خوردن یخ در تابستان در نجف آباد

در آن زمان‌ها در تابستان، وسیله خنک کردن نبود. اغلب مردم مجبور بودند که آب گرم بنوشند. هر سال که زمستان سرد و یخبندان می‌شد در دو سه ناحیه نجف‌آباد مکان‌هایی موجود بود که به آن‌ها یخچال می‌گفتند.

خوردن یخ در تابستان در نجف آباد

در آن زمان‌ها در تابستان، وسیله خنک کردن نبود. اغلب مردم مجبور بودند که آب گرم بنوشند. هر سال که زمستان سرد و یخبندان می‌شد در دو سه ناحیه نجف‌آباد مکان‌هایی موجود بود که به آن‌ها یخچال می‌گفتند. در زمستان همان آبی را که ناحیه کرون و دهات آن را طی کرده بود در گودال‌های کم‌عمق و سطحی وارد کرده درشب سرد زمستان یخی به قطر دو تا سه سانتی‌متر روی آن آب جمع می‌شد که روز بعد این یخ‌ها با وسایلی بنام قلاب یخ‌گیری از روی آب جدا کرده و در گودال عمیق و طولانی هم عرض سایه دیوار بلندی روی هم می انباشتند و نیمروز برای فشرده شدن آن لگد و با بیل می‌کوبیدند و پس از جمع شدن یخ به اندازه کافی روی آن را از بافه و ساقه‌های گندم و کاه برای جلوگیری از آب شدن می‌پوشانیدند و در تابستان حدود یکی دو ماه این یخ‌ها را برای فروش در سبدهای بافته شده از شاخه درختی بنام ارغوان بنام لوده بر روی الاغ حمل کرده و با فریاد یخ- یخ بلوری به معرض فروش می رساندند که اغلب قیمت آن نسبتاً گران بود فقط اشخاص مرفه از آن استفاده می‌کردند.

در منزل این یخ‌ها را در ظرف سفالینی بنام تارِه (tare) می‌گذاشتند و بر روی آن آب می‌ریختند و همگی افراد می‌توانستند با لب گذاشتن به این ظرف آب سرد بنوشند و می‌گفتند سلام بر حسین لعنت بر یزید. بعد از تمام شدن یخ‌ها اغلب ته آن ظرف (تاره) به ارتفاع یک سانتی‌متر گل و خاک و خرده سنگ پوشیده شده بود.

معمولاً از اواخر خرداد یخ تمام می‌شد و بقیه سال مجبور به استفاده آب در کوزه‌های سفالینی که به علت تراوش آب اندکی خنک می‌شد، بودند.

بخشی از کتاب «خاطرات هشتاد ساله (مرحوم) دکتر سید مصطفی مرتضوی» به قلم «فضل الله خلیلی»؛ کاری از انتشارات مهر زهرا(س)

کتاب «خاطرات هشتاد ساله خاطرات هشتاد ساله دکتر سید مصطفی مرتضوی» به همت «فضل الله خلیلی»؛ کاری از انتشارات مهر زهرا(س)

کتاب «خاطرات هشتاد ساله خاطرات هشتاد ساله دکتر سید مصطفی مرتضوی» به همت «فضل الله خلیلی»؛ کاری از انتشارات مهر زهرا(س)

خوردن یخ در تابستان در نجف آباد