اين دو برادر در ابتدا طباخ بودند ولي در اواخر قاجار، به به سبب نا امني و رواج ياغيگري، آنان نيز در صف اين گروه قرار گرفتند و به همين امر چندين سال اين منطقه زير سيطره آنان و در نا امني ياغيان به سر برد.
كلاس سوم يا چهارم ابتدايي بودم كه سال تحصيلي تمام و تعطيلات تابستان شروع شد. پدرم گفت دوست داري بيايي زير گلِ و خِشت يا كه به مكتب ميروي؟
ساختمان مسجد جامع نجف آباد، از مصالح گران قيمت و تزئينات آن چناني برخوردار نبود. به نظر مي رسد براي بنا و ساختمان مسجد، بودجه چنداني اختصاص نيافته بود. ديوارها، گچ کشي و کف شبستان نيز از گچ پوشيده شده بودند.
او چندين سال به ارشاد مردم نجف آباد پرداخت. امام جماعت و مورد وثوق مردم بود. در نماز جماعت روزهاي جمعه او مسجد پر از جمعيت شده و علاوه بر آن در خيابان نيز فرش پهن کرده مردم مشغول نماز مي شدند.