ره توشه ى دو جهان
(شرح خطبه ى شعبانيّه ى پيامبر(ص))

محمّدتقى ناطقى

- ۱۶ -


از اينكه گناه سبب از بين رفتن توفيقات معنوى انسان مؤ من مى گردد، روايات جالب و مهمّى در اين زمينه از اهل بيت عليهم السّلام آمده است كه بيان آن از جايگاه ويژه ى تربيتى و تعليمى مهمى برخوردار است ، براى نمونه :
1. مردى به خدمت مولاى متقيان امام على عليه السّلام آمده و عرض كرد:
«إ نّى قد حُرمتُ الصّلاة باللّيل ،
فقال له امير المؤ منين عليه السّلام : اءنت رجل قد قيّدَتك ذنوبُك ؛(353)»
يا امير المؤ منين ، نماز شب بر من حرام شده است ، كنايه از اينكه بخواندن نماز شب موفق نيستم ، چرا؟
آن حضرت به او فرمود: گناهانت سبب دور شدن تو از نماز شب شده است . اين لغزش هاى شماست كه توفيق نماز شب خواندن را از شما گرفته است .
2. مردى به سلمان فارسى عرض كرد:
«يا اءبا عبد اللّه ، لا اءقوى على الصّلاة باللّيل ،
فقال : لا تعص اللّه بالنّهار؛(354)»
شب كه مى شود آمادگى و حال نماز شب خواندن برايم ميسر نمى شود، آن بزرگوار در جواب فرمود: در روزها، خدا را معصيت نكن . يعنى معصيت و گناه در روز، توفيق انسان را در سحرگاهان مى گيرد.
3. امام صادق عليه السّلام فرمود:
«إ نّ الرّجلَ لَيَكذبَ الكذبة فيُحرَم بها صلاة اللّيل ؛(355)»
مردى دروغى مى گويد و آن دروغ سبب مى شود كه توفيق نماز شب خواندن بر او حرام مى شود.
چه بسا شفاعت ائمه هم پس از سالها فاصله نصيب شود
اميرالمؤ منين حضرت على عليه السّلام فرمود:
«لا تتّكلوا بشفاعتنا، فإ نّ شفاعتَنا قد لا تلحَق باءحدكم إ لّا بعد ثلاث ماءة سنة ؛(356)»
فقط به شفاعت ما تكيه نكنيد، چرا كه شفاعت ما هست اما شما به چهره اى وارد قيامت شده ايد كه شفاعت ما به شما نمى رسد و اگر برسد پس از سيصد سال خواهد رسيد. يعنى سيصد سال بايد در حبس بمانيد و يا در جهنم بسوزيد، آنهم معلوم نيست كه آيا سال دنيا است و يا سال آخرت كه طبق فرموده ى قرآن :
«فى يوم كان مقداره خمسين اءلف سنة# (357)»
يك روز قيامت پنجاه هزار سال است .
آن هم در قيامت به قدرى دقيق عمل مى كنند كه كوچك ترين چيزى كه از انسان سر بزند آن را مى آورند.
خداوند در قرآن كريم مى فرمايد:
«يا بُنىَّ إ نّها إ ن تكن مثقال حبّةٍ مِن خردلٍ فتكن فى صخرة اءو فى السّموات اءو فى الاءرض ياءت بها اللّه إ نّ اللّه لطيف خبير#(358)»
پسركم ، بى گمان [هر كارى كه انسان انجام مى دهد] اگر هموزن دانه ى خردلى باشد و در درون سنگى سخت يا در [گوشه اى از] آسمانها يا در [جايى دورافتاده از] زمين [نهفته ] باشد، خدا آن را [براى حسابرسى ] مى آورد، چرا كه خدا [سخت ] دقيق و آگاه است .
يعنى اگر به اندازه ى پر مگسى معصيت كرده باشيد، آن را مى آورند مگر با توبه او را از بين برده باشيد.
آهنى كه زنگ زده است ، به خدمت گرفته نمى شود مگر آن را در داخل آتش ‍ انداخته تا جرم و زنگارش از بين برود، آن گاه به كار مى آيد.
گاهى جِرم گناه آن قدر روى انسان اثر مى گذارد كه حضرت امام على عليه السّلام مى فرمايد: بايد سيصد سال عذاب بكشد تا آن زنگارهاى گناه از بين برود، آن گاه ما شفاعت كنيم و بعد رحمت واسعه ى الهى نصيبتان گردد.
به همين خاطر است كه امام سجّاد عليه السّلام فرمود:
«إ يّاكم و مصغّراتٍ مِن الذّنوب ؛»
از گناهان كوچك بپرهيزيد، چون ناگهان ممكن است همان گناه به ظاهر كوچك گريبانتان را بگيرد.
به كلام زيبا و سازنده ى امام پنجم حضرت امام باقر عليه السّلام عنايت كنيد كه چنين فرمود:
«مِنَ الذّنوب الّتى لا تُغفَرُ قول الرّجل يا ليتنى لا اءُآخِذُ إ لّا بهذا؛(359)»
از جمله ى گناهانى كه هرگز بخشيده نمى شود اين است كه مرد بگويد: اى كاش گناه من همين بود.
يعنى اين كه چيزى نيست ، انسان نبايد گناهش را هرگز كوچك و سبك بشمارد، چون انسان را بى باك مى نمايد.
و گناه ضرر و خطرش اول به شخص گنهكار مى رسد، آن گاه در جامعه هم اثر نامطلوب خود را خواهد گذارد. به عنوان نمونه ، اگر خداى ناكرده نطفه انسانى از حرام و غير مشروع منعقد گردد، ثمرات تلخ آن ، هم روى همان ولد الزّنا و هم روى جامعه ظاهر خواهد شد.
به بيان زيبا و دلنشين حضرت امام صادق عليه السّلام توجه كنيد كه چنين فرمود:
«إ نّ لولد الزّنا علامات :
اءحدها بغضنا اءهل البيت ،
و ثانيها اءنّه يحنّ إ لى الحرام الّذى خُلِقَ منه ،
و ثالثها اءلا ستخفاف بالدّين ،
و رابعها سوء المحضر للنّاس ؛(360)»
همانا فرزند نامشروع و متولد شده ى از زنا و خلاف آثار و علائمى دارد، كه آن نشانه ها و علامت ها خود را در روح و فكر و جان و روش و منش همان انسان از طريق حرام به دنيا آمده ، نشان مى دهند كه برخى از اين قرار است :
1. با ما اهل بيت پيامبر دشمنى مى كند.
كسى كه كينه اهل بيت عليهم السّلام ، على و زهرا عليهما السّلام و يازده فرزند عزيزشان را بپروراند و با آنان دشمنى كند، ريشه و نطفه اش پاك نيست ، يعنى آن گناه اين اثر و زمينه را در آن شخص ايجاد و فراهم مى كند كه با پاكترين و بهترين بندگان خدا دشمنى كند.
2. روحيه ى شخص طورى مى شود كه گرايش و تمايل خاصى به هر چيز حرام دارد، همسر حلالش در كنارش هست ، اما او به سراغ حرام مى رود، غذاى حلال و كاسبى حلال ، فراوان است اما او به دنبال درآمد حرام مى شتابد. جلسات مباح و خوب و مفيد فراوان است ولى او در جلساتى كه معمولا در آنجا گناه انجام مى گيرد شركت مى كنند، تمايلش به حرام زيادتر است .
3. اثر شوم ديگرش اين است كه دين و ديندار را مسخره مى كند، مسجد و مسجدى را، حجاب و حجاب دارد و طرفدار دين را به مسخره مى گيرد.
4. نتيجه ى شوم ديگرش اين است كه : اينان آدم هاى بى ادبى هستند و هر قدر از نظر موقعيت اجتماعى و سياسى رشد كنند، خوش محضر نيستند، در حضور آنان و يا در محفل آنان نه تنها انسان بهره اى نمى برد بلكه رنج روحى پيدا مى كند، چون هتّاك و بد برخورد هستند.
در زندگى رهبران بزرگ دينى ، امامان معصوم عليهم السّلام ، علما و مجتهدين و شخصيت هاى علمى و انديشمندان متعهد و پرهيزكار از همه با ادب تر و خوش محضرترند كه انسان از محضر آنان لذّت مى برد.
اثر نامطلوب گناه در زندگى مادى انسان
همان طورى كه گناه در روح و جسم و فكر و اخلاق و ايده و روش و منش و برخورد اجتماعى انسان اثر ناهنجار گذارده و خود را نشان مى دهد، همان گونه بدى و گناه در زندگى مادّى و در اقتصاد فرد و جامعه ، آثار نامطلوب و ناهنجارى دارد.
سخن ارزشمند و مهم حضرت امام صادق عليه السّلام را در همين رابطه عنايت كنيد كه چه زيبا فرمود:
«إ نّ المؤ منَ لَيُذنبُ فيُحرَمُ به الرِّزق ؛(361)»
هر آينه مؤ من گناه مى كند و خداوند روزيش را كم مى كند، يعنى بركت را از كسب او مى برد.
البته در اين بيان ، سخن روى شخص مؤ من است ، ظاهرا مى خواهد بفرمايد كه خداوند از شخص مؤ من انتظار خلاف ندارد و به خاطر همان خلاف و گناه از طريق نقص و فشار در زندگى ماديش مى خواهد بيدارش كند، ادبش ‍ كند و در واقع اين يك لطف به مؤ من است ، كه از اين طريق خدا مى خواهد او را به عواقب خطرناك گناه و بيدادش آگاه سازد كه مبادا دچار خطر و مشكل بزرگ ترى بشود.
به هر حال بعضى از مؤ منين هستند كه زحمت مى كشند و تلاش مى كنند، اما كسب و تلاش آنان بركت آفرين و آسايش آور نيست ، بايد ديد اشكال كار در كجاست ؟
قطعا در نحوه ى عملكرد آنان است ، بايد ببيند كجا قطع رحم كرده اند؟ در كدام مجلس عروسى و يا غير عروسى كه سفره ى گناه باز بود حضور پيدا كرده اند؟ بايد اشكال و نقص را در خود جستجو كنند. اين است اثر سوء مادّى گناه در زندگى انسان .
اثر سوء گناه در زندگى معنوى انسان
بعضى ها گمان مى كنند كه گناه فقط اثر منفى دارد، در حالى كه اين گونه نيست ، بلكه انسان گنهكار نه تنها از نظر مادّى بلكه از نظر معنوى هم سيلى و ضربه مى خورد. آثار شوم گناه و ستم در معنويت و اخلاق شخص ظاهر مى گردد و صاحب آن را از خيلى بركات معنوى و توفيقات الهى باز مى دارد.
خيلى ها هستند كه به نماز شب و ذكر و ورد و زيارتها و دعاها و توسّل ها علاقه دارند، اما توفيق انجام آن را پيدا نمى كنند. شايد حسرت يك نماز شب ، و يك شب زنده دارى در ماه عزيز رمضان ، و عرض ارادت و ادب به ساحت مقدس شهداى كربلا به ويژه سالار شهيدان حضرت سيد الشّهدا در روزهاى تاسوعا و عاشورا و زيارت مكانهاى مقدس در دل گناهكاران مى ماند و سرانجام موفق نمى گردند. چنين كسانى بايد بگردند و تفحص ‍ كنند و اشكال را در خود و اعمال و رفتار خود جستجو و پيدا كنند.
شايد يكى از آن عوامل سلب توفيق اين مؤ من ، گناه و لغزش هايى باشد كه از او سر مى زند كه نبايد و در شاءن او نيست .
سخن سازنده و پر ارج حضرت امام صادق عليه السّلام را عنايت كنيد كه فرمود:
«إ نّ الرّجل يذنب فَيُحرمُ صلاة اللّيلِ(362)»
مردى گناه مى كند و گناهش سبب مى گردد كه خداوند او را از نماز شب و كارهاى مستحبى كه سبب بالا رفتن درجات معنوى و فضيلت او مى شود دور كند و او را از معنويات محروم نمايد.
خلاصه به انجام اعمال ارزشمند و فضيلت آفرين موفق نمى گردد، راستى كه چه خسارتى بزرگ تر مؤ من كه مؤ من كه نتواند توفيقات معنوى و الهى داشته باشد؟
در روايات آمده است كه يك لقمه ى حرام سبب مى شود كه دعاى مؤ من تا چهل روز مستجاب نشود.
اثر ناهنجار گناه در سطح جامعه و مردم
هم چنانكه آثار نامطلوب و خطرناك گناه در زندگى مادّى و معنوى انسان گنهكار نتيجه ى شومش ظاهر مى شود، اين بار از دايره ى زندگى فردى بيرون مى رود و اجتماع را تهديد مى كند، يعنى خطا و لغزش هاى فرد تنها در خود و خانواده اش خلاصه و تمام نمى شود بلكه تركش هاى مسموم آن كام جامعه و مردم را تلخ مى كند. پس عموم جامعه هم بايد حسّاس ‍ باشند.
در اينجا ذكر يك مطلب ضرور است و آن اينكه معمولا انسانها در جامعه اسلامى به دو علت به افراد خلافكار و خطاكار تذكّر نمى دهند و حساسيت نشان نمى دهند.
1. يا حياى كاذب و بيجا دارند و مى گويند: چون فاميل و طايفه و دوست ماست ، نمى توانيم چيزى بگوييم .
2. ترس از منافع شخصى و خيالى را - كه احتمال مى دهد از دست برود - به متخلف تذكّر نمى دهد.
انسانهاى ترسو و داراى حياى كاذب ، هميشه مصالح اسلام و امّت اسلامى و جمع و جامعه را فداى مصالح كاذب شخصى خود مى كنند. اين روش و رفتار كارى اشتباه است .
اكنون به پيام سرنوشت ساز و هشدار دهنده و حسّاس مولاى عاشقان و رئيس مذهب شيعيان حضرت امام صادق عليه السّلام توجه كنيد كه فرمود:
«إ نّ اللّه تعالى إ ذا غضب على اءمّة ثمّ لم ينزل بها العذاب ،
اءغلى اءسعارها،
و قصّر اءعمارها،
و لم تُربِح تجّارها،
و لم تَغزُر اءنهارها،
و لم تزَّك ثمارها،
و سلّط عليها شرارها،
و حبس عليها اءمطارها؛(363)»
اگر در اثر گناه جامعه و امّتى ، خداوند بر آنان غضب كند و عذاب آسمانى بر آنان نازل نكند، به گونه اى ديگر آنان را عذاب كرده و كيفر مى دهد. در همين دنيا كه همان آثار شوم و پليد گناه گريبان جامعه و مردم را مى گيرد، كه آثارش ‍ چنين است .
1. گرانى و تورم را بر آنان مسلط مى كند؛
2. عمرشان را كوتاه مى كند؛
3. تاجرهايشان سود نمى كنند؛
4. نهرهايشان پر آب نمى گردد؛
5. ميوه هايشان را پاكيزه و خوش طعم نمى نمايد.
6. مسئولين و مديران خوب را از ميانشان مى برد و افراد شرور را بر آنان مسلط مى نمايد.
7. باران رحمت را از آنان قطع مى كند، و وقت نياز به باران ، آفتاب و در وقت نياز به آفتاب ، باران مى فرستد.
اين است آثار تلخ گناه بر زندگى عمومى جامعه كه اثر بد آن ، همه را مى رنجاند و حلقوم شان را فشار مى دهد و نفس ها را تنگ مى كند و عرصه ها را بر همگان تنگ و همه را از زندگى ناخشنود مى نمايد.
توبه از كدام دسته است ؟
دانشمند عالى قدر اسلامى مرحوم راغب اصفهانى در مفردات خود مى گويد: پوزش و عذر خواهى سه قسم است :
1. شخصى مى گويد: معذرت مى خواهم ، من اين كار را انجام ندادم .
2. مى گويد: بلى انجام دادم ، ولى علتى داشت و به اين دليل انجام دادم .
3. مى گويد: من انجام دادم ، اما كار بدى كردم ، و حالا توبه مى كنم و معذرت مى خواهم .
اين دانشمند بزرگوار مى فرمايد: توبه و استغفار از قسم سوّم است ، يعنى در پيشگاه خداوند به گناهانت اقرار كرده و بگويى نفهميدم ، اشتباه كردم ، معذرت مى خواهم ، خداوندا، مرا ببخش ؛ و اثر توبه اين است كه مانند موادّ شوينده ، چرك هاى گناه را از صفحه ى دل و اعمال انسان پاك كرده و از بين مى برد.
لذا پيامبر عزيز اسلام در خطبه ى شعبانيه به توبه و استغفار توصيه مى كند و مى فرمايد:
«و توبوا إ لى اللّه مِن ذنوبكم ؛»
در پيشگاه خدا از گناه و لغزشهايتان عذرخواهى و اظهار ندامت و پشيمانى كنيد.

تو را ز دست اجل كى فرار خواهد بود؟   فرارگاه تو دار القرار خواهد بود
اگر تو ملك جهان را به دست آوردى   مباش غرّه كه ناپايدار خواهد بود
تو را به تخته و تابوت دركشند از تخت   گرت خزانه و لشكر هزار خواهد بود
تو را به كنج لحد سالها ببايد خفت   تن تو طعمه هر مور و مار خواهد بود
نيازمندى ياران نداردت سودى   مگر عمل كه تو را باز يار خواهد بود
بسا امير كه آنجا اسير خواهد شد   بسا اسير كه فرمان گذار خواهد بود
بهشت مى طلبى ، از گنه نه پرهيزى   بهشت منزل پرهيزگار خواهد بود(364)

حال كه سخن به اينجا رسيد و از آثار شوم گناه سخن به ميان آمد، چه خوبست مختصرى در زمينه اثر اعمال نيك در ساختار فكرى انسان و جامعه بحث شود.
همان طور كه رفتار و اعمال ناشايسته ى انسان در زندگى فردى و اجتماعى مادى و معنوى او اثر مى گذارد، به همان اندازه بلكه بيشتر و بهتر كار و اعمال نيك و عمل به مقررات مستحب و واجب الهى در ساختار فردى و اجتماعى و زندگى مادّى و معنوى انسان اثر مهمى دارد؛ از جمله ى آنها نماز، و از ميان نمازها، نماز شب ، بركات عظيمى را به انسان مؤ من به ارمغان مى دهد.
به سخن دلنشين حضرت امام صادق عليه السّلام دل و جان مى سپاريم كه چنين فرمود:
«صلاة اللّيل تحسّن الوجه ،
و تحسّن الخلق ،
و تطيب الرّيح ،
و تدّر الرّزق ،
و تقضى الدّين ،
و تذهب بالهمّ،
و تجلى البصر؛(365)»
نماز شب خاصيت سازندگى و برازندگى و سرافرازى براى صاحبش دارد، كه بدين قرار است :
1. چهره ى مؤ من را نورانى مى كند؛
2. اخلاق مؤ من را زيبا و نيكو مى سازد؛
3. انسان را خوشبو و معطّر مى كند. يعنى روى جسم او اثر مى گذارد.
«ابو على سينا» آن دانشمند اسلامى بى همتا در عصر خود مى گويد: روح و جسم انسان مانند شكل شير مى ماند كه بر روى سنگ مرمر تراشيده شده است . هيچ كدام اين دو را نمى توان جدا كرد يعنى صفات جسم در روح ، و صفات روح در جسم ، و اعمال يكديگر در همديگر اثر مى گذارد.
4. نماز شب ، رزق و روزى مؤ من را فراوان مى كند، و هيچ مؤ من مخلص ‍ اهل نماز شب با توكّل قوى به خدا را پيدا نمى كنيد كه دست نياز و گدايى اش به سوى كسى دراز بوده و يا از گرسنگى مرده باشد.
5. نماز شب سبب اداى دين و قرض مى گردد.
6. نماز شب ، غم و غصّه را از دل مؤ من بيرون مى برد.
7. نماز شب ، چشمان مؤ من را جلوه ملكوتى و الهى مى دهد.
يعنى چه بسا حقايقى را مى بيند كه ديگران نمى بينند.
اثر نماز شب در سرنوشت آخرت انسان
در اين مورد مولاى سرفرازان امير مؤ منان حضرت امام على عليه السّلام چنين فرمود:
«اءوحى اللّه تعالى إ لى موسى عليه السّلام : قُم فى ظلمة اللّيل إ جعل قبرك روضة مِن رياض الجنّة ؛(366)»
خداوند به حضرت موسى عليه السّلام وحى كرد كه اى موسى ، در تاريكى شب از خواب بلند شو، و شب زنده دار دو سحر خيز باش و نماز شب به جاى آور، در عوض خانه ى عالم برزخى تو را به باغى از باغهاى بهشت تبديل مى كنم .
آن قدر شب زنده دارى و نماز شب اهميت دارد كه همه ى پيشوايان معصوم عليه السّلام خود عمل كرده و سفارش مى نمودند.
نقل شده است كه امير مؤ منان حضرت امام على عليه السّلام نافله هاى شب را مى خواند و ادامه مى داد تا به نماز صبح متصل مى نمود؛
«كان يُصلّى نوافل اللّيل ، و يَصِلُها بصلاة الصُّبح ؛(367)»
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم آن قدر به نماز شب اهميت مى داد، تا جايى كه فرمود: دو ركعت نماز در دل شب براى من محبوبتر از دنيا و آنچه كه در آن است :
«الرّكعتان فى جوف اللّيل اءحبّ إ لىّ من الدّنيا و ما فيها؛(368)»
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم آن قدر به نماز شب اهميت مى داد، تا جايى كه فرمود: دو ركعت نماز در دل شب براى من محبوبتر از دنيا و آنچه كه در آن است .
ابو هريره نقل مى كند كه پيامبر عزيز اسلام فرمود:
«اءفضل الصّلاة بعد الفريضه الصّلاة فى جوف اللّيل (369)»
با فضيلت ترين و با ارزش ترين نماز بعد از نماز واجب ، نماز شب است .
و نيز پيامبر عزيز اسلام مى فرمايد: براى اينكه تهيدست و فقير نباشيد، نماز شب بخوانيد.
به سخن زيباى پيامبر بزرگ اسلام صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم در اين مورد توجه كنيد كه فرمود كه مادر حضرت سليمان بن داود، به سليمان عليه السّلام گفت :
«ايّاك و كثرة النّوم باللّيل ، فانّ كثرة النّوم باللّيل تَدَعُ الرّجل فقيرا يوم القيامة (370)»
فرزندم ، بپرهيز از خواب زياد در شب ، چون خواب طولانى شب سبب فقر و تهيدستى آدم در قيامت مى گردد.
كنايه از اين است كه قسمتى از شب بيدار بمان و با خواندن نماز شب و رابطه و انس با پروردگار، كسب معنويت و فضيلت نما، در غير اين صورت در قيامت بيچاره و تهيدست و گرفتار و نيازمند خواهى شد.
پس شب زنده دارى و نافله هاى شب باعث عزّت و فضيلت و سرافرازى انسان مؤ من در آخرت مى گردد.
رسول خدا فرمود:
«يا اءهل القرآن اءوتروا، فإ نّ اللّه وتر يحبّ الوتر،(371)»
اى پيروان قرآن ، نماز «وتر» بجا آوريد، چرا كه نماز «وتر» مورد علاقه و محبوب خداست .
حتى امام صادق عليه السّلام يكى از علائم و ويژگى هاى شيعه را اقامه ى نافله ى شب معرفى مى كند و چنين مى فرمايد:
«ليس مِن شيعتِنا، مَن لم يصلّ صلاة اللّيل ؛(372)»
از شيعيان ما نيست كسى كه اهل نماز شب نباشد.
البته اين روايت مختصرى توجيه لازم دارد، و آن اينكه ، حضرت مى خواهد بفرمايد، آن فضيلت و ارزش و جايگاهى كه شيعه ى اهل نافله ى شب پيش ‍ ما دارد، شيعه اى كه اهل نافله ى شب نيست ، آن فضيلت و جايگاه را ندارد.
و نيز امام صادق عليه السّلام چنين مى فرمايد:
«المال و البنون زينة الحياة الدّنيا، و ثمان ركعاتٍ مِن آخر اللّيل و الوتر زينة الآخرة ؛(373)»
اموال و فرزندان ، مايه ى زيبايى و قشنگى اين دنيا هستند، و هشت ركعت نماز آخر شب و يك ركعت نماز «وتر» مايه ى زيبايى و زينت جهان آخرت خواهند بود.
و نيز به يكى از دوستان چنين مى فرمايد:
«يا سليمان ، لا تَدَع قيامَ اللّيلِ، فإ نّ المغبونَ مَن حُرِمَ قيام اللّيل ؛(374)»
با ارزش ترين عبادت و نماز بعد از نماز واجب ، به پا خاستن براى نافله شب است .
حضرت امام صادق عليه السّلام در تفسير آيه ى «إ نّ الحسناتِ يُذهبن السيّئاتِ#(375)» حسنات و نيكى ها، پليدى و بديها را پاك مى كند، چنين فرمود:
«صلاة اللّيل تُكَفِّرُ ما كان مِن ذنوب النّهار؛»
نماز شب ، گناهان روز را محو كرده و از بين مى برد.
يعنى آن حسنات و نيكى ها كه باعث زدوده شدن پليدى و گناهان مى گردد، نماز شب خواهد بود.
نماز شب نه تنها روح را صفا و آرامش و قلب را نورانيت مى بخشد و چهره ى مؤ من را در قيامت سفيد مى كند و رضايت خاطر خدا را جلب مى نمايد، و باعث بالا رفتن درجات معنوى انسان در قيامت و روشنى خانه ى برزخ او مى گردد، بلكه در جسم و تن و بدن انسان مؤ من شادابى و سلامت ايجاد مى كند.
در همين زمينه امام صادق عليه السّلام فرمود:
«عليكم بصلاة اللّيل ، فإ نّها سنّة نبيّكُم ،
و دَاءبِ الصّالحين قبلَكم ،
و مَطرَدَةُ الدّاءِ عن اءجسادِكُم ؛(376)»
بر شما باد به انجام نماز شب ، چرا كه خواندن نافله ى شب ، روش پيامبر بزرگوار شماست ، و نيز منش بندگان شايسته ى خدا پيش از شماست . افزون بر اين ، خواندن نافله ى شب باعث دور شدن دردها از جسم و روان شماست .
«يا اءباذرم احفَظ وصيّة نبيّك تنفعك :
مَن خُتِمَ له بقيام اللّيل ثمّ مات فله الجنّة ؛(377)»
پيامبر عزيز اسلام در لحظات آخر زندگى شان خطاب به ابوذر غفارى چنين فرمود: اى اباذر، سفارش پيامبرت را حفظ كن و عمل بنما كه به سود تو است ، و آن اينكه كسى كه آخرين لحظات زندگى او به نماز شب ختم شود و از دنيا برود، بهشت براى او خواهد بود.
و نيز رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود:
«مَن إ ستيقظَ مِن اللّيل و ايقظَ إ مراءتَه فصلَّيا ركعتَينَ كُتِبا مِنَ الذّاكِرينَ اللّه كثيرا و الذّاكراتِ؛(378)»
كسى كه سحرگاهان بيدار شود و همسرش را نيز بيدار كند و هر كدام لااقل دو ركعت نماز بخوانند، جزو يادكنندگان خدا قرار گرفته و نوشته مى شوند.
در اين بيان پيامبر بزرگ اسلام مى خواهند بفرمايند كه محيط جامعه ى كوچك خانواده را محيط معنوى و فضيلت و كمال و بندگى خدا قرار داده و كار فرهنگى و تربيتى بنماييد، كه قطعا اثر مثبت آن روى فرزندان آن خانواده ظاهر خواهد شد.
نماز شب باعث نورانيت دل و جان انسان مؤ من مى شود.
مولاى سرفرازان امير مؤ منان حضرت امام على عليه السّلام در اين مورد فرمود:
«نوِّر قلبَك بالصّلاة فى الظُّلَم ؛(379)»
دل خود را در تاريكى شب به وسيله ى نماز و نافله ى شب نورانى كنيد.
در تفسير آيه ى «و بالاءسحارِ هم يستغفرون# (380)»
و سحرگاهان از درگاه خدا طلب مغفرت و آمرزش مى كنند، امام صادق عليه السّلام فرمود:
«كانوا يستغفرون فى الوَترِ سبعينَ مرّةً فى السّحرِ؛(381)»
طلب آمرزش كننده هاى در سحر، همانهايى هستند كه در نماز «وتر» خود به هنگام سحر، هفتاد مرتبه استغفار مى كنند.
به قدرى بيدارى در آخر شب و خواندن نماز شب از ديد رسول عزيز اسلام حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم مهم است كه خطاب به حضرت امام على عليه السّلام سه مرتبه تكرار فرمود كه :
«يا علىّ، عليك بصلاة اللّيل ،
عليك بصلاة اللّيل ،
عليك بصلاة اللّيل ؛(382)»
يا على ، بر تو باد به خواندن نماز شب ، يا على ، بر تو باد به نماز شب ، يا على ، بر تو باد به نماز شب .
بنابراين بايد نماز شب خيلى مؤ ثر باشد كه اين قدر به آن اهميت داده شده است ، و پيشوايان دينى ما رمز و راز بسيارى از فضائل و ارزشها را در پناه نماز شب مى دانند.
جبرئيل امين آن ملك بلند مرتبه و محبوب خدا به محضر محبوب ترين و عزيزترين شخصيت در نظام خلقت از ديدگاه پروردگار، يعنى پيامبر بزرگوار اسلام صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم رسيد.
پيامبر فرمود:
«عِظنى » مرا موعظه كن .