اخبار نجف آباد

عاقبت یکی از اراذل نجف آباد

عاقبت یکی از اراذل نجف آباد

عاقبت یکی از اراذل نجف آباد در غائلۀ بیستم دی‌ماه‌۵۷ نجف‌آباد که دو طرف تلفات و زخمی‌های قابل توجهی دادند، «ا.س» یکی از مسببان اصلی تحریک و تهییج مردم بود. یکی از نمونه کارهای او، سرقت طلا از مغازه‌دار مشهور شهر بود. حوالی دهۀ۴۰ و ۵۰، بیشتر طلافروشان گاوصندوق نداشتند و هر کدام روشی برای

اولین کتابخانه نجف آباد

اولین کتابخانه نجف آباد

اولین کتابخانه نجف آباد فکر تأسیس کتابخانه در نجف آباد که عموم مردم بتوانند از آن بهره ببرند، ابتداء از طرف افرادی چون غلامحسین منزه، یدالله راستی و حیدر بهمن پور مطرح شد. در سال ۱۳۳۲ شمسی، اتاق کوچکی در بالاخانه ای واقع در تقاطع خیابان هفده شهریور و کوچه کله پز ها، به این

عاقبت یک انقلابی نما در نجف آباد

عاقبت یک انقلابی نما در نجف آباد

عاقبت یک انقلابی نما در نجف آباد برخی افراد به اسم عضویت در ساتجا و همراهی با شهید محمد منتظری، خود را در صفوف انقلابیون جا زدند. یکی از این افراد نیمچه روحانی هوادار باند مهدی هاشمی بود که در سفر به لبنان، بند را آب داد و خبر روابط غیر‌اخلاقی‌اش به سرعت در نجف

رسم میوه ای در نوروز نجف آباد

رسم میوه ای در نوروز نجف آباد

رسم میوه ای در نوروز نجف آباد یکی از رسوم قدیمی شب‌های نوروز در نجف آباد، میوه بردن کارگرها برای استادکارشان بود. با زحمت زیاد یک نارنج خریده و به عنوان تحفه می‌بردند تا به جایش پنج ریال عیدی بگیرند. اوضاع به قدری خراب بود و ملت سال تا ماه، میوه‌ای گیرشان نمی‌آمد که یک

نوروز نجف آباد در دهه ۴۰ و ۵۰

نوروز نجف آباد در دهه ۴۰ و ۵۰

نوروز نجف آباد در دهه ۴۰ و ۵۰ امیدِ همه به شب‌های عید یا عروسی‌ها بود تا دست‌شان به بشقاب پُلو برسد؛ پلویی که حداکثر مخلفاتش، ماست یا چیزی در همان حد بود. بر همین اساس، عبارت «این شب عید پلو تا آن شب عید» متداول شده بود. پلو در مجموع غذایی کمیاب و محبوب

تظاهرات در نجف آباد

تظاهرات در نجف آباد

تظاهرات در نجف آباد انتخاب: خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی؛ ۲۲ اسفند ۷۶: امروز در نجف‌آباد جمعی از حزب‌اللهی‌ها، در مخالفت با کسانی که شهر را در حمایت آیت‌الله منتظری تعطیل کرده بودند، تظاهراتی‌کرده‌اند. در خانه بودم. بیشتر وقت به مطالعه تاریخ جنگ بدر، برای تطبیق تاریخ یافته‌های مطالعات سفرم به مکه و

ثبت ریسندگی نجف آباد در فهرست آثار تاریخی

ثبت ریسندگی نجف آباد در فهرست آثار تاریخی

ثبت ریسندگی نجف آباد در فهرست آثار تاریخی ایرنا: علی اصغر مونسان وزیر میراث‌فرهنگی،گردشگری و صنایع‌دستی، طی نامه ای به استاندار اصفهان، ثبت ۱۲ اثر استان در فهرست ‌آثار فرهنگی و تاریخی کشور را اعلام کرد که یکی از آن ها هسته اولیه کارخانه ریسندگی و بافندگی نجف آباد، به عنوان یک میراث صنعتی است.

ریشه سیاسی بنیان گذاری نجف آباد

ریشه سیاسی بنیان گذاری نجف آباد

ریشه سیاسی بنیان گذاری نجف آباد یک علت سیاسی موجه و موثر که می توان تاثیر مستقیم آن را در بنای شهر نجف آباد مشاهده کرد،آن بود که بسیاری از بقاع متبرکه در قلمرو عثمانی قرار داشت و مسافرت زوار ایرانی به آن سرزمین با سودبری عثمانیان همراه بود. شاه عباس که تمایلی به انتفاع

شهردار ۴شغله در نجف آباد

شهردار ۴شغله در نجف آباد

شهردار ۴شغله در نجف آباد نیمۀ دوم دهۀ۵۰، نجف‌آباد شاهد حضور شهردار متفاوتی بود. جوانی خوش‌تیپ و اهل تهران که با قدرت و نفوذی که داشت، هم‌زمان چهار سمت مختلف را اشغال کرده بود. یکی‌اش را یادم نیست ولی در کنار امورات شهرداری، ریاست حزب رستاخیز و شیر و خورشید شهر را هم در دست

اعتراض نجف آبادی ها به حکم عوامل کشتار

اعتراض نجف آبادی ها به حکم عوامل کشتار

اعتراض نجف آبادی ها به حکم عوامل کشتار «حاج‌ابراهیم» از چهره‌های متنفذ یکی از شهرهای اطراف نجف آباد و استوار «کلانتری» مسئول ژاندارمری همان شهر، جزء اصلی‌ترین عوامل کشتار و آشوب محرم۵۷ در نجف‌آباد محسوب می‌شدند. دادگاه اصفهان تیرماه ۵۸، حاج‌ابراهیم را به دو سال حبس تادیبی و کلانتری را به چهار سال حبس و

محرمِ خونین نجف آباد

محرمِ خونین نجف آباد

محرمِ خونین نجف آباد ۲۱آذر۵۷ هم‌زمان با روز عاشورا، مجسمۀ شاه در میدان مرکزی نجف‌آباد را کشیدند پایین. آن‌روز بر خلاف همیشه تمام دسته‌های عزاداری رفته بودند بیرون شهر و باغ‌ملی خلوت بود. عوامل رژیم از همان لحظۀ انتشار خبر، برنامه‌ریزی برای تلافی این‌کار را شروع کردند و به طرفداران خود در شهرهای اطراف آماده‌باش

فراغ ۳ساله شهید محمد منتظری و مادرش

فراغ ۳ساله شهید محمد منتظری و مادرش

فراغ ۳ساله شهید محمد منتظری و مادرش توی یکی از ماموریت‌هایی که برگشته بود ایران، بسته‌ای رو می‌بره دمِ خونۀ یکی از همشهری‌هاش و طرف که از دیدن محمد کلی ذوق کرده، می‌گه: «محمد! مادرت با مادر من رفته روضه و تا نیم‌ساعت دیگه بر می‌گردن». اصرار می‌کنه که محمد بیاد داخل خونه تا اونا