ره توشه ى دو جهان
(شرح خطبه ى شعبانيّه ى پيامبر(ص))

محمّدتقى ناطقى

- ۱۷ -


چه قدر روح متواضع و خاكى و بلندى را دارد؟ با همه عظمت و با همه ى علم و دانش و آگاهى و عقل و درايتى كه دارد، از جبرئيل درخواست موعظه و نصيحت مى كند.
جبرئيل چند موعظه جالب نمود كه اين گونه است :
«آتانى جبرئيل ، فقال : يا محمد!
عِش ما شئتَ فإ نّك ميّت ؛
و احبب ما شئتَ فإ نّك مفارقة ،
و اعمل ما شئتَ فإ نّك مجزىّ به ،
و اعلم انّ شرفَ المؤ من قيامُه باللّيل ،
و عزُّه استغنائُه عن النّاس ؛(383)»
فرشته ى وحى بر من وارد گرديد و چنين گفت :
هان اى محمد! هر گونه مى خواهى در اين جهان زندگى كن ، اما بدان كه سرانجام از اين جهان خواهى رفت .
ب . هر كس و هر چيزى را مى خواهى دوست بدار؛ اما بدان كه روزى از آن ، جدا خواهى شد.
در زندگى ، هر كارى مى خواهى انجام بده ، اما به هوش باش ، كه به همان صورت ، كيفر و پاداش داده خواهى شد.
بدان كه شكوه و شرافت انسان كمال جو، در دو چيز است :
1. شب زنده دارى براى خدا و خودسازى و پالايش جان .
2. و احساس بى نيازى از مردم و اميد بستن به خدا.
يعنى مؤ من عزيز و شرافتمند در پيشگاه خداوند كسى است كه :
هم اهل نماز شب باشد و هم اذيت و آزارش به كسى نرسد.
امام صادق عليه السّلام دانشمند علوم آل محمد صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود:
«إ نّ مِن روح اللّه عزّوجلّ ثلاثة :
التهجّد باللّيل ،
و اءفطار الصّائم ،
ولقاء الا خوان ؛(384)»
بى گمان سه چيز از مهر و لطف خداست :
1. نماز شب ؛
2. افطار دادن به شخص روزه دار؛
3. ملاقات برادران دينى .
دعا و بهترين اوقات استجابت دعا
يكى ديگر از فرازهاى سخن رفيع و پربركت پيامبر عزيز اسلام صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم در خطبه ى شعبانيه چنين است :
«و رافعوا اليه اءيديكم بالدّعاء فى اءوقات صلواتكم ؛»
هنگام نمازها، دست هايتان را جهت دعا به سوى خداوند بلند كنيد و وقتى نماز تمام شد دعا كنيد.
از وظايفى كه انسان مؤ من و مسلمان دارد، دعاست ، چون دعا كليد رمز باز شدن مشكلات زندگى دنيا و آخرت است .
يكى از توصيه هاى بسيار مهم قرآن كريم توسّل به دعا در پيشگاه خداوند است كه مى فرمايد:
«و قال ربُّكم اءدعونى اءستجب لكم# (385)»
و پروردگارتان گفت : مرا بخوانيد و از من بخواهيد تا خواسته هاى شما را اجابت كنم .
و در آيه اى ديگر مى فرمايد:
«اءمّن يُجيبُ المضطرَّ إ ذا دعاه و يكشف السّوء و يجعلُكم خلفاءَ الاءرض ‍ اءئلَه مع اللّه قليلا ما تذكّرون# (386)»
[آيا خدايان ساختگى شما بهترند] يا آن كسى كه درمانده را چون او را بخواند پاسخ مى دهد، و گرفتارى [او را] برطرف مى سازد، و شما را جانشين [ديگران در] زمين مى گرداند؟ آيا با خدا[ى يكتا] خدايى است ؟ [راستى ] چه اندك به خود مى آييد.
آيا جز خدا كسى هست كه انسان گرفتار را وقتى كه درخواست كرد و تقاضا نمود، اجابت كند، و گره هاى كور زندگى او را باز كند؟
و در آيه اى ديگر مى فرمايد:
«فإ ذا فرغتَ فانصب #
وإ لى ربّك فارغب #(387)»
پس چون [از نماز] فراغت يافتى ، [به نيايش ] سخت بكوش ، و تنها به سوى پروردگارت روى آور.
حضرت امام باقر عليه السّلام در تفسير اين آيه فرمود:
«و إ لى ربّك فارغب #» قال : الدّعاء بعد الفريضة .
إ يّاك اءن تدعه فإ نّ فضلَه بعد الفريضة كفضل الفريضة على النّافلةِ»(388)
دعا بعد از نماز است ، مبادا بعد از نماز، دعا كردن را رها كنى ، چون بعد از هر نماز دعا كردن و بيان حاجات در پيشگاه خداوند به اندازه ى نماز واجب بر نماز مستحب فضيلت دارد:
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود:
«إ ذا فرغَ العبدُ مِن الصّلاة و لَم يساءل اللّه تعالى حاجتَه ، يقول اللّه تعالى لملائكتهِ: اءنظُروا إ لى عبدى فقد اءدّى فريضَتى و لم يَساءَل حاجتَه منّى كاءنّه قد استغنى عنّى ؛ خذوا صلاتَه فاضرِبوا بها وجهَه ؛(389)»
وقتى بنده ى خدايى از نماز فارغ شود و حاجت خويش را از خدا نخواهد، خداوند به ملائكه هاى آسمان مى فرمايد: نگاه كنيد به بنده ى من امر واجب مرا انجام داد ولى بعد از نماز حاجت هاى خودش را از من نخواست ، گويى نسبت به خالق خويش احساس بى نيازى مى كند، نمازش را به صورتش ‍ بكوبيد.
پس از نمازت دعا كن ، و بگو: خدايا، نمازم را بپذير.
مرا به راه راست هدايت كن .
آن گاه پدر و مادر و فرزندان ، مؤ منين و همسايه ها را دعا كن .
براى آخرت خودت هم دعا كن . شخص نيازمند و محتاج بايد دستش را دراز كرده و بخواهد.
بهترين اوقات استجابت دعا
اولا انسان مؤ من در تمام سال هر وقت در پيشگاه خداوند دعا كند و حاجت بخواهد، راه باز است ، ولى بعضى از اوقات هست كه در آن زمان ، راه براى دعا و تقاضا از بارگاه خدا بازتر و زمينه هموارتر است .
مثلا در ماه مبارك رمضان و امثال آن ، يك موقعيت اختصاصى و ويژه براى دعا و تقاضا از بارگاه خداست . در اين زمينه حقايق بسيارى در روايات آمده است .
حضرت امام صادق عليه السّلام فرمود:
«يَستَحِبُّ الدّعاءُ فى اربعة مواطن :
فى الوتر،
و بعد الفجر،
و بعد الظّهر،
و بعد المغرب ؛(390)»
چهار وقت بهترين فرصت براى عرض حاجت در پيشگاه خداوند است :
1. بعد از «وتر» و يا آخرين ركعت نماز شب ؛
2. بعد از نماز صبح ؛
3. بعد از نماز ظهر؛
4. و بعد از نماز مغرب .
شرايط و اوقاتى كه براى دعا بيان شد، قطعا حكمتى دارد و سخن حكيمانه و رهگشاى امام هفتم حضرت كاظم عليه السّلام بيانگر همين واقعيت است كه فرمود:
«ما مِن مؤ من يؤ دّى فريضةً مِن فرائض اللّه إ لّا كان له عند اءدائها دعوة مستجابة ؛(391)»
هيچ مؤ منى نيست ، مگر اينكه بعد از هر نماز واجب حقى براى او مقرر مى گردد، و آن اين است كه اگر دعا كند دعايش مستجاب مى شود.
اين روايت ، مى خواهد به بنده خدا برساند كه با اين نمازش امتيازى پيدا مى كند و آن استجابت دعاست .
«احمد بن عبد اللّه غروى » از پدرش نقل مى كند كه پدرم گفت بر «فضل بن ربيع » وارد شدم و او در طبقه بالاى ساختمانش نشسته بود و با ديدن من مرا صدا كرد كه «غروى !» بيا كنار من .
رفتم و به من گفت : پايين را نگاه كن . نگاه كردم ، گفت : چه مى بينى ؟
«قلتُ ثوبا مطروحا؛»
گفتم : لباسى را مى بينم كه آنجا افتاده است .
گفت : دقت كن . مجددا با دقت بيشتر نگاه كردم و ديدم گويى كسى هست . گفتم ظاهرا كسى به سجده افتاده است .
«فضل بن ربيع » گفت : او را شناختى ؟
گفتم : نه .
گفت : خود را به ناشناسى مى زنى ؟
گفتم : نه ، حقيقتا نمى شناسم .
«فضيل بن ربيع » كه يكى از درباريان نيرومند و زورمدار هارون بود، گفت :
«هذا اءبو الحسن موسى بن جعفر عليه السّلام اءنّه يُصلّى الفجر فيُعقِّبُ ساعةً فى دبر صلاتِه إ لى اءن تَطلُعَ الشّمسُ؛(392)»
اين آقا ابا الحسن موسى بن جعفر عليه السّلام است . وقتى نماز صبح را تمام مى كند سر بر سجده مى برد و آن قدر در سجده مى ماند و با خدا حرف مى زند تا آفتاب طلوع كند.
چگونه و با چه حالتى دعا كنيم ؟
جواب اين سؤ ال را مولاى سرافرازمان امير پاكبازان حضرت امام على عليه السّلام فرموده است كه چنين است :
«إ ذا فَرَغَ اءحدُكُم مِن الصّلاةِ فليَرفع يدَيهِ إ لى السّماء و لينصِب فى الدّعاء فقال : عبد اللّه بن سباء يا اءمير المؤ منين اءليس اللّه فى كلّ مكان ؟ قال عليه السّلام : بلى .
قال : فلِمَ يرفَعُ العبدُ يدَيهِ إ لى السَّماءِ؟
قال عليه السّلام : اءما تقرءُ «و فى السّماء رزقكم و ما توعدون# ؟»
فَمِن اءين يُطلَبُ الرِّزقُ إ لّا مِن مَوضعِه ،
و موضِعُ الرّزقِ و ما وعد اللّه عزّوجلّ السّماءُ؛(393)»
وقتى كسى از شما از نماز فارغ شد دستانش را بلند كرده و به سوى آسمان نگاه دارد و دعا كند.
«عبد اللّه بن سبا» پرسيد: يا امير المؤ منين ، مگر خدا در همه ى مكانها نيست ؟
آن حضرت فرمود: چرا، خداوند در همه جا هست .
«عبد اللّه بن سبا» گفت : پس چرا بندگان او در هنگام دعا كردن دست هايشان را به سمت آسمان بلند كنند؟
حضرت امام على عليه السّلام فرمود: آيا قرآن را نخوانده اى كه مى فرمايد: و رزق و روزى شما و آنچه را كه وعده داده شده ايد، در آسمان است » شما روزى را بايد از جايگاه خودش طلب كنيد، و مكان روزى و آنچه را كه خداوند به بندگانش وعده داده است از ناحيه ى آسمان است .
لذا مى فرمايد: موقع دعا بايد دست هايتان را به سمت آسمان بلند كنيد، و جمله «و ما توعَدون » را چنين تفسير كرده اند:
«اءى مِن الثّوابِ، لِاءنّ لاجنّةَ فوقُ السّماءِ السّابعة ؛»
ثواب اعمال و پاداش كارهاى شما مؤ منين جايگاهش آنجاست ، چون بهشت بالاى آسمان هفتم است .
«اءو لِاءنّ الاءعمالَ و ثوابَها مكتوبة مقدّرة فى السّماء؛(394)»
جزاى اعمال و ثواب و پاداش آن در آسمان براى شما تنظيم مى گردد.
پس به خاطر سه چيز دستهايتان را به وقت دعا كردن به سوى آسمان بلند كنيد:
1. جايگاه روزى ؛
2. ثواب و پاداش اعمال ؛
3. و بهشت زيباى خدا كه بر فراز آسمان هفتم است .
بررسى و تحليل دعا از ديدگاه آيات و روايات
حال كه بحث دعا مطرح شد، به جاست مختصرى درباره ى دعا و اثر آن در زندگى مادى و معنوى انسان - كه در فراز و نشيب هاى حساس و خطرناك زندگى چه قدر مى تواند رهگشا و نجات بخش باشد - عناوين ذيل بررسى شود:
1. دعا يا وسيله ى موفقيت و پيروزى ؛
2. دعا يا چيزى به عنوان اسباب و علل ؛
3. دعا، براى رفع نيازها و حوائج ؛
4. دعا و آرامش قلبى براى مؤ من ؛
5. و آيا دعا كردن با مقررات الهى مى سازد؟
انسانى را تصوّر كنيد كه به مرضى صعب العلاج دچار گرديده است و از هر طريق راه معالجه بسته شده است ، دردمندى را در نظر بگيريد كه تمام درهاى اجتماعى را به روى خود بسته مى بيند، نيازمندى را به ياد آوريد كه با اسباب و علل طبيعى نيازش برطرف نمى شود كه از هر طرف روحش در فشار و قلبش در طپش است ، چنين كسى را چه عاملى براى نجات و رهايى هست ؟ آيا غير از دعا و نيايش و تضرع در درگاه حق كه تواءم با تلاش و حركت باشد، چيزى مى تواند جوابگو بوده و آرامش او را فراهم نمايد؟
بايد اعتراف كرد كه غير از دعا و نيايش و تضرع به درگاه خدا كه تواءم با تلاش و حركت باشد، چيزى ديگرى نمى تواند آرامش او را فراهم نمايد.
آرى ، اين دعاست كه مى تواند و بس ؛ يعنى با دعا درب رحمت حق بر رويش باز مى شود، چنانكه پيامبر عزيز اسلام صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم فرمود:
«مَن فُتِحَ له منكم باب الدّعاء فُتِحَت له اءبواب الرّحمة ؛»
كسى كه حالت دعا كردن برايش پيدا شود، درهاى رحمت پروردگار نيز بر رويش گسترده مى شود.
در واقع دعا سبب محبوبيت انسان و باعث تقرّب او به خدا مى گردد. البته دعا معرفت مى خواهد، شخص بايد شناخت و معرفت درباره ى پروردگار عالم پيدا كند، آن گاه دعا نمايد، در آن صورت است كه اثر مى كند.
«معاذ بن جبل » از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آلهِ و سلّم نقل مى كند كه آن بزرگوار فرمود:
«لو عَرفتُم اللّه حقَّ معرفَتِه لَزالَت لِدُعائكُم الجبالُ؛(395)»
هرگاه شما خدا را چنانكه حق معرفت و شناخت اوست ، بشناسيد در آن حالت اگر دعا كنيد از دعاى شما كوه از جا كنده شده و زايل مى شود.
آيا دعا عامل ركود انسان است ؟
در اينجا بعضى ها خواستند بگويند كه دعا عامل ركود انسان است ، كه بايد به آنان گفت كه حقيقت دعا را درك نكرده اند، و آن اينكه بايد توجه داشت كه دعا و توسّل بدون فراهم شدن عوامل و اسباب طبيعى ميسر نخواهد گرديد، بلكه اول بايد عوامل و اسباب را فراهم كرد، آن گاه دست به دعا برداشت .
پيامبر بزرگ اسلام در ميدان جنگ و براى مقابله ى با دشمن ، نخست مقدمات جنگ را فراهم مى كرد و توده هاى مردم را بيدار و همه ى نيروها را بسيج مى نمود، آن گاه دست به دعا بر مى داشت و از خداوند پيروزى مى خواست .
پس دعا اين نيست كه در گوشه اى بنشينيد و از خدا بخواهيد، بلكه دعا آن است كه هم مقدمات را فراهم كنيد و هم نيروها را آماده نماييد، سپس ‍ توفيق را از خدا به وسيله ى دعا بخواهيد.
چنانكه حضرت امام صادق عليه السّلام فرمود: پنج دسته هستند كه دعاى آنان مستجاب نمى شود:
1. مردى كه با همسرش سازش اخلاقى ندارد و ادامه ى زناشويى براى آنان غير ممكن است ، اما به جاى اينكه از راه قانونى طلاق استفاده كند، دعا مى كند كه خدا او را از آن گرفتارى نجات دهد.
2. صاحب برده و بنده اى كه برده اش سه مرتبه گريخته و به زحمت او را پيدا كرده و براى مرتبه ى چهارم فرار مى كند و صاحبش دست به دعا بر مى دارد و از خدا مى خواهد كه بنده اش را پيدا كند.
3. شخصى كه از كنار ديوار شكسته اى كه مشرف به سقوط است مى گذرد و به جاى آن كه بشتابد و با سرعت از آنجا بگذرد، ايستاده و دعا مى كند كه آن ديوار بر سرش خراب نشود.
4. مردى كه به ديگرى مبلغى قرض داده ولى بر اين قرض دادن خود، شاهد و گواهى نگرفته است و حالا دعا مى كند كه فرد بدهكار طلب او را بدهد.
5 و مردى كه در خانه نشسته و به دنبال كار و كسب نرفته و از خدا روزى و ثروت مى خواهد.
پس نتيجه مى گيريم كه از شرايط دعا، ابتدا فراهم آوردن عوامل و اسباب طبيعى است .
آيا دعا با مقدّرات الهى مى سازد؟
در اينجا بعضى ها خواسته اند بگويند كه دعا با مقدّرات الهى نمى سازد، چون ضمن مطالب فوق مشخص شد كه دعا خود يكى از عوامل و اسباب است ، پس عين مقدّر است ، نه برخلاف آن ، چنانكه يكى از معصومين فرمود:
«إ نّ الدّعاءَ مِن القَدَر؛»
خود دعا و نيايش از قوانين مقدر الهى است ، و لذا براى برآورده شدن حوائج بايد به دعا متوسّل شد.
«ابو على سينا» فيلسوف بزرگ اسلامى وقتى كه حلّ بعضى از مسائل برايش ‍ مشكل مى شد، وضو مى ساخت و به درگاه خداوند دو ركعت نماز حاجت مى خواند، و پس از آن ، دست به سمت آسمان بر مى داشت كه خدايا، حلّ اين مشكل را برايم آسان فرما و نتيجه مى گرفت .
«ميسر بن عبد العزيز» از حضرت امام صادق عليه السّلام نقل مى كند كه به من فرمود: اى «ميسر» در پيشگاه پروردگار دعا كن و هر چه را مى بايست بشود از او بخواه كه به قلم تقدير و مشيت خداوند انجام خواهد شد؛ زيرا نزد خدا منزلت و مقامى است كه جز از طريق درخواست به آن نخواهى رسيد، و هر آينه فردى لب از دعا فرو بندد و درخواست ننمايد چيزى به او عطا نخواهد شد. يعنى شايستگى عطا الهى در اثر دعا پديد مى آيد. اى «ميسر» هيچ درى كوبيده نمى شود مگر آنكه سرانجام به روى انسان گشوده خواهد شد.(396)
اثر دعا در آرامش قلب و رفع نگرانى هاى روحى
دعا وسيله ى آرامش قلب و از بين رفتن نگرانى هاى روحى است . اين كلام خدا در قرآن كريم است كه مى فرمايد:
«اءلا بذكر اللّه تطمئنُّ القُلوب #(397)»
به هوش باشيد كه با ياد خدا و توسّل به نام او، قلب ها آرام مى گيرد.
در آيه ى ديگرى چنين مى خوانيم :
«هو الّذى اءنزل السّكينة فى قلوب المؤ منين# (398)»
او آن خدايى است كه آرامش را در دل هاى مؤ منين فرو مى فرستد.
دكتر «آلكسيس كارل » مى گويد: هيچ ملّتى در تاريخ به سقوط و زوال قطعى نيفتاده است ، مگر آنكه قبلا دعا را ترك كرده و خود را براى مرگ آماده نموده است .(399)
بايد با چه زبان و قلبى دعا كرد؟
ممكن است بعضى باشند و دعا كنند، اما نتيجه نگيرند، ريشه اين مشكل را بايد در درون خود پرس و جو كنند.
پيشوايان دين ، و رهبران معصوم عليهم السّلام همگى اهل دعا و توسّل و نيايش و تضرع و اظهار نياز به درگاه آن بى نياز بودند.
در احوال حضرت امام هفتم موسى بن جعفر عليه السّلام آمده است كه بسيار دعا مى كرد و مى گفت :
«و كان يدعوا كثيرا فيقول : اللّهمَّ إ نّى اءسئلُك الرّاحةَ عند الموتِ و العفوِ عند الحساب ؛(400)»
بار خدايا، از تو درخواست مى كنم راحتى و آسودگى به هنگام مرگ و عفو و گذشت هنگام حساب را در قيامت .
و نيز از دعاهاى حضرت امام موسى كاظم عليه السّلام اين بود كه مى گفت :
«و كان مِن دعائهِ عليه السّلام : عظُمَ الذَّنبُ مِن عبدِكَ فَليَحسُن العفو مِن عندِك ،
و كان يبكى مِن خشية اللّه حتّى تخضَّلَ لِحيَتُهُ بالدُّموعِ؛(401)»

گناه بنده ات بزرگ است ، پس گذشت و عفو نيكو هم در پيشگاه تو است ، يعنى اين تو هستى كه مى بخشى و عفو مى كنى .
عذر و تقصير
اكنون شواهدى از قرآن درباره ى دعا و نيايش و عرض تضرع بنده به پيشگاه خالقِ كريم را مى نگريم كه در ابعاد مختلف ، شيوه ى دعا و ارتباط با پروردگار عالم از طريق دعا را بيان مى كند، و نيز نشان مى دهد كه دعا بايد چگونه و براى چه كسانى باشد.
ابتدا قرآن كريم با لحن اميدوار كننده اى به انسانهاى خطا كار، روح اميد مى دمد و راه نجات را نشان مى دهد و مى فرمايد:
«قل يا عبادى الّذين اءسرفوا على اءنفسهم لا تقنَطوا مِن رحمة اللّه إ نّ اللّه يغفر الذّنوب جميعا إ نّه هو الغفور الرّحيم# »
و اءنيبوا إ لى ربّكم و اءسلِموا له مِن قبلِ اءن ياءتيكم العذابُ ثمّ لا تُنصَرون# »
و اتَّبِعوا اءحسن ما اءُنزلَ إ ليكم مِن ربِّكم مِن قبلِ اءن ياءتيَكم العذابُ بغتةً و اءنتم لا تشعرون# (402)»
[اى پيامبر!] بگو: اى بندگان من كه بر خود گزافكارى كرده ايد، از مِهر خدا نوميد نگرديد، چرا كه خدا گناهان را يكسره مى آمرزد. به يقين او همان بسيار آمرزنده ى مهربان است .
و پيش از آنكه عذاب [مرگبار] به يكباره بر شما در رسد، و خود بى خبر باشيد، از نيكوترين آنچه از سوى پروردگارتان به سوى شما فرو فرستاده شده است ، پيروى كنيد.
قرآن زبان عذرخواهى و طلب عفو و گذشت از درگاه خداوند منّان را به انسان مى آموزد، چنانكه در داستان حضرت آدم و حوا اشاره مى كند كه چگونه عذر و تقصير به پيشگاه خداوند آورند و اظهار مى كنند:
«قالا ربّنا ظلمنا اءنفُسنا و إ ن لم تغفر لنا و تَرحَمنا لَنكوننَّ مِن الخاسِرين# (403)»
گفتند: پروردگارا، ما بر خويشتن ستم كرديم ، و اگر ما را نيامرزى و بر ما نبخشايى ، راستى از زيانكاران خواهيم بود.
و در آيه ى ديگر مى فرمايد:
«ربّنا لا تؤ اخذنا إ ن نسينا اءو اءخطاءنا ربَّنا و لا تَحمِل علينا إ صرا كما حملتَه على الّذين مِن قبلنا ربَّنا ولا تُحمِّلنا ما لا طاقة لنا به واعفُ عنّا و اغفرلنا و ارحمنا اءنت مولانا فانصُرنا على القوم الكافرين# (404)»
[ايمان آوردگان راستين مى گويند:] پروردگارا، اگر [ما وظايف خود را] از ياد برديم يا دستخوش لغزش شديم ، بر ما [سخت ] مگير. پروردگارا، و بار گرانى [از وظايف ] بر دوش ما مگذار؛ همان سان كه بر دوش آنان كه پيش از ما بودند نهادى . پروردگارا، ما را به چيزى كه توان [انجام ] آن را نداريم ، تكليف مفرما، و از ما درگذر و ما را بيامرز و بر ما ببخشاى . تو سررشته دار ما هستى ؛ پس ما را بر گروه ناباوران پيروز گردان .
قرآن به انسان نشان مى دهد كه از خدا روشنايى دل و جان را درخواست كند تا به وسيله ى آن ، زيبايى ها و قشنگى ها و خوبى ها و پاكى ها را خوب و پاك و زيبا ببيند و بپذيرد و وارد رحمت بى كران الهى شود:
در اين مورد مى فرمايد:
«ربّنا إ نّنا سمعنا مناديا ينادى للا يمان اءن آمنوا بربّكم فآمنّا ربّنا فاغفرلنا ذنوبَنا و كَفِّر عنّا سيّئاتِنا و توفّنا مع الاءبرار#
ربّنا و آتنا ما وعدتنا على رُسُلِك و لا تُخزنا يوم القيامة إ نّك لا تُخلِف الميعاد#(405)»
پروردگارا! بى ترديد شنيديم كه فراخوانى به ايمان فرا مى خواند كه : به پروردگارتان ايمان بياوريد! و ما ايمان آورديم . پس اى پروردگار ما! [اينك ] گناهان ما را بيامرز و بدى هايمان را از ما بزداى و ما را با نيكان بميران .
پروردگارا! و آنچه را بر [زبان ] پيام آورانت به ما وعده فرموده اى ، ارزانى مان دار، و در روز رستاخيز، ما را رسوا مگردان . به يقين تو از سر وعده ات نخواهى گذشت .
و مى فرمايد:
«ربّنا لا تُزِغ قلوبَنا بعد إ ذ هديتنا و هَب لنا مِن لدنك رحمة إ نّك اءنت الوهّاب #(406)»
و گفتند: پروردگارا! پس از آنكه ما را راه نمودى ، دل هايمان را دستخوش ‍ كژى نساز و از نزد خود مِهرى به ما ارزانى دار، كه تو خود بسيار بخشنده اى .
و نيز بسان عبدى ذليل در برابر مولايش كه چگونه با تضرع و زارى از بزرگش خواهش و استدعا مى كند، چنين خواستند:
«اءنت وليُّنا فاغفرلنا و ارحمنا و اءنت خيرُ الغافرين# (407)»
[خدايا،] تو سر رشته دار مايى ؛ پس ما را بيامرز و بر ما مهر آور، و [راستى كه ] تو بهترين آمرزندگانى .
و نيز نشان مى دهد كه از خدا درخواست سرنوشت كه از خدا درخواست سرنوشت زيبا و آبرومند و سعادتمندانه دنيا و آخرت را نمايند:
«و اكتُب لنا فى هذه الدّنيا حسنة و فى الآخرة إ نّا هُدنا إ ليك #(408)»
و براى ما در اين جهان و در سراى بازپسين ، نيكى مقرّر فرما؛ چرا كه ما به سوى تو بازگشته ايم .
حال كه چنين است تنها در آن روز يك توشه ثمر مى دهد و آن لطف و كرم تو و ثواب و نيكى است كه تو داده اى ، پس پروردگارا! در اين جهان به ما نيكى ارزانى دار و در سراى بازپسين [نيز] نيكى [و نعمتى فراوان ده ] و ما را از عذاب آتش نگاه دار.
«ربّنا آتنا فى الدّنيا حسنة و فى الآخرة حسنة وقنا عذاب النّار#(409)»
حال كه فرصتى پيدا شد، خداى مهربان بر بنده اش نظر مرحمت و راءفت دارد پس بهترين فرصت براى بنده دعا و نيايش است ، چرا كه مى فرمايد:
«الحمد لله الّذى وهب لى على الكبر إ سماعيل و إ سحاق إ نّ ربّى لَسميع الدّعاء#(410)»
ستايش از آنِ خداست كه با اين كهنسالى ، اسماعيل و اسحاق را به من ارزانى داشت . به راستى كه پروردگار من شنواى خواسته هاست .
اكنون كه خداى منّان به حرفها و درخواست هاى ما گوش مى كند چنين درخواست مى كنيم :
1. ما را از نمازگزاران قرار بده ؛
2. نسل ما را هم از نمازگزاران قرار بده ؛
3. دعاى ما را هم اجابت فرما.
«ربّ اجعلنى مقيم الصّلاة و مِن ذرّيّتى ربّنا و تقبّل دعاء#
ربّنا اغفرلى و لوالدىّ و للمؤ منين يوم يقومُ الحساب #(411)»
پروردگارا! مرا بر پا دارنده ى نماز قرار ده ، و از فرزندانم نيز. پروردگارا! و خواسته ى مرا بپذير.
پروردگارا! بر من و پدر و مادرم و بر ايمان آوردگان روزى كه حساب برپا مى گردد، ببخشاى .
و نيز با همه ى وجود و اخلاص رو به بارگاه خداى مهربان و بنده نواز كن و بگو:
«... ربّنا اغفرلنا و لا خواننا الّذين سبقونا بالا يمان و لا تجعل فى قلوبنا غلّا للّذين آمنوا ربّنا إ نّك رءوف رحيم# (412)»
پروردگارا! ما و برادرانمان را كه در ايمان آوردن بر ما پيشى جستند، بيامرز و در دل هاى ما نفرت و كينه اى نسبت به كسانى كه ايمان آورده اند قرار مده . پروردگارا! تو بسيار مهرور و مهربانى .
قرآن و درس هايى براى چگونه دعا كردن
اكنون نگاهى به آنچه قرآن در مورد چگونه دعا كردن و بيان خواسته ها از بارگاه خدا براى خود و ديگران به ما آموخت ، و نيز نگاهى به سبك سخن گفتن با خدا در قالب دعا:
1. از رحمت خدا ماءيوس نشويد.