اخبار نجف آباد

تحصیل در اصفهان

تحصیل در اصفهان

تحصیل در اصفهان در سال ۱۳۲۴ شمسی در حالی که شانزده ساله بودم و شاید بیش از سه یا چهار مرتبه بیشتر به اصفهان که آنموقع به قول نجف‌آبادی‌ها شهر نامیده می‌شد نرفته بودم و آشنائی با آن نداشتم برای ادامه تحصیل و شرکت در دوره دوم دبیرستان به اصفهان رفتم و در دبیرستان سعدی

اصفهانِ قدیم

اصفهانِ قدیم

اصفهانِ قدیم در آن موقع به جز خیابان چهارباغ آن هم از دروازه دولت تا سی‌وسه پل و خیابان شاه که اکنون بنام طالقانی معروف است و خیابان سپه تا اول میدان نقش جهان بقیه خیابان‌ها و معابر خاکی و بدون آسفالت بود و در تابستان‌ها گرد و خاک و زمستان‌ها گِل و لای کولاک

تقلب بزرگ در انتخابات مجلس در نجف آباد

تقلب بزرگ در انتخابات مجلس در نجف آباد

تقلب بزرگ در انتخابات مجلس در نجف آباد چند روزی به انتخابات مجلس شورای ملی مانده بود. درآن موقع دو نفر از نجف آباد،یکی مرحوم دکتر عیسیقلی خان امیر نیرومند و دیگری مرحوم ابوالقاسم پاینده کاندید بودندو رقابت سختی بین آنهادر جریان بود. و هر روز عده ای بنفع یکی از کاندیداها شعار می دادندو

دوچرخه سواری از نجف آباد تا اصفهان

دوچرخه سواری از نجف آباد تا اصفهان

دوچرخه سواری از نجف آباد تا اصفهان سال چهارم دبیرستان به هر طوری گذشت و پس از تمام شدن تعطیلات دو مرتبه به اصفهان آمدم و در کلاس پنجم دبیرستان سعدی نام‌نویسی کردم. اتاقی در خانه کوچکی در قسمت جنوب غربی میدان شاه (نقش جهان) پشت مطبخ در سمت جوار دیوار مسجد شاه اجاره نمودم

تهیه استخوان مردگان برای درس پزشکی

تهیه استخوان مردگان برای درس پزشکی

تهیه استخوان مردگان برای درس پزشکی دانشکده پزشکی اصفهان اتفاقاً در دبیرستان سعدی با یک اتاق به عنوان دفتر و دو کلاس در سال ۱۳۲۹ افتتاح شد. تعداد دانشجویان ۴۰ نفر بودند. کلاس‌ها اغلب قبل از طلوع آفتاب شروع می‌شد به علت اینکه سال اول دوم آناتومی و تشریح انسان داشتم که استاد این رشته

خوردن یخ در تابستان در نجف آباد

خوردن یخ در تابستان در نجف آباد

خوردن یخ در تابستان در نجف آباد در آن زمان‌ها در تابستان، وسیله خنک کردن نبود. اغلب مردم مجبور بودند که آب گرم بنوشند. هر سال که زمستان سرد و یخبندان می‌شد در دو سه ناحیه نجف‌آباد مکان‌هایی موجود بود که به آن‌ها یخچال می‌گفتند. در زمستان همان آبی را که ناحیه کرون و دهات

اطلاع‌رسانی در نجف‌آباد

اطلاع‌رسانی در نجف‌آباد

اطلاع‌رسانی در نجف‌آباد یکی دیگر از خاطرات گذشته نحوه اطلاع‌رسانی موضوعی به مردم بودکه بوسیله جارچی که صدای بلند و رسائی داشت بنام خان پرکنی که مرد خیر و خوبی بود، خدایش بیامرزد، ایشان به فاصله هر ۲۰۰ تا ۳۰۰ متر می‌ایستاد و با صدای بلند مردم را از موضوعی که لازم بود اطلاع پیدا

زایمان زنان در نجف آباد

زایمان زنان در نجف آباد

زایمان زنان در نجف آباد زایمان زن‌های آبستن اغلب بطور طبیعی و با همکاری پیرزن‌هایی بنام ماماچه انجام می‌شد. چنانچه زنی از نظر وضع لگن و یا عارضه دیگری قادر به زایمان نبود ابتدا درد می‌کشید و ناله می‌کرد تا بالاخره فوت می نمود و بقول معروف سرِ زا می رفت و این مسئله نسبتا

آب خوراکی نجف آباد

آب خوراکی نجف آباد

آب خوراکی نجف آباد آب خوراکی ۸۰درصد از اهالی از همین آبی بود که از وسط دهات کرون عبور می‌کرد و مردم ساده‌لوح نجف‌آباد معتقد بودند که آبی که قبل از سر زدن آفتاب در جوی‌ها جریان دارد سالم و تمیز است، در صورتی که آن آب آبی بوده که روز قبل مورد مصرف نظافت

شپش و شرط مسلمانی در نجف آباد

شپش و شرط مسلمانی در نجف آباد

شپش و شرط مسلمانی در نجف آباد یک حشره دیگر بنام سرخک که شب‌ها مانع خواب و گزش آنها فوق‌العاده دردناک و چنانچه کشته می‌شدند بوی عفنی داشتند. این حشرات متعدد و موزی سوای عقرب و رطیل و پشه و مگس بودند. شپش غوغا می‌کرد و اغلب در لابلای موهای سر و داخل لباس‌ها به

روایتی از یک پولدار گدا در نجف آباد

روایتی از یک پولدار گدا در نجف آباد

روایتی از یک پولدار گدا در نجف آباد از خاطرات دیگر طبابت در نجف‌آباد اینکه یکروز برای عیادت یک نفر که زخم عمیق و متعفنی در ساق پا داشت به محله پل سنگی رفتم. وارد خانه‌ای شدم که ایوان بزرگی داشت و مردی وسط ایوان خوابیده و مگس نیز دور او غوغا می‌کرد. زخم‌های ایشان

ختنه در خیابان

ختنه در خیابان

ختنه در خیابان مسواک کردن و مسواک وجود نداشت و تا آنجا که به‌خاطر دارم خودم بعد از اتمام دبیرستان شروع به مسواک زدن دندان‌هایم کردم دندان‌پزشک اصلاً حتی در اصفهان نیز وجود نداشت و کشیدن دندان، ختنه کردن و حجامت (یعنی گرفتن خون از پشت) و شکسته بندی به‌عهده سلمانی‌ها که بنام دلاک معروف