یک تصویر از تمرینهای نظامی نیروهای ویژه محمد منتظری
انتخاب:شهید محمد منتظری (۱۳۲۳-۱۳۶۰) نماینده مجلس اول از نجفآباد، فرزند آیت الله منتظری و یکی از مبارزین مشهور انقلاب بود. او پس از پیروزی انقلاب با توجه به تجربه کار نظامی و انقلابی در لبنان، فلسطین، لیبی و عراق اقدام به تشکیل یک گروه نظامی به نام پاسا کرد. بخش زیادی از این نیروهای نیز در کمیتههای انقلاب و سپاه ادغام شدند.
تهیه استخوان مردگان برای درس پزشکی
دانشکده پزشکی اصفهان اتفاقاً در دبیرستان سعدی با یک اتاق به عنوان دفتر و دو کلاس در سال 1329 افتتاح شد. تعداد دانشجویان 40 نفر بودند. کلاسها اغلب قبل از طلوع آفتاب شروع میشد به علت اینکه سال اول دوم آناتومی و تشریح انسان داشتم که استاد این رشته مرحوم سرهنگ دکتر ریاحی بود.
تبلیغ کشتار شتر در نجف آباد
در آن زمان به دلیل نبود برق و تجهیزات سرمایشی، امکان نگهداری گوشت به مدت طولانی وجود نداشت. قصابها در مورد گوسفند به دلیل حجم کم لاشه مشکل چندانی نداشتند ولی اگر نیت کشتن شتر داشتند، باید از قبل فکری برای فروش این حجم زیاد از گوشت میکردند.
قلعه و برجهای دو قلوی آقا غلامعلی (صفا) در نجف آباد
در محله ياور نجف آباد (نبش خيابان شريعتي فعلي) ابتداي كوچه صفا، دو برج دو قلوي چهار گوش دركنار يكديگر در دو خانه متروکه، در کنار مسجد و حمام قديمي صفا قرار دارد. اين دو سازه قديمي با شکوه از فاصله زيادي به چشم مي خورند.
روضه حاج غلامحسین معینی در نجف آباد
آقاي معيني بر پايي مجلس روضه خواني و ذكر مصائب اهل بيت را از دير باز در دستور كار خود قرار داده بود. مجلس عزاداري را ابتدا از منزل كوچك خود در كوچه شاه چنار در ماه محرم شروع و سپس با ساختن خانه جديد (حسينيه کنوني معيني) در ضلع جنوبی باغملی در حدود سال 1310 شمسی، این مراسم را در این نقطه ادامه داد.
نقشه شطرنجی نجف آباد
شیخبهایی در طراحی شهر نجفآباد، نقشۀ شطرنجی منظمی با تعدادی خیابان موازی و خیابانهایی عمود بر آن طراحی کرده بود که متاسفانه قبل و بعد انقلاب، شهرداریها چندان مواظبش نبودند و الآن چیزِ چندانی از آن باقی نمانده.
خوردن یخ در تابستان در نجف آباد
در آن زمانها در تابستان، وسیله خنک کردن نبود. اغلب مردم مجبور بودند که آب گرم بنوشند. هر سال که زمستان سرد و یخبندان میشد در دو سه ناحیه نجفآباد مکانهایی موجود بود که به آنها یخچال میگفتند.
سرنوشت کارخانه ریسندگی نجف آباد
بیشتر کارگران، اهل و ساکن نجفآباد بودند و تعدادی محدودی کارگر، کارشناس یا مدیر از شهرهای اطراف در کارخانه کار میکردند. برای ایاب و ذهاب کارگران بومی، وسیلهای گذاشته بودند که در زمان خودش خاص و متفاوت محسوب میشد.
تولد کارخانه ریسندگی و بافندگی نجف آباد
اوایل دهۀ40، سرمایهداری با نامخانوادگی «هوتن» به کمک برخی شرکایش کارخانۀ ریسندگی و بافندگی نجفآباد را بنیان گذاشت و برخی چهرههای سرشناس شهر مانند «منوچهری» و «حاج میرزا محمد معین» را وارد ترکیب هیات مدیرۀ آن کرد.
قلعه بلمچه در نجف آباد
روستاي بلمچه در شمال شهر نجف آباد و در جنوب پادگان شهيد منتظري قراردارد. ابتدايي ترين واحد يكجا نشيني، قبل از احداث نجف آباد اين روستا و دامنه كوه هاي شمالي بوده است. زرتشتيان مهاجر ابتدا چشمه اي را تبديل به اولين قنات با هجده حلقه چاه در اين محل نمودند كه هنوز هم آب آن، مزرعه بلمچه را مشروب مي سازد.
اطلاعرسانی در نجفآباد
یکی دیگر از خاطرات گذشته نحوه اطلاعرسانی موضوعی به مردم بودکه بوسیله جارچی که صدای بلند و رسائی داشت بنام خان پرکنی که مرد خیر و خوبی بود، خدایش بیامرزد، ایشان به فاصله هر 200 تا 300 متر میایستاد و با صدای بلند مردم را از موضوعی که لازم بود اطلاع پیدا کنند مطلع میکرد.
اردوکار در نجف آباد
هزینۀ ساخت، تجهیز و ادارۀ این مراکز به همراه ولخرجیهای رنگارنگ حاشیهاش، همه از جیبِ بیتالمال میرفت. فراوانی نعمت، نصیب کادر اجرایی اردوها نیز میشد. به عنوان مثال، در آن زمان حقوق ماهیانۀ من به عنوان نیروی بهداری حدود هزار تومان بود ولی بابت حضور در اردوگاه، دو هزار تومان پاداش میگرفتم.