ره توشه ى دو جهان
(شرح خطبه ى شعبانيّه ى پيامبر(ص))

محمّدتقى ناطقى

- ۱۸ -


2. اقرار به گناه و خطا بنماييد، چنانكه آدم و حوا انجام دادند.
3. در برابر خطاها و لغزشهايتان از خدا پوزش بخواهيد.
4. از خدا بخواهيد كه آثار جرمتان را محو كند.
5. از خدا بخواهيد كه تا پايان زندگى ، شما را با پاكان و نيكان قرار دهد.
6. از خدا بخواهيد پايان كار خوبى را براى شما امضا كند تا در قيامت سرشكسته نشويد.
7. خودتان را بنده اى ذليل و حقير در برابر مولايى مهربان ببينيد.
8. از خدا درخواست سرنوشتى زيبا و آبرومندانه در دنيا و آخرت را بنماييد.
9. از خدا روشنايى دل و جان را درخواست كنيد تا پاكيها و خوبى ها را خوب و پاك ببينيد و بپذيريد.
10. از خدا درخواست كنيد تا شما را مشمول رحمت واسعه ى خود قرار دهد.
11. از خدا بخواهيد تا ميل به باطل و كجى ها را از دلتان دور كند.
12. و به يقين اقرار كنيد كه خداوند مالك قيامت بوده و همه را در آن روز جمع مى كند.
13. بهترين توشه براى آخرت كسب ثواب و نيكى در اين عالم است .
14. از خدا بخواهيد فوق طاقت شما بر شما تكليفى نكند.
15. از عمق جان اعتماد كنيد كه خداوند دعا و خواسته هاى شما را مى شنود.
16. از خدا بخواهيد كه شما را جزو نمازگزاران قرار دهد.
17. از خدا بخواهيد كه نسل شما و فرزندان شما را نيز از نمازگزاران محسوب فرمايد.
18. از خدا بخواهيد كه دعاى شما را اجابت فرمايد.
19. از خدا بخواهيد كه شما و پدران و مادرانتان و مؤ منين و هم كيشانتان را در قيامت عفو كند.
20. از خدا بخواهيد در قيامت حساب را بر شما آسان بگيرد.
21. از خدا بخواهيد تا پيش كسوتان در ايمان و عمل را هم ببخشد.
22. از خدا بخواهيد كه در دلتان كينه و حسد مؤ منين را قرار ندهد.
و سرانجام اين كه از خدا بخواهيد تا دل و جان جاى محبت و الفت و دوستى با خدا و بندگان خدا گرديده و وسيله اى باشد در جهت كسب رضايت حق و رحمت واسعه و لطف خداوند در دنيا و آخرت .

خدايا چنان كن سرانجام كار   تو خشنود باشى و ما رستگار

الهى دلى ده كه جاى تو باشد   زبانى كه در وى ثناى تو باشد
الهى چنان كن كه اين عبد مسكين   براى تو خواهد براى تو باشد
الهى ندانم چه بخشى كسى را   كه هم عاشق و هم گداى تو باشد

روزى كه زير خاك تن ما نهان شود   و آنها كه كرده ايم يكايك عيان شود
يا رب به فضل خويش ببخشاى بنده را   آندم كه عازم سفر آن جهان شود
بيچاره آدمى كه اگر خود هزار سال   مهلت بيابد از اجل و كامران شود
هم عاقبت چه نوبت رفتن بدو رسد   با صد هزار حسرت از اينجا روان شود
يا رب مدد ببخش كه ما را در آن زمان   قول و زبان موافق صدق جنان شود
ايمان ما ز غارت شيطان نگاهدار   تا از عذاب خشم تو جان در امان شود(413)

فرازى ديگر از خطبه ى پيامبر
پيامبر عزيز اسلام در فرازى ديگر از سخنان دلنشين خويش در خطبه ى شعبانيه چنين فرمود:
«اءيّها النّاس ، إ نّ اءنفاسَكم مرهونة باءعمالكم ففكّوها باستغفاركم ؛»
اى مردم ، نفس ها و جان هاى شما، يا برازندگى و سرشكستگى شما در گرو اعمال و رفتارتان خواهد بود، پس اين اعمال را با استغفار و طلب آمرزش از درگاه خدا، پاك و شايسته كنيد.
همانگونه كه با پرداخت خمس ، مالتان را پاك و حلال مى كنيد، همان طورى كه با حمام رفتن بدنتان را تميز مى نماييد، طلب آمرزش و بخشش از خداوند سبب پاكى و صفاى اعمالتان مى گردد، يعنى ساعات عمرتان را آن چنان سپرى كنيد كه فرداى قيامت وقتى در پيشگاه خداوند حاضر مى شويد سرافراز و روسفيد باشيد، چون اعمال بندگان را نظارت مى كنند.
در قرآن كريم چنين مى خوانيم :
«و قل اعمَلوا فسيرى اللّه عملَكم و رسوله و المؤ منون و ستُرَدّون إ لى عالم الغيب و الشّهادة فيُنَبِّئُكم بما كنتم تعملون# (414)»
حبيب من ، اى پيامبر عزيز خدا، به پيروانت بگو، هر چه مى خواهيد، انجام دهيد، اما بدانيد كه خدا به زودى كردار شما را مى بيند و نيز فرستاده اش و ايمان آوردگان ، و به زودى به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانده مى شويد؛ آن گاه شما را به آنچه انجام مى داديد خبر خواهد داد.
در تفسير اين آيه فرموده اند كه مؤ منين همان معصومين هستند.
مولاى متقيان حضرت امام على عليه السّلام فرمود:
«فاتّقوا اللّه الّذى اءنتم بعينه ،
و نواصيكم بيده ،
و تقلّبُكم فى قبضتهِ،
إ ن اءسررتُم عَلِمَه ،
و إ ن اءعلنتم كَتَبَه ،
و قد وكَّلَ بذلك حفظة كراما لا يُسقِطونَ حقّا،
و لا يُثبتون باطلا؛(415)»
از آن خدايى بترسيد كه در برابر چشم او در كنترل او و در قبضه قدرت او هستيد. اگر چيزى را پنهان انجام بدهيد او مى داند، و اگر در انظار، خلاف و گناه كنيد مى نويسد و ضبط و ثبت مى كند.
براى هر كدام از شما خداوند موكّلى قرار داده است كه نه يك حقى از دست آنها ساقط و نه هرگز باطلى ثبت مى شود.
حضرت امام صادق عليه السّلام فرمود:
«و الملَكان يكتبان على العبد كلّ شى ء حتّى النّفح فى الرّماد؛(416)»
اى مردم شما آن چنان تحت كنترل هستيد كه دو ملك الهى تمام اعمالتان را مى نويسند، و حتى دميدن شما در خاكستر از نظر آن دو دور نمى ماند.
خداوند منّان درباره ى اثر استغفار و طلب مغفرت مى فرمايد:
«و ما كان اللّه معذّبُهم و هم مستغفرون# (417)»
آنان كه از گناه و لغزش هايشان توبه و طلب مغفرت نموده و اظهار ندامت و پشيمانى دارند، خداوند آنها را عذاب نمى كند.
و در آيه اى ديگر مى فرمايد:
«و يا قومِ استغفروا ربّكم ثمّ توبوا إ ليه يُرسل السّماءَ عليكم مدرارا و يزدكم قوّة إ لى قوّتكم و لا تتولَّوا مجرمين# (418)»
و اى مردم من !از پروردگاتان آمرزش بخواهيد، سپس روى توبه به بارگاه او آوريد تا بر شما از آسمان بارش پياپى فرو فرستد و نيرويى [تازه ] بر نيرويتان بيفزايد؛ و [از او] گناهكارانه روى برنگردانيد.
از اين بيان اين نتيجه را مى گيريم كه معصيت مانع نزول بركات الهى به سوى انسان مى گردد و استغفار و طلب آمرزش سبب مى گردد تا آن درهاى بسته باز شود.
به عنوان مثال ، براى انسان محكوم به زندان گزارش مى نويسند كه واقعا نادم و پشيمان است ، و برايش تقاضاى عفو مى كنند، استغفار بنده در پيشگاه خداوند تقاضاى عفو است ، منتها گزارش لازم نيست ، مستقيم دستها را بلند كرده و به درگاه خداوند استغفار و توبه مى كند و خدا هم مى پذيرد.
شيطان دو نوع است ، يكى در وجود داخلى انسان كه همان هواهاى نفسانى است كه خطرناك ترين است ، دوم همان ابليس لعين رانده شده از درگاه خداست كه پس از طرد شدن از رحمت واسعة الهى و قرار گرفتن در لعنت ابدى ، قسم ياد كرد كه به عزّت و جلالت قسم همه ى بندگانت را وسوسه مى كنم جز بندگان خالصت را، پس خطر مهمى هميشه در كمين ما است .
براى نجات از شرّ اين شيطان وسوسه كننده ، پيامبر بزرگوار اسلام راهنمايى فرمود:
«اءلا اءخبرُكم بشى ء إ ن اءنتم فعلتموه تَباعَدَ الشّيطانُ منكم كما تباعدَ المشرق من المغرب ؟
قالوا: بلى .
قال : و الا ستغفارُ يقطَع و تِينَه ؛(419)»
پيامبر اسلام به ياران فرمود: دوست داريد شما را به عملى راهنمايى كنم كه با انجام آن ، شيطان به قدر فاصله ى مشرق و مغرب از شما دور شود؟
گفتند: آرى يا رسول اللّه .
آن حضرت فرمود: استغفار كردن شاهرگ شيطان را قطع مى كند.
پيامبر و امامان معصوم عليهم السّلام همانند آن پدر مهربان و دلسوزى هستند كه فرزندش را به جهت معالجه به نزد دكتر مى برد، اما بچه در راه مطب دكتر با ديدن مغازه هاى رنگارنگ و اسباب بازيهاى آنچنانى و جذّاب سرگرم تماشاى وسايل داخل مغازه هاست . پدر از او جلو مى رود صدا مى زند بچه جان بيا، بچه چند قدم مى رود دوباره سرگرم تماشاى اسباب بازيهاى مغازه ديگرى مى شود. مجددا پدر بر مى گردد مى بيند بچه نيامده است . دوباره صدا مى زند، فرزندم بيا، فرزند هم جواب ميدهد كه دارم مى آيم ، چند قدم مى رود، مجددا سرگرم تماشا مى گردد، وضعيت ما مردم همين طور است .
پيامبر رحمت و پيشوايان دين ما در جلو مرتب ما را صدا مى زنند كه با ما بياييد، نوبت مى رسد اما ما همچنان سرگرم اين دنيا هستيم .
چه زيبا و دلنشين و اميد بخش است كلام رسول خدا كه چنين فرمود:
«طوبى لِمَن وَجَدَ فى صحيفة عمله يوم القيامة تحت كلِّ ذنب اءستغفرُ اللّه ؛(420)»
خوشا به حال بنده اى كه فرداى قيامت حاضر شود و پرونده اعمال او را بياورند، در حالى كه در زير هر گناه «استغفر اللّه » و طلب آمرزش و اظهار ندامت ثبت شده باشد.
«راغب اصفهانى » اين دانشمند اهل لغت كه رحمت خدا بر او باد در كتاب مفردات القرآن ، كلمه ى غفران و مغفرت را اين گونه ترجمه كرده است .
«الغفران و المغفرة من اللّه هو اءن يَصَوَّنَ العبد مِن اءن يمَسَّه العذاب ، و الا ستغفار طلب ذلك باللّسان و بالفعال ؛»
غفران و آمرزش از خدا خواستن يعنى اينكه بنده ى خدا در مصونيت از عذاب و آتش قرار گيرد و استغفار و طلب كردن مغفرت يعنى به وسيله ى زبان و عمل ، از خدا همين را خواستن .
به عبارت ديگر يعنى خدايا، ما را از عذاب آتش جهنم حفظ فرما.
در نتيجه استغفار، انسان گنهكار را مصونيت مى دهد يعنى بين او و عذاب فرداى قيامت و محشر ديوار و حائلى ايجاد مى كند كه هرگز آتش جهنم اين شخص را عذاب نخواهد كرد.
آن قدر استغفار و طلب بخشش از خداوند مهم و راهگشاست كه حضرت امير المؤ منين امام على عليه السّلام فرمود:
«عجبتُ لِمَن يقنَطُ و معه الا ستغفار؛(421)»
من تعجب مى كنم از آن كسى كه نا اميد از رحمت خداست در حالى كه استغفار همراه اوست .
يعنى با داشتن استغفار چرا بايد از رحمت خداوند ماءيوس و نااميد باشيم ؟
«إ نّ للقلوبِ صُداءٌ كَصُداء النُّعاس فاجلوها بالا ستغفار؛(422)»
پيامبر رحمت فرمود: گناه دل انسان را زنگار مى زند، اما استغفار آن زنگ زدگى را از بين برده و دل را صفا و نورانيت مى بخشد؛ پس ، با استغفار دلتان را از گناه پاك و سفيد كنيد.
«اسماعيل بن سهل » مى گويد:
«علِّمنى دعاءً إ ذا اءنا قلتُه كنت معكم فى الدّنيا و الآخرة ؟
فكَتَبَ عليه السّلام : اءكثِر تَلاوةَ إ نّا اءنزلناه ، و ارطِب شفَتَيك بالا ستغفار؛(423)»
به امام رضا عليه السّلام عرض كردم : دعايى به من بياموز كه با انجام آن در دنيا و آخرت با شما محشور باشم .
حضرت نوشت : دو كار انجام بده :
1. سوره «إ نّا اءنزلناه ...» را زياد تلاوت كن .
2. و لبانت را مرتب به استغفار مرطوب كن ؛ كنايه از اينكه طلب مغفرت زياد داشته باشد، و دائما بگو:
«اءستغفر اللّه ربّى و اءتوب إ ليه ؛»
استغفار شرايطى دارد
آثار استغفار در بنده ى خدا بايد ظاهر گردد، چرا كه استغفار شرايطى دارد كه بايد در انسان پديدار گردد، و تا آن شرايط فراهم نشود، استغفار واقعى صورت نمى گيرد.
در همين ارتباط از امام هشتم عليه السّلام روايتى نقل شده است كه بسيار ارزشمند و از نظر تربيتى سازنده و مهم است .
امام هشتم عليه السّلام فرمود:
«مَن استغفر بلسانه و لم يندم قلبُه فقد استُهزء بنفسه ؛»
كسى به زبانش استغفار بگويد، اما در دلش واقعا از گناه پشيمان نباشد، و اگر زمينه ى گناه فراهم شود، ته دلش دنبال اوست ، در حقيقت خودش را مسخره كرده است .
مولاى مؤ منان حضرت امام على عليه السّلام در ضمن بيانى آثار استغفار و حقيقت توبه را به روشنى بيان فرموده است :
«و قال عليه السّلام لقائل قال بحضرته اءستغفر اللّه :
ثَكِلَتك اءمُّك ، اءتدرى ما الاستغفار؟
الاستغفارُ درجة العلّيّن ، و هو اسم واقع على ستّة معانٍ:
اءوّلُها النّدمُ على ما مضى ،
و الثّانى العزم على ترك العود إ ليه اءبدا،
و الثّالث اءن تؤ دّىَ إ لى المخلوقين حقوقَهم حتّى تلقى اللّه اءملس ليس ‍ عليك تبعة ،
و الرّابعُ اءن تعمِد إ لى كلِّ فريضة عليك ضيّعتها فتؤ دّى حقّها،
و الخامس اءن تعمد إ لى اللّحم الّذى نبت على السّحت فتذيبه بالاءحزان حتّى تلصق الجلد بالعظم ، و ينشاء بينهما لحم جديد،
و السّادس اءن تذيق الجسم اءلم الطّاعة كما اءذَقتَه حلاوة المعصية ،
فعند ذلك تقول اءستغفر اللّه ؛»(424)
استغفار جزو مقامات انسان هاى والاست ، و شخص استغفار كننده نزد خداوند مقام بالايى دارد و استغفار به شش معنا آمده است ، يعنى شش اثر بايد در شخص استغفار كننده ظاهر شود:
1. از آنچه كه در گذشته مرتكب شده است ، پشيمان باشد، از گناهان و لغزش هاى گذشته واقعا اظهار تنفر كند.
2. تصميم جدى بگيرد كه خطاهاى انجام گرفته را تكرار نكند و در سنّ جوانى بايد توبه كند، نه در سنّ پيرى كه توان گناه كردن را ندارد؛
3. اگر حقى را از كسى ضايع كرديد، فورا جبران كرده و به صاحبش ‍ برگردانيد كه هنگام ملاقات با خدا حقى از كسى به عهده تان نباشد.
4. شخص استغفار كننده بايد نماز و روزه قضايش را بگيرد و انجام دهد و هر عمل واجب را كه قضا گرديده است ، قضاى آن ها را به جا آورد.
5. اگر از غذا و پول حرام مصرف كرده و چاق و فربه شده است بايد با رياضت و دورى از حرام و استفاده از غذاى حلال آن گوشت هاى نجس و حرام كه در تنش روييده است آب شود.
6. به هر حال وقتى به سمت گناه مى رفت خوشى هايى به او دست مى داد، همانگونه كه شيرينى معصيت را چشيده است اكنون بايد شيرينى عبادت را بچشد و اگر سختى هايى هم در راه انجام اطاعت الهى داشته باشد، بايد به خودش هموار كند.
اين شش شرط اگر انجام گرفت آن موقع بگو: «استغفر اللّه ،» خدايا مرا ببخش ، كه از بارگاهت طلب مغفرت مى كنم .


اءلا يا اءيّها السّاقى زمى پر ساز جامم را   كه از جانم فرو ريزد هواى ننگ و نامم را
از آن مى ريز در جامم كه جانم را فنا سازد   برون سازد ز هستى هسته ى نيرنگ و دامم را
از آن مى ده كه جانم را ز قيد خود رها سازد   به خود گيرد زمامم را فرو ريزد مقامم را
از آن مى ده كه در خلوتگه رندان بى حرمت   به هم كوبد سجودم را به هم ريزد قيامم را
روم در جُرگه پيران از خود بى خبر شايد   برون سازند از جانم به مى افكار خامم را(425)
مقصود عاشقان دو عالم لقاى توست   مطلوب طالبان به حقيقت رضاى توست
هر جا كه شهريارى و سلطان و سرورى است   محكوم حكم و حلقه بگوش گداى توست
قومى هواى نعمت دنيا همى برند   قومى هواى عقبى و ما را هواى توست
گر مى كشى به لطف و اگر مى كشى به قهر   ما راضييم هر چه بود راءى ، راءى توست
اميد هر كسى به نيازى و حاجتى است   اميد ما به رحمت بى منتهاى توست
هر كس اميدوار به اعمال خويشتن   سعدى اميدوار به لطف و عطاى توست (426)

سجده يا اظهار عشق به معشوق و محبوب
فراز ديگرى از سخن پيامبر بزرگوار اسلام در خطبه ى شعبانيه است كه چنين فرمود:
«و ظُهورُكم ثقيلة مِن اءوزاركم فخفِّفوا عنها بطول سجودِكم ،
و اعلموا اءنّ اللّه تعالى ذكرُهُ اءقسمُ بعزّته اءن لا يُعذِّبَ المصلّين و السّاجدين ، و اءن لا يُرَوِّعَهُم بالنّار يوم يقوم النّاس لربّ العالمين ؛(427)»
هان اى مردم ! شانه هايتان از گرانى بار گناهانتان سنگينى مى كند، پس آن را با سجده هاى طولانى سبك كنيد، و بدانيد كه خدا به شكوه خود سوگند ياد نموده است كه نمازگزاران و سجده كنندگان را عذاب نكند، و در روز رستاخيز، آن گاه كه مردم در برابر پروردگار جهانيان براى رسيدگى به حساب بر مى خيزند، آنان را به آتش نترساند.
چه مژده ى روح بخش و اميدوار كننده اى براى آن دسته از بندگان مؤ من كه به نماز دل داده اند و با نماز به معراج آسمانى مى شتابند، و اهل نمازند.
همه ى موجودات در نظام هستى ارتباط و اخلاص و ارادتشان را با سجده در پيشگاه خداوند اظهار مى كنند:
«اءلم ترى اءنّ اللّه يسجد له مَن فى السّموات و مَن فى الاءرض و الشّمس و القمر و النّجوم و الجبال و الشّجر و الدّوابّ و كثير من النّاس و كثير حقّ عليه العذاب و مَن يُهِن اللّه فما له مِن مكرم إ نّ اللّه يفعل ما يشاء#(428)»
آيا نديدى كه خداست كه هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است ، و مِهر و ماه و ستارگان و كوه ها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم براى او سجده مى كنند و بسيارى [نيز] هستند كه [به كيفر حق ناشناسى ] عذاب بر آنان لازم شده است ؟ و هر كه را خدا [به كيفر كاركردش ] خوار سازد براى او گرامى دارنده اى نخواهد بود. به يقين خدا هر چه بخواهد انجام مى دهد.
سجده ، رمز بندگى است پس براى ابراز بندگى و اطاعت در درگاه خالق عالم و محبوب و معشوق بايد به سجده افتاد، سجده ى طولانى خصوصا وسيله ى تقرب و نزديك شدن بنده به معبود است ، و خلاصه اين كه سجده عشق است ، ادب است ، تواضع و تضرّع است .
به سخن بلند و ارزشمند حضرت امام صادق عليه السّلام در همين رابطه توجه كنيد كه فرمود:
«... و فى الرّكوع اءدب ، و فى السّجود قرب ، و مَن لا يُحسن الاءدب لا يصلح القرب ؛(429)»
در ركوع ادب عابد است و سجده وسيله نزديك شدن و قرب معنوى به خداست ، و كسى كه ادب نيكويى نداشته باشد صلاحيت نزديك شدن به خدا را هم ندارد.
به همين لحاظ در روايات دارد كه مولا على عليه السّلام آن قدر ركوع طولانى داشت كه عرق از ساق پاى آن بزرگوار جارى و زير قدم هاى مباركش تر مى شد.(430)
در اهميت اصل نماز و وارد نمودن خانواده به آن ، قرآن كريم نكته ى مهمى دارد كه بهترين روش تعليم و تربيت و اصلاح خانواده است :
«و اءمر اءهلك بالصّلوة و اصطبر عليها لا نسئلك رزقا نحن نرزقك و العاقبة للتّقوى# (431)»
اهل بيت خود را به نماز وادار كنيد، و اگر چند بار گفتيد و توجه نكردند، رهايشان نكرده و نااميد نشويد، بلكه اصرار كنيد.
نماز و يك مسئول در نظام اسلامى
حضرت امام على عليه السّلام در عهد نامه اش به استاندار مصر، بر پا داشتن خوب نماز را از وظايف او مى شمارد و مى فرمايد:
«و اجعل اءفضل اءوقاتك للصّلوة ، و اعلم إ نّ جميع اءعمالك تبع لصلواتك (432)»
بهترين وقت هايت را براى نماز قرار ده و بدان كه تمام اعمال در گرو نماز درست شماست . يعنى يك مسئول در نظام اسلامى اين قدر بايد بيش از ديگران به نماز اهميت بدهد.
تا جايى كه «ابوبصير» نقل مى كند كه من از حضرت امام باقر عليه السّلام شنيدم كه فرمود:
«اءوّل ما يحاسب به العبد الصّلاة ، فإ ن قبلت قبل ما سواها؛(433)»
نخستين چيزى را كه بنده در قيامت با آن محاسبه مى شود نماز است ، اگر قبول شد ساير اعمال هم قبول مى شود.
يكى از دلائل مهمى كه در قرآن در حرمت شراب و قمار مطرح كرده اين است كه مى فرمايد چون شما را از ياد خدا و نماز دور كرده و باز مى دارد.
«و يصُدُّكم عن ذكر اللّه و عن الصّلوة# (434)»
خداوند وقتى مى خواهد از بندگان شايسته ستايش كند در ميان صفات خوب آنها از صفت توجه به نماز و ياد خدا سخن مى گويد و مى فرمايد:
«... رجال لاتلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر اللّه و إ قام الصّلاة و ايتاء الزّكوة ...#(435)»
مردان خدا كسانى اند كه تجارت و خريد و فروش آنان را از نماز باز نمى دارد.
و يا در جايى ديگر وقتى از بندگان منحرف و مشكلات شان در قيامت و علت آن بدبختى انتقاد مى كند، از بى توجهى آنان به نماز سخن مى گويد و مى فرمايد:
«فلا صدّق و لا صلّى# (436)»
نه حق را تصديق كردند و نه نماز خواندند.
و اين گونه نقطه ى مهم انحراف بنده غافل و فاسد را انحراف از نماز معرفى مى كند.
ترك يك جلسه ى تاريخى به خاطر نماز
يكى از گروه هاى دينى پيش از اسلام گروه «صابئين » است ، كه به حضرت يحيى عليه السّلام گرايش داشتند. اينان براى ستارگان اثرى قائل بودند و نماز و مراسم ويژه اى داشتند. رهبرى دانشمند ولى مغرور داشتند كه بارها با امام رضا عليه السّلام گفتگو كرد ولى زير بار نرفت .
در جلسه اى امام رضا عليه السّلام استدلال كرد و او تسليم شد و گفت : «الآن لان قلبى »، حالا روح و دلم نرم شد و حاضرم مكتب تو را بپذيرم ، ولى ناگهان صداى اذان بلند شد و امام رضا عليه السّلام جلسه را ترك كرد. مردم گفتند: فرصت خوب و حساسى است و چنين فرصتى پيش نمى آيد. اما امام فرمود، اول نماز:
او كه اين تعهد را از امام ديد، علاقه اش بيشتر شد و بعد از نماز گفتگويش را تكميل كرد و ايمان آورد(437).
حضرت امام على عليه السّلام در سفارش به نماز اول وقت فرمود:
«صَلِّ الصّلاة لوقتها المؤ قّت لها،
و لا تعجّل وقتها لفراغ ،
و لا تؤ خّرها عن وقتها لاشتغال ؛(438)»
نماز را در وقت معنى آن بخوان ، نه به سبب فراغت و بيكارى جلو بينداز و نه به علت اشتغال و گرفتارى آنرا عقب بينداز.
و در بيان ديگرى امام على عليه السّلام فرمود:
«مَن ضيّع الصّلاة فهو لغيرها اءضيع ؛(439)»
كسى كه نماز را ضايع كند، اعمال ديگر را بيشتر ضايع خواهد كرد.
از ديدگاه پيامبر بزرگ اسلام منفورترين محله ، آن جايى است كه بى نماز در آنجا باشد.
«إ نّ كلّ محلّة يكون فيها تارك الصّلاة تنزل عليها كلّ يوم سبعين لعنة ؛(440)»
هر محله اى كه در آن بى نماز باشد هر روز هفتاد مرتبه بر آن مرحله لعنت نازل مى گردد.
در نظر پيامبر اسلام آدم بى نماز فرداى قيامت با قارون و امثال آن محشور خواهد شد؛ يعنى اين قدر منفور است .
«لا تُضيّعوا صلاتكم فانّ مَن ضيّع صلاته حُشِرَ مع قارون و هامان و فرعون ؛(441)»
رسول خدا به اصحاب فرمود: نمازتان را ضايع نكنيد، چرا كه آنكه ضايع كند نماز را با قارون و هامان و فرعون محشور مى گردد.
در قيامت اول به نماز نگاه مى كنند.
رسول خدا فرمود:
«اءوّل ما يُنظَرُ فى عمل العبد فى يوم القيامة فى صلاته ،
فان قُبِلَت نُظِرَ فى غيرها،
و إ ن لم يُقبل لم يُنظَر فى عمله بشى ء؛(442)»
اول پرونده اى كه از مجموع اعمال بنده در قيامت مشاهده و بررسى مى شود نماز است . اگر قبول شد به ديگر كارها هم نظر مى شود وگرنه توجهى نخواهد شد.
از اهميت نماز همين بس كه در تمام امور زندگى با انسان و در همه ى زمينه ها با همه اعمال همراه است ، در كنار قرآن و روزه و زكات و حج و جهاد و امر به معروف ، نماز حاضر است . معنى اين جمله اين است كه تلاوت قرآن ، گرفتن روزه ، پرداخت زكات و انجام حج و جهاد در راه خدا و وادار كردن جامعه به نيكى ها، منهاى نماز ارزش و اعتبارى ندارد. يعنى اگر همه ى اين اعمال و رفتار، پاكى و صلابت و صداقت و سازندگى دارند در كنار نماز دارند، چون در نماز تلاوت قرآن هست و در شبانه روز هفده ركعت نماز، ده مرتبه حمد خوانده مى شود كه هفتاد آيه است و ده مرتبه توحيد مى خوانند كه پنجاه آيه است و جمعا يكصد و بيست آيه را نمازگزار تلاوت مى كند.
در نماز، بهداشت ، تعاون ، عبادت ، سياست ، مبارزه ى با نفس و جهاد، حفظ حقوق ديگران و... وجود دارد، و نماز همراه با مشورت آمده است .