نماز جماعت دویست هزار نفری در نجف آباد
نماز جماعت دویست هزار نفری در نجف آباد
مردم وقتی متوجه قصد ساواک شدند، به سرعت واکنش نشان دادند. یک شب «حاج‌آقا‌حسن رضوی» در مسجد جامع اعلام کرد: «می‌خواهیم قبرستان شش‌جوبه رو خراب کنیم و به جاش مسجد بسازیم. فردا صبح هر کی بیل داره، با بیل؛ هر کی کلنگ داره، با کلنگ و هر کی اره داره، با اره بیاد فلکه قبرآقا!»

نماز جماعت دویست هزار نفری در نجف آباد

مردم وقتی متوجه قصد ساواک شدند، به سرعت واکنش نشان دادند. یک شب «حاج‌آقا‌حسن رضوی» در مسجد جامع اعلام کرد: «می‌خواهیم قبرستان شش‌جوبه رو خراب کنیم و به جاش مسجد بسازیم. فردا صبح هر کی بیل داره، با بیل؛ هر کی کلنگ داره، با کلنگ و هر کی اره داره، با اره بیاد فلکه قبرآقا!»

وقتی خبر را فهمیدم، بلافاصله به «طاهری» حسابدار مشترک اداره‌مان و دفتر مرحوم «آیت‌الله طاهری» امام‌جمعۀ سابق اصفهان خبر دادم تا حاج‌آقا را خبر کنه.

حاج‌آقا هم فوری شیخ‌عباس را مجاب کرده بود که جلوی این کار را بگیرد. روز بعد اتفاقی نیفتاد ولی در طول چند ماه و به تدریج، شاخصه‌های قبرستان مثل درختان، گنبد و قبرهای قدیمی‌اش را خراب کردند و در نهایت با خواندن صیغۀ مسجد، اسم «مسجد‌الامام» را روی این زمین گذاشتند. بعد از انقلاب، چندین نوبت در این زمین نماز خواندند و مردم پول و طلاجات قابل توجهی برای ساخت مسجد‌ دادند ولی هنوز خبری نشده و فقط بخشی از آن یک مسجد کوچک ایجاد شده و بقیۀ زمین در خروجی نجف‌آباد به سمت اصفهان، حالت پارک پیدا کرده است.

در اولین ماه‌های پیروزی انقلاب، به بهانۀ ورود یکی از مبارزان سرشناس فلسطینی به نجف‌آباد، نماز جماعتی به امامت مرحوم منتظری تدارک دیده شد. شهید دکتر سید‌حسن آیت هم سخنران برنامه بود و با تبلیغات گسترده‌ای که شد، از شهرهای اطراف مثل خمینی‌شهر و فلاورجان نیز در مراسم شرکت کردند. آقای منتظری نزدیک گلزار شهدای فعلی ایستاد و جمعیت پشت سرش صف کشیدند. طول جمعیت که در دو طرف خیابان، بین قبور و لابه‌لای فضای سبز پخش شده بودند، به حدود یک کیلومتر رسید و روزنامۀ اطلاعات تیتر زد «نماز جماعت دویست هزار نفری».

* بخشی از کتاب ناگفته ها، خاطرات محمد رضا پزشکی خبرنگار روزنامه اطلاعات در دهه های ۴۰ و ۵۰ نجف آباد؛ کاری از انتشارات مهر زهرا

کتاب ناگفته ها اثر محمد رضا پزشکی

کتاب ناگفته ها اثر محمد رضا پزشکی

نماز جماعت دویست هزار نفری در نجف آباد