه جمعيت از ايران كشته شد و شوروى روزنامه هايش از ايـنـها تاييد كردند و گفتند كه آنها يك دسته ارتجاعى بودند و يك دسته چه بودند كه مى خواستند چه بكنند و حالا هم همانطور است كه تاييد مى كنند از او، آمريكا كه معلوم است .
اينها مى خواهند كه تمام مخازن ما را ببرند و اين ملت بيچاره بعد از اين كه نفتش و منابعش از بـيـن رفـت بـعـد بـايـد چـه بـكند؟ خدا مى داند چه بايد بكند. اين آقا مى گويد كه از خورشيد بايد ما چيز بگيريم ، تو چراغ نفتى را نمى توانى روشن كنى ، شما مى خواهيد از خـورشـيـد قـدرت بـگـيـريـد؟! ايـن حـرف هـا چـه اسـت ، ايـن حـرف هـابـراى اغـفال مردم است . تمام اين صحنه سازى ها كه دارند مى كنند براى آن است كه اين مرديكه را نگهش دارند اينها با قدرت هاى خودشان .
غارت اموال ملت توسط شاه و پدرش
در داخـله هـم هـر كـس كه بگويد كه اين بايد بماند يا خوب است بماند، اين خائن است كه گـويـد خوب است بماند، براى اين كه در داخله همه ديدند كه اين شخص چه مى كند و با مـردم چـه كـرده اسـت و بـا مـخـازن مـا چـه كـرده اسـت ، بـا مـال مـا چـه كـرده اسـت . چـقـدرهـا در خـارج ، ايـن آدم ، چـقـدر از مـال مـردم گـرفـته اند و در خارج الان ويلا دارند و ملك دارند و چه دارند و چه دارند، همه اينها از مال ملت بوده . خوب ، ما رضاخان را ديده بوديم ، يك سربازى لخت بود كه آمد و حـالا هـر يـك از آنـهـا صـاحـب مـيـليـاردهـا دلار شـده انـد، ايـن از مـال هـمـين ملت است . در تمام شركت ها اينها شركت دارند هر شركتى كه در ايران تاسيس ‍ شده يك مقدارش مال اينهاست .از نفت هم كه همينطور دارد به آنها مى دهد. يك مقدارى گيرند، يك مقدار كمى مى گيرند كه اين مقدار هم به آنها آهن مى دهند، چيزهائى كه به درد ما نمى خورد، بله به درد ايشان اين مسلسل ها مى خورد براى اين كه بزنند و مردم را بكشند، به درد مـلت مـا نـمـى خـورد ايـن چـيزها. يك مقدارى از آن هم توى جيب خودشان و توى جيب عائله شـان مـى رود و بـه تـبـليـغـات مى دهند در خارج . خدا مى داند اينها چقدر، مى گويند صد مـيـليـون دلار خرج تبليغات ايشان است كه به خارج مى دهند براى تبليغ كردن ، تبليغ چه ؟ تبليغ اين كه اين آقا براى ايران لازم است باشد، اگر اين برود، كمونيست مى شود ايـران !. چـرا كـمـونـيست مى شود ايران اگر اين برود؟ ملت ايران يك ملت مسلم است ، ملت ايـران شـعـارشـان اسـلام اسـت ، شـعـارشـان ديانت است چرا كمونيست مى شود؟ ايشان همين طـورى دارنـد مـنـتـشـر مى كنند. حالا اخيرا هم مى گويند كه بناست كه ، درست كرده اند يك دسـتـه اى را كـه دانشگاه وقتى كه باز شد، در دانشگاه شعار كمونيستى بدهند براى اين كه به مردم بفهمانند كه ببينند الان كمونيست ها هستند، نه اينها سازمان امنيتى هستند، اينها كـمـونـيـسـت نـيـسـتـنـد. بـا هر حيله و با هر حقه اى هست اينها مى خواهند اين را نگهش دارند و نگهداشتنش هم براى آن است كه ايشان بهتر از همه نوكرى دارد مى كند.
با بيرون كردن نفتخورها و مفتخورها، ملت كشور را اداره خواهد كرد
ما حرفمان از اول تا حالا اين بوده است كه ما يك مملكتى داريم براى خودمان مى خواهيم ، ما نـمـى خواهيم آمريكا سرپرست ما باشد ما نمى خواهيم همه منافع ملت را آمريكا ببرد، همه مـنـافـع مـملكت را شوروى ببرد، گاز را شوروى ببرد و نفت ما را آمريكا ببرد و يك سفره بـازو هـر چـه هـر كـس مـى خواهد هرچى بخورد، ما نمى خواهيم اينطور باشد. ما مى خواهيم خودمان ، يك جمعيتى هستيم ، هر چى هستيم به شما چه ما هر چى هستيم ، مى خواهيم خودمان از زمـين خودمان و از آب خودمان و از نفت خودمان و از مخازن خودمان كه همه غنى اند اينها، ما مى خواهيم از همين ها استفاده كنيم و دزدها را كنار بگذاريم كه مى خوردند و مى بردند، آنها را هـم كـنار بگذاريم ، خودمان اداره كنيم مملكت خودمان را. ما سرپرست لازم نداريم ، بد اداره مـى كـنـيم خودمان كرديم خوب هم اداره مى كنيم خودمان كرديم ما حرفمان اين است و كى مى تواند بگويد نخير (شما) بايد حتما كس ديگر بيايد شما را اداره
كـنـد؟ بـه شـمـا چـه ربـطـى دارد؟ مـا يـك مـمـلكـتـى داريـم مـال خـودمـان ، مـخـازنش هم مال خودمان ، خودمان مى خواهيم اداره اش بكنيم . مى گوئيد نمى تـوانـيـد، اداره كـنـيـد نـتـوانـيـم ،بـه شـمـا چه ربطى دارد؟ ما نمى خواهيم اداره اش كنيم ، حـرفـمان اين است كه شما برويد بيرون . حال آنكه اگر اينها بروند بيرون ، اگر اين مـفـتـخـورهـا و ايـن نفتخورها را ما كنار بزنيم ، نفتخورها عبارتند از همين ابر قدرت ها و هم مـفـتـخـور هـسـتـنـد هـم نفتخور و مفتخورها هم همين عائله پهلوى و تمام آنهائى كه در اين 50 سال با اينها رابطه داشته اند از هر طبقه اى كه مى خواهد باشد، اينها مفتخورهائى هستند كـه روى نـعـش جوانان ما دارند استفاده از موقعيت همين مملكت مى كنند، ما مى گوئيم كه ، اين نـفـتـخـورهـا و اين مفتخورها را اگر ما بيرونشان بكنيم يك مملكت غنى داريم كه مى توانيم اداره اش كنيم تا آخر. اين جور نيست كه مملكت ما بودجه اش ناقص باشد، خورنده اش زياد اسـت بـودجـه نـاقـص نـيـسـت ، آنـهائى كه مى خورند زياد است ، خرج اين اشخاص خارجى تـبـليـغـاتـى نـمـى دانـم خـرج ايـن اشـخـاصـى كـه در داخـل هـستند براى حفظ ايشان و امثال و ذالك ، اين مستشاران كه از خارج مى آيند، اينها زياد مـى خـورنـد، هـمـه ايـنـهـا ريـخـتـه انـد درايـن كـشـور بـراى مـخـازن مـا و دارنـد آن را چپاول مى كنند و مى برند.
اگـر مـا دسـت ايـنـها را كوتاه كنيم و انشاءالله كوتاه مى كنيم و ملت انشاءالله قيام كرده است و كوتاه خواهد كرد، اصلش بيرونشان خواهيم كرد انشاءالله ، اگر ما يك همچو چيزى مـوفـق بـشـويم ، هم نفت مان به اندازه كفايت است ، و هم خودمان مى توانيم اداره كنيم مملكت خـودمـان را. كـى گـفـتـه تـو بـيـائى اداره كـنـى مـمـلكـت مـا را و يـا عمال تو بيايند اداره بكنند؟
تا قطع يد آمريكا و ساير ابر قدرت ها نهضت ادامه دارد
ما اين همه مستشار مى خواهيم چه كنيم ؟ اين مستشارها همه براى اين است كه حفظ كنند او را و غـارت كـنـنـد مـا را، حـفـظ ايـن بـراى غـارت ، كـه اينها مى خواهند غارت كنند، حالا اگر مى تـوانـسـتـنـد يـكى بهتر از اين بياورند، او را مى آوردند، همچنان عشقى به چشم و ابروى ايـشـان نـدارنـد لكـن الان نـمى توانند او را بردارند، هر كس كه را بياورند ما همين هستيم .اگر بنا باشد كه كودتا بكنند و يك نظامى روى كار بياورند، يا بايد بكشند يا بايد بـرونـد. هـمـين طور كه حالا هستيم ، يا بايد مسلسل را بكشند و همه ملت را بكشند يا بايد كنار برود. تا آمريكا نرود و تا دست اين ابرقدرت ها از روى مملكت ما برداشته نشود، ما نـهـضـت مـان بـرقـرار است و فريادمان هم برقرار است و كارهايمان را هم انجام مى دهيم و انشاءالله موفق خواهيم شد.
هيچ قدرتى نمى تواند با ايران كه مورد توجه افكار عمومى دنياست مقابله كند
آقايان نترسيد از اين ابرقدرت ها. اگر يك ملتى قيام كرد براى مصالح خودش ، يك وقت مـى خواهد جنگ خارجى بكند، در جنگ خارجى ما هيچ هستيم و آنها همه چيز دارند. يك وقت ملتى يك حرفى دارد كه همه عالم مى پذيرند اين حرف را كه ما ملتى هستيم و نمى خواهيم اجانب توى مملكت باشند، توى خانه ما باشند، از
خانه مان بيرون برويد.اين را كسى نمى تواند با آن معارضه كند، اگر هم معارضه كند يـك عـدد خـيـلى كمى مى توانند معارضه كنند والا با افكار عمومى دنيا مواجه خواهند شد و هـيچ قدرتى با افكار عمومى دنيا نمى تواند مقابله كند. ما الان متوجه كرديم تمام افكار عـمـومـى دنـيـا را بـه ايـران ، الان ايران مورد توجه همه است يعنى يك چيزى است كه همه دارنـد مـطـالعـه مـى كـنند در ايران ، ايران را دارند مطالعه مى كنند آنها منتهى مطالعه مى كـنـند براى چاپيدن شايد يك اصحاب خيرى هم باشد كه مطالعه مى كند كه ملت چرا اين جـور اسـت ، چـه شـده اسـت ، جـرا بـايـد اينطور باشد؟ اين كم كم توجه همه است كه همه مـتـوجـه شـدنـد بـه اين كه يك ملتى به پا خاسته و گويد كه من حق خودم را مى خواهم ، نمى گويد كه من حق ديگران را مى خواهم ، اين ناچار بايد تبعيت از آن بشود.
نويد پيروزى در سايه اتحاد
و مـن بـه شـمـا مـژده مى دهم كه انشاءالله اگر چنانچه دست به هم ، همين طورى كه داديد، دسـتـتـان در دسـت هـم باشد، مخالفت ها را كنار بگذاريد و با هم دوست باشيد، همه با هم هـمـقـدم بـاشـيـد، نـتـيـجـه خـواهـيـد بـرد و كـلك ايـنـهـا را انـشـاءالله خـواهـيـد كـند و مملكت مال خودتان خواهد شد و آن يك كلمه اى هم كه به شما آقايان خارج از كشور عرض مى كنم ايـن اسـت كـه گـاهـى من مى شنوم ايران كه بودم گاهى مى شنيدم ، اين جا هم شايد شنيده باشم كه آقايان بينشان يك اختلافات جزئى يك كدورت هاى جزئى است ، به نظر من اين صـحـيح نيست ، شما همه برادر هم هستيد چرا با هم ، سر چه با هم اختلاف داريم ؟ ما بايد هـمـه دسـت بـه هـم بـدهيم و او را كه دشمن همه است از بين ببريم . اگر ما بنا باشد كه خودمان باهم اختلاف بكنيم ، او آسوده سرجاى خودش مى نشيند و قواى ما صرف خودمان مى شـود. ايـن هـم يـك نـيـرنـگى است كه آنها هميشه داشته اند كه بين همين طبقات مردم اختلاف بيندازند دو تا حزب درست بكنند، اين حزب كذايى و حزب كذا، بين آن دو را حزب اختلاف بـيـنـدازنـد و مردم را فلج بكنند، يا مثلا يك نفر بياورند جلو، يك چيزى از او درست بكنند بـعـد هـم مـردم بـه او مـشـغـول بـشـونـد، مـدت هـا سـر ايـن دعـوا بـكـنـنـد و قـوايـشـان تحليل برود و آنها استفاده بكنند.
شـمـا آقـايـان كـه در خـارج هـسـتـيـد بـا هـم بـرادر بـاشـيـد، حل كنيد اختلافات را، اگر يك وقت كدورتى از يك برادرى ديديد، برادروار برويد پيش او بـگـوئيـد فـلان كـار شـده اسـت و مـن بـه واسـطـه آن كـدورت دارم ، حل بشود اين كار.
همه بايد خدمتگزار اسلام و كشور باشيم
على ايحال من توفيق شما را، همه آقايان را از خداوند تبارك و تعالى مى خواهم و اميدوارم كه تحصيلات شما در اين جا به آخر برسد و با سربلندى برگرديد به وطن خودتان و زمـام امـور وطـن را اشـخـاص ‍ مـهـذب ، اشـخـاص صـحـيـح العـمـل بـه دسـت بـگـيـرنـد و هـمـه شما خدمتگزار، همه ما خدمتگزار به اين مردم و به وطن خودمان و به اسلام باشيم .
و اينهم عرض كنم كه من مزاجم اقتضاى اين كه هر روز بيايم اينجا با اين وضعى كه الان هـسـت ، نمى كند و من الان خسته شده ام و گفتم چاره اى ندارم كه با آقايان صحبت بكنم . من مـعـذرت مـى خـواهـم از آقايان كه نمى توانيم بيايم . اولا كه اين را عرض بكنم كه من از اولى كـه داخـل در ايـن بـاغ شـدم اجازه دخالت به كسى ندادم ، به نزديكان خودم هم اجازه دخـالت هـيـچ وقت نمى دادم ، خودم مستقل بودم در كارهايم ، خودم هر كارى را مى خواستم مى كردم و هر كارى را نمى خواستم نمى كردم و بر اثر تشخيص خودم و تفكر خودم كارها را انـجـام مى دادم . خيال نكنيد كه من اين جا حالا آمدم مثلا ارتباط خاصى با كسى داشته باشم يـا كـسـى در كـارهـاى مـن دخـالت بـكند و من هم تقليد بكنم از او. اين حرف ها نيست در كار، كـدورتـى نداشته باشيد از اين جهت كه من مثلا اگر رفتم بيرون براى استراحت ، اين يك چـيـزى بـوده اسـت كـه من مثلا به آقايان رسيدگى نكنم ، خدمت آقايان نرسم ، نه در خدمت هـمـه آقـايـان هـسـتم و آن جا هم ، منزلم درش باز است ، هر كس از آقايان كه بخواهد بيايد آنـجـا لكـن از ايـنكه بيايم در اين محل ، اين جا باشم و يا اين كه آن جا هر روز بلند شوم بيايم اين جا، از اين معذرت مى خواهم براى اين كه مزاج من چنين اقتضائى ندارد و من بايد برگردم آن جا و استراحت بكنم و انشاءالله خودم را حاضر كنم براى خدمت به همه آقايان .
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته

next page

fehrest page

back page