ره توشه ى دو جهان
(شرح خطبه ى شعبانيّه ى پيامبر(ص))

محمّدتقى ناطقى

- ۹ -


«مَن سرَّه اءن يكثر خير بيته فليتوضّاء عند حضور طعامه ،
و مَن توَضّاء قبل الطّعام و بعده عاش فى سعة من رزقه ،
و عوفى من البلاء فى جسده ؛»(198)
شستشوى دست ها قبل از غذا باعث خير و بركت زندگى مى گردد و اگر كسى قبل و بعد از صرف غذا، شستشو كند سبب فراوانى روزى و خوشى در زندگى و مايه ى نجات جسم و بدن از بلاها و امراض مى گردد.
بهداشت سبب سلامتى جسم و جان
مولاى متقيان امير مؤ منان امام على عليه السّلام چند نكته ى بسيار مهم و ظريف را در مسئله رعايت بهداشت بيان كرد، كه بهترين تعبير آن است كه بگوييم : بهداشت و پاكيزگى مايه ى عطر و شادابى زندگى و گرمى بخش ‍ درون و روحيه ى انسان مى گردد.
حضرت در اين حديث چنين فرمود:
«غَسل اليدَين قبل الطّعام و بعده زيادة فى العمر،
و إ ماطة للغمرِ عن الثّياب ،
و يجلوا البصر؛»(199)
شستن دست ها پيش از غذا، سبب طول عمر، و از بين رفتن چرك ها از لباس ‍ و روشنايى چشم انسان مى گردد.
يعنى اين قدر بهداشت و پاكيزگى در شادابى و زندگى سالم انسان تاءثير دارد.
يكى از راويان به نام «فضيل » آورده است كه خود شنيدم از حضرت امام صادق عليه السّلام كه مى فرمود:
«إ تّخذوا فى اءسنانكم السّعد فإ نّه يطيب الفم ،
و يزيد فى الجماع ؛»(200)
براى شستشوى دندانهايتان از گياه «سعد» بهره بريد و از آن استفاده كنيد، چون سبب معطر شدن دهان و قوت در جماع و عمل زناشويى مى گردد.
اسلام براى شاداب شدن و معطر گرديدن زندگى و ايجاد تنوع در روحيه ى انسان ، پيروان خود را به استفاده از مظاهر زيباى طبيعت تشويق كرده است .
در همين رابطه سرچشمه ى جوشان علوم آل محمد صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم حضرت امام صادق فرمود:
«اءربع يضئن الوجه ،
اءلنّظر إ لى الوجه الحسن ،
و النّظر إ لى الماء،
و النّظر إ لى الخضرة ،
و الكحل عند النّوم ؛»(201)
چهار چيز به انسان شادابى مى بخشد:
1. نگاه به چهره ى زيبا و منظره ى زيبا،
2. نگاه به آبها و درياها،
3. نگاه به مناظر سبز چمن ها و جنگل ها،
4. و سرمه كشيدن در چشم به هنگام خواب .
روزه و فوائد بهداشتى آن
قوانين الهى آن چنان تنظيم شده است كه سعادت اخروى و دنيوى بشر را تاءمين مى كند. اگر براى روزه فوائد و اثرات عظيم معنوى قائل است ، قطعا فايده هاى جسمى و مادى آن را هم در نظر گرفته است . يكى از اثرات مهم دنيوى و مادى روزه ، فايده هاى طبّى و بهداشتى آن براى جسم انسان است .
در روايات اسلامى و از بيانات پر ارج و گهر بار اهل بيت عليهم السّلام به طرق مختلف سخنان مهمى ايراد شده است .
در جهان پزشكى امروز براى معالجه ى خيلى از امراض جسمى ، پزشكان دنيا روزه را تجويز مى كنند، آنهم بلند مدت و با غذاى كم و بسيار ساده و اين عمل را خانه تكانى براى جسم انسان به حساب مى آورند.
در اينجا كلام ارزشمند اولين معلم بشريت پيامبر عزيز اسلام روشنگر همين نكته است كه فرمود:
«صوموا تصحّوا؛»(202)
روزه بگيريد تا سالم بمانيد.
چرا كه روزه در حقيقت فضولات و جرمهاى بدن و دستگاه گوارش را مى برد.
سخن بلند و زيباى برجسته ترين انسان در نظام هستى پيامبر عالى قدر اسلام بيانگر اين حقيقت است كه فرمود:
«ما مِن مؤ من تصوم شهر رمضان إ حتسابا إ لا اءوجب اللّه تبارك و تعالى له سبع خصال :
اءوّلها يذوب الحرام من جسده ...»(203)
هر مؤ منى روزه بگيرد، خداوند هفت فايده بزرگ را برايش مقرر مى كند، كه اولين آنها آن است كه حرام و پليدى را از جسم او مى زدايد.
لذا در بعضى از روايات رسيده ، روزه گرفتن به زكات بدن انسان تعبير شده است .
همان طورى كه زكات به ظاهر امر، از ميزان مال موجود كم مى كند اما در باطن باعث بيمه و خير و بركت آينده ى آن مال مى شود، روزه هم همين نقش را ايفا مى كند، چرا كه بدن را در برابر حوادث و رنج و دردهاى آينده بيمه مى كند و به آن شادابى و طراوت و سلامت بيشتر مى بخشد.
«لكلّ شيى ء زكوة و زكوة الاءبدان الصّيام ؛»(204)
هر چيزى زكاتى دارد و زكات بدن انسان روزه گرفتن است .
در روايات اسلامى ناخوشى هاى بدن و جسم انسان ، به آفات بدن تعبير شده است ، و خاصيت روزه آن است كه آفت زدايى مى كند. رئيس مذهب شيعه حضرت امام صادق عليه السّلام به نقل از پيامبر اسلام فرمود:
«اءلصّوم جنّةٌ، اءى ستر مِن آفات الدّنيا،
و حجاب من عذاب الآخرة ؛»(205)
روزه سپر است ، پرده و پوشش براى بدن از آفات دنيوى و حجاب است در برابر عذاب آخرت .
دانشمند روسى آقاى «آلكسى سوفورين »، روزه ى طبّى را چهل روز تعيين كرده است . آنهم بدون سحر و افطار و فقط آب يا آب ميوه و يا چاى مصرف گردد.
آن گاه مى گويد: فرد روزه دار نبايد از كارهاى روزانه دست بكشد، البته كارهاى سنگين نكند.
ايشان مى افزايد: بسيارى از بيماران حتى مسلولين كه نياز به غذاهاى تقويت كننده دارند، اگر اين رژيم عجيب را بگيرند با سرعت غير قابل تصور بهبود خواهند يافت .
آقاى «سوفورين » مى گويد: اين روزه ، يك خانه تكانى قطعى براى بدن و موجب نظافت كامل دستگاه ها و تمام سلول هاى بدن مى گردد و عوامل بيمارى را به كلّى از بدن بيرون مى ريزد.(206)
آقاى «سوفورين » معتقد است كه در اثر خوردن غذاهاى گوناگون مقدارى غذا از دستگاه هاضمه مى گذرد و صرف سلولهاى بدن نمى شود، بلكه در زير پوست بدن و اطراف قلب و ساير مراكز حسّاس تن انسان به عنوان ذخيره مى ماند و همين ها پس از مدت توليد عفونت هاى گوناگون كرده و سبب بروز بيمارى هاى مختلف مى شود.
خلاصه ريشه ى همه ى بيمارى ها، ويروس ها و ميكرب هايى هستند كه در زير پوست و مراكز مختلف بدن رشد كرده اند و تنها راه اين است كه هيچ غذا به بدن نرسد و تنها آب به آن برسانيم كه در اين صورت بدن خود به خود موادّ غذايى و عفونى را از ذخيره گاه بيرون آورده و مصرف مى كند، تا آن موادّ زايد بيمارى زا تمام گردد كه آن وقت ريشه ى بيمارى كنده مى شود.
پس اول بايد اين زباله ها را بيرون ريخت ، و روزه تنها راه حلّ اين مشكل است .
اينجاست كه بايد به اسلام ايمان بيشترى پيدا كرد، چرا كه اين دو اصل پزشكى دانشمند روسى آقاى «آلكسى سوفورين »، و روزه ى طبّى چهل روزه ى او براى بيرون راندن جرمها و پس مانده ى غذاها از بدن و از زير پوست و امثال آن كه مايه ى رشد ميكرب است ، و امساك و غذا نخوردن راه حلّ بيمارى و دفع ميكربهاست ، همان كلام بلند و رساى پيامبر گران قدر اسلام صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم است كه فرمود:
«المعدة بيت كلّ داءٍ و الحِمية راءس كلّ دواءٍ»(207)
معده مركز هر درد و بيمارى ، و پرهيز بالاتر از هر دارويى است .
همين سخن با عبارت ديگرى از امام كاظم نقل شده است كه فرمود.
«الحِمية راءس كلّ دواء، و المعدة بيت كلّ داءٍ؛»(208)
پرهيز در راءس همه دواهاست و معده جايگاه رشد دردهاست .
مولاى سرفرازان امير مؤ منان امام على عليه السّلام چنين فرمود:
«المعدة بيت الّداء و الحِمية راءس الدّواء»(209)
معده محل درد و پرهيز در راءس هر دوايى است .
و از امام رضا عليه السّلام نيز نقل شده است كه فرمود.
«ليس مِن دواء إ لا و هو يهيّج داءً،
و ليس شيى ءٌ فى البدن اءنفع مِن إ مساك البدن عمّا يحتاج إ ليه ؛»(210)
هر دارويى ممكن است براى مرضى مفيد باشد، اما عامل درد ديگرى گردد. نافع ترين چيز براى بدن كنترل و امساكى است كه بدن به آن نيازمند است ، يعنى در خوردن و مصرف غذا زياده روى نكند.
امير مؤ منان عليه السّلام روزى در يكى از بيانات مبارك خود اين آيه را خواند:
«يا بنى آدم خذوا زينتكم عند كلّ مسجد و كلوا و اشربوا و لا تسرفوا إ نّه لا يحبّ المسرفين# »(211)
آن گاه پس از تلاوت آيه فرمود: تمام علم طبّ در اين آيه جمع شده است (212) كه مى فرمايد: اى فرزندان آدم ، در هر نمازى [جامه و] زيور خود را برگيريد، و بخوريد و بياشاميد و اسراف و فزونكارى نكنيد، كه خدا فزونكاران و اسراف را دوست نمى دارد.
تاريخچه ى بهداشت
تا 3900 سال قبل از ميلاد مسيح ، بيمارى صرفا يك بلاى آسمانى به شمار مى آمد و كسى در كار و حال بيماران دخالت نمى كرد.
اگر كسى بيمار مى شد يا بايد خود به خود خوب مى شد و يا مى مرد.
در اين زمان مردى به نام «اسقلبيوس » در يونان زندگى مى كرد و او در حقيقت اولين كسى بود كه به فكر افتاد تا چاره اى براى بيماران پيدا كند.
«اسقلبيوس » يا «اسكولاب » اولين انسانى بود كه نام طبيب بر خود نهاد و يونانيان قديم براى او احترام زيادى قائل بودند و به نامش سوگند مى خوردند. پس از مرگ وى از او مجسمه هاى متعددى ساختند، و مردم معتقد بودند كه مجسمه هاى او هم بيماران را شفا مى دهد.
در يكى از مجسمه هاى او كاهنان ، مارهايى مى پروردند و مى گفتند كه روح «اسكولاب » در اين مارها حلول مى كند و آنها را مقدس مى دانستند، و مارها را شفا بخش بيماران مى پنداشتند، و اين مارها هم به قيمت هاى گزاف به فروش مى رفت . اين كه آرم پزشكى امروز را دو مار پيچيده به دور ميله اى تشكيل مى دهد به همين علت است .(213)
«اسقلبيوس » دخترى به نام «هيژى » داشت . يك شب كه «اسقلبيوس » از معالجه ى بيماران فراغت پيدا كرده بود و به خانه آمده و مشغول تهيه دارو بود، دخترش به او گفت : پدر، آيا بهتر نيست اين همه كوششى را كه براى درمان و مداواى بيماران به كار مى برى صرف تدابيرى كنى كه نگذارى مردم مريض شوند؟ حرف هاى «هيژى » براى پدر تكان دهنده بود، و «اسقلبيوس » را واداشت كه افكار نوينى را در طبابت آن روز به وجود آورد.
از آن زمان به بعد بود كه شالوده ى رشته ى جديدى را در طبابت ريخت ، و به مردم دستور داد كه در زندگى چه كنند تا بيمار نشوند و به افتخار دخترش ‍ «هيژى » اين رشته ى جديد از علم را به زبان يونانى «هيژى نيوس » نام نهاد.
در جهان امروز آن رشته را به زبان فرانسه «هيژن » و به زبان انگليسى «هاى جين » مى گويند. بذر بهداشت كه 3900 سال قبل از ميلاد مسيح كاشته شده بود، در سال 1946 بعد از ميلاد مسيح عالى ترين ثمرات خود را به بار آورد. در اين سال بود كه اساسنامه ى سازمان جهانى بهداشت به تصويب رسيد، چون بيمارى را دشمن مشترك همه ى انسانها دانستند، و امروزه بيش از 150 كشور جهان ، عضو اين سازمان هستند.(214)
رمضان و توجه به قرآن كريم
پيامبر گرامى اسلام فرمود:
«اءن يوفّقكم لصيامه و تلاوة كتابه ؛»
از خداوند درخواست كنيد كه شما را موفق كند به گرفتن روزه و خواندن قرآن كريم .
راجع به ماه مبارك رمضان و فضيلت و اهميت آن اثر تربيتى روزه روى فرد و اجتماع و در ساختار انسانهاى وارسته و با فضيلت مطالبى هر چند مختصر بيان شد، و حتى در اهميّت جنبه ى بهداشتى روزه در جسم و جان انسان نيز مباحثى مطرح گرديد، اكنون در زمينه ى قرآن كريم ، اين كتاب زندگى بشريت در نظام آفرينش كه مايه هاى بنيادى و اساسى سلامت و سعادت بشر در او نهفته است بحث مى كنيم .
قرآن ، كتاب مبين است و به بيان خود قرآن ، تمام نيازهاى زندگى انسان و راه سعادت دنيا و آخرت او در قرآن كريم هست و بيان شده است .
قرآن در اين مورد مى فرمايد:
«و لا حبّة فى ظلمات الاءرض و لا رطب و لا يابس إ لا فى كتاب مبين# »(215)
و هيچ تر و خشكى نيست ، جز اينكه در كتابى روشن [به تدبير او به ثبت رسيده ] است .
و نيز قرآن خود را كتاب هدايت براى مردم با تقوا معرفى مى كند و در اين مورد كه وسيله ى هدايت براى انسانهاى پاك و رهروان راه پاكان است ، مى فرمايد:
«ذلك الكتاب لا ريب فيه هدىً للمتّقين#
الّذين يؤ منون بالغيب و يقيمون الصّلاة و ممّا رزقناهم ينفقون#
و الّذين يؤ منون بما اءنزل إ ليك و ما اءنزل من قبلك و بالآخرة هم يوقنون#
اءولئك على هدىً من ربّهم و اءولئك هم المفلحون# »(216)
اين كتاب كه در وحى بودن آن هيچ ترديدى نيست ، رهنمونى است براى تقوا داران و پروا پيشگان .
آنان كه به غيب و ناپيدا ايمان مى آورند و نماز را برپاى مى دارند و از آن چه به آنان روزى داده ايم ، انفاق مى كنند.
و آنان كه به آنچه به سوى تو فرو فرستاده شده ، و به آنچه پيش از تو فرو فرستاده شده است ، ايمان مى آورند و آنانند كه به جهان واپسين يقين مى آورند.
آنان برخوردار از رهنمونى از جانب پروردگار خويش هستند؛ و آنان همان رستگارانند.
قرآن وسيله ى نجات براى همه انسانها و روشنگر و هدايت كننده ى همه فكرها و انديشه هاست ، به شرطى كه قرآن را زير بناى فكر و شالوده ى راه زندگى شان قرار دهند.
در اين مورد مى فرمايد:
«شهر رمضان الذى اءُنزل فيه القرآن هدىً للنّاس و بيّنات من الهدى و الفرقان# »(217)
ماه رمضان [ماه خجسته اى ]است كه در آن قرآن به عنوان رهنمونى براى مردم و [در بردارنده ى ] نشانه هايى روشن از هدايت و جدا سازنده ى درست از نادرست ، فرو فرستاده شده است .
قرآن شفاى دردهاى درونى در سينه ى انسان است و بيمارى و زنگار دل را بايد با قرآن مداوا و پاكيزه كرد.
«قد جاءتكم موعظة من ربّكم و شفاء لما فى الصّدور و هدىً و رحمة للمؤ منين# »(218)
اى مردم ! به يقين از جانب پروردگارتان ، براى شما اندرزى [انسان ساز] و درمانى براى آنچه در سينه هاست ، و رهنمود و مِهرى براى ايمان آوردگان آمده است .
آرى ، قرآن شفاست براى آن دردهايى كه در سينه هاى شماست .
قرآن شفاست براى بيمارى خودسرى و خودكامگى ، كبر و غرور، منيت و خودپرستى ، شيطان و فساد فكرى ، ظلم و بيدادگرى ، روح چاپلوسى و تملّق ، شكنجه و آزار ديگران ، تجاوز به حقوق و حريم اين و آن ، بيگانه پرستى به جاى خدا پرستى ، خود باختگى به جاى خود باورى ، شفاست براى افتراق و دورويى در جامعه ؛ چرا كه همه ى اينها بيمارى روح و دل انسان است و اين انسان بيمار را بايد با نسخه ى شفابخش طبيب واقعى و مرض شناس حقيقى يعنى خالق متعال كه نسخه اش را توسط طبيب سيّارش پيامبر عزيز اسلام بر بشريت فرستاده است و آن نسخه ى شفابخش ‍ خدا قرآن كريم است معالجه كرد.
«و ننزّل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤ منين و لا يزيد الظالمين إ لا خسارا#»(219)
و از قرآن ، آنچه كه خود براى ايمان آوردگان مايه ى بهبودى و مهر است فرو مى فرستيم ، و بيدادگران را جز زيان نخواهد افزود.
آرى ، قرآن شفاست براى آن دردهايى كه در سينه هاى شماست ، اما جباران و مستكبرين از اين نسخه ى شفا بخش قرآن كريم بهره اى ندارند. اگر قطب نما همراه ناخداى كشتى نباشد، او و سرنشينان كشتى تا ابد در ميان دريا سرگردان خواهند ماند و قطب نماى بشر قرآن كريم است .
راهنماى انسان هاى تشنه ى كمال
آرى ، اين نسخه ى مهم كه تنها وسيله ى علاج بيمارى انسانهاست و تنها راهنماى نجات بخش انسانهاى تشنه ى كمال و معنويت است ، بايد خوانده و تفسير گردد، اما بايد آن را اهل دل و تقوا بخوانند و تفسير كنند.
در اينجا سخن زيبا و رهگشاى پيامبر عزيز اسلام صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم را توجه كنيد كه فرمود:
«إ نّى تارك فيكم الثّقلين اءحدهما اءكبر من الآخر:
كتاب اللّه تبارك و تعالى ،
حبل ممدود من السّماء إ لى الاءرض ،
و عترتى اءهل بيتى ،
فانظُرونى كيف تخلفونى فيهما؛»(220)
من در ميان شما دو وزنه و دو چيز بسيار بزرگ را به يادگار مى گذارم ، كه يكى از آن دو، از ديگرى بزرگتر و ارزشمندتر است : و آن كتابى آسمانى است كه مانند ريسمانى از آسمان به زمين كشيده شده است ، و دوم عترت و اهل بيت من .
دقت كنيد كه بعد از من با اين دو امانت بزرگ من چگونه عمل كنيد؟
آرى ، زمانى كه خاندان عصمت و طهارت ، قرآن و كتاب آسمانى را تفسير كنند، آن گاه است كه قرآن كريم كتاب زندگى و نجات بخش بشر است .
مطلبى را حضرت امام على عليه السّلام بيان فرمود كه هم عظمت و عمق معارف قرآن را مى رساند و هم عظمت علمى و آگاهى ژرف مقام امامت معصوم را نشان مى دهد.
آن حضرت چنين فرمود:
«لو شئتُ لَاءُوقرتُ سبعين بعيرا من تفسير فاتحة الكتاب ؛»(221)
اگر بخواهم فقط تفسير سوره ى فاتحة الكتاب براى شما بگويم هفتاد بار شتر مى شود.
اين قرآن كريم با اين مفسر و آموزگار بزرگ و بى همانندش ، شفاى تمام دردها و آرام بخش زندگى ها و تاءمين كننده ى كمالات انسانى است .
مولاى سرفرازان عالم به همه ى ظاهر و نهان حضرت على عليه السّلام در عظمت قرآن و اينكه قرآن كريم كليد حلّ همه ى معماهاى فكر و انديشه ى بشرى است چنين فرمود:
«اءلا إ نّ فيه علم ما ياءتى ،
و الحديث عن الماضى ،
و دواء دائكم ،
و نظم ما بينكم ؛»(222)
آنچه را كه بشر در آينده نياز دارد، و آنچه را كه در گذشته به سر انسان ها آمده است ، كه خود مى تواند درس و تجربه باشد، و درمان دردهاى روحى و فكرى و اجتماعى و سياسى ، و تنظيم زندگى شما در اين قرآن كريم است .
يعنى اگر مى خواهيد زندگى سالم و عادلانه اى داشته باشيد، و اگر مى خواهيد آلام روحى و درونى تان را درمان كرده و در زندگى خود به خداى بزرگ متصل گرديد، و انسان هاى منظمى و درستكارى باشيد، پس ‍ به قرآن شريف و به اهل بيت عصمت و طهارت متوسّل شويد.
انس با قرآن
اكنون در زمينه ى انس با قرآن و فضيلت آن و تاءثير رابطه ى با قرآن كريم در ساختار معنوى انسانى بحث و بررسى نموده و بيشتر آشنا مى شويم .
آنچه از روايات اسلامى و قرآن كريم استفاده مى شود، خواندن قرآن و نگاه به كلمات نورانى آن بر روح و جسم و پوست و خون انسان اثر معنوى ايجاد مى كند.
به همين جهت شما دوست عزيز اگر برايت ممكن است ، در قرآن تدبّر كن ، روى آيات و كلمات آن فكر و انديشه كن ، به تفسير و معانى ارزشمند آن توجّه كن كه تاءثير و ثوابش از همه برتر و بالاتر است ، لكن براى همگان تعمق و تفكر عميق آن چنانى مقدور نيست ، لااقل مى توانى كلمات قرآن را بخوانى ، همين خواندن قرآن خودش ارزش و فضيلت زيادى براى انسان دارد.
پيامبر بزرگوار اسلام تاءكيد مى كنند كه قرآن زينت بخش زندگى و خانه هايتان باشد.
«نوّروا بيوتكم بتلاوتة القرآن و لا تتّخذوها قبورا؛»(223)
خانه هايتان را با تلاوت قرآن نورانى كنيد، و نگذاريد منازلتان به گورستان تبديل شود.
يعنى خانه اى كه در آن قرآن تلاوت نمى شود، روح معنويت و كمالات و فضائل انسانى در آن خانه مرده است ، و قرآن احياگر انسانهاست . لذا بايد تلاش كنيد تا قرآن را فرا بگيريد، و به فرزندانتان هم قرآن را بياموزيد. روزى يك بار ولو يك صفحه هم كه شده است بايد از قرآن بخوانيد و از اين طريق خود و فرزندانتان را در برابر انحرافات فكرى و اخلاقى بيمه كنيد.
در اينجا عالم علوم آل محمد صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم حضرت امام صادق عليه السّلام چنين فرمود:
«مَن قرء القرآن و هو شابّ مؤ من إ ختلط القرآن بلحمه و دمه ،
و جعله مع السّفرة الكرام البررة ، و كان القرآن حجيجا عنه يوم القيامة ؛»(224)
اگر نوجوان مؤ من در نوجوانى قرآن تلاوت كند، قرآن با گوشت و خونش ‍ مخلوط و ممزوج مى شود و او را از گناه و منكرات حفظ مى كند و خداوند او را فرداى قيامت و در بهشت زيبايش با سفراى آسمانى و پيامبران بزرگ الهى همنشين مى كند، و هنگام بررسى اعمال او در قيامت از او، قرآن به عنوان يك مدافع بزرگ دفاع مى كند و نمى گذارد خطرى او را تهديد كند.
در روايات آمده است كه درجات بهشت به تعداد آيات قرآن كريم و طى مراحل درجات بهشتى به واسطه ى تلاوت تعداد آيات قرآن كريم است :
و نيز آن حضرت فرمود:
«إ نّ درجات الجنّة على قدر عدد آيات القرآن ، فيقال لقارى القرآن إ قراء و ارقِ؛»(225)
درجات بهشت به اندازه ى آيات قرآن است ، و در روز قيامت به قارى قرآن مى گويند: قرآن بخوان و بالا برو، و عروج درجات بهشت به وسيله ى قرآن و آيات شريفه ى آن خواهد بود.
به هر حال رابطه ى با قرآن به هر شكل كه باشد اگر شده با تدبّر و دقت و با ديده ى تحليل و تحقيق نگريستن و در مراحل بعدى خواند و از ترجمه ى ذيل آن استفاده كردن ، و اگر اين هم مقدور نشد، همانهايى هم كه سواد قرآنى ندارند، امامان معصوم ما مى فرمايند، در ماه مبارك رمضان قرآن را باز كرده و به كلمات و صفحات قرآن نگاه كنند كه تاءثير دارد.
خود نگاه به چند دسته عبادت است : نگاه به چهره ى امام معصوم عليه السّلام ، علما و فقها، پدر و مادر، خانه ى كعبه ، و نيز نگاه به صفحات قرآن ، عبادت و بركت و نور است .
پيامبر بزرگوار اسلام فرمود:
«النّظر إ لى علىّ بن اءبى طالب عبادة ،
و النّظر إ لى الوالدَين براءفة و رحمة عبادة ،
و النّظر فى المصحف يعنى القرآن عبادة ،
و النّظر إ لى الكعبة عبادة ؛»(226)
نگاه به صورت على بن ابى طالب عليه السّلام عبادت است ، و نيز نگاه به صورت پدر و مادر از روى راءفت و مهربانى عبادت است ، و نيز نگاه به صفحات قرآن كريم و به خانه ى كعبه عبادت خداست .
نگاه به قرآن كريم در وجود انسان انقلاب و تحولى ايجاد مى كند، و تفكر و تعمق انسان را جهت مى دهد و به او معنويت و نورانيت مى بخشد.
«ابن عبّاس » مى گويد: روزى «ابوبكر» به پيامبر عزيز اسلام عرض كرد كه :
«يا رسول اللّه ، اءسرَعَ اليك الشّيبة !»
اى رسول خدا، اثر پيرى خيلى زود بر چهره و سيماى مبارك شما ظاهر شد!
رسول خدا در جواب فرمود:
«شيَّبَتنى سورة هود و الواقعة و المرسلات ،
و عمّ يتسائلون ؛»(227)
چهار سوره ى قرآن مرا پير كرده است :
1. سوره ى هود،
2. سوره ى واقعه ،
3. سوره ى مرسلات ،
4. سوره ى عمّ يتسائلون .
چون هر چهار سوره در مورد رويدادهاى روز قيامت و سراى آخرت بحث مى كند.
چگونه قرآن را بخوانيم ؟
از روايات اسلامى چنين استفاده مى شود كه قرآن را از رو بخوانيد، متن و كلمات قرآن را نگاه كنيد و بخوانيد، چون اين كلمات كلام خداوند است ، روى چشم و زبان و جسم انسان اثر مى گذارد.
كلام ارزشمند و زيبا و ملكوتى حضرت امام صادق عليه السّلام بيانگر همين مطلب است كه فرمود:
«اءفضل العبادة القراءةُ فى المصحف ؛»(228)
بهترين و با فضيلت ترين عبادت ، خواندن قرآن از روى خود قرآن كريم است .
ابزار شيطان با تلاوت قرآن از بين مى رود
يكى از چيزهايى كه سخت شيطان را نگران مى كند، خواندن قرآن از روى قرآن است . معلوم مى شود ابزار شيطان براى وسوسه ى انسان مؤ من با اين وسيله از كار مى افتد.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود:
«ليس شى ء اءشدّ على الشّيطان من القرائة فى المصحف نظرا؛»(229)
هيچ دردى براى شيطان دردناكتر و خطرناكتر از اين نيست كه وقتى انسان مؤ منى قرآن كريم را مى خواند، آن را باز كرده و از رو بخواند.
و امام صادق عليه السّلام فرمود:
«داوُوا مرضاكم بالصّدقة ،
و استشفوا بالقرآن ؛»(230)

بيمارانتان را با صدقه و بخشش به فقرا مداوا كنيد و به وسيله ى قرآن شفا بگيريد.
دو عمل مهم مانع نزول عذاب مى گردد: